هیاهو برای هیچ یا برنامه ریزی برای انتخابات؟

ورزش ايران در هفته گذشته دچار تغييري اساسي شد. دبير كل اين انجمن(شما بخوانيد مبتكر اصلي تشكيل اين انجمن) در جلسه اي مختصر و مفيد استعفا داد و پست خود را بدون كشمكش به نفري ديگر سپرد!

به گزارشافکارنیوزبه نقل از تابناک، اگرچه ظاهرا تغییر مدیریت در هر ارگانی عادی است اما آنهایی که از دیر باز شکل گیری و ادامه مسیر این انجمن را رصد کرده اند این اتفاق را معمولی فرض نمی کنند. انجمن ورزشی نویسان ایران که سالها پیش به عنوان زیر مجموعه کمیته ملی المپیک به شکل تقریبا فرمالیته یک نفر را به مجامع بین المللی اعزام می کرد با سماجت و پیگیری عده ای شکل تقریبا قانونی به خود گرفت.

گویا در این میان رییس شورای ورزش بانوان سابق با حمایت های پشت پرده اش باعثثبت رسمی این انجمن شد. از همان روز برای کله پاچه این مورچه جنگ پیدا و پنهان درگرفت. گروهی که در آن سالها در بین هفته نامه های مطرح سردمدار بودند برای نشستن بر روی کرسی های این انجمن به دلشان صابون زده بود ند. اما انچه از دل انتخابات این انجمن بیرون آمد آنی نبود که می خواستند. از همان روز هجمه به این انجمن نه از سر رضای خدا بلکه به دلیل بیرون ماندن از چرخه پست و مقام شروع شد. بازندگان انتخابات جلوی در اصلی ساختمان دفتر مشترک فدراسیون ها گرد هم حلقه زدند و تلاش برای تخریب این انجمن کلید خورد. از سوی دیگر برندگان این ماجرا در گوشه ای دیگر به فکر مقابله با این تخریب ها بودند.

آن که در این میان سرش بی کلاه ماند نویسنده، خبرنگار و عکاس ورزشی بود. در حالی که عدم ثبات کاری و هرج و مرج در رابطه کاری بین رسانه ها و ارگان های ورزشی تار و پود ورزش ایران را خراش می داد و می دهد این انجمن به جای رتق و فتق چنین اموری محلی برای بده بستان شد. ضعف دبیر کل مستعفی امروز در برخی امور باعثشد تا از همان روز نخست حامیان تشکیل این انجمن در پی یافتن یک عنصر حلال مشکلات باشند.

از این رو همای اقبال بر شانه رییس چندین ساله این انجمن نشست همایی که گویا خیال پریدن از روی شانه او را ندارد. انجمن با روش کج دار و مریز به راهش رفت و هر از چند گاهی کاری کوچک انجام داد. انتخابات چند سال یکبار هم به شکل برنامه ریزی شده و نمایشی چنش آور برگزار شد. دبیر و رییس از این رهگذر بی نصیب نبودند و چند سفر رفتند، در چند اجلاس جهانی شرکت کردند و ظاهرا به پست بین المللی هم رسیدند. آنها برای خالی نبودن عریضه هراز چند گاهی در داخل دست به نمایش هایی هم زدند. کلاس گذاشتند، با سران ورزش نشست و برخاست کردند و حتی به نوبت چند نفر را همراه خود به خارج بردند و برای عده ای کارت " ایپز " گرفتند تا رد گم کنند.

در سوی دیگر ماجرا بازندگان انتخابات حضور داشتند. آنها که شرط رها کردن انجمن و عدم حاشیه سازی خود را کسب یک کرسی فرض می کردند ابتدا به تشکیل جلسات همدلی در یکی از موسسات بزرگ انتشاراتی دست زدند. پس از مدتی این جلسات همدلی نیز رنگ باخت اما یکی از بازندگان اصلی همچنان دست بردار ماجرا نبود تا با انتخاب(!) اخیر به نظر می رسد او به آرزوی دیرینه اش رسیده باشد. بله! انجمنی که باید همه توانش را به حل مشکلات جمعیت کثیری بسیج کند به محلی برای جنگ موش و گربه تبدیل شد و گویا قرار است این بار کج به ثریا برسد. در خبر منتشر شده بر روی سایت این انجمن در خصوص استعفای دبیر به نکات جالب توجهی دست می یابیم. این دبیر استعفا داد تا نیرویی جوانتر کارها را به شکل بهتری ادامه دهد! برای آنهایی که به موضوع اشراف دارند این حرف به یک " شوخی " بیشتر شبیه است. اما شاید این ماجرا یک کودتای بدون خونریزی باشد.

همین انجمن که ما شرایط فعلی اش را به مورچه تشبیه کردیم در صورت حمایت لازم می تواند یک عنصر تعیین کننده در بسیاری از امور ورزشی ما باشد. حمایتی که بی گمان از امروز به بعد شکل خواهد گرفت. سر نخ این حمایت و حامیان کاملا پیداست. دبیر فعلی الان کجا فعالیت می کند؟ آیا این یک حرکت برای رخنه در ارکان ورزش نیست. با نگاه بدبینانه اینگونه تصور می شود ممکن است این حرکت ربطی به انتخابات آینده ریاست جمهوریداشته باشد؟ آیا قرار نیست از جماعت ورزشی نویس در راستای اهداف گروهی خود بهره ببریم؟ آیا صرفا برای کمک به این جماعت وارد صحنه شده ایم؟ در این بین باید دلمان به حال ورزش، وزارتش و به ویژه روابط عمومی وزارت ورزش بسوزد که سر را در برف کرده اند و یا نمی دانند و یا نمی خواهند، بدانند که در بعد رسانه ای ورزش چه می گذرد. آنها که هر روز در خصوص بحثتعلیق به اطلاعات غلط داخلی ها به مجامع بین المللی استناد می کنند نمی دانند سرنخ این ماجرا کجاست؟

حرف های دیروز رییس جمهوری در اردوی تیم ملی فوتبال را مرور کنید. حتی ریاست جمهوری با دنیایی از مشغله نسبت به وضعیت اسفبار رسانه های ورزشی آگاهی یافته و ملی پوشان را توصیه به نخواندن نشریه و عدم توجه به برنامه های ورزشی صدا و سیما می کند. آیا چنین خطر بزرگی نیاز به بازنگری توجه وزارت ورزش به موضوع رسانه های ورزشی را گوشزد نمی کند؟ اگر نقد دلسوزانه ما را برنمی تابید به توصیه مسئول خود توجه کنید. گفتنی در این باره فراوان است که آن را به نوبت و مجالی دیگر واگذار می کنیم.

به هر حال باید نگاه ویژه ای به این انجمن و تشکیلات و تصمیمات آن داشت که خواسته یا ناخواسته به دامان گروه یا جناح خاصی نرود .