افكار نيوز - وبلاگ نیوز نوشت: با مستندهای شوک کارش را شروع کرد و وقتی پروژه مضلین رسانه ای شد، دیگر کم تر فعال فضای مجازی بود که مرکز بررسی جرایم سازمان یافته را نشناسد و یک باری به سایت گرداب سر نزده باشد. اما کارمندان این مرکز در یک سال اخیر فعالیت شان بسیار جدی تر شده است. بازخوانی همین فعالیت ها و نگاه های متفاوت به فضای مجازی و بحث های روز درباره همه حرف هایی که در این فضا زده می شود، بهانه ای شد تا با سعیدی، مدیر سایت گرداب گفتگو کنیم. گفتگویی که احتمالا به دلیل حوصله کم شما، فقط برخی از قسمت های آن را برای انتشار پیاده کردیم.

* به صورت مشخص نسبت مرکز بررسی جرایم سازمان یافته با اعضای جامعه مجازی چیست؟
- مرکز کارش را با توجه به حجم فعالیت ها، می تواند به روشنگری و آگاهی بخشی معطوف کند تا مثلا یک وبلاگ نویس به عنوان یک آدم جامعه مجازی، نقش خودش را در این فضا تعریف کند.

* یعنی شما به کاربر فضای مجازی نسبت به محیط اطراف خودش آشنایی می دهید؟
- ما درباره موضوعات تخصصی خودمان تحلیلی را ارائه می کنیم که مخاطب می تواند این تحلیل را بپذیرد یا قبول نکند. این طور نیست که تحلیلی یک سویه پیرامون فضا ارائه شود. بلکه این تحلیل با اسناد و مدارک ارائه می شود. چون ما در حال انجام فعالیت در سطح کلان هستیم و اینترنت را بخشی از فضای مجازی می دانیم که غرب برای ما تعریف کرده است.

* یعنی چه که غرب برای ما تعریف کرده است؟ اینترنت یک ابزار است. این طور نیست؟
- این را که می گویم غرب برای ما تعریف کرده است، بر اساس اسناد و مدارک می گویم. همین الآن شما را به سخنرانی خانم کلینتون در?? دی ماه?? ارجاع می دهم تا متوجه شوید این ها برای فضای مجازی چه برنامه هایی دارند. در این سخنرانی اشاره مستقیم می شود که ما برای ترویج دموکراسی وب? را ایجاد کردیم. قبل از این که این سخنرانی را ببینم، شخصا برایم واضح شده بود که وب? مستقیما ابزاری برای براندازی است. تعارف که نداریم. بعد از آن می آییم اثرات و اعترافات متهمان را در پرونده های مختلف می بینیم و موضوع برای مان روشن تر می شود.
جالب این جاست که می گویند ما در کشورهای مختلف جهان سرکشی کرده ایم و این فناوری را در اختیار آن ها قرار داده ایم و تلاش می کنیم تمام توانمان را در اختیار قرار دهیم تا به ملت ها در راستای اعتراض به نتایج مشکوک انتخابات کمک کنیم. از این اعتراف صریح تر. اگر بروید و آن سخنرانی را بخوانید، متوجه می شوید که به قول شما رسانه ای ها واقعیت(fact) های زیادی در آن وجود دارد.
چند وقت پیش هم خبری منتشر شد که فرماندهی فضای مجازی در نیروهای نظامی امریکا تشکیل شده است. بعد شما ساختار را که می بینید، گیج می شوید که این چه نوع ساختاری است؟ آن وقت بررسی بیش تر که می کنید، می بینید فرمانده این نیروی تازه تشکیل کیست؟ یک ژنرال چهار ستاره! یک ارتشبد! کیت الکساندر.
پس همه این ها نشان دهنده این است که فضا، فضای بسیار برنامه ریزی شده و طراحی شده است که نشانه های دیگری هم وجود دارد که قابل ارائه است.

* یعنی شما فناوری وب? را یک ابزار جاسوسی می دانید؟
- وب? تمام توانش را در اختیار می گیرد تا یک محتوای واحد را بارها و بارها منتشر کند. پیش از بروز دقیق وب?، سرعت شایعه??? نفر بر ثانیه بود. اما الآن شما این را چگونه ارزیابی می کنید؟ مسلما قابل احصاء نیست. من وب? را یک ابزار شایعه پراکنی و جاسوسی می بینم. چرا که از مدتها پیش نظریه جاسوسی عمومی و جاسوسی سایبری در دستور کار سرویس های اطلاعاتی غرب قرار گرفته بود.

* بعضا در خبرها می شنویم قدرت سایبری ایران، سومین یا پنجمین قدرت برتر دنیاست. منظور از قدرت سایبری ایران چیست؟ آیا منظور ارتش سایبری برای هک است یا اشراف سایبری ایران به پیرامون خود؟ چون معمولا تمام اجزای فضای مجازی داخل اعم از فعالان این فضا – به عنوان بخش غیر دولتی و مستقل – و دولت به یک چشم دیده می شوند.
- آن چیزی که به عنوان فرماندهی فضای مجازی در امریکا طراحی شده است، از نظامیان ارتش آمریکاست. این که آن ها چه تصوری دارند، بگذارید در تصور خام خودشان بمانند. آن ها هیچ وقت نمی توانند برآورد صحیحی از انقلاب اسلامی ایران داشته باشند. این هم که واقعیت چیست، نیازی به بیان ندارد. من می خواهم از دید آن ها موضوع را باز کنم. موسسه دیفنس تک موسسه ای است که در حوزه فناوری حرف دارد. این که گفته می شود ارتش سایبری ایران پنجمین ارتش قدرتمند دنیاست، می تواند از جهتی مبنای تحلیل باشد و از جهتی دیگر نباشد. از این دید که یک موسسه تخصصی روی آن عمل کرده، برای ما منبع علمی محسوب می شود. اما از طرفی هم چون آن ها از توان داخلی ما خبر ندارند، دقیقا نمی توانند تحلیل صحیحی ارائه بدهند. از کجا معلوم که ما اول نباشیم؟

