گفتگویی با بازیگر نقش اول " کلاه پهلوی " + عکس

به گزارش افکارنیوز، ساخت مجموعه تلویزیونی کلاه پهلوی که پس از کیف انگلیسی دومین سریال سید ضیاءالدین دری است تولیدش توسط محمدرضا تخت کشیان، برای شبکه اول سیما بیش از هفت سال طول کشیده و حاصل کار که با حضور ده ها بازیگر مطرح سینما و تئاتر کشور و همچنین چهره جدید، امیرعلی دانایی به عنوان بازیگر نقش اول مجموعه روی آنتن رفته، ‌ توانسته جلب توجه کند. در این مجموعه که مدتی است شب های جمعه ساعت ۲۲ پخش می شود، امیرعلی دانایی ایفاگر نقش فرخ باستانی، فرماندار شهر سامان است. به همین بهانه گفتگویی با وی پیرامون حضورش در این مجموعه، سایر فعالیت ها و خانواده اش داشته ایم که خواندنی است.

امیرعلی دانایی در یک نگاه


متولد: ۲۴ دی ماه ۱۳۵۹
تحصیلات: مهندس صنایع

کارنامه هنری


سینما: سه درجه تب و…
تلویزیون: مجموعه تلویزیونی کلاه پهلوی «در حال پخش» و…
تئاتر: رویاهای رام نشده و…

کمی از خودم بگویم


من در خانواده ای تحصیلکرده به دنیا آمدم. پدرم پزشک متخصص رادیولوژی و مادرم دارای تحصیلات دانشگاهی است. آنها شرایط تحصیلی و تربیتی مناسبی برای من و سایر فرزندان شان فراهم آوردند. متولد تهران و بزرگ شده منطقه یوسف آباد و فرمانیه هستم و فعلاً در خیابان گاندی سکونت دارم. خانواده پدری ام اصالتاً تهرانی و خانواده مادری ام بوشهری و از اقوام نزدیک رئیس علی دلواری هستند. به عبارت بهتر رئیس علی دلواری دایی پدربزرگ من بوده است.

از هشت نه سالگی به سمت ورزش و به خصوص فوتبال کشیده شدم و یکی از دوستانم مرا به پرویز ابوطالب معرفی کرد و از او الفبای فوتبال را آموختم و به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم. سپس به عضویت تیم امید استقلال در آمدم. در طول سال هایی که فوتبال بازی می کردم درس و مشقم هم عالی بود و با معدل خوب دیپلم گرفتم. در ۲۳ سالگی در جریان یکی از تمرینات پای چپم شکست و مجبور شدم از ورزش مورد علاقه ام فاصله بگیرم.

همان زمان برای معالجه و ادامه تحصیل راهی فرانسه شدم و بعد از چهار پنج ماه، وقتی به ایران برگشتم در کنکور، رشته مهندسی صنایع قبول شدم و توانستم تحصیلاتم را در این رشته با موفقیت به پایان برسانم. در دوره دانشجویی ام دوباره به سمت ورزش فوتبال و مدلینگ کشیده شدم و مدل یکی از برندهای معروف لباس شدم و عکس هایم به مدت بیش از دو سال روی بیلبوردها به نمایش درآمد تا اینکه از طریق دوستی به محمدرضا شریفی نیا معرفی شدم و شریفی نیا، مرا به خانم پاکروان معرفی کرد و بعد داریوش مهرجویی از من خواست در تست گریم «علی سنتوری» شرکت کنم و بعد از انجام تست با وجودی که داریوش مهرجویی فیزیک و چهره مرا مناسب تشخیص داد، اما ایفای نقش علی سنتوری به عهده بهرام رادان گذاشته شد و او نیز الحق از پس نقش بر آمد.

پس از مدتی دوباره شریفی نیا مرا به سید ضیاءالدین دری معرفی کرد، که نتیجه اش حضورم به عنوان بازیگر نقش اول در مجموعه «کلاه پهلوی» بود.

می خواهم الگوی خوبی باشم


مادرم بهترین مشاور و منتقد کارهای من است و خوشحالم که از حاصل هر دو کارم راضی بوده است. با وجودی که امکان زندگی در اروپا و آمریکا را داشتم من عاشق ایران و هموطنان خوبم هستم. من عاشق پدرم بودم و دلم می خواهد الگویم پدرم باشد. بعد از درگذشت پدر به لحاظ درونی ویران شدم و دلم می خواهد در ایران کار کنم و برای جوانان خوب کشورمان الگو باشم و همیشه هم از خدا خواسته ام تا در رفتار و کردارم آن گونه باشم که او می خواهد.

