افکار -

لیگ برتر فوتبال ایران در حالی هفته بیست و ششم را پشت سر گذاشت و به روزهای سرنوشت ساز خود نزدیک می‌شود که تاکنون ۱۰ تیم از ۱۸ تیم حاضر در این مسابقات مربیان خود را تغییر داده‌اند. در پایان هفته بیست و ششم هم دو مربی تازه وارد به نام‌های فرهاد کاظمی و محمد احمدزاده اعلام کردند به دلیل ناتوانی در برآورده کردن توقعات، تمایلی به ادامه فعالیت در دو باشگاه ذوب آهن اصفهان و ملوان بندرانزلی ندارند. انتخاب‌های غلط، نتیجه‌گرایی مدیران، دایره‌ محدود مربیان کارآمد و البته حضور مربیان سفارشی، تحمیلی و سریالی و… از دلایلی هستند که ثبات نیمکت مربیان لیگ برتر را به حداقل رسانده‌اند. در حال حاضر هنوز ۸ هفته‌از رقابت‌ها باقی مانده و چه بسا در ادامه مربیان دیگری هم راه درهای خروجی را در پیش بگیرند.

مهدی تارتار؛ استعفا از درد بی‌پولی

مهدی تارتار استعفا داد تا بلکه به مسئولان باشگاه شوک وارد کند. او در شرایطی استعفایش را روی میز مدیرعامل گهر گذاشت که به دلیل مشکلات مالی هیچ‌کدام از بازیکنان در تمرینات حاضر نمی‌شدند. مشکلات مالی و پرداخت نشدن حقوق بازیکنان و کادر فنی در نهایت باعثشد تارتار عطای سرمربیگری در تیمی در حد و اندازه‌های گهر را به لقایش ببخشد و نیمکت این تیم را ترک کند. این مربی جوان درحالی استعفا داد که در طول هفت هفته‌ابتدایی لیگ برتر ۶ امتیاز کسب کرد و تیمش در رده پانزدهم حضور داشت.

امید هرندی؛ اخراج پس از بازی شش تایی

سرمربی بومی داماش گیلان اولین مربی اخراجی لیگ در فصل جاری بود. امیر عابدینی - مدیرعامل باشگاه - هشدار داده بود که نگرفتن ۷ امتیاز از ۵ بازی باعثبرکناری مربی خواهد شد و این قاعده در نهایت گریبان هرندی را گرفت. پیروزی برابر پرسپولیس در تداوم روند مربیگری هرندی در داماش تاثیر چندانی نداشت و سرانجام او پس از دریافت شش گل در بازی مقابل فجرسپاسی از کار برکنار شد. هرندی در حالی اخراج شد که در طول هشت هفته آغازین لیگ برتر ۹ امتیاز کسب کرد و تیمش در رده سیزدهم قرار گرفت.

آلبرتو کاستا؛ سقوط آزاد ۱۰ هفته‌ای

درحالی‌ که در آغاز لیگ جاری تب مردان پرتغالی تیم‌های حاضر در لیگ برتر را تحت تاثیر قرار داده بود، آلبرتو کاستا در سمت سرمربیگری نفت آبادان ابقا شد اما او خیلی زود قافیه را باخت و از ایران دیپورت شد. عملکرد ضعیف کاستا باعثشد نفت آبادان یکسره تا ته دره برود و دیگر با هیچ دستاویزی نتواند خودش را بالا بکشد. کاستا در طول ۱۰ هفته‌ابتدایی لیگ برتر ۷ امتیاز کسب کرد و تیمش در رده‌ هفدهم دست و پا می‌زد.

فرهاد پورغلامی؛ فرار از سایه احمدزاده

او دومین مربی مستعفی لیگ برتر بود. در شرایطی که ملوان با هدایت پورغلامی نتایج آنچنان ضعیفی را کسب نکرده بود، به یکباره محمد احمدزاده در پایان هفته‌ دهم در پست مدیریت فنی ملوان ظاهر شد. پورغلامی بهتر از همه می‌دانست مدیریت فنی بهانه است و احمدزاده آمده تا جای او را بگیرد. او کار کردن زیر سایه‌ احمدزاده را برنتابید و پیش از اخراج استعفا داد. تیم پورغلامی در طول ۱۰ هفته آغازین لیگ برتر ۱۳امتیاز کسب کرد و روی پله نهم جدول ایستاده بود.

رسول کربکندی؛ ریسک بزرگ ناکامی بزرگ تر

پذیرفتن سرمربیگری ذوب‌آهن که مشکلات مالی زیادی داشت و در فصل نقل و انتقالات بد بسته شده بود، ریسک بزرگی بود که رسول کربکندی به آن تن داد. کربکندی باتجربه درحالی اخراج شد که در طول ۱۱ هفته‌ فقط ۱۰ امتیاز گرفت و تیمش در رده پانزدهم جدول حضور داشت.

علیرضا برومند؛ شش هفته دو امتیاز!

