ذرات ریز معلق، منواكسید كربن، اكسیدهای نیتروژن، اكسیدهای گوگرد و... تنها بخش از گازهای سمی است كه هر روز خوانده و ناخوانده در اعماق ریههای مردم جاخوش میكند و برایش فرقی نمیكند كه قربانی كیست و چند سال دارد، كودك است یا پیر، سالم است یا بیمار، تهرانی است یا شهرستانی بالا شهری است یا پائین شهری.

به گزارش ایلنا، به واقع مسئله آلودگی هوا و راهکارهای مدیریت آن بی‌هیچ تعارفی مورد غفلت مردم و مسئولان است. مردم از این جهت، که هر روز با وجود آن که می‌دانند مواد سمی که تنفس می‌کنند، تولید اتومبیل‌های خودشان است باز از وسایل نقلیه شخصی استفاده می‌کنند و مسئولان از آن جهت که تا آژیر قرمز آلودگی هوای هشدار و اضطرار به صدا در نیاید، توجه‌ای به این مسئله ندارند و اگر هم توجه می‌کنند تنها به راه‌حل‌های مقطعی و موضعی و حتی مضحک و خنده‌دار روی می‌آورند.

ولی سوال اینجاست که مگر مشکل آلودگی هوا، یک شبه به وجود آمده که یک شبه حل شود؟ به واقع راه حل چیست؟ مگر دهلی و مکزیکوسیتی چه کرده‌اند که به این مشکل فائق آمدند و توانستند کیفیت هوایشان را تا حد مطلوب کاهش دهند.

واقعیت این است که ما برای مدیریت آلودگی هوا، کمبود قانون و مقررات نداریم. گرچه ممکن است قوانین ما نیاز به روز آمد شدن و استفاده از تجارب موفق جهانی داشته باشد. اما آنچه ابزار قانونی برای مدیریت آلودگی هوا است دارای پشتوانه‌ای قوی است.

به نظر می‌رسد آنچه حلقه گم شده این کلاف تودرتوست، برنامه‌ریزی است، به یاد داشته باشیم که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی خود اعلام کرده بود که ۷۵% برنامه چهارم توسعه عملی نشده است و برنامه جامع کاهش آلودگی هوا یکی از اجزا این برنامه بوده که موجب غفلت واقع شده است.

هنگامی که ما شورای عالی محیط‌زیست را با آن قدرت که یکی از وظایف عمده آن نظارت در برنامه‌ جامع کاهش آلودگی هوا است، منحل می‌کنیم و جایگاه آن را به یک کمیسیون در دولت تقلیل می‌دهیم، چگونه انتظار داریم قوانین و مقررات در این زمینه به خوبی اجرا شود.

در درجه بعد کمیته اجرایی بررسی آلودگی هوا که وظیفه آن پیگیری و نظارت به حسن انجام برنامه جامع آلودگی هوا است و بایستی هر دو هفته یک بار تشکیل شود، تنها هنگامی که وضعیت هوا بحرانی است تشکیل جلسه می‌دهد و در آن هنگام هم نماینده یک وزارت خانه که نقش اساسی دارد مانند وزارت بهداشت هفته‌ها غایب بزرگ این جلسه است. باز هم جای
شکرش باقی است که وضعیت هوای تهران هشداری و اضطراری است و بحرانی نمی‌شود.

واقعاً چه کسی مسئول این کم کاریست، چرا دستگاه‌های نظارتی بی‌تفاوت از کنار این کم کاری می‌گذرند، این که مسئله سیاسی و امنیتی نیست، این مسئله، مقوله‌‌ای است که مستقیماً با جان مردم در ارتباط است. و یک مقوله کاملاً شفاف و روشن و کارشناسی است.

بی‌گمان راه حل آن است که دستگاه‌های اجرایی و مسئول مسئله آلودگی هوا از وضعیت انفعالی به وضعیتی پویا برسند. و به جای اینکه به مسئله آلودگی هوای تهران به عنوان یک «رخداد» نگاه شود به آن عنوان یک «رویکرد» نگرش شود.

