دروازبان سابق، مدتی ‌چمن ‌ورزشگاه ‌راآب ‌می ‌دادم

به گزارش افکار به نقل از آخرین نیوز: هفته نامه ورزشی تماشاگر در ابتدای گفتگو با دروازه بان سابق پرسپولیس می نویسد: برای پرونده این هفته مجله سراغ تنها ویچ ایرانی یعنی وحید قلیچ رفتیم تا با او در مورد اوضاع خودش، فوتبال ایران و پرسپولیس صحبت کنیم. وحید قلیچ خودش را اینگونه معرفی میکند: ۲۵آذر ۱۳۳۶ در تهران، در خیابان شهباز و دروازه دولاب به دنیا آمدم و فوتبالم را از زمینهای خاکی قیایی آغاز کردم. تهرانجوان و دارایی باشگاههایی بودند که قبل از پرسپولیس در آنها بازی کردم. ۱۱سال در پرسپولیس دروازهبانی کردم و به تیمملی هم رسیدم. هماکنون ساکن بلوار مرزداران هستم.


زندگی پرفراز و نشیبی داشته، ولی هیچ‌گاه زیر فشار زندگی کمر خم نکرد و همان‌طور که مقابل مهاجمان تیم‌های حریف از دروازه پرسپولیس محافظت می‌کرد، از زندگی خود هم محافظت کرد و با این‌که روزگار سختی را سپری کرد، مثل بعضی از پیشکسوت‌های قدیمی هیچ‌گاه به بیراهه نرفت. حاصل زندگی او یک پسر و یک دختر است و یک مشت خاطرات شیرین و حسرت تلخ از دوران فوتبال.


• آخرین سالی که در پرسپولیس بودم، بعد از پایان فصل قرار بود تیم پورا برای تورنمنت چهارجانبه‌ای به ایتالیا برود که به من پیشنهاد دادند در این تورنمنت آن‌ها را همراهی کنم و چون پیشنهاد مالی خوبی دادند با موافقت پروین به این تیم رفتم و در سال بعد هم در این تیم بازی کردم. آن‌موقع پورا به من ۲۰میلیون پول داد. ۴،۵ماه در پورا بودم ولی نتوانستم با شرایط این تیم خو بگیرم. یکی از دلایل جدایی من از این تیم مربی تیم یعنی پرویز مظلومی بود که چون یک استقلالی بود، نتوانستم با او کار کنم و بعد از آن هم دیگر فوتبال بازی نکردم.



• بعد از خداحافظی از فوتبال چون حرفه و هنری بلد نبودم، نتوانستم کار درست و حسابی برای خودم پیدا کنم و چون آن زمان فوتبالیست‌ها به اندازه الان پول در نمی‌آوردند، در زندگی به مشکلاتی برخوردم. آن زمان مدیریت ورزشگاه کارگران مرادعلی شیرانی بود که به من پیشنهاد داد در کارگران مشغول به کار شوم. نگهبان ورزشگاه شده بودم. به چمن‌ها آب می‌دادم و مسئول نگهداری استادیوم بودم. در آن‌جا هم کار می‌کردم و هم زندگی. آن سال‌ها، سال‌های تاریک زندگی من محسوب می‌شود. سعی می‌کردم کارهای ورزشگاه را شب‌ها انجام دهم که کمتر توی دید باشم و کسانی که به ورزشگاه می‌آیند، من را نبینند. متاسفانه با خانواده‌ام در ورزشگاه زندگی می کردم.


• سال‌هایی که در پرسپولیس بودم، اصلا پولی دریافت نمی‌کردم. اول فصل قرارداد سفید امضا می‌کردیم و همه قراردادها را محمود خوردبین به هیات فوتبال می‌برد و در طول فصل هم پول بخور و نمیر به ما می‌دادند. آن زمان هم برای امرار معاش در آژانس، مسافرکشی می‌کردم. تا ساعت۲ بعدازظهر در آژانس بودم و ساعت۲ هم می‌رفتم سر تمرین. بعد از فوتبال هم چون نه پولی داشتم که سرمایه کاری کنم و نه کاری بلد بودم، به ناچار مجبور شدم نگهبان ورزشگاه کارگران شوم.


• این رسم جامعه ماست که در آن پهلوان زنده را عشق است. در هیچ‌جای دنیا ورزشکاران‌شان را رها نمی‌کنند و بعد از خداحافظی از فوتبال از آن‌ها حمایت می‌کنند. هیچکس برای پیشکسوت‌ها ارزشی قائل نیست. همین الان اگر ساعت یک‌‌ونیم بعدازظهر نروم سر تمرین مدرسه فوتبال، هیچکس در خانه ما را نمی‌زند و حال‌مان را نمی‌پرسد.


• سال۱۳۷۹ بود که یکی از دوستان علی پروین من را در کارگران دیده و به علی پروین گفته بود که قلیچ در ورزشگاه کارگران نگهبان است. علی پروین هم به من گفت که از فردا بروم سر تمرین پرسپولیس و از آن سال در خدمت علی پروین بودم که در اولین سال هم قهرمان شدیم.


• با این مبالغی که در فوتبال امروز ایران رد و بدل می‌شود، دوست داشتم الان فوتبال بازی می‌کردم. ولی به خاطر داشته باشید که ما آن زمان فوتبال بازی می‌کردیم برای مردم؛ برای شادکردن دل مردمی که برای تشویق ما به استادیوم می‌آمدند و همه دلخوشی ما همین بود.


