به گزارش افکارنیوز به نقل از شفاف، در تمام سال های گذشته یکی از اصلی ترین ضعف های اصلی نظام اسلامی ایران حوزه اقتصاد بوده است و در این حوزه با چالش ها و مشکلات فراوانی مواجه بوده ایم. در سه سال اخیر دشمن با بهره گیری از این موضوع فشار و تحریم اقتصادی را چند برابر کرده است. مقام معظم رهبری هم با تداببیر حکیمانه خود در ۵ سال گذشته عزم کشور را به سوی مسایل اقتصادی معطوف نموده است. دکتر میر محمدی در این باره اعتقاد دارد بومی کردن علم از اصلی ترین راهکارهایی است که می توان از آن برای تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی استفاده کرد. در ادامه مشروح مصاحبه سایت شریان با دکتر سید محمد میرمحمدی را می خوانید.
شریان نیوز: در تمام سال های گذشته یکی از اصلی ترین ضعف های اصلی نظام اسلامی ایران حوزه اقتصاد بوده است و در این حوزه با چالش ها و مشکلات فراوانی مواجه بوده ایم. در سه سال اخیر دشمن با بهره گیری از این موضوع فشار و تحریم اقتصادی را چند برابر کرده است. مقام معظم رهبری هم با تداببیر حکیمانه خود در ۵ سال گذشته عزم کشور را به سوی مسایل اقتصادی معطوف نموده است. دکتر میر محمدی در این باره اعتقاد دارد بومی کردن علم از اصلی ترین راهکارهایی است که می توان از آن برای تئوریزه کردن اقتصاد مقاومتی استفاده کرد. در ادامه مشروح مصاحبه سایت شریان نیوز با دکتر سید محمد میرمحمدی را می خوانید.

به عنوان اولین سوال بفرمائید معنای اقتصاد مقاومتی از نظر شما چیست؟

آن چه که به نظرم می توان از مقاومتی بودن یک اقتصاد درک کرد این است که ما در واقع صفتی را حمل می کنیم بر بخشی به نام اقتصاد و انتظار داریم اقتصاد دارای یکسری ویژگی ها و مختصاتی باشد که بیانگر آن صفت باشد. برداشت من از اقتصاد مقاومتی این است که ما از اقتصادی نام می بریم که بتواند در شرایط سخت و دشوار فرایند تعالی و دستیابی به مدارج عالی توسعه را طی کند. این که عرض می کنم شرایط سخت و دشوار به این معناست که محیطی که این اقتصاد در آن فعالیت می کند این محیط یک محیط ساده ای نیست بلکه یک محیط پیچیده است و به دلیل مختصاتی که ما برای محیط پیچیده قائل هستیم تلاش و نقش آفرینی در این محیط از دشواری های خاص خود برخوردار است و به همین منظور مبتنی بر عدم اطمینان و عدم قطعیت است که در ان شرایط فعالیت کردن بسیار دشوار است.

ما از اقتصادی نام می بریم که بتواند در شرایط سخت و دشوار فرایند تعالی و دستیابی به مدارج عالی توسعه را طی کند. از نظر شما این اقتصادی که نام بردید دارای چه ویژگی هایی می باشد؟

به نظر می اید اقتصاد مقاومتی واجد یکسری ویزگی ها و مختصاتی است که می تواند در شرایط موجود در این فضای عدم اطمینان غلبه پیدا کند و مسیر تعالی خود را طی کند از نظر من برخلاف آن چه در ظاهر به نظر می رسد اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد منفعل و ایستا و منزوی نیست برخلاف ان چیزی که از مقاومتی بودن تصور می شود.

اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد منفعل و ایستا و منزوی نیست برخلاف ان چیزی که از مقاومتی بودن تصور می شود. فکر هم می کنم که نگاه حضرت آقا هم با توجه به فرمایشات ایشان حول و حوش این مفاهیم دور می زند. این گونه نیست که منظور از این که یک اقتصاد مقاومتی داشته باشیم یعنی این که از همه جا ارتباط مان را قطع کنیم و منفعل شویم بلکه به نظر من اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد مؤثر و فاعل است؛ یعنی فاعل مؤثر در اقتصاد بین الملل است و منفعل نیست دوما این که این اقتصاد پویا خواهد بود نه ایستا؛ چرا که در شرایط دشوار مسیر تعالی و تکوین خود را طی می کند و این نشان دهنده یک اقتصاد زنده و متعامل با سایر ابعاد نظام اقتصاد بین الملل است و برخلاف تصورات موجود اقتصادی است که منزوی نیست بلکه اقتصادی است که هم پیوندی فعال و هم افزا با نظام موجود در اقتصاد بین الملل دارد که این هم افزایی و هم پیوندی فعال از جنس تأثیرگذاری است نه تأثیرپذیری بیشتر. این را از این جهت عرض می کنم که صرف نظر از این که در برخی موارد قدری ضعیف هستیم ولی در مبانی و ارزش هایی که نظام اقتصادی ما بر ان ها بنا نهاده شده یک نظام اقتصادی مؤثر و تأثیرگذار هستیم و این به دلیل ریشه دار بودن ماست و برخوردار بودن از ویژگی های خاصی است که کمتر نظامی در شرایط فعلی از آن برخوردار است. اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که پیوندی فعال و هم افزا با نظام موجود در اقتصاد بین الملل دارد که این هم افزایی و هم پیوندی فعال از جنس تأثیرگذاری است نه تأثیرپذیری بیشتر. با تعریفی که شما از اقتصاد مقاومتی انجام دادید الزامات این اقتصاد چیست؟

برداشت عمومی من از اقتصاد مقاومتی این است که به نظر من اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد یعنی اگر قرار باشد که ما بپذیریم که نظام اقتصاد مقاومتی را در تمام عرصه های نظام اجتماعی خود ساری و جاری کنیم باید به بخشی از الزامات تن دهیم که برخی از این الزامات را اجمالا بیان می کنم. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دانش پایه است. همان طور که مقام معظم رهبری بارها اشاره کردند که نهضت علمی توجه داشتن به احیای تفکر علمی در همه عرصه های می تواند ما را به جلو ببرد و عقب افتادگی های ما را جبران کند. به اعتقاد من می تواند یک الزام باشد برای این که ما بتوانیم طراح یک اقتصاد مقاومتی دانش پایه باشیم. درواقع ساری و جاری کردن موضوع تولید علم، بسط علم، نوآوری و ترازو کردن علوم تولید شده در تمام عرصه های نظام اجتماعی، صنعت و سایر بخش ها می تواند موضوع حرکت همه جانبه اقتصاد را به سمت تعالی پایه گذاری کند. درواقع از این موضوع ما نمی توانیم تصور داشته باشیم که یک اقتصادی داشته باشیم که مبتنی بر دانش نباشد و از طرفی انتظار داشته باشیم که آن مختصات لازم را بتوان در آن پیدا کرد.
درواقع ساری و جاری کردن موضوع تولید علم، بسط علم، نوآوری و ترازو کردن علوم تولید شده در تمام عرصه های نظام اجتماعی، صنعت و سایر بخش ها می تواند موضوع حرکت همه جانبه اقتصاد را به سمت تعالی پایه گذاری کند. الزام دوم به اعتقاد من آینده محور بودن است؛ در ظرف این مدت یاد گرفتیم که تحت فشارهای موجود توجه ما به آینده و تلاش برای نقش آفرینی در فضایی که در آینده در حال شکل گیری است یک پذیرنده صرف نباشیم و بتوانیم در فضای آینده نقش آفرینی کنیم و هم بتوانیم آن را مطابق ارزش ها و مبانی ای که به آن اعتقاد داریم طراحی کنیم یک اصل است. ما اگر فقط چشم مان به فضای فعلی باشیم و دلخوش باشیم به افتخاراتی که در گذشته کسب کردیم، نشانه مغفول بودن از آینده است و آینده را خود به خود به کسانی که ممکن است با ما در تعارض جدی باشند واگذار می کنیم. اگر فقط چشم مان به فضای فعلی باشیم و دلخوش باشیم به افتخاراتی که در گذشته کسب کردیم، نشانه مغفول بودن از آینده است و آینده را خود به خود به کسانی که ممکن است با ما در تعارض جدی باشند واگذار می کنیم. از این حیثبه اعتقاد من یکی از بارزترین الزاماتی که برای اقتصاد مقاومتی می توان ذکر کرد آینده محور بودن آن است که آن هم ویژگی های خودش را دارد برای تصمیم گیری آن. الزام سوم به اعتقاد من هوشمندی است. هوشمندی از این حیثکه ما از حال و آینده درک صحیح و به موقع داشته باشیم و بتوانیم مجموعه ظرفیت ها و زیرساخت های خودمان را مطابق به آن چه که میل داریم اتفاق بیفتد هم تجهیز و هم سازماندهی کنیم. هوشمندی از چند جهت قابل بحثاست این که در حوزه ای که در نظام اقتصادی بین المللی فعالیت می کنیم اگر به هوشمندی ما پی ببرد قطعا تعامل، نوع نگاه و نوع پیوندش با ما متفاوت خواهد بود نسبت به اقتصادی که از هوشمندی لازم در شرایط برخوردار نیست. درک صحیح، درک به موقع انجام عکس العمل مناسب باعثمی شود که ما از مبتلا شدن به غفلت ها و تأخر استراتژیک مصون بمانیم. به هر حال اگر ما هوشمندی لازم را نداشته باشیم مبتلا می شویم به مفهومی به نام غفلت استراتژیک، تأخر استراتژیک و همواره در شرایطی قرار می گیریم و با پدیده ها رخ دادهایی روبرو هستیم که یا انتظار وقوع آن را نداریم یا دانش لازم را برای مواجه شدن با آن نداریم و هم این که نمی توانیم تجربه لازم را کسب کنیم. اگر ما هوشمندی لازم را نداشته باشیم مبتلا می شویم به مفهومی به نام غفلت استراتژیک، تأخر استراتژیک و همواره در شرایطی قرار می گیریم و با پدیده ها رخ دادهایی روبرو هستیم که یا انتظار وقوع آن را نداریم یا دانش لازم را برای مواجه شدن با آن نداریم. از این حیثموضوع هوشمندی هم از اهمیت بالایی در این الزامات برخوردار است. شاخص چهارم پایداری است. به نظر من موضوع پایداری اقتصاد از این حیثکه بتواند خودش را در برابر تکان ها و شوک های درونی و بیرونی حفظ و از آن برای برداشتن یک گام به جلو استفاده کند می تواند از ویژگی های خاص اقتصاد مقاومتی شناخته شود. معمولا پایداری به وضعیتی اطلاق می شود که اگر اقتصاد دچار یک شوک شود و از وضعیت تعادلی خارج شود قابلیت بازگشت به تعادل و شرایط بهتر را داشته باشد و در واقع به نوعی بازسازی و بهسازی شرایط خود را بعد از وقوع هر تکان داشته باشد. این طبیعی است که در شرایط متغیر امروزه همواره با شرایطی روبرو باشیم که ممکن باشد ما را از وضعیت تعادل عمومی خارج کند و هنر ما در پایدار بودن اقتصاد می تواند ما را بر این شرایط غلبه دهد و این ویژگی ای است که می توان آن را در مفهوم اقتصاد مقاومتی دنبال کرد.