به عقیده کارشناسان اگر به آلودگی هوای تهران به عنوان یک رویکرد نگریسته شود نزدیک به ۷ محورباید مورد توجه قرار گیرد. ۷ محوری که نگاه رویکردی دارد و نه رخدادی.

بحثخودروهای جدید چه بنزینی و چه دیزلی، بحثخودروهای مستعمل، حمل و نقل عمومی، سوخت از صرفه‌جوی تا استاندارد، معاینه فنی و مدیریت ترافیک و رعایت قوانین و مقررات، و بحثآموزش ۷محوربا نگاه رویکردی است که برای مدیریت آلودگی هوا مورد بررسی قرارگیرد.

این ۷ محور اساس طرح جامع آلودگی هوا تهران هستند که متاسفانه علی‌رغم تلاش کارشناسان و در زمان‌هایی نه چندان دور به دست فراموشی سپرده شد.

اگر ما امروز در تهران آلودگی هوا نداشته باشیم اصلاً منطقی نیست. کجای دنیا بدون برنامه‌ریزی آلودگی کم می‌شود؟

کجای دنیا بدون انجام محورهای یک برنامه جامع می‌توان به وضعیت مطلوب در آلودگی هوا رسید؟ چرا اطلاعات در مورد خسارات‌ها و تلفات آلودگی هوا در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد؟ مگر خود این مردم این آلودگی هوا را تولید نکرده‌اند.

مردم در بحثآلودگی هوا مشارکت نمی‌کنند چون مردم به خوبی اطلاع‌رسانی نمی‌شوند، چون نگرش و رفتار مثبت در این زمینه ندارند. جای خالی صدا و سیما در این میان به خوبی به عنوان یک رسانه ملی و فرهنگ‌سازی به خوبی احساس می‌شود.

امروز همه به دنبال مقصرند، درحالی که همه مقصراند. چون براساس قانون همه الزام به رعایت مقررات زیست محیطی و حفظ محیط‌زیست دارند. هیچ کس مجاز به تخریب محیط‌زیست نیست.

باید الزام و اعتقاد به رعایت قانون به وجود بیاید. نه تنها در تصمیم‌گیرندگان، بلکه حتی در مردم.
به نظر می‌رسد با این دیدگاه فرافکنانه و بخشی‌نگر هیچ گاه نمی‌توانیم، مسئله آلودگی هوای تهران را حل کنیم. برای مثال در بحثخارج کردن خودروهای فرسوده براساس قانون، این وظیفه به سازمان حفاظت محیط‌زیست محول شده پس چرا وزارت کشور متولی این کار است.

مسلم است که دیدگاه سازمان حفاظت محیط‌زیست با وزارت کشور متفاوت است.

با وجود اینکه همه دستگاه‌ها گمان می‌کنند که در رابطه با برنامه جامع کاهش آلودگی هوا به وظایف خود عمل کرده‌اند اما هیچکدام از این سازمان‌ها پاسخگو نیستند. چه کسی باید پاسخگوی اجرائی نشدن برنامه جامع کاهش آلودگی هوا باشد. این مسئله هنوز به درستی مشخص نیست.

امروز روز هوای پاك است در حالی كه هوای تهران پاك نیست، سمینار و همایش برگزار میشود اما این مراسمهای همه چیز دارد جز فایده. دراین همایش تنها حرف زده میشودولی از عمل خبری نیست. هركس دیگری را متهم به كمكاری میكند. ولی براستی یك عامل باعث آلودگی هوای تهران نیست و سیاستی برای مبارزه با آلودگی هوای تهران موثر است كه تركیبی از ابزارهای بازار و مقررات را به كار گیرد و گرنه شهروندان دلیلی برای همیاری با این سیاستهای ندارند و بدون این همیاری این سیاستها محكوم به شكست هستند.