درآمدی به مساله شرف الشمس/خرافه یا واقعیت؟

درمورد شرف الشمس آنچه در متون طلسمات و رمالیها آمده این است:

"وقتی شمس در درجه 19 حمل قرار می گیرد در حالتی است که اشراف بر سایر افلاک دارد ودر جایگاه خود بیشترین تاثیر رابر روی زمینیان دارد پس اگر در این ساعت شریفه طلسمی با ادعیه خاصه بر سنگی حک شود موجب می شود که هر کسی آنرا به همراه داشته باشد موفقیتهای زیادی را بدست آورد"

خوب این مساله را از سه جنبه مورد ارزیابی قرار می دهیم جنبه ریاضیات ومحاسبات- جنبه فیزیک واختر فیزیک و بالاخره جنبه شرعی ومذهبی

-از دیدگاه محاسباتی:

از دیدگاه محاسباتی خورشید در درجه 19 حمل باشد مطابق با 19 فروردین نیست بلکه 19 فروردین 19 برج حمل است .تقویم دانان به قرار داد به روز اول تحویل سال اول برج حمل می گویند تا تقویمها برآن پایه تنظیم شود پس مساله ای حقیقی نیست وفقط یک قرار داد است اما از نظر نجومی خورشید در لحظه تحویل سال در اواخر صورت فلکی حوت است پس درجه 19 حمل 19 فروردین نیست بلکه اواسط اردیبهشت ماه است که می شود محاسبه کرد یعنی اگر فرض شود که مساله شرف الشمس واقعیت هم داشته باشد حتما 19 فروردین نیست

-شرف الشمس از لحاظ علوم تجربی:

زمین در حرکت سالانه ای حول خورشید در حال حرکت است و در هر لحظه نسبت به خورشید در موقعیت خاصی قرار دارد و انحراف محوری آن عامل به وجود آمدن فصول در دو نیم کره اما به عکس هم می شود

جهت تابش خورشید در دو فصل بهار وپاییز عمود بر استوا و در تیرماه عمود بر مدار راس السرطان در در نیم کره شمالی و عامل تابستان در این منطقه و بالعکس به علت دور بودن از نیم کره جنوبی عامل فصل زمستان در آن نیم کره است ودر دی عمودبر مدار راس الجدی می تابد که عامل تابستان در نیم کره جنوبی وزمستان در نیم کره شمالی است برای خورشید به غیر از ایجاد فصول در دو نیم کره تاثیر دیگری بر زمین تجربه نشده است وموقعیت ممتازی وجود ندارد که میزان تاثیر درآن زیاد باشد مگر مواقعی که در انقلابات فصلی یا اعتدالین باشد و حال اگر مثلا در 400 سال پیش دانشمندی تاثیری خاص را در زمانی ذکر کرده دلیل نمی شود که امروزه هم همان روز همان تاثیر باشد کما اینکه جهان در سیلان وتحول است

-مثلا ما می گوییم در ماه جاری در ساعت 4 بعدازظهر کلاسی بیشترین کاربری را از نظر فعالیت دارد دلیل نمی شود ماه بعد هم همان ساعت اینگونه باشد پس اینگونه مسائل علاوه ذکر دلیل احتیاج به محاسبه سالانه دارد

-شرف الشمس از لحاظ شرعی ومذهبی:

مساله شرف الشمس از نظر فقهی جایگاه خاصی ندارد و روایاتی ضعیف و غیر قابل استناد در حول آن قرار دارد که چیزی را ثابت نمیکند

اما استناد به اینکه حضرت علامه حسن حسن زاده آملی این مساله را تایید نموده - این که حضرت استاد در کتاب هزار ویک نکته- نکته ای گذرا را به این مساله اختصاص داده که به نقل از کتب فرقه اسماعیلیه و سایر کتب جفر و علم حروف به آن می پردازد ودر انتهای متن متذکر می شود "ضحک للغافلین و عبره للمحصلین" یعنی چه عوام غافل و چه محصلین جویای دانش به بی اساس بودن آن واقفند

و اینجا جای تعجب است که سود جویان با تحریف سخن ایشان وی را معتقد به این امور جلوه می دهند تا عوام را بفریبند واز جهالت عوام به نفع خود سود برند

-نتیجه:

-پس مساله شرف الشمس چه از لحاظ ریاضیاتی ومحاسباتی و چه از لحاظ علوم تجربی و عقلانی و چه از لحاظ علوم شرعی ومذهبی جایگاهی ندارد چرا که هر موضوعی را بشر یا باید از نظر عقل یا تجربه یا وحی نگاه کند و چیزی که در سه محور مردود است لاجرم کلا مساله ای خرافی وخلاف واقع وبدعت محسوب می شود وبه قول فرمایش حضرت علامه حسن زاده"ضحک للغافلین وعبره للمحصلین"

از لحاظ آماری نیز می توان به آن پرداخت کدام بی چاره ای بوده که صرفا با دست کردن این انگشتری خوشبخت یا سرمایه دار شده و یا کدام بیمار شفا یافته است.

                                        "افوض امری الی الله ان الله بصیر بعباد"

منبع:daneshyar.blogfa.com