قراردادهای بیع متقابل نفتی ایران به نفع کیست؟

افکارنیوز گروه اقتصادی:یکی از مفاهیم برخاسته از شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را استقلال اقتصادی کشور در زمینه وابستگی اقتصادی به سرمایه داری غرب و همچنین کاهش وابستگی به اقتصاد تک محصولی دانست که میراثشوم وابستگی به امپریالیسم است.

بررسی اقتصاد ایران در ۵۰ سال اخیر نشان دهنده افزایش وابستگی اقتصاد کشور به نفت بوده است. صنعت‌ نفت‌ ایران‌ حیاتی ترین‌ صنعت‌ کشور و بدون‌ شک، منحصر‌به‌ فردترین‌، حجیم ‌ترین و بزرگ ‌ترین‌ بخش‌ اقتصاد کشور است. صنعت‌ نفت‌ ایران‌ هیچ ‌گاه‌ در طول‌ تاریخ‌ حیاتش‌ به‌ توان‌ بالقوه‌ خود نرسیده‌ است‌. اتفاقاً برعکس‌، از دیدگاهی‌ صنعت‌ نفت‌ کشور هزار مشکل‌ دارد و به‌ خاطر اینکه‌ حیاتی ‌ترین‌ صنعت‌ کشور بوده است، این‌ مشکلات‌ درد آورترند.

بعد از ۳۴ سال که از انقلاب اسلامی می گذرد، هنوز خام‌ فروشی‌ نفت‌ ادامه‌ دارد و این‌ صنعت‌ که‌ بزرگ ‌ترین‌ منبع‌ درآمد ارزی‌ کشور است‌، اشتغال‌ بسیار ناچیزی‌ ایجاد کرده است؛ در حالی که جوانان‌ ما بیکارند. در واقع، خام‌ فروشی‌ بدون‌ ارزش‌ افزوده‌ موجب‌ رشد ناچیز، بیکاری‌ و توسعه ‌نیافتگی‌ شده است. صنعت‌ نفت‌ ما در حال‌ حاضر حدود ۲۲ درصد تولید کشور را شامل‌ می ‌شود؛ ولی اشتغال‌ آن‌ زیر ۷ درصد است‌.

صنعت‌ نفت‌ ایران‌ بیش‌ از دیگر صنایع‌ به‌ سرمایه ‌گذاری‌ خارجی‌ متکی‌ است‌ و هنوز از تامین‌ سرمایه‌ مورد نیاز این‌ صنعت‌ به دلیل ورود درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت به بودجه عمومی و جاری دولت وارد شده و از سرمایه گذاری برای نسل های بعد غفلت شده است.

قراردادهای‌ نفتی‌ ما هنوز از مشکل‌ آفرین ‌ترین‌ قراردادهای‌ جهان‌ هستند. قراردادهای‌ بیع‌ متقابل‌ نه‌ به‌ نفع‌ شرکت ‌های‌ خارجی‌ است و نه‌ به‌ نفع‌ کشورمان. این قراردادهای‌ بد، روند جذب‌ سرمایه‌ و تکنولوژی‌ و انتقال‌ آن‌ را کند کرده‌ است‌. برخی معتقدند قراردادهای‌ بد فقط‌ به‌ نفع‌ کشورهای‌ رقیب‌ ما در منطقه و جهان‌ خواهد بود.

با آنکه‌ در ۱۵ سال‌ گذشته‌ کاهش‌ حجم‌ تصدی ‌گری‌ دولت‌ و واگذاری‌ امور اقتصادی‌ به‌ بخش‌ خصوصی‌ مد نظر بوده‌ و این‌ سیاست‌ در کلیه‌ برنامه‌ ها به‌ صراحت‌ اعلام‌ شده‌ است‌، ولی‌ روند خصوصی ‌سازی‌ در صنعت‌ نفت‌، بیش‌ از حد کسالت ‌بار بوده است‌. به عنوان شاهد مثال آن می توان این سوال را مطرح کرد که چرا یک‌ شرکت‌ ایرانی‌ خصوصی‌ قابل‌ ملاحظه‌ در صنعت‌ نفت‌ ایران‌ وجود ندارد.