علیرضا برومند که با استعفای مهدی تارتار مسئولیت فنی گهر را عهده‌دار شده بود، شش هفته به عنوان سرمربی این تیم فعالیت کرد و فقط توانست دو امتیاز به اندوخته‌های ۶ امتیازی تارتار اضافه کند. او درحالی مسئولیت فنی گهر را به محمد مایلی‌کهن سپرد که در طول شش هفته تیم رده پانزدهمی گهر را به رده هفدهم کشاند.

مانوئل ژوزه؛ ناکامی و دیگر هیچ

مربی پرتغالی پر سر و صدای پرسپولیس پس از پایان نیم‌فصل دیگر روی نیمکت این تیم ننشست. او که آمده بود تا رهبر کهکشان پرستاره‌ رویانیان به سوی موفقیت باشد، جز ناکامی چیزی برای پرسپولیس رقم نزد. ژوزه مانوئل درحالی از نیمکت پرسپولیس اخراج شد که در طول ۱۷ هفته هدایت سرخ‌پوشان ۲۱ امتیاز کسب کرد و عنوانی بهتر از دوازدهمی به‌ دست نیاورد.

ابراهیم قاسمپور؛ اخراج پس از نیم فصل حاشیه

اختلاف با سکوها، زاویه داشتن با سران مس، صحبت از توطئه‌های ریز و درشت و حتی ربط دادن پرویز مظلومی به ناآرامی‌های مربوط به سکوها از جمله مواردی بود که حاشیه‌های فراوانی را برای قاسمپور در کرمان خلق کرد. این مربی جنوبی درحالی از مس اخراج شد که در طول ۱۷ هفته هدایت نارنجی‌پوشان ۲۴ امتیاز کسب کرده بود و تیمش در رده نهم جدول حضور داشت.

آلفردو کاسیمیرو؛ ادامه دیوار کج کاستا

آلفردو کاسیمیرو پس از هفته دهم جایگزین یک هموطن ناکامش در نفت آبادان شد. او هم اما نتوانست تیم آبادانی را نجات بدهد و درحالی از نفت اخراج شد که این تیم تا پایان هفته بیست و دوم با ۱۴ امتیاز قعرنشین جدول لیگ برتر بود.

عبدالله ویسی؛ دومین تجربه، تلخ‌ترین تجربه

عبدالله ویسی پس از یک تجربه موفق جوانگرایی به پیکان رفت تا همین پروژه‌ را در تیم دیگری تکرار کند اما این بار ناکام ماند. ویسی جوان اما در اتفاقی که هرگز در ابتدای فصل قابل پیش‌بینی نبود از پیکان اخراج شد. تیم او تا پایان هفته‌ بیست و سوم فقط ۲۰ امتیاز کسب کرد و در جدول رده‌بندی شانزدهم بود.

اکبر میثاقیان؛ وعده نافرجام با کوسه‌ها

میثاقیان که خودش آلومینیوم را به لیگ برتر آورده بود و تا هفته‌ بیست و پنجم این تیم را دور از منطقه خطر نگه داشت، در نهایت با تشخیص مقامات این تیم از سمت خود اخراج شد. او قول داده بود اگر آلومینیوم سقوط کند خودش را در بندرعباس داخل خلیج‌فارس بیندازد تا توسط کوسه‌ها خورده شود. میثاقیان اما مجال ادامه دادن با آلومینیوم تا پایان فصل را نیافت و در هفته‌ بیست و پنجم در حالی که با کسب ۲۵ امتیاز تیمش در رده چهاردهم حضور داشت از کار برکنار شد.

فرهاد کاظمی؛ بدون تغییر، مثل کربکندی

فرهاد کاظمی که جای کربکندی را گرفت تا شاید شوک ناشی از این جانشینی تیم را از بحران نجات دهد، در نهایت به همان مشکلات و چالش‌هایی گرفتار شد که کربکندی را از پا درآورده بودند. او در شرایطی از سرمربیگری ذوب‌آهن استعفا داد که این تیم در پایان هفته‌ بیست و ششم ۲۲ امتیاز دارد و به سکوی شماره‌ ۱۶ جدول سنجاق شده است.

محمد احمدزاده؛ رویای زودگذر سهمیه آسیایی

کسب ۱۶ امتیاز از هفت بازی در نیم‌فصل نخست هم احمدزاده و هم مدیران ملوان را در رویای آسیایی شدن فرو برد اما در ادامه‌ شکست‌ها و تساوی‌های پیاپی ملوان آغاز شدند. احمدزاده از ۹ بازی ۷ امتیاز گرفت و پس از تساوی خانگی مقابل فولاد اعلام کرد چون کمکی از دستش برنمی‌آید ترجیح می‌دهد برود.

یحیی گل‌محمدی؛ استعفا به خاطر نیمکت پرسپولیس

يحيي گلمحمدي شايد تنها مربياي بود كه در پايان هفته چهارم درحاليكه تيمش با ۹ امتياز در رده سوم جدول قرار داشت، از صباي قم كنار رفت. شايد گلمحمدي از همان روزها روياي نشستن روي نيمكت پرسپوليس را در سر ميپروراند!