حسین شریعتمداری در شماره امروز روزنامه کیهان با اشاره به تحولات مصر و تونس نوشت:

این روزها، اگرچه حجم انبوه و متراکمی از خبر و گزارش درباره نهضت های اسلامی مصر، تونس، اردن، الجزایر، یمن و اخیرا عربستان و… به سراسر جهان مخابره می شود و طلوع دوباره امام و انقلاب اسلامی در چند کشور دیگر خاورمیانه به «خبر اول دنیا» تبدیل شده است ولی از آن میان، اشاره به دو خبر کوتاه، بیش از همه «گویا» است.
خبر اول؛ آقای «راشد الغنوشی» انقلابی مسلمان و تبعیدی تونس که بعد از ۲۰ سال به زادگاه خود بازمی گردد، قبل از حرکت به سوی تونس، در مصاحبه ای گفته است؛ «من، نه امام خمینی(ره) هستم و نه شیعه» و سؤال این است که مگر کسی آقای راشد الغنوشی را «امام خمینی(ره)» و یا «شیعه» می دانست که ایشان از میان صدها نکته گفتنی دیگر که می توانست درباره نهضت اسلامی تونس و مردم مسلمان این کشور بگوید نکته فوق را گفتنی تر یافته و تاکید بر آن را ضروری تر تشخیص داده است؟ تاکید آقای راشد الغنوشی که ایشان نه امام خمینی(ره) است و نه شیعه، در حالی است که مردم تونس ماهیت انقلاب خود را «اسلامی» می دانند و همه جا از امام خمینی(ره) به عنوان «الگوی» حرکت خویش یاد می کنند و این نکته بدیهی تر از آن است که راشد الغنوشی از آن بی خبر باشد. بنابراین بعید است روی سخن آقای غنوشی با مردم مسلمان تونس باشد چرا که، این سخن از محبوبیت مردمی ایشان به شدت می کاهد. اما از سوی دیگر، مقامات آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی به صراحت اعلام کرده و می کنند که نگران شکل گیری انقلاب دیگری نظیر انقلاب اسلامی ایران در تونس، مصر، اردن، الجزایر، یمن و… هستند.
با این محاسبه که به هیچ وجه پیچیده نیست می توان نتیجه گرفت که آمریکا و متحدانش، مخاطب اصلی اظهارات راشد الغنوشی هستند و ایشان از این طریق - به تقیه یا به واقع - قصد دارد به آمریکا و متحدانش اطمینان بدهد که نباید از قدرت گرفتن احتمالی وی در تونس نگران باشند! تا مبادا از رهگذر این نگرانی در پی مقابله و تضعیف او برآیند. چرا؟! پاسخ بسیار روشن است و آن، این که تنها خطر و یا بیشترین خطری که آمریکا، اروپا، اسرائیل و حاکمیت های دست نشانده منطقه را تهدید می کند، برانگیختگی مردم در بستر بینش و نقش امام خمینی(ره) و الگوی انقلاب اسلامی برخاسته از ایران است. آیا غیر از این است؟!
خبر دوم؛ دیروز خبرگزاری آژانس یهود به نقل از «مالکولم هونن لین» معاون اجرایی «کنفرانس روسای سازمان های بزرگ یهودی» گزارش داد که «البرادعی عامل دست نشانده ایران است»! به گزارش خبرگزاری مهر، هونن لین، که از افراد نزدیک به رؤسای جمهور آمریکا و عضو لابی صهیونیست ها - آیپک - است، طی مصاحبه ای گفته است «من این واژه را به راحتی به کار نمی برم، اما البرادعی دست نشانده ایران است»!
برخلاف آنچه ظاهراً از اظهارات «هونن لین» برداشت می شود، این مهره شناخته شده لابی صهیونیست ها در پی مخالفت با «البرادعی» نیست، بلکه با انتساب وی به ایران، قصد دارد توجه مثبت مردم مسلمان مصر را به البرادعی جلب کرده و برای پذیرش این مهره آمریکایی از سوی مردم مسلمان و انقلابی مصر، زمینه سازی کند! چگونه؟! البرادعی در میان مردم مسلمان مصر کمترین جایگاه در خور توجهی ندارد و به عنوان یک مهره آمریکایی شناخته می شود که مخصوصا، همراهی و همکاری آشکار وی با آمریکا و لابی صهیونیست ها در کارشکنی و مخالفت با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، از وی در میان ملت های مسلمان، چهره ای وابسته و گوش به فرمان قدرت های استکباری غرب را به نمایش گذاشته است. و طی دو هفته اخیر، آمریکا و متحدانش اصرار زیادی داشته اند که جابه جایی غیرقابل اجتناب قدرت در مصر را با حضور البرادعی به نفع خود سامان دهند - امید آنکه این فریب ناکام بماند -. اظهارات مضحک «هونن لین» که بلافاصله از سوی رسانه های غربی بازتاب گسترده ای یافت با این هدف مشخص صورت گرفته است که از «البرادعی» چهره ای طرفدار ایران اسلامی ارائه شود تا مورد پذیرش و استقبال مردم مصر قرار گیرد. جل الخالق! یعنی آمریکا و اسرائیل به صراحت اعتراف می کنند که انقلاب مردم مصر نیز مانند تونس، اردن، الجزایر، یمن و سایر کشورهای خاورمیانه در بستر انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته و الگوی امام خمینی(ره) و ایران اسلامی را دنبال می کنند. نکته درخور توجه دیگر آن که آمریکا و اسرائیل نیز به وضوح دریافته و اعتراف می کنند که ارتباط با ایران اسلامی، اصلی ترین شاخصه برای پذیرش و مقبولیت مردمی در جهان اسلام است.
این روزها، اگرچه در سالروز رحلت رسول خدا(ص) و شهادت دو امام بزرگوارمان امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) چشمهامان اشکبار و دلهامان داغدار است، و بر این سوگ عظیم حق داریم، اما، چه کسی می تواند بعثت دوباره را انکار کند؟ بعثتی که از فجر ۵۷ آغاز شده و هر روز سقف ظلمانی جدیدی را می شکافد و طرح ظلمت سوز دیگری درمی اندازد. طرحی بر همان پایه که رسول خدا(ص) بنا نهاده، خمینی احیا کرده و خامنه ای پرچمدار آن است.