به گزارش افکارنیوز، بعضی از بازیگرها هستند که به اندازه یک عمر برای ما خاطره سازی کرده اند. بعضی از بازیگران هستند که در قالب نقش های مختلف خاطرات رنگارنگی را برای مخاطب به یادگار گذاشته اند و در قلب مردم برای خود جایگاه خوبی به دست آورده اند. «مرجانه گلچین» یکی از این بازیگرهاست. بازیگر دوست داشتنی کشورمان که طی ۳ دهه گذشته در نقش های مختلفی بازی کرده و لحظات خوشی را برای نسل های مختلف خلق کرده است. سریال «آینه» پروژه ای بود که مرجانه گلچین را به صورت جدی به جامعه بازیگری کشور معرفی کرد، سریالی که نسل اول و شاید دوم انقلاب خاطرات خوبی از آن در
ذهن دارند. «گلچین» در تمام این سال ها در سریال ها و فیلم های مختلفی به ایفای نقش پرداخته و حالا به ایستگاه «شاهگوش» و میرباقری رسیده است. گلچین که در «آینه» نقش عروس خانواده را بازی می کرد، حالا و بعد از گذشت سال ها در «شاهگوش» نقش یک مادر کاملاً ایرانی و مهربانی را برعهده دارد و همراه با اکبر عبدی زوج موفقی را در این سریال طنز تشکیل داده اند. خانم گلچین که کمتر اهل مصاحبه های مطبوعاتی است، این بار پای صحبت با ما نشست و دقایقی در مورد «شاهگوش» و حال این روزهایش گپ زدیم.
چه شد که به گروه «شاهگوش» اضافه شدید؟
چند وقت قبل، بعد از اینکه از سفر حج بازگشتم، زنگ هایی را که به تلفنم زده شده بود مرور کردم که آنجا دیدم آقای حامد میرباقری چند بار با من تماس گرفته اند. طبیعتاً برای هر بازیگری بازی جلوی دوربین آقای میرباقری یک سعادت به حساب می آید و من هم از این قاعده مستثنی نیستم و از اینکه برای بازی در سریال ایشان دعوت شده بودم خوشحال شدم، در نهایت به لوکیشن اصلی سریال(کلانتری) دعوت شدم و با آقای میرباقری در مورد این پروژه صحبت کردیم. ایشان گفتند که در «شاهگوش» نقشی وجود دارد به نام «گلاب» که دوست دارم شما آن را بازی کنید و در ادامه هم کلیت این شخصیت را برایم تعریف کردند. بعد از
خواندن سیناپس کار به این نتیجه رسیدم که قصه این سریال بسیار جذاب و گیراست و می تواند موضوع روز هر جامعه ای باشد، به همین دلیل هم، با جان و دل پذیرفتم تا در این سریال حضور داشته باشم و الان هم از این بابت خیلی خوشحالم.
و همکاری با اکبر عبدی چطور است؟
این چندمین تجربه همکاری من با آقای عبدی است و از این بابت خوشحالم. فکر می کنم بیست و چند سال پیش بود که با هم سریال تلویزیونی «چراغ خونه» را کار کردیم. مدتی بعد هم در مجموعه ای که مرتبط با بهداشت و سلامت کودکان بود همکار بودیم. در این سریال من در کنار آقای عبدی زوج های اقلیم های مختلف ایرانی را ایفا و در آیتم های مختلف، این نقش را با لهجه های متفاوت اجرا می کردیم. این بار هم خوشحالم که توفیق تجربه تکرار این همکاری نصیبم شد. خوشبختانه نسبت به بازی یکدیگر آشنایی داشتیم و خیلی زود توانستیم در «شاهگوش» جا بیفتیم. البته آقای عبدی آنقدر با استعداد و هنرمند هستند که می
توانند هر بازیگری را در لحظه غافلگیر کنند. خدا را شکر می کنم که اتفاقات خوبی در این همکاری مشترک افتاده و به نظرم آقای میرباقری از آن راضی هستند.