* یعنی شما اطلاع دارید که ما اولین قدرت سایبری دنیا هستیم؟
- نه! این حرفی که می زنم این طور برداشت نشود که ما حتما اول هستیم. بلکه منظورم این است که هر کسی باید با نیرو و توانمندی و امکانات خودش سنجیده شود. چون به نظر نمی رسد بتوانیم استکبار جهانی را با این همه سابقه تاریخی و تجربه ای، با توان سایبری خودمان به صورت ساده مقایسه کنیم.
این که بگوییم اول یا دوم و یا سوم است، دردی را دوا نمی کند. مهم این است که ببینیم آیا در ماموریت های خودمان موفق بودیم یا خیر؟

* خوب! موفق بوده ایم؟
- الحمدلله موفق بودیم و شما دارید آثار آن را مشاهده می کنید و همین که دارید اخبار مربوط به آن را می بینید، نشانی از موفقیت های ماست. ضمن آن که مشاور ارشد وزارت امور خارجه امریکا هم در سالگرد انتخابات اعتراف کرد که قدرت سایبری ایران اجازه نداد که در سالگرد انتخابات، اغتشاشات مجددا رقم بخورد. همین اعترافات برای ما کفایت می کند. حالا دیگر چندم باشیم، مهم نیست.

* یعنی منظور از ارتش یا سپاه یا بسیج سایبری، مرکز جرایم سازمان یافته نیست؟
- این ها اصلا مهم نیست. مرکز هیچ ارتباط ارگانیک با هیچ گروهی ندارد و هر جا هم که وارد شود با تابلوی رسمی وارد خواهد شد. ارتش سایبری یا سپاه سایبری نام های دیگر مرکز نیستند. اما موضوعی که مهم است، آن است که این توان ملی ماست. مثلا دولت چین می داند تعدادی هکر دارد که هرگاه لازم باشد می تواند آن ها را وارد میدان کند و می تواند از این راه چنان یقه امریکا را بگیرد که امتیازهای لازم را دریافت کند. یا در جریان همین کاروان آزادی، تعدادی از هکران ترکیه به سایت شهرداری تل آویو و چند سایت دیگر حمله کردند.

* هک کردن در قدرت ما تاثیری دارد؟
- شما در فضای اینترنت با یک جنگ تمام عیار سر و کار دارید. فقط زمین بازی تان فضای مجازی است. توان ملی ما در حوزه سایبری، توان قدرتمندی است. آن جایی که لازم شود بسیج شود، بسیج می شود و جلوی قدرت های دنیا می ایستد.

* اگر اجازه بدهید کمی روی یک سال گذشته بیشتر تمرکز کنیم. مرکز به صورت مشخص در یک سال اخیر فقط پروژه فتنه عمیق را مرتبط با فتنه سال?? انجام داد؟
- نه. نمی توانیم این طور بگوییم. اجازه بدهید کمی برای تان بیش تر موضوع را باز کنم. همه فعالیت های علیه انقلاب اسلامی در حوزه اینترنت، یک چرخه اقدام دارد.
این چرخه اقدام? چرخ دنده دارد. چرخ دنده اول یک اتاق فکر است. یک جور محل طرح و بررسی محسوب می شود. چرخه دوم، جمع آوری و تولید محتواست. چرخه سوم، چرخه توزیع و بازنشر است. چرخه چهارم، چرخه عملیات و اقدام است که هم در فضای مجازی و حقیقی قابل تعریف است. در فضای مجازی راه های واقعی اقدام عملیاتی نشان داده می شود. مثلا نمونه آن را در آموزش نحوه شعار نویسی ها در فضای مجازی و انجام آن در فضای واقعی می بینیم. وقتی که یک پروژه طراحی می شود، همه این ها دیده می شود. پشتیبانی، ایجاد امنیت و ایجاد دسترسی پنجمین چرخه است که لحاظ می شود. هر تکه ای از این پروژه ها یک بخشی از این چرخه محسوب می شود.

* ارتباط این? چرخه با پروژه های مرکز چیست؟
- مثلا در پروژه فتنه عمیق شروع کردند به ایجاد یک فضای غبارآلود که حق از باطل به سختی قابل تشخیص باشد. اما این پروژه یک پشتیبانی فنی می خواهد. این پشتیبانی فنی و امنیتی چیست؟ شبکه دارکوب!
پشتیبانی عملیات و اقدام می خواهد. این کجا تعریف می شود؟ در پروژه مرصاد!
جمع آوری و تولید محتوا می خواهد. این در پروژه فتنه عمیق تعریف می شود!
به هر حال پروژه هایی که علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست، کاملا در هم تنیده است و نمی توانیم آن ها را جدا کنیم.

* دشمنان ما در یک سال اخیر در فضای مجازی چه فعالیت هایی را انجام دادند؟
- مقادیری از آن ها دیده شده است. مقادیری هم تلاش بوده است. ما یک مشکل عمده ای که در بحثفضای مجازی داریم، این است که پنجره هایی که رو به ایران باز است، بسیار زیاد است. در مقابل پنجره های ایران رو به دنیا چقدر است؟ حالا زمانی مانند انتخابات می شود که جدال خبری در سراسر دنیا علیه ایران برپا می شود. برای این که حرف ها شنیده بشود باید چه کرد؟ باید یک جنجال خبری ایجاد کرد تا صدای دیگری به گوش نرسد. مثلا رسانه های ما چندین بار هک جدی و سنگین داشتند. مثلا هک فارس، رجا و ایرنا دیده شده است و تلاش هایی هم در قالب پروژه های مختلف برای هک سایت دولت، سایت ریاست جمهوری و سایت مقام معظم رهبری داشته ایم.
سایت گرداب هم بارها و بارها مورد حمله قرار گرفت. NGO های زیادی در امریکا مستقیما برای هک گرداب تاسیس شد و سایت های زیادی برای جمع آوری طراحی شد.

* یعنی یک NGO فقط برای هک سایت گرداب تشکیل شده است؟
- بله. چون گرداب در آن مقطع علاوه بر اطلاع رسانی، عکس اغتشاشگران را در سایت برای شناسایی قرار می داد و این یک انعکاس بین المللی داشت و جایگاه مرکز را در مجامع بین المللی بالا برد. علاوه بر این نرم افزارهای اختصاصی هک سایت گرداب نیز در اینترنت فراوان پیدا می شود و البته هر روزه حجم عظیمی از این حمله ها توسط تیم فنی و امنیتی سایت دفع می گردد.

