به گزارش فارس ، مجتبی جباری را سال هاست که می شناسیم. پسر ترکه ای و لاغر اندامی که با پیراهن راه راه مشکی و قرمز ابومسلم به خوبی توانست خود را به عنوان یک چهره آینده دار نشان دهد. اکبر میثاقیان سرمربی ابومسلم در آن سال ها تیم خوبی را جمع کرده بود. بازیکنانی نظیر تیموریان و خسرو حیدری هم در همین تیم چهره شدند اگر چه این افراد پیشتر هم در تیم جوانان استقلال مطرح بودند.

روزهایی که جباری در ابومسلم چهره شد و نگاه ها را به خود جلب کرد و هنوز این قدر در این فوتبال بزرگ نشده بود اولین جرقه های اصلی شخصیت خود را نشان داد.

جباری از همان روزها نشان داد که نمی تواند حرف را در دلش نگه دارد و اگر به این نتیجه می رسد که اتفاقی بد است یا به زعم او کاستی هایی وجود دارد باید بگوید. حرف زدن و چشم بستن روی مسائل اخلاقی و رعایت بزرگتری از همان روزها در جباری شکوفا بود. او همان روزها علیه اکبر میثاقیان موضع گرفت و او را مربی معرفی کرد که هیچ چیز تاکتیکی نمی داند و بازیکنان فقط دور زمین می دوند.

در آن سال ها اکبر ملاحی مدیرعامل باشگاه ابومسلم به اصطلاح برخورد پدرانه ای کرد و خیلی زود این مصاحبه تعدیل شد و جباری حرف هایش را پس گرفت.

جرقه بد افشا کردن های بی موقع و بی دلیل که هیچ ربطی به او به عنوان بازیکن نداشت از همان سال در ذهن پسر ترکه ای زده شد و او آن قدر به لحاظ فنی بزرگ شد که به نظرش آمد این روش درست است.

بماند که وقتی قرار بود جباری به استقلال بازگردد حاضر نبود با هر شرایط مالی پیراهن این تیم را بر تن کند اما سرانجام راضی شد و به استقلال آمد و در همان سال ورودش به این تیم توانست جزو ۱۰ مرد برتر اخلاقی ورزش ایران شود.

شاید بهتر است جباری به همان اندازه که به دیگران جوالدوز می زند به خودش هم سوزنی بزند و پیش خودش فکر کند در این همه سال چه پیشرفت اخلاقی داشته است؟
او چه فکر می کند که به خودش اجازه می دهد مقابل سرمربی تیم خود در هر فصل و هر شرایطی در آید؟

هنوز از ذهن هواداران استقلال خاطره های چگونگی تمدید قرارداد جباری بیرون نرفته است. او هر سال که می خواست با استقلال قراردادش را تمدید کند یک بازی جدید رو می کرد. هر سال به بهانه افزایش قراردادش هواداران استقلال را دل نگران می کرد و حتی پایش به باشگاه پرسپولیس هم باز می شد و در نهایت با سلام و صلوات در هیئت فوتبال با استقلال قرارداد می بست.

بله؛ ‌ خود کرده را تدبیر نیست. باشگاه استقلال در رعایت اصول مشکلاتی داشته و دارد. هر مدیرعامل و سرمربی که در این تیم شاهد چنین رفتارهایی از جباری بوده به جای برخورد قهری به دنبال صاف کردن راه برای بازگشت جباری بوده و چه راحت فضا برای انتقادی غیر مسئولانه او بیشر از گذشته فراهم شد.

جباری را به یاد می آوریم که حتی تاب مربیگری امیر قلعه نویی را نداشت و درست در سالی که استقلال در راه رسیدن به قهرمانی بود به یکباره علیه سرمربی وقت آبی پوشان موضعی عجیب گرفت و او را فاقد دانش لازم مربیگری دانست و گفت که او تاکتیک نمی‌ داند.

آن روزها، دیر زمانی نیست که گذشته است. در زمان مدیریت واعظ آشتیانی، جباری علیه سرمربی تیم موضع گرفت ولی به جای برخورد قاطعانه بدون مشکل به کار خود ادامه داد و حتی شادمان بود که حرف دل سایر بازیکنان را زده است.

هر چند که امیر قلعه نویی هرگز به میل خود جباری را در ادامه راه به بازی نگرفت چرا که او در برخورد قاطعانه با چنین بازیکنانی شهره است.