«گلاب» شبیه به مرجانه گلچین است؟
به هر حال، هر بازیگری مقداری از شخصیت خود را به نقش تزریق می کند و به همین دلیل «گلاب» هم تا حدی شبیه به مرجانه گلچین خواهد بود. گلاب اصلاً شخصیت عجیب و غریبی نیست. او مادر چهار فرزند است و طبیعتاً دلمشغولی های مادرانه اش باعثمی شود به دنبال فراهم کردن بهترین ها برای فرزندانش باشد. تنها اتفاقی که امیدوارم برای این نقش بیفتد این است که گلاب برای خانواده های سنتی باور پذیر باشد. من فکر می کنم هر چه به قالب های واقعی نزدیکتر شویم، موفق تر خواهیم بود. حرف اصلی «شاهگوش» نوع قضاوت آدم هاست که داستان آن به راحتی در هر جامعه ای می تواند اتفاق بیفتد. دلمشغولی اصلی این سریال
این است که به راحتی به خودمان اجازه ندهیم در مورد کسی یا عملی قضاوت کنیم.
شما جزو بازیگران بداهه گو هستید، در این سریال هم به سراغ این کار رفته اید یا خیر؟
به شخصه، بازیگری هستم که در مرحله اجرا و دیالوگ خیلی به سمت بداهه گویی می روم و فکر می کنم در کارهای گذشته ام این موضوع را دیده باشید. اما فضای مجموعه «شاهگوش» را نسبت به کارهایی که پیش از این انجام داده ام، کمی متفاوت تر می بینم و حس می کنم متن، آنقدر قدرتمند و جامع است که دیگر نیازی نیست بازیگر به سمت بداهه گویی برود. اگر هم قرار باشد حرکت یا دیالوگ بداهه ای صورت بگیرد، زیر نظر آقای میرباقری و خیلی دقیق اتفاق می افتد.
با توجه به اینکه در سریال های پر بیننده تلویزیونی بازی کرده اید، حضور در شبکه نمایش خانگی(که خیلی از کارهای آن نیمه تمام رها شده) برایتان ریسک محسوب نمی شد؟
عزیزانی که تا به امروز، در این حوزه فعالیت داشته اند، همگی صاحب نام بوده اند. مثلاً مهران مدیری در حوزه طنز نام آشنایی برای مردم هستند، یا سیروس مقدم و آقای لطیفی هم که در «قلب یخی» حضور داشتند، جزو کارگردانان خوشنام سینما و تلویزیون کشورمان هستند. متاسفانه اتفاقاتی که اخیراً برای بعضی از کارهای این حوزه افتاد، یک مقدار مخاطب را نسبت به مجموعه های شبکه نمایش خانگی، بدبین و بی اعتماد کرد. مجموعه هایی که در نیمه راه به حال خود رها شدند و به وعده خود نسبت به مخاطبین عمل نکردند باعثبروز این بدبینی شدند. من فکر می کنم نام کارگردان و تیمی که او را در ساخت یک مجموعه
همراهی می کنند تا حدی می تواند در جلب مخاطب موثر باشد، اما این موضوع به عوامل دیگری هم نیاز دارد. در مورد مجموعه «شاهگوش» هم فکر می کنم این سریال باید در چند قسمت اول خود موفق شود ارتباط خوبی را با مردم برقرار کند و با رضایتی که در مخاطب ایجاد می کند باعثشود مردم این سریال را تا انتها دنبال کنند.
و فکر می کنید «شاهگوش» می تواند مخاطب را با شبکه نمایش خانگی آشتی دهد؟
من اصولاً آدم خوش بینی هستم و فکر می کنم با وجود آقای میرباقری و متن خوبی که در کار وجود دارد، انشاءالله این اتفاق خواهد افتاد. از این فرصت باید استفاده کنم و از سرمایه گذاران این کار تشکر کنم که سرمایه خود را وارد یک کار فرهنگی کرده اند. در نهایت فکر می کنم با توجه به تیم حرفه ای که دور هم جمع شده اند، این اتفاق خواهد افتاد.