* دیگر چه فعالیت هایی را توانستید رصد کنید؟
- مثلا در پروژه مرصاد، در قالب فعالان حقوق بشر در ایران، اقدام به فعالیت های گسترده تشکیلاتی از جمله جاسوسی کردند. کیوان رفیعی، رییس آن ها و احمد باطبی سخنگوی این گروه، مستقیما با گروهک منافقین و گروهک ریگی ارتباط داشتند. تمام این ها هم اسنادش موجود است و برخی از آن ها در رسانه ها از جمله گرداب منتشر شده است.
شبکه ای هم در پروژه مرصاد به عنوان شبکه ایران پراکسی مشاهده می شود که تحت عنوان کمیته رکن چهارم در سایت کانون مدافعان حقوق بشر معرفی شده اند. در این کمیته این طور برنامه ریزی شده است که به تعداد آدم های موجود در ایران باید فیلترشکن تولید بشود.

* یعنی نزدیک به?? میلیون فیلترشکن؟!
- بله! البته بعضی ها به این حرف می خندند. اشکالی ندارد. این ها حاکی از غفلت است. اما همین گروه?? میلیون فیلترشکن تولید و منتشر کرده است. شما کافی است در یکی از این گروه های ایمیلی فیلترشکن عضو باشید و ببینید روزانه چند ایمیل برای تان می رسد. این ها از کجا تولید می شود؟ آیا شخصی فقط به واسطه علاقه مندی در حال تولید فیلترشکن و توزیع آن است؟
وقتی که?? میلیون دلار برای این فضا در نظر گرفته می شود و به طور مستقیم برای آموزش ایرانیان برای عبور از فیلترینگ بودجه تخصیص داده شده است، دیگر شکی برای ما باقی نمی ماند. این ها را نمی توان نادیده گرفت.

* این را هم ببینیم از این طرف هم مسئولین ما کمی فضا را امنیتی کردند و همین موضوع باعثشد تا کاربران ما کمی نگران شوند که هر فعالیت آن ها در فضای مجازی زیر ذره بین است. حتی یک چت ساده و غیر سیاسی. چرا؟
- واقعا از طرح هوشمندانه این سئوال از شما ممنونم. یکی از دغدغه های ما همین است. ما متاسفانه بر اساس سناریوی چیده شده، معمولا به دشمن اعتماد می کنیم، اما به خودی اعتماد نداریم.
اولا که اینترنت یک پروژه نظامی است که در وزارت دفاع امریکا کلیدش خورد. از همان اول هم ماموریت جاسوسی داشت. بعد از گسترش، مقر آن به لحاظ ساختار در پنتاگون باقی ماند. اما به لحاظ محتوا، وزارت خارجه امریکا نظارت و دخالت می کند که از طریق دیپلماسی عمومی و ارتباط حاکمیت امریکا با توده مردم اتفاق می افتد.

* یعنی وزارت خارجه امریکا به صورت مستقیم در تولید محتوای فضای مجازی دخالت دارد؟ چطور؟
- بله. به این جملات دقت کنید. این ها اظهار نظر وزیر امور خارجه آمریکا است: «من برای خدمت به دیپلماسی و دستیابی به اهداف دیپلماتیکمان، تیمی متشکل از کارشناسان و افراد با استعداد گرد هم آورده ام تا اقداماتمان را در تلاش های مربوط به سیاستمداری متناسب با قرن بیست و یکم رهبری کنند. اعضای این تیم به سراسر جهان سفر کرده و به دولتها و گروهها در شیو? به کار بردن قدرت نفوذ و منافع ارتباطات و فن آوری ارتباطات کمک کرده اند. آنها ابتکار جامع? مدنی?.? را راه اندازی کردند تا به ورود سازمان های محلی به عصر دیجیتال کمک کنند.»
«ما در وزارت خارجه امریکا اداره ای را تاسیس کرده ایم که به این کار کمک می کند.»
«آقای اوباما در دفتر خود یک معاون هماهنگ کننده سیاست های فضای مجازی تعیین کرده است.»
حالا شما بحثفرماندهی فضای مجازی را که در قبل تر گفتم اضافه کنید. شبکه جاسوسی اشلون را هم در وزارت دفاع امریکا در نظر بگیرید که چند کشور غربی از جمله امریکا، انگلیس و… عضو آن هستند. تمامی شبکه های ارتباط تلفن همراه، پیامک ها، تمامی شبکه های دیتا و تمامی اطلاعات منتقل شده در سراسر دنیا در اشلون بررسی می شود.
یعنی شما هر ارتباطی را که در شبکه بین المللی برقرار می کنی، اولین جایی که ذخیره می شود، شبکه اشلون است. حالا شما بیاید این ها را در کنار هم بگذارید و ببینید که ما داریم به آن ها اعتماد می کنیم و می گوییم اگر گوگل و اشلون و اداره فرارسی دیجیتال وزارت خارجه امریکا از من جاسوسی کند اشکالی ندارد، اما اگر سازمان های مسئول برقراری امنیت در کشور، برای تامین امنیت جامعه و برخورد با مجرمین، با دستور و حکم قاضی صالح به بررسی این فضا بپردازد، اشکال دارد.

* احساس می کنم این موضوع کمی به توضیح بیش تر دارد. منظور شما این است که ایمیل ها و دیگر مسائل کاربران بررسی نمی شود؟
- من این را قبول ندارم که یک مسئول با گفتن این امر به صورت علنی خاطر کاربران اینترنت مشوش نماید. مرکز بررسی جرایم سازمان یافته معتقد است که دیدگاه کلیت حاکمیت باید بدین نحو باشد که اینترنت در ایران محیطی امن برای کاربران عادی و ناامن برای متخلفان و مجرمان است. تا وقتی کاربری جرمی مرتکب نشده است، کسی اجازه ندارد با او کاری داشته باشد. هر گاه جرمی مرتکب شد، مسلما با او برخورد می شود. پس اگر مجرم نیستید، به دولت و حاکمیت اعتماد کنید. ضمنا باید بدانیم چه چیزی را در دست دشمن می دهیم. وبلاگ نیوز: یعنی منظور از ارتش یا سپاه یا بسیج سایبری، مرکز جرایم سازمان یافته نیست؟
این ها اصلا مهم نیست. مرکز هیچ ارتباط ارگانیک با هیچ گروهی ندارد و هر جا هم که وارد شود با تابلوی رسمی وارد خواهد شد. ارتش سایبری یا سپاه سایبری نام های دیگر مرکز نیستند. اما موضوعی که مهم است، آن است که این توان ملی ماست. مثلا دولت چین می داند تعدادی هکر دارد که هرگاه لازم باشد می تواند آن ها را وارد میدان کند و می تواند از این راه چنان یقه امریکا را بگیرد که امتیازهای لازم را دریافت کند. یا در جریان همین کاروان آزادی، تعدادی از هکران ترکیه به سایت شهرداری تل آویو و چند سایت دیگر حمله کردند.

