نمی‌خواهم بازیگری کلیشه‌ای بشوم

به گزارش افکارنیوز، شهره قمر که دانش آموخته کلاس های بازیگری زنده یاد حمید سمندریان است با اولین حضورش در فیلم سینمایی «انعکاس» که در ۱۶ سالگی وی اتفاق افتاد با کمک گریم ایفاگر نقش زنی ۳۰ ساله بود که نوید تولد بازیگری مستعد را در عرصه سینما به علاقمندان داد و تا امروز که به ۲۱ سالگی رسیده، ضمن اینکه دانشجوی رشته حسابداری و مربی آیروبیک و مدیتیشن است، پنج فیلم سینمایی آماده اکران دارد. وی اخیراً مشغول بازی در فیلم سینمایی «چهار باندی» به کارگردانی باقری نیا بود. به بهانه فیلم های آماده اکران شهره قمر و همچنین کار جدیدی که بازی کرده گفتگویی با او داشته ایم که خواندنی است.

متفاوت ترین نقشی که ایفا کرده ام

چندی پیش بازی در فیلم سینمایی «چهارباندی» به کارگردانی باقری نیا و تهیه کنندگی جامعی را به پایان رساندم که در آن نقش شمیم را که نقش اول است، به عهده دارم. همکاران بازیگرم در این فیلم احمد نجفی، رضا رویگری، نیما شاهرخ شاهی و مهتاب سعیدی هستند.

شمیم ۱۷ سال دارد و دچار چالش های خانوادگی و روحی شده. او کاراکتری خاص و کاملاً درونگرا دارد و تصور می کنم یک از متفاوت ترین کاراکترهایی است که تاکنون نقش آنها را ایفا کرده ام.

در این فیلم گریم خاصی ندارم. در واقع بعد از حضورم در فیلم سینمایی «انعکاس» و چند فیلم سینمایی دیگر تصمیم گرفتم با چهره حقیقی خود و بدون گریم مقابل دوربین ظاهر شوم.

در مورد شخصیت شمیم، که در فیلم «چهارباندی» ایفاگر نقش او هستم، باید بگویم دو دوره از زندگی شمیم به نمایش در می آید. اول دوره ای که خانواده خیلی متمولی دارد و بعد، دوره ای که پدرش(رضا رویگری) دار و ندار خود را در قمار باخته و زندگی خیلی سختی را برای خود و خانواده اش به وجود آورده بود این تغییرات ضربه های روحی متعددی به شمیم زده. او که عاشق تحصیل و ترقی است به واسطه مشکلات خانواده اش مجبور به ترک تحصیل شده و نمی تواند لباس های مورد علاقه اش را بپوشد. به اضافه اینکه تصمیم دارند او را شوهر بدهند و…

خانواده مخالف فعالیت هنری من بودند


بارها از من دعوت شده برای ۱۰۱۵ روز کار تلویزیونی مبالغ هنگفتی دستمزد بگیرم، اما به هیچ یک از دعوت ها جواب مثبت نداده ام، چون بازیگر سینما هستم و عقیده دارم که باید به سینما متعهد باشم و البته، بابت این تعهد تاکنون خیلی هم تاوان داده ام.

من تحصیل کرده رشته حسابداری هستم و از آن جهت به سراغ بازیگری آمده ام که از بچگی اعتقاد داشتم بازیگری باید در تاروپود کسی وجود داشته باشد و بعد سراغ این حرفه برود. خود من از سه سالگی بازیگر بودم و متاسفانه هیچ وقت به استعداهایم توجه نشد. از جمله خانواده مخالف صددرصد فعالیت بازیگری من بودند و شرایطی برایم به وجود آوردند که از این حرفه دور بشوم، اما به هر حال با گذراندن دوره های بازیگری و فن بیان نزد زنده یاد حمید سمندریان و در ادامه دیدن فیلم های خوب سینمای جهان مطالعه کتب مربوط به سینما خودم را آماده ورود به این عرصه کردم.

