روزی که برای اسرائیل خوش یُمن نبود

به گزارش افکارنیوز، سال ۲۰۱۲ ميلادي برای سیاست خارجی آمريکا سال ویژه ای بود. در حالی که آخرین سال برای حضور هیلاری کلینتون در کاخ سفید و همراه با انتخابات ریاست جمهوری آمريکا بود، فصل جدیدی از روابط آمريکا با اسرائيل را نیز رقم زد. فصل پاییزی روابط آمريکا و اسرائيل همزمان با دولت سازی در کشورهای عربی تازه انقلابی رقم می خورد، آنجایی که پای ایران هم به عنوان قدرت منطقه ای به میان آمده و دو طرف را نگران از عقب ماندن در منافع نداشته در منطقه خاورمیانه می کند، اگرچه دو طرف نگران پیشرفت برنامه هسته ای ایران بودند اما در نوع واکنش ها متفاوت از هم رفتار می کردند. چگونگی پیشبرد طرح سازش نیز یکی از موضوعات اختلاف آمريکا و رژیم صهیونیستی بود.

اما یکی از وسیع ترین دامنه های اختلاف دو طرف در سالی که گذشت چگونگی مدیریت دولت های جدید در خاورمیانه بود. همه این اختلافات میان آمریکا و اسرائیل را با توجه به اتحاد استراتژیک دو طرف طی سال های متمادی و فعالیت بلافصل لابی یهود در آمریکا می توان متوجه دولت های روی کار و به طور خاص تر اختلافات تیمی اوباما و نتانیاهو دانست. اختلافاتی که پیش از انتخابات هر دو طرف به طور جدی بروز می کند و دو طرف را علنا مقابل هم قرار می دهد. اما آیا این فصل پاییزی به فصل سرما و یخبندان در روابط دو جانبه این دو متحد استراتژیک در دولت دوم بارک اوباما می انجامد و یا اختلافات در همین جا به پایان می رسد، سئوالی است که باید در رفتار سیاستمداران دو طرف طی چهار سال آینده پاسخ آن را جست‌وجو کرد.

شدت گرفتن و یا به بیان دیگر علنی شدن اختلافات میان اوباما و نتانیاهو از ۶ ژوئیه مقارن با ۱۵ تیر سال گذشته و سفر چهار روزه نتانیاهو به آمریکا کلید خورد. سفری که اگرچه با پیامد روابط گسست ناپذیر آمریکا – اسرائیل همراه بود اما در ادامه جنگ لفظی اوباما و نتانیاهو را در پیش داشت.

در داخل آمریکا بیش از هر چیز طبق سنت قدیمی لابی یهود نقش تعیین کننده ای در حفظ اتحاد دو طرف دارد و علاوه بر اینکه سیاست واشنگتن و تل‌آویو را تطبیق می دهد، تلاش می کند در فضای اجتماعی آمریکا نیز اندیشه و سنت یهود را بیش از پیش ترویج داده و آن را حفظ کند اگرچه با تمام این تلاش ها اکنون نسل جدید یهودیان آمریکا مانند نسل قبلی پایبند به این اندیشه ها نیستند. اندیشکده «مطالعات امنیت ملی» اسرائیل در گزارش راهبردی خود به قلم «اودد اران» می‌نویسد: نسل جوان یهودیان آمریکا از اسرائیل فاصله گرفته است. این گزارش با بررسی اوضاع اجتماعی آمریکا نگاهی به روابط دوجانبه می اندازد و می نویسد؛ رابطه اسرائیل با آمریکا، یکی از مهم‌ترین اجزای تشکیل دهنده شرایط راهبردی سیاسی، امنیتی و اقتصادی اسرائیل است. اسرائیل تلاش زیادی برای حفظ و بهبود این رابطه انجام می‌دهد، زیرا هیچ جایگزین دیگری در عرصه بین‌الملل برای آن وجود ندارد. اتحاد و مشارکت میان آمریکا و اسرائیل بر اساس یک سری ارزش‌های مشترک و منافع راهبردی دوجانبه شکل گرفته است.