* هک کردن در قدرت ما تاثیری دارد؟
- شما در فضای اینترنت با یک جنگ تمام عیار سر و کار دارید. فقط زمین بازی تان فضای مجازی است. توان ملی ما در حوزه سایبری، توان قدرتمندی است. آن جایی که لازم شود بسیج شود، بسیج می شود و جلوی قدرت های دنیا می ایستد.

* اگر اجازه بدهید کمی روی یک سال گذشته بیشتر تمرکز کنیم. مرکز به صورت مشخص در یک سال اخیر فقط پروژه فتنه عمیق را مرتبط با فتنه سال?? انجام داد؟
- نه. نمی توانیم این طور بگوییم. اجازه بدهید کمی برای تان بیش تر موضوع را باز کنم. همه فعالیت های علیه انقلاب اسلامی در حوزه اینترنت، یک چرخه اقدام دارد.
این چرخه اقدام? چرخ دنده دارد. چرخ دنده اول یک اتاق فکر است. یک جور محل طرح و بررسی محسوب می شود. چرخه دوم، جمع آوری و تولید محتواست. چرخه سوم، چرخه توزیع و بازنشر است. چرخه چهارم، چرخه عملیات و اقدام است که هم در فضای مجازی و حقیقی قابل تعریف است. در فضای مجازی راه های واقعی اقدام عملیاتی نشان داده می شود. مثلا نمونه آن را در آموزش نحوه شعار نویسی ها در فضای مجازی و انجام آن در فضای واقعی می بینیم. وقتی که یک پروژه طراحی می شود، همه این ها دیده می شود. پشتیبانی، ایجاد امنیت و ایجاد دسترسی پنجمین چرخه است که لحاظ می شود. هر تکه ای از این پروژه ها یک بخشی از این چرخه محسوب می شود.

* ارتباط این? چرخه با پروژه های مرکز چیست؟
- مثلا در پروژه فتنه عمیق شروع کردند به ایجاد یک فضای غبارآلود که حق از باطل به سختی قابل تشخیص باشد. اما این پروژه یک پشتیبانی فنی می خواهد. این پشتیبانی فنی و امنیتی چیست؟ شبکه دارکوب!
پشتیبانی عملیات و اقدام می خواهد. این کجا تعریف می شود؟ در پروژه مرصاد!
جمع آوری و تولید محتوا می خواهد. این در پروژه فتنه عمیق تعریف می شود!
به هر حال پروژه هایی که علیه جمهوری اسلامی در حال اجراست، کاملا در هم تنیده است و نمی توانیم آن ها را جدا کنیم.

* دشمنان ما در یک سال اخیر در فضای مجازی چه فعالیت هایی را انجام دادند؟
- مقادیری از آن ها دیده شده است. مقادیری هم تلاش بوده است. ما یک مشکل عمده ای که در بحثفضای مجازی داریم، این است که پنجره هایی که رو به ایران باز است، بسیار زیاد است. در مقابل پنجره های ایران رو به دنیا چقدر است؟ حالا زمانی مانند انتخابات می شود که جدال خبری در سراسر دنیا علیه ایران برپا می شود. برای این که حرف ها شنیده بشود باید چه کرد؟ باید یک جنجال خبری ایجاد کرد تا صدای دیگری به گوش نرسد. مثلا رسانه های ما چندین بار هک جدی و سنگین داشتند. مثلا هک فارس، رجا و ایرنا دیده شده است و تلاش هایی هم در قالب پروژه های مختلف برای هک سایت دولت، سایت ریاست جمهوری و سایت مقام معظم رهبری داشته ایم.
سایت گرداب هم بارها و بارها مورد حمله قرار گرفت. NGO های زیادی در امریکا مستقیما برای هک گرداب تاسیس شد و سایت های زیادی برای جمع آوری طراحی شد.

* یعنی یک NGO فقط برای هک سایت گرداب تشکیل شده است؟
- بله. چون گرداب در آن مقطع علاوه بر اطلاع رسانی، عکس اغتشاشگران را در سایت برای شناسایی قرار می داد و این یک انعکاس بین المللی داشت و جایگاه مرکز را در مجامع بین المللی بالا برد. علاوه بر این نرم افزارهای اختصاصی هک سایت گرداب نیز در اینترنت فراوان پیدا می شود و البته هر روزه حجم عظیمی از این حمله ها توسط تیم فنی و امنیتی سایت دفع می گردد.

* دیگر چه فعالیت هایی را توانستید رصد کنید؟
- مثلا در پروژه مرصاد، در قالب فعالان حقوق بشر در ایران، اقدام به فعالیت های گسترده تشکیلاتی از جمله جاسوسی کردند. کیوان رفیعی، رییس آن ها و احمد باطبی سخنگوی این گروه، مستقیما با گروهک منافقین و گروهک ریگی ارتباط داشتند. تمام این ها هم اسنادش موجود است و برخی از آن ها در رسانه ها از جمله گرداب منتشر شده است.
شبکه ای هم در پروژه مرصاد به عنوان شبکه ایران پراکسی مشاهده می شود که تحت عنوان کمیته رکن چهارم در سایت کانون مدافعان حقوق بشر معرفی شده اند. در این کمیته این طور برنامه ریزی شده است که به تعداد آدم های موجود در ایران باید فیلترشکن تولید بشود.

