به گزارش افکارنیوزبه نقل از مهر، ۹ آذر سال ۸۹ صاحب باغی در روستای مهرآباد از توابع شهرستان دماوند، با مشاهده جسد مرد و زن جوانی در باغ که با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند، موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش کرد. در پی این تماس، ماموران با عزیمت به محل موضوع را به بازپرس ویژه قتل گزارش کردند و با دستور قضایی، اجساد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

به این ترتیب، با تشکیل پرونده‌ای در کلانتری رودهن، تلاش برای شناسایی هویت زن و مرد کشته شده آغاز شد. در حالی که تحقیق در این باره ادامه داشت، مردی با حضور در کلانتری با ارائه دادخواستی عنوان کرد برادرش به نام بهرام مفقود شده و تلاش‌ها برای یافتن او بی‌نتیجه بوده است. با اظهارات این مرد که خود را کامران معرفی می‌کرد، ماموران متوجه شدند جسد کشف شده متعلق به بهرام، برادر این فرد است. در پی این ماجرا، در تحقیق از کامران مشخص شد وی اظهارات ضد و نقیضی را عنوان می‌کند.

پس از گزارش موضوع به قاضی جنایی، دستور بازداشت این فرد صادر شد و ماموران در بازرسی از خودروی وی، لکه‌های خون مشاهده کردند که با نمونه‌برداری معلوم شد این خون متعلق به مقتول است. در پی این ماجرا، کامران زبان به اعتراف گشود و گفت: برادرم از مدتی پیش با اعتیاد شدید به مواد مخدر، از ما سلب‌آسایش کرده بود. روز حادثه پس از تماس با بهرام(مقتول) با او در باغ محل حادثه قرار ملاقات گذاشتم و وقتی به آنجا رسیدم، او را مشاهده کردم که همراه زنی در حال مصرف موادمخدر بود.

متهم ادامه داد: پس از مشاجره لفظی با برادرم، او به من حمله‌ور شد که من نیز با او درگیر شدم و با چاقویی که روی زمین بود، چند ضربه به او زدم. هنگام درگیری با برادرم، زنی که با او موادمخدر مصرف می‌کرد، به هواخواهی برادرم به من حمله کرد که او را نیز با چاقو مجروح کردم و پس از آن که هر دو نقش زمین شدند، پیکر نیمه جان برادرم را داخل خودرو گذاشتم تا به بیمارستان منتقل کنم که در میانه راه، وی بر اثر شدت جراحات جان باخت و من نیز جسد را به داخل باغ محل حادثه بازگرداندم و متوجه شدم زن جوان نیز کشته شده است. پس از فرار از محل و شستشوی خودرو، روز بعد هنگام طرح شکایت واهی در کلانتری دستگیر شدم.

با اعتراف به این جنایت پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جنایتکار به زودی پای میز محاکمه قرار می گیرد.