دلیل حضورم در فیلم «چهارباندی»


بعد از شروع کار من در فیلم «چهارباندی» خیلی ها می پرسند چه ویژگی خاصی در این کار دیدم که حاضر به بازی در آن شدم. در جواب باید بگویم فیلم اول کارگردان «بی خوابی» را در اکران خصوصی دیده و از نحوه ساخت و شیوه کارگردانی او اطلاع داشتم. وقتی فیلمنامه «چهارباندی» و نقشی را که برای من در نظر گرفته شده بود، مطالعه کردم به نظرم رسید شمیم یکی از کاراکترهای مورد علاقه من است به خصوص فیلمنامه که اساس فیلمنامه نویسی در آن رعایت شده خیلی به دلم نشست. این فیلم اول دارد، وسط دارد و وقتی تمام می شود نیز به درستی به پایان می رسد.

فیلم سینمایی «چهارباندی» قرار است در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود و تیم سازنده تمام تلاش خود را می کنند تا این فیلم برای زمان برگزاری جشنواره امسال آماده شود.

فیلم هایی که در نوبت اکران دارم


چند فیلم سینمایی با بازی من آماده اکران است. یکی فیلم سینمایی «زبان مادری» به کارگردانی قربان محمدپور بعد فیلم «شرقی» به کارگردانی عبدالرضا منجزی «دل بی قرار» به کارگردانی قربان محمدپور و «کریستال» به کارگردانی محسن محسنی نسب که اسفند ۹۱ اکران شد. «زبان مادری» در سال ۱۳۹۰، «شرقی» در سال ۱۳۸۹، «دل بی قرار» در سال ۱۳۹۱ و «کریستال» در سال ۱۳۸۹ ساخته شده و از نظر خودم «زبان مادری» یکی از بهترین کارهایم در سینماست اینکه فیلم در جشنواره فیلم فجر پارسال نمایش داده شد، به عقیده اغلب منتقدان، فیلمنامه ای خاص و منحصر به فرد دارد، تفاوت زبان بین اعضای آن حاکم است و در عین حال، همگی همدل هستند، اما در جشنواره فیلم فجر خوب دیده نشد شاید به خاطر اینکه کار اول کارگردان بود و اکثر بازیگران ناشناخته بودند. در این فیلم یک بازیگر عرب، یک بازیگر اسپانیایی، یک بازیگری هندی و من حضور داریم که من ایفاگر نقش اصلی فیلم هستم و نقش دختری از ایران را بازی می کنم.


«زبان مادری» اتفاقی است که در جمع یک خانواده پر چالش می افتد و صبح که از خواب بلند می شوند، شیوه گویشی آنها تغییر کرده است. پدر به زبان عربی، مادر به زبان اسپانیایی و برادر به زبان هندی حرف می زنند و تمام مسئولیت خانه به عهده دختر خانواده است که به زبان فارسی تکلم می کند. به عقیده من این فیلم قصه خیلی خوبی دارد و خوب هم ساخته شده اگر مسئولان لطف کرده از کارگردانان جوان و تهیه کنندگانی که با بودجه شخصی فیلم می سازند، حمایت کنند، به طور قطع شاهد اتفاق های خوب دیگری نیز در سینما خواهیم بود. «زبان مادری» یک فیلم خاص است و موضوعی جدید را در سینما بیان می کند و برخلاف بیشتر فیلمنامه هایی که در سینما و تلویزیون ساخته می شود، فیلمی نیست که تماشاگر بتواند ماجراهای بعد را حدس بزند. در فیلم سینمایی «شرقی»، ایفاگر کاراکتری به اسم خاطره هستم که طی ماجراهایی دچار چالش های فراوانی می شود و… در این فیلم با زنده یاد خسرو شکیبایی، فریبا کوثری و عمار تفتی و… همبازی هستم.