در مقابل فشارها و تحریم های خارجی چگونه باید عمل کرد؟

موضوع خود ترمیمی و بهبود هم از نکاتی است که می توان در موضوع اقتصاد مقاومتی به آن اشاره کرد، به این معنا که اگر در فرایند رشد و تعالی که این اقتصاد طی می کند دچار آسیب و فشار خارجی باشد که بخواهد آن را از مسیر خارج کند بتواند با استفاده از وضعیت ها و زیرساخت ها و متغیرهای درونی که دارد بتواند مجددا خود را ترمیم کند و مسیر تعالی را طی کند. این ها به لحاظ الزامات پیاده سازی موضوع اقتصاد مقاومتی است که ما درواقع تمامی این الزامات و مفهوم اقتصاد مقاومتی را در بستر نظام اقتصادی اسلامی تعریف می کنیم که متکی بر ارزش ها و مفاهیمی است که هیچ وقت از آن ها نمی توانیم عدول کنیم مثل عدالت محوری، ارزش نهادن به تولید، همان طور که حضرت آقا در شعار امسال و سال های گذشته اشاره فرمودند، بحثتولید ملی، حمایت از تولید و سرمایه ایرانی، وجدان کار انضباط اجتماعی و مالی این ها مفاهیم ارزشی ای است که با شکل گیری آنها فضایی که ما از آن به عنوان اقتصاد مقاومتی نام می بریم ایچاد می شود.