برداشت اول؛ موضوع هسته‌ای ایران
شروع اختلافات دوجانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سر موضوع هسته‌ای ایران کلید خورد. حدود یک سال پیش یعنی اوایل سال میلادی ۲۰۱۲ میلادی بود که نشست دو ساعته میان دولتمردان دو طرف بر سر مسئله ایران برگزار شد؛ نشستی که نتوانست به اختلافات شکل گرفته اما تقریباً خاموش اوباما و نتانیاهو پایان دهد. اختلافی که با تغییر لحن اوباما نسبت به مسئله هسته‌ای ایران و استفاده از " راه حل دیپلماتیک " آتش زیر خاکستر نتانیاهو را شعله‌ور کرد. نتانیاهو اما پای امنیت اسرائیل را به میان کشید و با برشمردن خطرات ایران هسته‌ای " حمله به ایران " را تنها راه‌حل دانست. جالب اینکه رسانه‌های غربی بر این شکاف به صراحت اشاره کردند. آسوشیتدپرس پس از این نشست گزارشی با این عنوان نوشت که " آمریکا و اسرائیل بر سر این مسأله توافق دارند که درباره ایران توافق ندارند. اوباما و نتانیاهو پس از مذاکرات با یکدیگر در نهایت در همان جایی قرار گرفتند که قبل از مذاکرات قرار داشتند. اوباما می‌خواهد اسرائیل از حمله به ایران در حال حاضر خودداری کند و نتانیاهو از دادن چنین قولی طفره می‌رود. " کار به جایی می‌رسد که نتانیاهو از عملکرد اوباما با عنوان " خیانت " نام می‌برد.

یک ماه بعد بحثو جدل های اوباما و نتانیاهو روی مذاکرات ایران و ۱ + ۵ متمرکز شد. اوباما در پایان نشست کلمبیا فرصت را برای جواب‌دادن نتانیاهو مغتنم شمرد و باز هم بر لفط " دیپلماسی " با ایران تأکید کرد. نتانیاهو یک روز پیشتر توافق اعضای ۱ + ۵ برای برگزاری دور بعدی مذاکرات استانبول کمتر از ظرف یک ماه در بغداد را یک هدیه به ایران دانسته بود. ناگفته نماند این موضع‌گیری‌های اوباما و تأکید بر گفت‌وگوها و حل دیپلماتیک مسائل با ایران مورد انتقاد جمهوری‌خواهان و حتی دموکرات‌ها در داخل آمریکا هم قرار می‌گرفت. البته که تغذیه جمهوری‌خواهان از لابی یهود با روی کار آمدن نتانیاهو بیشتر شد و دو طرف مواضع نزدیک‌تری با هم پیدا کردند. به هر شکل بحثبر سر ایران و موضوع هسته‌ای طی سال نیز با همین جر و بحث‌ها ادامه یافت و البته در زمان انتخابات دو طرف اوج گرفت و همچنان ادامه دارد.


