به گزارشافکارنیوزبه نقل از کیهان، به تازگی مهتدی و هجری - سرکردکان کومله و دموکرات - توافقنامه ای با هم امضا کردند که بوی تجزیه طلبی و قومیت بازی می داد. این گروهک ها متهم به ارتباط با رژیم صهیونیستی و دولت انگلیس هستند. در پی تحرکات تجزیه طلبانه و رسوای اخیر، پایگاه اینترنتی گویانیوز مجبور به موضع گیری شده و نوشت: دیدن تصویر دو مرد سالخورده و خسته، نشسته در میان دو پرچمی که هیچیک از این پرچم ها شباهتی به پرچم ایران ندارد و به هنگام امضای توافقنامه، سوءظن های فراوانی را در هفته های اخیر نسبت به دو حزب کومله و دموکرات در میان ایرانیان برانگیخته است و صفوف متفرق و پراکنده مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور را پراکنده تر از پیش ساخته است.

گویانیوز می افزاید: دو حزب مذکور در سالهای اخیر از درون شاهد انشعاب های گوناگونی بوده اند، و در حال حاضر بجز آقایان مهتدی و هجری که خود را سران این دو حزب می دانند کسان دیگری نیز مدعی ریاست دو حزب فوق می باشند و معتقدند که این آقایان با زد و بند، رهبری حزب را غصب کرده اند. البته از منظر خشونت پرهیزی و صلح دوستی و اینکه سران دو حزب مذکور، سرانجام پس از سه دهه و اندی به درجه ای از تعقل و تمدن رسیده اند که به جنگ و خونریزی در میان خود خاتمه دهند و از این پس با زبان اسلحه و آتش با یکدیگر سخن نگویند و هواداران و پیشمرگه های متعصب و ناآگاه خود را با برچسب هایی از قبیل «خیانت و سازشکار» و در مواردی به خاطر توسعه نفوذ و قلمرو حزب خود در این و یا آن روستای کردستان به ریختن خون همدیگر ترغیب نکنند، البته که نقطه عطفی است اما از منظر منافع ملی ایران این توافقنامه گامی است ارتجاعی و تفرقه افکنانه و تلاشی است برای دامن زدن به اندیشه تجزیه طلبی در میان اقوام و طوایف ایرانی با چند هزار سال سابقه همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر.

نویسنده با متهم کردن سران کومله و حزب دموکرات به جاه طلبی و کسب درآمد از طریق فعالیت های شبه مبارزاتی یادآور شد: این افراد به گواهی تاریخ و زندگی شخصی شان، متاسفانه حتی قادر به مدیریت احزاب کوچک خود که مدام شاهد انشعاب های گوناگون و درگیری های خونینی بوده اند نیستند تا چه رسد به اداره یک جامعه متنوع و رنگارنگ کرد با تمام پیچیدگی ها و بغرنجی های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و جغرافیایی آن. از این گذشته تأسف بار است کسانی پس از چند دهه زندگی در کشورهای اروپایی و آمریکایی و با هزاران کیلومتر فاصله از ایران، صرفا با انگیزه های سیاسی و قدرت طلبی و تامین منافع حزبی و گروهی خویش به یکباره در لباس نماینده قوم ظاهر می شوند.

اين تحليل اذعان مي كند: اين آقايان درباره تجزيه طلبي همچنان يكي به نعل و يكي به ميخ مي زنند و سوءظن وطن پرستان به آنها و توافقنامه هايشان همچنان بر جاي خواهد ماند و اين در حالي است كه پيش از اين رئيس حزب دموكرات ارتباطاتي با ناتو گرفته و سوءظن هاي بيشتري را برانگيخته بود. اصولا تحريك و تحركات تجزيه طلبان در ايران بدون عقبه و پشتيباني مالي خارجي هيچ گاه موضوعيت نداشته است. جالب اينكه در دوران كنوني كه اسرائيل و عربستان سعودي و برخي از نفتخواران جهاني مبتكر و تحريك كنندگان طرح تجزيه ايران مي باشند باز مشاهده مي كنيم كه مجريان و خدمت گزاران محلي طرح تجزيه ايران، همان احزاب و گروههايي هستند كه روزگاري در خدمت ابرقدرت روس بوده اند! گويي كه براي اين آبروباختگان بي وطن چرخش صدوهشتاد درجه اي از موضع سياسي و باورهاي ايدئولوژيك خود مهم نيست! مهم سوداي ثروت و به قدرت رسيدن است.