به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، در گذشتههای نه چندان دور در گوشه و کنار کوهبنان این دیار کهن کارگاههای کوچکی ایجاد شده بود و از این مکانها صدای خوش افرادی به گوش میرسید که نقش قالی را با صفای جان زمزمه میکردند و این نوای دلنشین فضای آن جا را پر از صفا و صمیمیت میکرد.

مردان و زنان سخت‌کوشی که بعد از نماز صبح بپا خاسته و تا اذان شب تار و پودها را در کنار هم گذاشته و نقش و نگاری جاودانه می‌آفریدند.

اما امروز با پیشرفت علم و تکنولوژی و واردات بی‌رویه‌‌ برخی کالاها و روی آوردن مردم به تجملات چراغ بسیاری از این مکان‌ها خاموش گشته‌ به گونه‌ای که دیگر کارگاهی را نمی‌یابید که چند نفر را در دل خود جای داده یا دار قالی در آن برپا باشد.

کوهبنان بام فرهنگی استان کرمان سرزمینی که روزگاری محل صادرات انواع قالی، گلیم و جاجیم بوده امروز به عنوان یکی از وارد کنندگان فرش یزد و کاشان روزگار خود را سپری می‌کند.

چه زیبا بود کارگاه‌های تولید سفره، سرمه و توتیای محلی، سفیدآب، کرباس، گیوه، کلاه نمدی‌، انواع ترشی و غذاهای سنتی و همچنین کارگاه‌های آهنگری، پته‌دوزی، گلدوزی، کاربافی و پارچه‌بافی و …‌ کوهبنان واقعاً یادش به خیر باد.

اما دریغ که امروز تمام این هنرها به فراموشی سپرده شده و حتی دیگر صدای چرخ نخ‌ریسی پیرزن مهربان شهرمان هم از بازارچه شنیده نمی‌شود و تمام بازار تولید صنایع دستی کوهبنان در آستانه نابودی و فراموشی است.

روزگاری مارکوپولو آن جهانگرد پر‌آوازه ایتالیایی وقتی به کوهبنان آمد، توتیا و آیینه را که جزو صنایع تولیدی این شهر بود به عنوان هدیه برای ملکه چین برد و از این طریق کوهبنان را به دنیا معرفی کرد.

این سیاح و جهانگرد معروف از کوهبنان به عنوان مرکز بزرگ تولید صنایع دستی یاد میکرد اما افسوس امروز درب بسیاری از کارگاههای تولیدی بسته شده و فقط میتوان گاهی آهنگ زیبای پتک و نوای خوش آهنگر سختکوش این دیار را با گوش جان و دل شنید.