* یعنی نزدیک به?? میلیون فیلترشکن؟!
بله! البته بعضی ها به این حرف می خندند. اشکالی ندارد. این ها حاکی از غفلت است. اما همین گروه?? میلیون فیلترشکن تولید و منتشر کرده است. شما کافی است در یکی از این گروه های ایمیلی فیلترشکن عضو باشید و ببینید روزانه چند ایمیل برای تان می رسد. این ها از کجا تولید می شود؟ آیا شخصی فقط به واسطه علاقه مندی در حال تولید فیلترشکن و توزیع آن است؟
وقتی که?? میلیون دلار برای این فضا در نظر گرفته می شود و به طور مستقیم برای آموزش ایرانیان برای عبور از فیلترینگ بودجه تخصیص داده شده است، دیگر شکی برای ما باقی نمی ماند. این ها را نمی توان نادیده گرفت.

* این را هم ببینیم از این طرف هم مسئولین ما کمی فضا را امنیتی کردند و همین موضوع باعثشد تا کاربران ما کمی نگران شوند که هر فعالیت آن ها در فضای مجازی زیر ذره بین است. حتی یک چت ساده و غیر سیاسی. چرا؟
واقعا از طرح هوشمندانه این سئوال از شما ممنونم. یکی از دغدغه های ما همین است. ما متاسفانه بر اساس سناریوی چیده شده، معمولا به دشمن اعتماد می کنیم، اما به خودی اعتماد نداریم.
اولا که اینترنت یک پروژه نظامی است که در وزارت دفاع امریکا کلیدش خورد. از همان اول هم ماموریت جاسوسی داشت. بعد از گسترش، مقر آن به لحاظ ساختار در پنتاگون باقی ماند. اما به لحاظ محتوا، وزارت خارجه امریکا نظارت و دخالت می کند که از طریق دیپلماسی عمومی و ارتباط حاکمیت امریکا با توده مردم اتفاق می افتد.

* یعنی وزارت خارجه امریکا به صورت مستقیم در تولید محتوای فضای مجازی دخالت دارد؟ چطور؟
بله. به این جملات دقت کنید. این ها اظهار نظر وزیر امور خارجه آمریکا است: «من برای خدمت به دیپلماسی و دستیابی به اهداف دیپلماتیکمان، تیمی متشکل از کارشناسان و افراد با استعداد گرد هم آورده ام تا اقداماتمان را در تلاش های مربوط به سیاستمداری متناسب با قرن بیست و یکم رهبری کنند. اعضای این تیم به سراسر جهان سفر کرده و به دولتها و گروهها در شیو? به کار بردن قدرت نفوذ و منافع ارتباطات و فن آوری ارتباطات کمک کرده اند. آنها ابتکار جامع? مدنی?.? را راه اندازی کردند تا به ورود سازمان های محلی به عصر دیجیتال کمک کنند.»
«ما در وزارت خارجه امریکا اداره ای را تاسیس کرده ایم که به این کار کمک می کند.»
«آقای اوباما در دفتر خود یک معاون هماهنگ کننده سیاست های فضای مجازی تعیین کرده است.»
حالا شما بحثفرماندهی فضای مجازی را که در قبل تر گفتم اضافه کنید. شبکه جاسوسی اشلون را هم در وزارت دفاع امریکا در نظر بگیرید که چند کشور غربی از جمله امریکا، انگلیس و… عضو آن هستند. تمامی شبکه های ارتباط تلفن همراه، پیامک ها، تمامی شبکه های دیتا و تمامی اطلاعات منتقل شده در سراسر دنیا در اشلون بررسی می شود.
یعنی شما هر ارتباطی را که در شبکه بین المللی برقرار می کنی، اولین جایی که ذخیره می شود، شبکه اشلون است. حالا شما بیاید این ها را در کنار هم بگذارید و ببینید که ما داریم به آن ها اعتماد می کنیم و می گوییم اگر گوگل و اشلون و اداره فرارسی دیجیتال وزارت خارجه امریکا از من جاسوسی کند اشکالی ندارد، اما اگر سازمان های مسئول برقراری امنیت در کشور، برای تامین امنیت جامعه و برخورد با مجرمین، با دستور و حکم قاضی صالح به بررسی این فضا بپردازد، اشکال دارد.

* احساس می کنم این موضوع کمی به توضیح بیش تر دارد. منظور شما این است که ایمیل ها و دیگر مسائل کاربران بررسی نمی شود؟
من این را قبول ندارم که یک مسئول با گفتن این امر به صورت علنی خاطر کاربران اینترنت مشوش نماید. مرکز بررسی جرایم سازمان یافته معتقد است که دیدگاه کلیت حاکمیت باید بدین نحو باشد که اینترنت در ایران محیطی امن برای کاربران عادی و ناامن برای متخلفان و مجرمان است. تا وقتی کاربری جرمی مرتکب نشده است، کسی اجازه ندارد با او کاری داشته باشد. هر گاه جرمی مرتکب شد، مسلما با او برخورد می شود. پس اگر مجرم نیستید، به دولت و حاکمیت اعتماد کنید. ضمنا باید بدانیم چه چیزی را در دست دشمن می دهیم.
وبلاگ نیوز: چه چیزی را در دست دشمن می دهیم؟
من دو مثال برای تان می آورم. اول این که بخش قابل توجهی از جمع آوری و نشان جاسوسی و به کارگیری آن در شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک اتفاق می افتد. دوم آن که توئیتر در زمان انتخابات ایران بالای?? درصد کاربر ایرانی داشت. پس از انتخابات ایران??? میلیون توئیت در کتابخانه ملی امریکا برای بررسی و تحلیل محتوا ثبت شد. حالا با این تفاسیر باید به داخل اعتماد کنیم یا امریکا؟ این برای ما تهدید است.
ما اگر جرمی مرتکب نشویم، کسی کاری به ما ندارد. حتی اگر شیطنت هم بکنیم، کسی کاری با ما ندارد. مگر این که جرمی مرتکب شویم. بنده معتقدم در محیط جرم هم با رأفت بسیار زیاد عمل می کنیم.

* دلیل تان برای این حرف چیست؟
ما اساس نظارت مان در اینترنت فقط فیلترینگ است. در صورتی که قانون به ما می گوید با کسی که محتوای مجرمانه تولید می کند، باید برخورد شود نه با سایتش. سایت او ابزارش است. ما یک وبلاگی را دیدیم که?? بار فیلتر شده بود و دوباره وبلاگ جدیدی ایجاد کرده بود. خوب این یعنی چه؟ یعنی آزادی کامل.

