به گزارش افکارنیوزبه نقل از گل این انتقال بیشتر بهدلیل شور و شوق بود تا نیاز. بازگشت پیروزمندانه سسک فابرگاس به بارسلونا در تابستان ۲۰۱۱ پایانی بود بر علاقه طولانیمدت بارسلونا به بازگرداندن او. این بازگشت پرهزینه پس از سه سال ابراز علاقه سسک برای حضور در کاتالونیا انجام شد.
این انتقالی بود که در سرنوشت فابرگاس نوشته شده بود. بازیکنی که در لاماسیا رشد کرده بود، به سرزمینهای نو رفته بود و یکی از بهترین هافبکهای دنیا بود.
اما یک مشکل. تولید استعداد در بارسلونا در سالهای اخیر پایانناپذیر بوده؛ بهویژه در منطقهای که فابرگاس در آن بازی میکند. سرخیو بوسکتس، چابی و آندرس اینیستا مثلثی رشکبرانگیز در میانه میدان میسازند. سسک کجا میتواند قرار بگیرد؟
۱۲ ماه بعد از آن انتقال بود که دیگر نمیشد از واقعیت اجتنابناپذیر، و شاید هم ناخواسته طفره رفت. او در ترکیب بارسا نمیگنجید.
سسک و بارسا در سال ۲۰۱۲ انگار دو مسابقه مختلف را در زمین انجام میدهند که ربطی به هم ندارد. خود سسک گفت: «زیر نظر گواردیولا هرگز در سیستم جا نیفتادم. من سبک دیگری از فوتبال را بازی میکردم و جا افتادن سریع در تیم دشوار بود، چون همه در شرایط دیگری قرار داشتند. برخی گفتند که فصل پیش چیزی کم داشتم. گواردیولا هم همین نظر را داشت.»
بله. دورانی بود که همهچیز چنان روان و سازگار به نظر میرسید که انگار حضور او در بارسا مشکل خاصی به وجود نیاورده. او پیش از کریسمس ۱۱ گل زد – این در حالی است که اینیستا هرگز در یک فصل کامل این تعداد گل نزده – و این نشان داد که سسک احتمالا نسبت به دوران آرسنال پیشرفت کرده. او بازیکنی تهاجمی و جلوتر از سایرین بود. کسی که میتواند به همان سادگی که در پستهای مختلف میانه میدان بازی میکند جزئی از خط حمله سهنفره بارسا باشد.
اما دوران خوب به پایان رسید. گلها تمام شدند. پاسهای گل او خوب بود اما نیمی از آنها در جریان دو پیروزی ویرانکننده مقابل بایر لورکوزن و اوساسونا به گل تبدیل شد. سه پاس گل دیگر هم مقابل تیم کوچک لوسپیتالت داده شد.
تجدید دیدار اغلب آنگونهای نیست که انتظارش را دارید. زمانی که فابرگاس در حسرت بازگشت میسوخت، سبک بازی او و بارسلونا داشت از هم فاصله میگرفت. او اکنون دارد آموزههایش از دوران لاماسیا را دوباره میآموزد تا به سرعت دیوانهوار دیگر بازیکنان برسد.
سسک در آرسنال از بازیساز شگفتانگیز تبدیل شد به بازیکنی بسیار مهم و ضروری برای تیم. دایره نفوذ او به حدی بود که آزادانه میتوانست پشت مهاجم اصلی(ابتدا امانوئل آدبایور و سپس روبین ونپرسی) برود و توپ را بگیرد. او توپ را میگرفت و دست به خلاقیت میزد. تقریبا آزاد بود به تمام نقاط زمین سرکشی کند. او با این اختیار، با قدرت تصمیمگیری، با سبک بازی خود بود که پیشرفت کرد.
آرسنال برابر تاتنهام - ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹
نقش آزاد: فابرگاس در مرکز میدان عالی بود
عملکرد او در پیروزی تحقیرکننده سه بر صفر مقابل تاتنهام در سال ۲۰۰۹ هر چیزی که لازم بود داشت. او نیروی پیشران تمامعیار تیمش بود و بودن در مرکز توجه به بهترین شکل نحوه بازی او را تکمیل میکرد.