برداشت دوم؛ دولت‌های جدید عربی
یکی دیگر از اختلافات اوباما و نتانیاهو بر سر چگونگی مدیریت دولت های جدید در خاورمیانه بوده و هست. بیش از همه دولت های جدید، مصر به عنوان شاهرگ حیاتی برای رژیم صهیونیستی مورد توجه دو طرف است. دنبال کردن تحولات مصر پس از انقلاب ۲۵ ژانویه به عنوان الگوی دیگر کشورهای عربی در تحولات اجتماعی سیاسی از حساسیت بالایی برای رژیم صهیونیستی برخوردار بود. قرارداد کمپ دیوید نقطه کلیدی این ماجرا بود. نخست وزیر رژیم صهیونیستی حدود ۴ ماه پیش به به سفرای اتحادیه اروپا گفت که هرگونه تغییر کوچکی در کمپ دیوید به معنی نابودی این قرارداد است و اسرائیل از مصری‌ها انتظار دارد حملاتی که از ناحیه سینا علیه اهداف اسرائیل صورت می‌گیرد، متوقف کنند و خواسته جهانی این است که سینا منطقه امن باقی بماند نه اینکه به پایگاهی برای گروه‌های جهادی علیه اسرائیل تبدیل شود. در واقع نتانیاهو از اینکه اوج گرفتن اختلافات میان خودش و اوباما بر تغییرات کمپ دیوید تاثیر بگذارد، هراس داشت. گرچه در آن زمان که بحثدرباره کمپ دیوید اوج گرفته بود، اوباما در رقابت انتخاباتی به سر می برد و از آنجا طرف سنگینی وزنه حمایت صهیونیست ها روی رامنی بود، اوباما نیز باید تلاش می کرد تا نگاه را به سمت خود برگرداند. در همین راستا بر سر مسئله کمپ دیوید در یکی از مناظره های انتخاباتی اش با میت رامنی گفت که " مصری ها باید به پیمانشان با اسرائیل پایبند باشند. این پیمان برای ما یک خط قرمز محسوب می شود زیرا در صورتی که این پیمان فروپاشیده شود، نه تنها امنیت اسرائیل که امنیت ما نیز به خطر خواهد افتاد. "

موضوع دیگری که برای رژیم صهیونیستی و آمریکا مورد اختلاف می تواند باشد، میزان تاثیرگذاری و بهره بردادی جمهوری اسلامی ایران از انقلاب های عربی در منطقه خاورمیانه وشمال آفریقاست. به رخ کشیدن قدرت ایران در زمانی که اسرائیل از پرواز پهپاد ایرانی حزب الله بر فراز دیمونا غافلگیر می شود، با تأکید اوباما بر لحن دیپلماتیک با ایران باز هم برای نتانیاهو گران تمام شد. شکست گنبد آهنین به عنوان نماد اقتدار تل‌آویو در جنگ ۸ روزه به دست موشک های ایرانی نیز دومین خطری بود که از بیخ گوش نتانیاهو گذشت و نگرانی هایش از قدرت ایران را بیش از پیش کرد.


برداشت سوم؛ سوریه
مسئله بعدی، مسئله سوریه به عنوان حامی حزب الله و ظرف اتحادی برای ایران و حزب الله و دولت علوی اسد است. اکنون که میان نفرات جدید دولت اوباما و نفرات قدیمی بر سر سوریه نیز بحثبالا گرفته است و یکی بر طبل جنگ و مسلح کردن تمامی معارضان سوری می کوبد و دیگری بر راه حل دیپلماتیک اصرار دارد، رژیم صهیونیستی باز هم احساس خطر می کند. چراکه هر گونه آرامش در سوریه، طوفان در سرزمین های اشغالی را در پی دارد و بی ثباتی بیش از پیش اش را. البته که اختلافات در جایی که پای منافع اسرائیل وسط باشد، رنگ تفاهم می گیرد. دو ماه پیش زمانی که غرب به ویژه آمریکا مدعی استفاده دولت سوریه از سلاح های شیمیایی شد، نتانیاهو این سخنان را تایید کرد و اعلام کرد که تل‎آویو موضوع «استفاده بالقوه از تسلیحات شیمیایی» در سوریه را بررسی خواهد کرد.

حساسیت ها روی سوریه از حدود ۵ ماه پیش یعنی زمانی که پهپاد ایرانی حزب الله سایه بر دیمونا انداخت، بیشتر شد و ترسی بزرگ تر برای رژیم صهیونیستی به وجود آورد. سخن گفتن از دسترسی به اطلاعات سری صهیونیست ها از طریق این پهپاد، ذهن آنها را مغشوش کرد و به هم ریخت. در این میان حضور ایران در کنار سوریه به عنوان همکار استراتژیک به اضافه حزب الله به عنوان ضلع سوم مثلثمقاومت، خطر بزرگی برای صهیونیست ها ایجاد می کند که هر لحظه آنها را به فکر سرنگونی حکومت اسد می اندازد. اگرچه امروز اطرافیان اوباما در درون با مخالفت هایی مبنی بر حضور نظامی و جنگ در سوریه روبه روست و به گفتگوهای سیاسی بیشتر فکر می کند، اما هنوز نتانیاهو صد در صد به نابودی اسد از طریق نظامی می اندیشد و همین بحثباز سرچشمه اختلافات میان طرفین است البته نتانیاهو می داند اگر دولت دیگری هم سر کار بیاید، باز هم ضد اسرائیلی است اگرچه معاذالخطیب، رهبر بزرگ ترین گروه مخالفان سوری اعلام کرده است که به رابطه با اسرائیل پایبند است.