خصوصی‌ سازی‌ صنعت‌ نفت‌ آن ‌قدر مهم‌ است‌ که‌ به‌ ازای‌ هر روز تاخیر در اجرای‌ آن‌، شرکت‌ ملی‌ نفت‌ ایران‌ بیشتر عقب‌ خواهد افتاد. بر‌ اساس‌ شواهد اخیر، شرکت‌ های‌ عظیم‌ بین ‌المللی‌ نفتی‌ خصوصی‌ در حال‌ رسیدن‌ به‌ رقبای‌ دولتی‌ خود در عرصه‌ رقابت‌ جهان‌ هستند. اصلاح‌ ساختار شرکت‌ های‌ تابعه‌ و خصوصی ‌سازی‌ آنها در راستای‌ ارتقای‌ بهره ‌وری‌ و سودآوری، امری‌ اجتناب‌ ناپذیر است‌.

از دیگر سو، استفاده‌ از تکنولوژی‌ روزآمد و انتقال‌ و بومی‌ کردن‌ آن‌ از بدیهیات‌ است‌. در این امر، شرکت ‌های‌ داخلی‌ خصوصی‌ می ‌توانند کمک‌ شایانی‌ کنند.

در حالی که در سال های بعد از جنگ، دولت ها همواره بر طبل کاهش وابستگی اقتصاد و بودجه به نفت، گسترش پایه مالیاتی و بهبود محیط کسب و کار تاکید کرده و کارشناسان اقتصادی داخلی نیز با این شعارها هم صدا بوده اند، در عمل شاهد آن بوده ایم که افزایش بهره وری نیروی کار، افزایش اشتغال و تولید ملی، رشد مالیات ها، افزایش امنیت سرمایه گذاری و رشد صادرات غیرنفتی نه تنها جایگزین درآمدهای نفتی نشده است، بلکه وابستگی اقتصاد به نقت هم بیشتر شده است.

افزایش وابستگی اقتصاد کشور در سال های اخیر باعثکاهش تولید، افزایش بیکاری، افزایش فساد حاصل از رانت نفتی و دولتی و عدم پاسخ گویی دولت به مردم و نمایندگان آنان شده است. برخی از کارشناسان علاوه بر مسائل فوق، وابستگی به دنیای غرب به دلیل حجم بالای واردات را نیز از مشکلات این مسئله در آینده کشور می دانند.

تولید کشور به دلیل ورود ارزان حامل های انرژی، بخشی ضعیف و وابسته به دولت بار آمده است که در صورتی که بخواهیم نفت را از آن بگیریم با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد. هدفمندی یارانه ها در ۲ سال گذشته نشان داد تولید در کشور با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند که برای قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت نمی توان زیاد بر روی آن حساب کرد.

ایجاد اشتغال کم در کشور در صنعت نفت، همان طور که بیان شد نیز یکی از مسائلی است که باید به آن توجه زیادی کرد. برخی کارشناسان معتقدند در یک‌ جهش‌ با استفاده‌ از نیروی‌ کار جدید و سرمایه گذاری داخلی، به‌ آسانی‌ می ‌توان‌ ارزش‌ افزوده‌ را به‌ ۴۰ درصد و اشتغال‌ را به‌ ۲۰ درصد افزایش‌ داد.

عدم پاسخ گویی دولت به دلیل عدم وابستگی به درآمدهای مالیاتی نیز یکی از موضوعاتی است که در صورت ادامه دار شدن وابستگی به نفت می تواند باعثجلوگیری از پیشرفت کشور شود. در حالی که بسیاری از کارشناسان پاسخ گویی دولت را یکی از اصلی ترین شرایط توسعه و پیشرفت در کشور دانسته اند که نفت در ایران این موضوع را تحت شعاع قرار داده و با وابستگی روز افزون دولت به نفت این پاسخ گویی کمتر نیز خواهد شد.

با این همه می توان این گونه نتیجه گرفت که برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز و برنامه پنجم توسعه باید خیلی زود به وابستگی اقتصاد به نفت خاتمه داده شود.