اما سه عنصر میانی بارسلونا بیشتر میتوانند همدیگر را پوشش دهند و در جای هم بازی کنند. سسک با ناراحتی گفته که بهبود عملکردش در میدان نیاز به سازگار شدن بیشتر با سبک بازی تیم دارد. او گفته: «راستش تقصیر من بود؛ من تلاش کردم چیزی باشم که نیستم. من چابی، اینیستا یا تیاگو نیستم.»
شاید اقتدار محدود او در میدان بهدلیل حضور آن بازیکنان در کنارش است، نه این که خودش مشکلی داشته باشد! دایره نفوذ او در بارسلونا را یک بازیکن خاص محدود کرده: لیونل مسی. مسی در سه فصل گذشته از پست بال راست به مرکز میدان گرایش پیدا کرده و تبدیل به شماره ۹ کاذبی شده که مرکز میدان، از خط نیمه تا محوطه جریمه را از آن خود میکند. اینجا قلمرو اوست و دیگرانی که فکر میکردند میتوانند روی این نظم حاکم اثر بگذارند یا از تیم کنار گذاشته شدند(زلاتان ایبراهیموویچ) یا پستشان تغییر کرد(داوید ویا).
گواردیولا مسی را به ستون ثابت تیمش تبدیل کرده. چرا نباید این کار را میکرد؟ مسی که سه بار توپ طلا را برده در فصل ۱۲-۲۰۱۱ در مجموع تنها ۱۵۱ دقیقه در لیگ غایب بود! او عملا بازیکنی است همیشه حاضر. سسک با این حال مطمئن نیست که کجا باید بازی کند. در میان سه هافبک؟ مسی حاکم آنجاست. بازیکنی مانند اینیستا به این ترتیب بیشتر به سمت چپ متمایل میشود و تصمیماتش را در لحظه و خردمندانه میگیرد تا بر بازی اثرگذار باشد و با مسی همکاری کند. سسک اغلب بیرون از منطقه مسی میماند و به همین دلیل تبدیل به نقش دوم بازی میشود. او تنها توپ را میگیرد و پاس میدهد و حرکتی تعیینکننده
انجام نمیدهد.
این را میشد مقابل والنسیا دید. سسک پس از آن که موقعیتی عالی را در اول دیدار از دست داد – که گل کردن آن آسانتر از بیرون زدن آن بود – افت کرد و از جریان بازی دور ماند. او یک ساعت در میدان دوام آورد.
او در این فصل سه بار در ترکیب ثابت قرار گرفته و بسیار بیشتر از اینیستا بازی کرده – ۱۸۵ دقیقه در مقایسه با ۱۲۸ دقیقه – و در این مدت دو شوت زده که یکی در چارچوب بوده و یک پاس کلیدی داده. اینیستا پنج شوت زده که دو تا داخل چارچوب بود و دو پاس کلیدی داد. تازه او دو بار هم از روی نیمکت به میدان رفت. اینیستا ذاتا بیشتر در اتفاقات یکسوم پایانی زمین حضور دارد.
این نکته قابل توجه است که تیتو ویلانووا به سسک فابرگاس دو بار در دو دیداری بازی داد که قبل و بعد از دیدارهای سوپرجام بود. او در دو الکلاسیکو تنها ۱۰ دقیقه به میدان رفت.
بارسا برابر والنسیا: ۲ سپتامبر ۲۰۱۲
حملهکننده به فضا: حضور مسی سسک را آشفته کرده
سسک آشفته است و بحران هویتش را میتوان بهآسانی دید. او گفته نمایش ضعیفش به دلیل «انسداد ذهنی» است و از اوضاع فعلیاش گفته: «اگر چهره ناراضیام را به خانه ببرم مشکلی نیست، اما هرگز اجازه نمیدهم همتیمیهایم یا مربیام آن را ببیند.»
نارضایتی او واضحتر از آنی است که تصور میکند. سسک نتوانست انتظارات گواردیولا را برآورده کند و به نظر میرسد ویلانووا هم دقیقا همان مشکلات را برای بازی گرفتن از بازیکنی دارد که بیتردید بااستعداد است، اما در نوکمپ دارد بیشتر و بیشتر از متن اصلی به حاشیه رانده میشود.
شناسه خبر:
۱۴۴۰۶۴
مشکل فابرگاس در بارسلونا چیست؟
او بهسختی جایی در میان بازیکنان اصلی بارسلونا یافته و خودش هم پذیرفته که آشفته است.
۰