نکته وقتی جالب شد که پس از استعفای واعظ آشتیانی از مدیریت استقلال همین مرد شماره ۸ با وجودی که در طول فصل لب از لب باز نکرد تا از مشکلات تیم بگوید به یکباره تغییر چهره داد و علیه واعظ مصاحبه کرد.

این تمام ماجراهای این بازیکن نیست. جباری که بیشتر یک بازیکن مصدوم بوده تا موثر و همیشه در این سال ها پول قراردادهایش را حتی با وجود عدم بازی برای این تیم گرفته دست از عصیان گری خود برنداشت. البته که در راه رسیدن یک بازیکن در این ورطه اخلاقی نباید نقش باشگاه و کدخدامنشی های بی دلیل را نادیده گرفت.

سال گذشته همین بازیکن بعد از بازی با سپاهان صحبت هایی تندی را علیه مسئولان باشگاه مطرح کرد و انتظار می رفت باشگاه به دلیل سابقه این بازیکن در طرز بیان چنین انتقادهایی برخورد بسیار قاطعی انجام دهد اما این اتفاق رخ نداد.

جباری به مدت چند هفته اجازه تمرین پیدا نکرد اما در حالی که استقلال باید در تعطیلات عید به مصاف پرسپولیس می رفت این بازیکن ۳۵ میلیون جریمه و بخشیده شد. جالب که همزمان با جباری، بیژن کوشکی هم به دلیل بی احترامی به پورحیدری از حضور در تمرینات منع شده بود اما به وی اجازه برگشت به تمرین داده نشد.

هنوز از خاطرمان نرفته است که جباری قبل از بازی فصل جاری با فجر سپاسی به دلیل عدم دریافت مطالباتش در تمرینات شرکت نکرد ولی در این دیدار به میدان رفت اگر چه به عنوان بازیکن ذخیره.

درست یک روز بعد از اینکه مظلومی گفته بود از جباری مقابل فجر استفاده نمی کند به یکباره نام او در لیست ۱۸ نفره قرار گرفت و در نیمه دوم هم به میدان رفت.

آیا جباری که پول حرفه‌ ای می گیرد نمی داند که یک بازیکن حق ندارد درباره مربی و مسئولان باشگاهش این‌گونه صحبت کند؟ آیا نباید این بار بیشتر از اینکه به جباری خرده گرفته شود به مظلومی و باشگاه استقلال و کمیته انضباطی باشگاه خرده بگیریم؟ آقای استقلال! پس چه زمانی یک باشگاه باید به پای اصول خود بایستد؟ نکته جالب و البته تاسف بار اینکه فتح الله زاده به عنوان مدیرعامل باشگاه حق را به جباری داد و گفت که او حق دارد مطالباتش را بخواهد.

…و این بار مرد شماره ۸ که نشان داده هر قدر در امور فنی به کار تیمش می‌آید به همان اندازه از نظر اخلاقی با حرف‌هایش تیم را به حاشیه می‌برد، به خود این اجازه را می دهد که بعد از مسابقه هر چه دل تنگش می خواهد علیه سرمربی بگوید.

مظلومی حرف خوبی می زند؛ جباری در این همه سال علیه همه مربیان خود موضع گرفته است. اینکه این بازیکن بر چه اساس و سیاستی این روش را در پیش گرفته خود سوال بزرگی است.

جباری اگر دلش می خواهد بیش از این پیشرفت کند آیا نباید طی این همه سال به لیگ های معتبر خارجی راه پیدا می کرد؟ اینکه او نتوانسته به چنین جایگاهی دست پیدا کند دلیلی است که از هر مربی ایرانی خرده بگیرد و خود را در چنین جایگاهی ببیند؟

البته که نمی توانیم از سهل انگاری استقلال بابت برخوردهای انضباطی در این باشگاه بگذریم. روزی که عمران زاده و تیموریان در وسط زمین علیه هم موضع گرفتند کمیته انضباطی باشگاه استقلال بر اساس چه مصلحتی تشکیل نشد؟

اکنون مسئولان باشگاه باید در بستری که خود برای جباری و امثال او فراهم کرده اند به دنبال راه حلی باشند.

وقتی قهرمانی، ارزش اصلی یک باشگاه می شود چطور می توانیم انتظار داشته باشیم مقابل زیاده خواهی های یک بازیکن بایستند؟

جباری مرد فنی بزرگی است که اگر اصول تمرینی در دوران بدنسازی را در سال های گذشته رعایت می کرد بزرگتر هم می شد اما افسوس که او یاد نگرفت هر که بارش بیشتر است باید فروتنی اش هم بیشتر و افتاده تر باشد.