رابطه بین اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی و تولید ملی را با توجه به الزاماتی که گفتید چگونه است؟

به اعتقاد من باید تولید ملی را به عنوان یک متغیر وابسته ای که محصول یک اقتصاد مقاومتی و متکی بر جهاد اقتصادی است بدانیم. یکی از ویژگی های خاص اقتصاد مقاومتی این است که مبتنی بر جهاد اقتصادی است که در آن اقتصاد تمام فعالان اقتصادی از تمام وجود خودشان برای تعالی اقتصاد مایه می گذارند و انتظار می رود در سایه جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی نمود برجسته آن را در تولید ملی و تولید ثروت ببینیم. به عبارت روشن تر اگر اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی محقق شود در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران می توانیم انتظار داشته باشیم که یکی از مهم ترین شاخصه توضیح دهنده این اقتصاد که می تواند تولید ملی باشد بتواند در شرایط مطلوب تعریف شود و ما را در رده های بالای رتبه بندی های اقتصاد جهان قرار دهد.

به هر حال تولید ملی یک شاخص است از این حیثکه نشان می دهد که یک اقتصاد از چه ظرفیت و قدرتی برخوردار است پشتوانه این تولید ملی اگر در اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی با ویژگی هایی که من عرض کردم می توان انتظار داشت که تبلور این دو مفهوم در یک تولید ملی فاخر می تواند برای نظام اقتصادی تعریف شود که ما را در جایگاه اصلی خودمان قرار دهد. از ان طرف هم به نظر من موضوع حمایت از کار و سرمایه به عنوان دو عامل اصلی تولید تعریف شده که به عبارت روشن تر حضرت آقا مسیر کار را هم برای ما روشن کرده اند که ما اگر قرار باشد بتوانیم با اتکا به جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی به سمت تولید ملی فاخر برویم مسیر آن حمایت از سرمایه و نیروی کار ایرانی است. به هر حال ظرفیت هایی که به لحاظ هوش و استعداد و ظرفیت هایی که ما در نیروی انسانی ایرانی می بینیم تقریبا مثال زدنی است و کمتر نقاطی در دنیاست که می توانیم مشابه آن را پیدا کنیم. بنابر این به نظر می آید با رویکرد اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی از مسیر حمایت از کار و سرمایه ایرانی می توانیم تولید ملی را تقویت کنیم که مبتنی بر تولید ملی بالاست در اقتصاد شناخته شده است و می توانیم انتظار داشته باشیم که آن توسعه و پیشرفت را در سایه عدالت انشاءالله محقق کنیم.

برخی اقتصاد مقاومتی را با توجه به تحریم ها معنی می کردند و می گفتند چون ما تحریم هستیم اقتصاد مقاومتی را حضرت آقا مطرح کردند نظر شما در این باره چیست؟

طبق تعریفی که در ابتدا عرض کردم که منظور ما اقتصادی است که بتواند در شرایط سخت و دشوار فرایند تعالی و دستیابی را به مدارج عالی توسعه طی کند. این شرایط سخت و دشوار را من تبیین کردم در محیط اقتصادی کاملا پیچیده و بسیار متغیر که می تواند فعالان را در تنگنا قرار دهد در اکثر مواقع، شاید موضوع تحریم هم یکی از شاخصه های مؤثری باشد که در فضای سخت و دشوار بتوان از آن نام برد منتها به اعتقاد من نمی شود همه اقتصاد مقاومتی را محدود کرد به مفهومی به نام تحریم. تحریم در جای خودش فشارهای زیادی را به ما وارد می کند.

نمی شود همه اقتصاد مقاومتی را محدود به مفهومی به نام تحریم کرد اما معادلات نظام اقتصادی بین الملل که عمدتا مبتنی بر لیبرالیسم و نظام سرمایه داری است عملا با آن اصول و ارزش هایی که ما در نظام جمهوری اسلامی به ان اعتقاد داریم تضاد و تعارض آشکار دارد ممکن است ما را در شرایط دشواری قرار دهد که ما حرف های تازه و نویی در مفهوم نظام اسلامی و از ان طرف یک تفر حاکم بر نظام اقتصاد بین الملل که عمدتا مبتنی بر نظام سرمایه داری است با ما در تعارض آشکار قرار دارد و این تعارض آشکار برای ما دشواری هایی را به همراه خواهد داشت. بنابراین موضوع تحریم یکی از وجوه شرایط سخت و دشواری است که ممکن است در فضای رقابتی خارج از کشور با آن روبرو باشیم. اما تحریم ها عامل مهم و تأثیرگذاری است که شاید یکی از متغیرهایی باشد که تأثیربالایی در انتخاب این مفهوم به نام مقاومتی داشته باشد.