* فکر می کنم این اتفاق در خارج از کشور غیر ممکن باشد. درست است؟
در خارج از کشور به دلیل یکپارچه بودن سیستم اطلاعاتی، به محض ارتکاب جرم، کافی است سیستم بانکی شما مسدود شود. دیگر نمی توانید نفس بکشید. متاسفانه برخی از ما اعتمادمان به داخل سلب است و به بیرون از کشور صد در صد است. شما مثلا بروید قوانین فضای مجازی استرالیا را بررسی کنید و ببینید چقدر قوانین سختی است. این که می گویند آزادی در ایران زیاد است، جوک نیست. واقعیت است. تا شما جرمی که مرتکب شده ای، حتی اگر شاکی خصوصی نداشته باشی، گزندی نمی بینی. بعد برخی از ما می رویم به گوگل اعتماد می کنیم.
من اعتقادی دارم و می گویم شبهه وقتی که مدتی از آن بگذرد و پاسخی نگیرد، تبدیل به عقیده می شود. حالا این موضوع هم برای عده ای، شبهه ای است که به عقیده تبدیل شده است. واقعیت نیست.

* پس باید روی این موضوع بیش تر کار کرد. خیلی از کاربران متوجه این فضا نیستند. این طور نیست؟
من خیلی علاقه دارم کاربر فضای مجازی ما متوجه این جبهه و این صف بندی بشود. مثلا ما در پروژه مضلین?? سایت را منهدم کردیم و? شبکه را شناسایی کردیم. کاربر می آید و نظر می دهد و می گوید: که چی؟
آدم بهت زده می ماند. یا ما نتوانستیم عمق جریان را نشان بدهیم که کاربر ما بفهمد ماجرا از چه قرار است که باید در این زمینه تلاش بیش تری بکنیم، یا این که واقعا کاربر متوجه این جریان نیست. حالا من بیایم بگویم در پروژه فتنه عمیق این تعداد وب سایت و وبلاگ شناسایی شدند. اما این ها دشمن ما نیستند. این ها فریب خوردگان هستند.
یکی از تاکیدات فرمایشات مقام معظم رهبری این است که دشمن تلاش می کند ما را از دشمنی کردن خود غافل کند. فراموش کردن دشمن همین می شود که ما دشمن خارجی را فراموش می کنیم و ناجا را به دلیل بررسی ایمیل ها، دشمن می دانیم! من می خواهم ما جبهه جهانی را در مقابل خودمان ببینیم.

* برخورد حاکمیت در این زمینه و جرایم فضای مجازی چگونه است؟
حکومت تا جایی که اقدام مشخصی برای براندازی مشاهده نکند، برخوردی نمی کند و معتقد به آزادی بیان است. چون محتواهای منتشر شده و بازنشر شده توسط این عده، تکرار همان حرف های اتاق فکری است که حالا ژست روشنفکری برای خودشان گرفته اند و اگر رفتارهایشان را بررسی کنیم، می بینیم جزو تندروهای ابتدای انقلاب بوده اند. اما حالا دیگر اسطوره های جریان یک سال اخیر کاملا شکسته شده است و حرف جدیدی برای گفتن ندارند.
تا جایی که قانون اساسی اجازه می دهد، هر کس حق ارائه نظر دارد. اما اگر این ارائه عقیده منجر به براندازی شود یا کمک به جریان آن کند، هیچ کس در نظام جمهوری اسلامی با او کنار نخواهد آمد.

* کمی هم فعالیت های انجام شده در داخل را بررسی کنیم. شما فیلترینگ را سد مناسبی برای این هجمه ای که گفتید می دانید؟
تنها از یک زاویه نمی توان این موضوع را بررسی کرد. شاید به تعداد تولید فیلترشکنی که آن ها داشتند، ما هم موفق شدیم این فیلترشکن ها را از کار بیندازیم. پس از این لحاظ دولت ایران موفق بود و جای تشکر دارد.
اما من می گویم وقتی دولت سایتی را فیلتر می کند، کاربر به سمت نرم افزار فیلترشکن هدایت می شود. نرم افزار فیلترشکن، فی نفسه یک جاسوس افزار است. چون هم آی. پی شما را ثبت می کند و هم اطلاعات را می برد و دسترسی به سایت های ممنوع را ایجاد می کند. حالا این سایت های ممنوع الزاما سیاسی نیست.
گزارش های زیادی از کاربران دریافت کرده ایم و حتی در اینترنت قابل مشاهده است که وقتی کاربر وارد نرم افزار فیلترشکن می شود و میزان اطلاعات دریافتی و ارسالی را بررسی می کند، می بیند مقدار دریافت و ارسال با هم برابری می کند و حتی در بعضی موارد، میزان ارسال اطلاعات بیشتر است. خوب این مشخص است که اطلاعات از دست می رود.
باید کاربر را نسبت به این فضا روشن کرد و گفت آقای کاربر! درست است که می گویی آقای دولت دورت زدیم. اما در گام اول باید به خودت بخندی که هر چی در شبکه توست، در حال تخلیه شدن است. حالا این اطلاعات به دست چه کسی می رسد؟ به دست رفیق شما خانم کلینتون یا دوست شما آقای فرمانده فضای مجازی امریکا که می خواهد سر به تن تو نباشد؟

* حرفتان قبول! اما راهکارتان چیست؟
ما باید اقدامات سلبی مان را در حوزه ایجابی آن ها انجام بدهیم و در حوزه ایجاب آن ها که همانا تهدید نرم است برای جمهوری اسلامی، قدرت نرم خود را تقویت کنیم.

* مسلما باید جمله بالا را توضیح دهید.
ببینید! برای انجام فعالیت های اعتقادی،? مرحله تعریف می شود. تشکیک، تخریب و نوسازی. آن ها تفکر اسلام ناب محمدی را از ما می گیرند. آن ها در اعتقادات مان به وسیله همین ابزارها و توسط مطالب مستهجن و ضد دینی تشکیک می کنند. تشکیک هم منجر به اقدام در این حوزه می شود. یعنی مثلا حوزه محارم، اعتقاداتمان هتک می شود که در پروژه مضلین نمونه های آن را به وفور می بینیم. حالا پس از تخریب چه چیزی را جایگزین می کند؟ بی بند و باری و بی دینی و البته سکولاریسم.