داستان این فیلم در دو دوره اتفاق می افتد در دوره اول زنده یاد خسرو شکیبایی و فریبا کوثری بازی دارند و در دوره دوم من ایفاگر نقش عروس زنده یاد خسرو شکیبایی هستم و عمار تفتی در نقش همسر من است. خاطره یک دختر دانشجوست که شخصیتی معمولی دارد. ماجراهای فیلم «دل بی قرار» به حوادثبعد از زلزله رودبار مربوط می شود و داستان خواهر و برادری است که بعد از زلزله یکدیگر را گم می کنند و بعد از گذشت ۱۵ سال موفق به پیدا کردن همدیگر می شوند. این فیلم یک درام خیلی خوش ساخت و قوی است که در آن کوروش تهامی، سارا خوئینی ها، نازنین فراهانی، جهانبخش سلطانی و فرهاد جم بازی دارند و خواهر و برادر گمشده در قصه، من و کوروش تهامی هستیم. جذاب ترین پلان سکانس بازی من در «دل بی قرار» سکانس آخر فیلم است که خاطره بعد از ۲۰ سال دوری از مادرش، او را در آغوش می گیرد. با این توضیح که نقش مادر خاطره را نازنین فراهانی بسیار عالی بازی کرده است و بالاخره می رسیم به فیلم سینمایی «کریستال» ساخته محسن محسنی نسبت این فیلم در ژانر درام اجتماعی و اکشن ساخته شده و در آن با دانیال عبادی، بابک انصاری، مهدی سلوکی و… همبازی هستم.

«کریستال» جزو کارهای اولیه من بعد از «انعکاس» است که اسفند ماه سال گذشته اکران شد و در آن ایفاگر نقش دختری هستم که ازدواج کرده و همسرش به دلایل مختلفی به زندان افتاده و چهره یک دختر زجر کشیده را به نمایش می گذارم.

برخلاف جهت آب شنا می کنم


من از بچگی همانند بعضی از ماهی هایی بودم که برخلاف جهت آب حرکت می کنند و همیشه سعی کرده ام مسیر مخالف رودخانه را بپیمایم، چون معتقدم کسی که بتواند این کار را انجام بدهد به آدمی خاص تبدیل می شود. اگر قرار بود من مثل خیلی از بازیگرانی باشم که در عرصه های مختلف نمایشی حضور دارند، کار مهمی انجام نداده بودم و امروز تمام تلاشم را می کنم تا در این حرفه حرف هایی برای گفتن داشته باشم چون اصلاً تمایل ندارم به بازیگری کلیشه ای تبدیل بشوم. من دلم می خواهد پایم را جای پای امثال جمشید هاشم پور بگذارم چون او هم به سینما وفادار بود و هست و هرگز به حضور در کارهای تلویزیونی و تله فیلم متقاعد نشد و همیشه یک سوپراستار سینما باقی ماند. عده ای تصور می کنند من خیلی پولدار هستم که دلم می خواهد فقط در سینما فعالیت کنم در حالی که به هیچ وجه این طور نیست. از صبح تا شب در باشگاه بدن سازی مربی ایروبیک و مدیتیشن هستم و تنها درآمدم از راه مربیگری است.

انتظار کشیدن به ضرر من است


در حال حاضر چهار پنج فیلم سینمایی آماده اکران دارم که اگر اکران به موقع انجام می شد امکان داشت شرایط کاری بهتری برای من و همکارانم به وجود بیاید، اما الان مجبور هستم در انتظار اکران فیلم هایم بنشینم و این انتظار به ضرر من است. از مسئولان خواهش می کنم برای اکران فیلم ها شرایطی را به وجود بیاورند تا فیلمسازانی که شهرت کمی دارند و با سرمایه خصوصی فیلم می سازند نیز زمان اکران مناسبی با سالن هایی خوب در اختیار داشته باشند.

خانواده/ شماره ۴۸۷/ اول تير ماه ۹۲/ گفتگو: ميلاد بلادي/ صفحه ۴۰