شما پیش از این با کارگردانان مطرح حوزه طنز مثل «رضا عطاران»، «سعید آقاخانی» و… همکاری داشته اید. فکر می کنید تفاوت طنز داوود میرباقری و کارگردانان دیگر چیست؟
قطعاً خروجی داستانی که قرار است از زبان آقای میرباقری روایت شود با خروجی که از ذهن آقای عطاران یا آقای آقاخانی ارائه می شود متفاوت است. فکر می کنم هر کدام از این عزیزان، سبک و سیاق خاص خود را دارند و مقایسه آنها کار جالبی نیست. بدون شک در کار داوود میرباقری به عنوان کارگردانی کار بلد، ویژگی هایی وجود دارد که باعثجذب هر بازیگری به کار ایشان می شود. در نهایت فکر می کنم همه این عزیزان کار خود را به خوبی انجام می دهند و همکاری با هر یک از آنها می تواند تجربه ای جدید را به وجود بیاورد. اما به شخصه وقتی می بینم آقای میرباقری عاشق تئاتر هستند و از این حوزه به سینما و
تلویزیون آمده اند، بیشتر علاقمند می شوم که با ایشان همکاری داشته باشم.
این روزها سریال خاطره انگیز «آینه» از تلویزیون پخش می شود. در آن سریال نقش تازه عروس را برعهده داشتید و امروز در «شاهگوش» نقش مادر خانه را بازی می کنید. می خواهم بدنم وقتی به آن روزگار نگاه می کنید، چه حسی دارید؟
به هر حال آن خاطرات مربوط به سه دهه پیش بود.
فکر می کنم سریال «آینه»، آینه زندگی خود من، از گذشته تا به امروز بوده است. یک جوان تازه عروس، حالا خودش مادر شده و کم کم باید مادربزرگ هم بشود. فکر می کنم پخش دوباره این سریال، برای همه جذابیت دارد. سریال «آینه» یادآور روزهایی است که برای همه به نوعی «شیرین» بوده است. در آن روزها رسانه های سمعی و بصری نسبت به امروز خیلی محدودتر بودند و به همین دلیل سریال «آینه» برای همه جذاب بود. دیدن دوباره سریال «آینه» برای من به عنوان یک بازیگر، شیرینی ها و خاطرات شیرین اولین روزهای ورودم به بازیگری را تازه می کند.
۲۸ سال پیش
قدیمی ها او را با سریال «آینه» می شناسند، او با گذشت سه دهه از بازیگری خود توانسته همچنان موفقیت و جذابیت های بازی اش را به همگان عرضه کند مرجانه خانم، آن زمان ۱۹ ساله بود که در این سریال حاضر شد و حسابی کارش گل کرد.
او با اینکه در نوجوانی به هنرستان موسیقی رفت و در رشته تخصصی نوازندگی فارغ التحصیل شد، اما به بازیگری علاقه داشت، با تشویق خواهرش «منیژه گلچین» که او هم بازیگر بود، تشویق به بازیگری شد. دختر عمویش مرحومه «نادیا دلدار گلچین» بود، او در نیمه دوم دهه شصت بازیگر معروف و مشهور سریال های تلویزیونی بود. در مقطعی برای تحصیل به خارج از کشور رفت و پیش برادرهایش زندگی کرد، اما دلتنگی او برای مادرش، سرانجام مرجانه خانم را وادار کرد که دوباره به ایران بازگردد، از آنجا که معمولاً در ژانرهای جدی بازی می کرد، این بار تصمیم گرفت که بازی در سریال های طنز را دنبال کند، «زیر زمین»
که در ماه رمضان چند سال پیش پخش شد، او را به دنیای طنز آورد و پس از آن بزنگاه، دارا و ندار، شمس العماره، خوش نشین ها، راه در رو، سه دونگ سه دونگ، نقطه سر خط، دزد و پلیس و…
در مورد سریال «آینه» می گوید: «آینه» جزو اولین کارهای حرفه ای ام در عرصه بازیگری به حساب می آمد و حضور در کنار بزرگانی چون مرحومه مهین شهابی را هیچگاه فراموش نمی کنم. ایشان در پشت صحنه مجموعه آینه راهنمایی های بسیاری به من می کرد، از وی چیزهای زیادی آموختم و تمامی لحظه های همکاری با ایشان برایم خاطره ساز است. گفتنی است در آن مجموعه پرطرفدار سال ۶۴، بازیگرانی چون رضا بابک، سیاوش طهمورث، پوراندخت مهیمن، رویا افشار، فردوس کاویانی، زنده یاد جمشید اسماعیل خانی، اسماعیل محرابی و… بازی می کردند.
خانواده سبز/ شماره ۳۸۱ و ۳۸۲/ هفته آخر مهر و هفته اول آبان/ مصطفي امامي/ صفحه ۱۲
