به گزارش افکارنیوز،قاسم غنی، که همراه ولیعهد برای انجام مراسم عقد و ازدواج و آوردن عروس به ایران، به قاهره رفته بود در خاطراتش جریان این عروسی را چنین شرح میدهد: «روز پانزدهم مارس۱۹۳۹(مطابق با۲۴اسفند۱۳۱۷روز تولد رضاشاه) در قاهره در قصر عابدین شاهزاده خانم فوزیه به عقد ازدواج ولیعهد ایران والاحضرت محمدرضا پهلوی درآمد. ساعت۱۱صبح بود. زمین و آسمان جشن داشتند. تمام قاهره غرق در گل بود. تمام مملکت در جشن شرکت کرده بودند. در آن روز ولیعهد تلگرافی رمزاًمیزبه تهران مخابره کردند. مفاد آن اینکه «من در موضوع ازدواج و انتخاب همسر به نهایت درجه
آمال و آرزوی خود رسیدم و مطلوب واقعی و کمال مطلوب را یافتم.» چون تلگراف را کشف میکنند و به رضاشاه میدهند، آقای جم که در آن وقت رئیسالوزراء بود و حاضر بوده، برای من نقل کرد که رضاشاه شروع کرد به گریستن، یعنی گریه شوق.»
مراسم جشن عروسی محمد رضا و فوزیه
جشن ازدواج محمد رضا و فوزیه
غنیسپس به شرح مشخصات عروس و جریان عروسی و نتایج سیاسی آن پرداخته و مینویسد: «فوزیه دختری بود در آن موقع۱۷یا۱۸ساله، زیبا، ثروتمند، دختر مرحوم ملک فواد، خواهر ملک فاروق، فرشته صورت با قیافه معصوم…دیگر هر سری سودایی داشت. یکی این ازدواج را وسیله اتحاد دو مملکت مهم اسلامی و آشتی سنی و شیعه میشمرد، یکی معتقد بود که تاج و تخت دو مملکت بدین وسیله مستحکم شد. یکی خواب مناسبات علمی و معنوی میدید. یکی اتحاد ممالک اسلامی را صاف و هموار فرض میکرد. خلاصه این عمل را شاهکار رضاشاه میشمردند…»
روزنامه اطلاعات روز۲۵اسفند۱۳۱۷در گزارشی از «آئین عقد و کابین دو کوکب فروزنده شرق»نوشت: «در ساعت یازده(۲۴اسفند) صیغه عقد میمون و مبارک به واسطه استاد الاکبر شیخ مصطفی المراغی شیخ مشایخ ازهر بر طبق آیین شرع انور و آداب دین حنیف اسلام جاری گردیده و بلافاصله۲۱تیر توپ شلیک شد… عقدنامه مبارک روی کاغذ بسیار اعلی که دارای تذهیب فوقالعاده زیبا و نفیس نوشته شده، موشح و امضا گردید».
تولد اولین فرزند شاه، شهناز پهلوی
اردشیر زاهدی در کتاب خاطرات خود درباره تولد شهناز پهلوی میگوید: «بعد که با والاحضرت شهناز ازدواج کردم و در سفرهای خود به اروپا به اتفاق همسرم به دیدن مادرزنم رفتم و پای صحبتهای او نشستم متوجه شدم که ملکه فوزیه در مدت اقامت خود در ایران رنج و عذاب زیادی را متحمل گردیده که تنها علت آن فرهنگ غلط خانواده های ایرانی است!
ملکه فوزیه از رضا شاه هم به بدی یاد میکرد و از جمله برایم تعریف کرد که چون رضا شاه دلش نوه پسری میخواسته است بعد از تولد شهناز برخورد سرد و بلکه بدی با او داشته است!
ظاهراً موقعی که فوزیّه وضع حمل میکند پزشک از اتاق زایمان خارج شده و خبر تولد بچه را به رضا شاه میدهد. رضاخان سئوال میکند جنسیت بچه چیست؟ و تا پزشک بیچاره اطلاع میدهد که ملکه فوزیه دختر زائیده است عصای خود را بلند کرده و با ادای کلمات و جملات مستهجن پزشک مزبور را زیر ضربات عصا مضروب مینماید!»
تولد شهناز اولین فرزند شاه
نامه فوزیه
فوزیه در سال ۱۳۱۷ با شاه ایران ازدواج کرد اما پس از۹سال از محمدرضا جدا شد و این طلاق در سال ۱۹۴۸ در تهران به ثبت رسمی رسید. محمدرضا پس از فوزیه با ثریا بختیاری و سپس با فرح دیبا ازدواج کرد.
متن نامه درخوسات فوزیه به شاه برای طلاق بدین شرح است:
همسر عزیزم
از عالیجناب سفیر مصر در ایران شنیدم که شما مایل هستید مستقیما از طرف من بشنوید که مایل به پایان دادن به زندگی زناشوئی خود هستم… در حقیقت من چنین تصمیمی را گرفتهام و به سفیر شما در مصر اطلاع دادهام و این یادداشت تاکیدی است بر این تصمیم نهایی من…ازدواج ما، برای اعلیحضرت و من، آن سعادتی را که حق هر دوی ماست، به ارمغان نیاورد و بعد از تفکر زیاد به این نتیجه رسیدم که تنها طلاق است که میتواند سعادت ما را به صورت جداگانه تامین کند. از شما درخواست میکنم موافقت کنید نقطه پایانی را به این وضع که ادامه بیشتر آن امکان ندارد، بگذاریم.
من میدانم که طلاق برای هر دوی ما دردآور است ولی ما باید در راه کشورهای خود فداکاری کنیم. اعلی حضرت میتوانند همیشه در انتظار دوستی صادقانه اینجانب باشند. از درگاه خداوند خواهان سعادت آن اعلی حضرت و رفاه کشورتان هستم.
امضاء: فوزیه احمد فواد
متن اعلام طلاق از دربار ایران که شاه خود شخصا از رادیو خواند نیز بدین شرح است:
سه سال پیش علیا حضرت ملکه فوزیه بنا به دلایل پزشکی ایران را ترک گفتند و اخیرا تقاضای طلاق کردهاند، زیرا اقامت معظم له در تهران برایشان از نظر سلامت جسمانی مضر است. در اجابت به این درخواست، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران طلاق خود را از همسرم علیاحضرت فوزیه اعلام میکنیم… این طلاق در روابط ایران و مصر اثری نخواهد داشت، بلکه این روابط بهتر از گذشته خواهد بود.
فوزیه همراه همسر دومش، شیرین بک