• واقعا بعضی از قیمت‌ها کاذب است و قیمت واقعی بازیکن‌ها نیست. الان فوتبال ما شده چشم‌وهم‌چشمی و دلال‌بازی. بازیکن ۴۰۰میلیون قرارداد می‌بنده ولی نصفش برای دلال است.


• برنامه ۹۰ که به زندگی پیشکسوت‌های فوتبال که به دام اعتیاد گرفتار شده بودند، می‌پرداخت را دیدم و واقعا تحت‌تاثیر قرار گرفتم. واقعا چرا نباید به پیشکسوت‌ها و کسانی که روزی قهرمان ملی بوده‌اند، توجه شود؟ چرا نباید از آن‌ها حمایت کنند تا به این روز نیفتند.


• جالب است که مایلی‌کهن در آن برنامه گفت که او هم پیشکسوت است و آن‌ها باید خودشان مواظب خودشان می‌بودند. به جای این‌که به آن‌ها روحیه بدهیم تا بتوانند دوباره سلامتی خود را بازیابند، می‌آییم و بیشتر تخریب‌شان می‌کنیم. علی پروین زمانی که فشار زندگی روی دوش‌هایم سنگینی می‌کرد، دوباره به من شخصیت داد و برای همین همیشه ممنون او هستم.


• غلامحسین پیروانی انسان بسیار خوبی است ولی این دلیل نمی‌شود که مربی خوبی هم باشد. شما تیم ‌ملی ژاپن را ببینید؛ با معدل سنی۵/۱۸ قهرمان بازی‌های آسیایی می‌شود. ولی ما با ۳بازیکن بزرگسال حتی برنز رقابت‌ها را به دست نمی‌آوریم. این باخت‌ها نشان‌دهنده ساختار فوتبال ماست. اگر تیم ایران قهرمان می‌شد و ژاپن چهارم، جای تعجب داشت. مثلا همین اکبر محمدی، اصلا سنش به فوتبال نمی‌خورد، اصلا کجا بوده تا حالا که یک‌دفعه می‌شود مربی تیم‌ملی؟ در کدام باشگاه فعالیت کرده که به این سطح رسیده؟ همین اکبر محمدی، داوود فنایی را می‌آورد و مربی دروازه‌بان‌ها می‌کند که تازه یک‌سال است فوتبال را کنار گذاشته. فنایی آن‌موقع هم گلر خوبی نبود و محبت من و علی پروین بود که دروازه‌بان پرسپولیس شد.


• اوضاع فوتبال واقعا خنده‌دار است. یا ما با این همه سابقه از فوتبال چیزی نمی‌فهمیم یا آقایان خیلی می‌فهمند که اگر این‌طور بود وضع فوتبال ما این نبود. به خدا وقتی اکبر محمدی روی نیمکت تیم‌ملی می‌نشیند، به ما می‌خندند. امثال این‌ها باید روی نیمکت تیم‌ملی بنشینند و صمد مرفاوی و مجید نامجومطلق باید بیرون باشند. شما الان صمد مرفاوی را ببین با تیم مس چه‌کار می‌کند.


• وقتی رئیس فدراسیون فوتبال یک دونده است، دیگر نباید بیشتر از این توقع داشت. وقتی به این راحتی تیم را می‌برند و چهارم می‌کنند و بعد هم ابقا می‌شوند، خب با خودشان می‌گویند ما که هر کاری کنیم عوض نمی‌شویم، پس چرا خود را به آب و آتش بزنیم؟ تیم امید خیلی تیم خوبی بود که واقعا حیف شد!


• دستمزد مهدی رحمتی یک‌میلیارد نیست و یک‌میلیارد و ۷۰میلیون تومان است، چون پرسپولیس هم یک‌میلیارد به رحمتی پیشنهاد داده بود، سپاهان ۷۰میلیون اضافه داد. متاسفانه علیرضا حقیقی که الان کاپیتان پرسپولیس هست و سنش هم به المپیک می‌خورد را از تیم امید خط می‌زنند و رحمتی را می‌برند. فکر می‌کنم تا چند وقت دیگر مهدی رحمتی را به تیم سالنی و دانشجوها هم بفرستند!


• حتما دایی با یک استقلالی برای مربی دروازه بان ها راحت‌تر بوده او را انتخاب کرده. البته او اگر خوب بود، تیم ۴تا ۴تا گل نمی‌خورد! خدا کند کریم باقری برگردد. کریم نعمتی است برای پرسپولیس، حتی با این سن و سال.


• مربیان کروات و به‌اصطلاح «ویچ» ها چند سالی است که فوتبال ایران را قرق کردند و این هم به علت قیمت پایین و حرف‌گوش‌کن بودن‌شان است. از میان این مربیان فقط برانکو خوب بود و توانست نتیجه بگیرد. ایویچ هم خوب بود، ولی فرصت نداشت. به‌جز این‌ها اکثر آن‌ها مربیان متوسط و ضعیفی بودند که به محض ورود به ایران می‌گویند ما عاشق مردم ایرانیم و خیلی‌زود فارسی را یاد می‌گیرند. یکی از آن‌ها همین بگوویچ است که ۷،۸سال است در ایران مربیگری می‌کند و پول پارو می‌کند.


• علی پروین هنوز هم می‌تواند تیم استیل آذین را درست کند. اگر سفت و محکم بیاید و کار را دست بگیرد، مطمئن باشید می‌تواند موفق باشد. علی پروین هنوز هم جواب می‌دهد. من با علی پروین خیلی راحتم و با او به ته‌چاه هم می‌روم!