* یعنی شما فضا را اصلا سیاسی نمی بینید؟
نه!

* پس چرا در حرف ها از واژه های نظامی و سیاسی استفاده می کنید؟
استفاده از واژه های نظامی مشکلی به وجود نمی آورد. دلیل من برای استفاده از این الفاظ این است که فرمانده فضای مجازی، یک نظامی است و پروژه اینترنت یک پروژه نظامی است. اما من کاملا از بعد فرهنگی موضوع را می بینم. هر کسی هم حرفی دارد، از همین تریبون آماده پاسخگویی و گفتگو هستم. چون فضا را کاملا اعتقادی می بینم.

* چرا؟
چون مثلا در شبکه مضلین مشاهده می شود که با حجم انبوه تولید محتوا فرد آماده می شود تا با هیجان تولید شده خطرناک، اعمال منافی شرع و عفت انجام دهد، اما شما نهادهای بازدارنده – مانند خانواده – دارید که این نهادها اجازه نمی دهد فرد این گونه اعمال را انجام دهد. نتیجه آن چه می شود؟ عقده های فروخفته که بروز آن را در کف خیابان مشاهده می کنیم. پروژه مضلین ما بسیار عظیم است. عمق تهدید و تخریب امنیت ملی در این پروژه مشخص شده است. ما در یکی از این شبکه ها??? هزار عضو ثبت نام شده داشتیم که محتوا تولید می کردند و در اختیار دیگران قرار می دادند.
یعنی??? هزار نفر که به صورت یک بمب جنسی در??? هزار خانواده،??? هزار مدرسه و الی آخر در حال فعالیت هستند. بمب جنسی که برای ترویج سکولاریسم آماده است.

* خوب نتیجه تمام این تلاش ها، این بود که مدیر سایت آویزون(یکی از سایت های اصلی پروژه مضلین) آزاد شد. نه؟
این خبر اشتباه است. علاوه بر این، بالاخره در این حوزه ها شاید بعضی اوقات اتفاقی که باید بیفتد، نمی افتد و نقدهایی هم وارد است.

* یعنی مدیر سایت آویزون آزاد نشده است؟
خیر. آقای سعید. م با نام مستعار سیاوش حسین خانی هنوز در زندان است و نامه منتشر شده یا به نحوی از طرف او منتشر شده یا کسی به نام او نوشته است.

* از بحثاصلی دور نشویم. داشتید جمله را توضیح می دادید. ایجاب ما چیست؟
باید کاربرمان را نسبت به این فضا آگاه کنیم و بر اساس یک فعالیت هدفمند و هوشمندانه، ضمن ساماندهی فعالیت های پارتیزانی، بر اساس آن چیزی که آن ها انجام می دهند و بر اساس پایه های اعتقادی مان، محتوا منتشر کنیم تا حداقل کاربران متوجه این جریان بشوند.

* مرکز بررسی جرایم سازمان یافته در این حوزه ورود داشته است؟
مرکز عملا نباید در حوزه ایجابی وارد شود. چون مرکز بررسی جرایم سازمان یافته است. اما همان طور که عرض کردم، ما می توانیم تحلیل های واقعی از اتفاقات واقعی را در اختیار بگذاریم تا فعالان این حوزه با یک دید باز در این حوزه فعالیت کنند.

* نقش وبلاگ نویسان مستقلی که نه دولتی هستند و نه وابستگی به دولت دارند در این حوزه چیست؟
همین که سران دولت های غربی نسبت به محتواهای منتشر شده در وبلاگستان فارسی عکس العمل نشان می دهند، حاکی از تاثیرگذاری دوستان فعال در این حوزه است. باید قدر این ها را دانست.
البته با توجه به این که محتوای فارسی در دنیا جزو رتبه های برتر است، شبکه های قدرتمند بررسی و تحلیل محتوا در غرب روی وب فارسی را داریم. علاوه بر این برخوردهای نامناسب برخی مدیران شبکه های اجتماعی و سرویس دهنده ها را با کاربران نیز داریم.

* چطور باید قدر این وبلاگ نویسان و فعالان جوامع مجازی به اصطلاح خصوصی را دانست؟
کاش یک نهادی بود تا این ها را ساماندهی می کرد. حرکت هایی انجام شده است، اما نباید توقف کرد. ما تحلیل گرهای طراز اولی در فضای وبلاگستان داریم که در حوزه بخش خصوصی با یک ارتباط دایال آپ ساده، این فضا را رقم می زنند و یک وبلاگ آن ها به تنهایی بازدید یک سایت خبری را دارد و تاثیر می گذارد.

کسی نباید جایگاه خودش را دست کم بگیرد. عملکرد دوستان فعال مجازی در یک سال اخیر بسیار عالی بوده است. رویش های انقلاب را در این فضا به وضوح داریم می بینیم. فعالیت ها باید ساماندهی شده باشد و فعالان این حوزه ارتباط گیری را به هیچ وجه نباید فراموش کنند و یک جا نمانند و خودشان را منتشر کنند و در دیده شدن دیگران به یکدیگر کمک کنند.

*چه توصیه ای برای همین وبلاگ نویسان و فعالان مستقل دارید؟
اگر از مبارزه خسته شده ایم، در این صورت مردم نباید در صحنه هایی مثل?? بهمن یا? دی حضور داشته باشند. آن وقت دیگر اعلام کنیم که انقلاب اسلامی صادر و تمام شد و باید کمی وارد کنیم! اما اگر در جبهه انقلاب اسلامی و در آن هسته های مقاومت جایگاه برای خودمان قائل هستیم که آن وقت حتما دشمن داریم. وقتی شما بی طرف باشید و اتفاقات اطرافتان در سرتاسر دنیا برایتان مهم نباشد، کسی کاری به کار شما ندارد. وقتی شما حرف می زنید، آن وقت نقدها و تخریب ها شروع می شود.

* خوب شد که گفتید! درباره همین بی طرف ها یک مشکلی هست. آن هم این است که اگر فضای جبهه ای را که شما ترسیم کردید بپذیریم، دو خاکریز را باید تصور کنیم. اما قشر عظیمی از کاربران فضای مجازی که خیلی درگیر موضوعات مورد بحثشما نیستند، در بین این? خاکریز مشغول به فعالیت هستند و هیچ ترکشی هم نمی خورند. اما هیچ وقت هم سرشان را بالا نمی کنند تا خمپاره های بالای سرشان را ببینند. یعنی فضای حرف های شما را شاید درک نکنند.
حرف شما را قبول ندارم! آن ها هم آسیب می بینند.