هدفم رسیدن به شهرت نیست


در طول ساخت مجموعه «کلاه پهلوی» فقط در یک فیلم سینمایی با عنوان «سه درجه تب» بازی کردم که با رضا عطاران و الهام حمیدی همبازی بودم. این کار در ژانر طنز است و حاصل کار را نپسندیدم البته برای بازی در فیلم های سینمایی و سریال های ۱۳ قسمتی متعددی دعوت شدم، اما ترجیح دادم بعد از پخش مجموعه «کلاه پهلوی» فعالیتم را ادامه بدهم. نگاه من به این حرفه صرفاً کسب شهرت نیست، بلکه به ماندگاری در آن هم فکر می کنم. من با ایفای نقش در «کلاه پهلوی» الفبای بازیگری را به خوبی آموختم و خوشحالم که کار اولم در تلویزیون حضور در مجموعه ای فاخر بود و ممنونم از اعتمادی که سید ضیاءالدین دری به من کرد و نقش اول مجموعه را به من سپرد.

بعد از بازی در «کلاه پهلوی» چند پیشنهاد سینمایی به من شد که هیچ کدام نظرم را جلب نکرد تا اینکه توسط ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان نمایشنامه «رویاهای رام نشده» برای بازی در آن نمایشنامه دعوت به کار شدم و با شناختی که از نویسنده نمایش در کار تئاتر داشتم بعد از مطالعه نمایشنامه، احساس کردم حضورم در آن مغتنم است و بعد از حضور در تمرینات خودم را در جمعی حرفه ای دیدم. در نمایش «رویاهای رام نشده» ایفاگر نقش خبرنگاری بودم که به اتفاق همکارانش به قهوه خانه ای می روم تا به گزارش از شخصیت زنی بپردازد که قرار است به قهوه خانه بیاید. همبازی شدنم با مجید مظفری، بهرام ابراهیمی، شکرخدا گودرزی و… در این نمایشنامه بسیار مغتنم بود. احساس می کنم با تجربه خوبی که در این نمایشنامه کسب کردم یک پله بالاتر به سمت کارهای فاخر رفتم.

پیدا کردن شخصیت خبرنگاری عصبی و عجول کاری سخت بود، اما من با خودم به توافق رسیده ام که وقتی قرار است ایفاگر کاراکتری باشم، ابتدا باید نقشم را باور کنم همان طور که در «کلاه پهلوی» شخصیت فرخ را در خودم پرورش دادم و باور کردم، نقشم را در این نمایشنامه نیز باور کردم و توانستم خوب ایفا کنم.

حضور در «کلاه پهلوی» برای من افتخار بزرگی است


وقتی قرارداد بازی در «کلاه پهلوی را امضا کردم سه ماه به شروع تصویربرداری مانده بود و در آن فرصت، هر روز به دفتر سید ضیاءالدین دری رفتم و ضمن مرور فیلمنامه در مورد شخصیت فرخ باستانی مطالعه کردم، خوب یادم هست روز اولی که با سید ضیاءالدین دری آشنا شدم به من القا کرد همان فرخی هستم که به دنبالش بوده و با اعتماد به نفسی که به من داد موجب شد از همان پلان سکانس اول، فرخ باستانی مورد نظر او باشم. برای من افتخار بزرگی است که در «کلاه پهلوی» با بزرگانی چون: داوود رشیدی، رضا کیانیان، رضا فیضی، بیوک میرزایی، محمدرضا شریفی نیا، امین حیایی و… رودررو شدم، در همکاری با این عزیزان، از یکایک آنها خیلی چیزها آموختم و ممنونم از همراهی های خوب شان در تک تک پلان سکانس هایی که در این مجموعه بازی کرده ام. با تمام وجود مقابل دوربین حاضر شدم و سختی کار برایم وقتی بود که چند روز بعد از درگذشت پدرم مجبور شدم برای ادامه کار مقابل دوربین بروم. بسیاری از بینندگان که من با آنها برخورد داشته ام عنوان می کنند که کاش پخش مجموعه هر روز یا یک شب در میان بود تا می توانستند به طور مرتب این کار ارزنده را ببینند، اما من معتقدم ترتیب پخش مجموعهف جزو سیاست گذاری های تلویزیون است و از آنجا که زمان پخش برنامه هایی که نمره الف(یعنی بهترین امتیاز) را دریافت کرده اند روزهای جمعه است، این مجموعه شب های جمعه پخش می شود. ضمن اینکه تکرار مجموعه بامداد شنبه، بعدازظهر شنبه و روز دوشنبه پخش می شود و شبکه جام جم هم روزهای یکشنبه و شبکه چهار سیما روزهای پنج شنبه مجموعه را باز پخش می کنند.

خانواده/ شماره ۴۸۶/ نيمه دوم خرداد ماه ۹۲/ گفتگو: ميلاد بلادي/ صفحه ۴۰