* وقتی کسی می خواهد از مثلا فیس بوک برای اشتراک عکس های شخصی اش استفاده کند، کسی کاری به کارش ندارد. اما به محض انتشار فیلم یا عکس مثلا کاروان آزادی غزه، آن وقت است که فیس بوک یقه ات را می گیرد و لینکت را حذف می کند. پس کاربر عادی بی طرف این وسط ضربه ای نمی خورد. درست نیست؟
اجازه بدهید توضیح بدهم. ما نظرسنجی هایی داریم که از کاربر سئوال هایی از قبیل این که تاکنون چندبار به سایت های مستهجن مراجعه کرده اید و امثال آن پرسیده شده است. اما وقتی در موتور جستجوی گوگل شروع به جستجو می کنید، اولین حرفی را که وارد می کنید، به شما پیشنهاد می دهد. معمول این پیشنهادها چیست؟

* بر اساس ورود شما به اکانت شخصی تان و با پیشینه جستجو، پیشنهادهایی را ارائه می دهد.
آیا واقعا همین طور است؟

* ظاهرا همین طور است.
امتحان کنید. همه این ها افسانه است. شما حرف های مرتبط با کلمات مستهجن از حروف الفبای فارسی را که وارد کنید، حتما پیشنهادهای اولیه، عبارات مستهجن و نامناسب است.

* خوب برای این کارشان دلیل دارند. می گویند ایرانی ها بیش تر از بقیه کلمات مستهجن را جستجو می کنند.
باشد؛ حرف شما بماند. یک قدم بیاییم عقب تر. شما هر کلمه ای را در صفحات جستجوی عکس گوگل وارد کنید جزو نتایج صفحات اول حداقل چند عکس مستهجن برای شما نمایش می دهد. چرا این طور است؟ من که کلمه ویژه های را وارد نکردم!
این که ایرانی ها بیش تر کلمات مستهجن را جستجو می کنند خبرهایی است که بعضا منتشر می شود. اما من نقد جدی به این آمار دارم. اصلا این طور نیست. این عملیات روانی دشمن است.
مثلا من می خواهم در گوگل کلمه “سناتور” را جستجو کنم. تا عبارت “س” را وارد می کنم، چه پیشنهادهایی به من می دهد؟ آیا واقعا اینطور است؟ اگر اینطور است پس چرا گزارش هایی از کاربران فیس بوک داریم که پس از قرار دادن فیلم کاروان آزادی غزه، در عرض کم تر از یک دقیقه فیلم از صفحه پروفایل فیس بوک کاربر حذف شده است.

* فیس بوک در آن مورد خاص، دلیل را گزارش تخلف کاربران عنوان کرده است.
در عرض چند ثانیه؟ من حرفم این است که یک فرماندهی پشت جریان است. به همین صراحت! نقشه ورود به فضای مجازی آن است که هر کسی می خواهد وارد این فضا بشود، باید از زوایه سکس وارد شود. برای همه این کلیدواژه های ما، همین جریان وجود دارد. آیا واقعا غالب کاربران ما به دنبال این جریانات هستند؟ نیست! اصلا قابل قبول نیست.
البته هستند کسانی که این علایق را هم داشته باشند. اما کم هستند. برای همین در نقشه عملیاتی دشمن این ها مضاعف می شوند و بیش تر دیده می شوند. برای همین ایران می شود اولین کشوری که کلمات مستهجن را جستجو می کند.

* آمار مشخصی در این زمینه داریم که بتوانیم این آمار را نقض کنیم؟
نه! چون سامانه آمارگیری نداریم. سامانه آمارگیری دست گوگل است.

* پس چه باید کرد؟ باید همه چیز را عوض کرد و بستری جدید تعریف کرد یا با همین بستر می توانیم هدف های خودمان را جلو ببریم؟
ما الآن دسترسی به اینترنت را افزایش دادیم. اما امنیت فناوری و محتوایی را هم در نظر گرفته ایم؟ اصلا نهاد متولی امور محتوایی فضای مجازی در کشور داریم یا نه؟
گام اول ساماندهی است. اینترنت برای ما فرصتی است که تهدید هم دارد. فرصت گرانبهایی است. اما تهدیدهای بزرگی هم دارد. در این فضا ما قادریم معارف اسلامی را منتشر کنیم. اما با هدف! باید هر کسی نقش خودش را در این جبهه و فضا بداند.
دوم این که باید نهادهای متولی نقش های خودشان را کامل انجام بدهند. چون فضای مجازی، مجازی است و سیلی نمی زند و به واسطه کم کاری هایشان مواخذه نشدند، احساس می کنند با یک تبیان و راسخون و حرکت های پارتیزانی کار تمام است. اینطور نیست.
سوم هم این که ما یک ستاد عالی سیاست گذاری و نظارت بر فعالیت های فضای مجازی نیاز داریم که فراقوه ای باشد و از حاکمیت نشئت گرفته باشد. موثر باشد و قابلیت بازخواست داشته باشد. پول و امکانات را این نهاد توزیع کند و کارهایی از این دست را انجام بدهد.
این موضوع باید اتفاق بیفتد تا کالک عملیات کلی نزد این ستاد باشد و جایگاه همه نهادها مشخص باشد و در نهایت او بگوید که چطور باید عملیات کرد.

* چرا فراقوه ای؟
چون نظام ما یک نظام ولایی است و حالا ما نیاز به یک امام در فضای مجازی داریم. این امام می تواند یک نهاد یا یک مقام مسئول باشد. اما باید جایگاه ها را بشناسد و با دید دستور بدهد. باید این ساختار را منسجم دید.
آرزو می کنم به واسطه خودآگاهی بوجود آمده در پناه بصیرت کاربران اینترنت، تخلفات و جرائم در این فضا به حداقل رسیده و خود، فرزندان و نزدیکان ما در آرامش و بدون تهدیدهای نرم دشمن، در این فضا به فعالیت بپردازیم.

/ب.