برداشت چهارم؛ طرح سازش

اما خط محوری اختلافات اوباما نتانیاهو بر سر طرح سازش بوده و همچنان ادامه دارد. اوباما می‌داند که این مذاکرات بدون توقف شهرک‌سازی‌ها از سر گرفته نخواهد شد. همین مساله شهرک‌سازی در دوره اول ریاست‌جمهوری اوباما به یکی از چالش‌های اساسی وی با نتانیاهو بدل شد. نتانیاهو توقف شهرک‌سازی را برای مدت کوتاهی پذیرفت اما سرانجام با ازسرگیری آن، هرآنچه را دولت اوباما رشته بود، به‌راحتی پنبه کرد. در واقع " شهرک سازی " مخالفت علنی رژیم صهیونیستی با " راه حل دو کشور " آمریکاست و با این حرکت اسرائیل به دنبال تغییر ترکیب جمعیتی است، این در حالی است که منابع خبر پیشتر اعلام کرده بودند فلسطین سال ۱۴۰۰ در ترکیب جمعیتی رژیم صهیونیستی را کنار می‌زند و در آمار جمعیتی بالاتر می ایستد. اما باز هم در همین شرایط نتانیاهو برای شهرک‌سازی دستور جدیدی صادر کرده است و این مسئله می‌تواند در آستانه سفر اوباما به اراضی اشغالی حامی پیامی از پیش تعیین شده برای وی باشد.


برداشت پنجم؛ انتخابات تل‌آویو و واشتنگن

انتخابات پارلمانی در رژیم صهیونیستی که اواخر ژانویه برگزار شد و حزب راستگرای افراطی نتانیاهو توانست با اختلاف بسیار اندک پیروزی انتخابات را از آن خود کند، در کنار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که چندی قبل تر برگزار شد، بسیاری از اختلافات را عیان کرد و اوباما و نتانیاهو را رو در روی هم قرار داد. در انتخابات آمریکا که زودتر برگزار شد، از آنجا که نتانیاهو بیشتر به هواداری میت رامنی، رقیب جمهوری خواه اوباما برخاسته بود، اختلافاتش با اوباما در سخنان و رفتارهاش به برای همه عیان شد. رسانه های غربی در آن زمان به صراحت نوشتند که نتانیاهو تمایل دارد رامنی رییس جمهور آمریکا شود، زیرا گمان می کرد که در آن صورت فرصت انجام حمله ای از سوی آمریکا علیه ایران افزایش خواهد یافت و فشار آمریکا بر مسئله مذاکره فلسطینیان و رژیم صهیونیستی کاهش خواهد یافت.

پس از آن نوبت به انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی رسید. ترودی روبین " در مقاله ای تحت عنوان " انتخابات رژیم صهیونیستی تداوم تنش میان آمریکا و رژیم صهیونیستی را نشان داد " در پایگاه اینترنتی " سیاکیما هرالد " به انزوای جهانی رژیم صهیونیستی اشاره می کند و پیش بینی می کند که تنش میان اوباما و نتانیاهو بر سر مسئله برنامه هسته ای ایران شدت خواهد گرفت. نویسنده در ادامه مقاله اشاره می کند که پیش بینی می شود تنش ها میان آمریکا و رژیم صهیونیستی افزایش یابند و می افزاید " اتنظار نمی رود که تنش میان واشنگتن و بیت المقدس کاهش یابد. علیرغم آنکه اوباما بارها اظهار داشته که به حمایت نظامی و دیپلماتیک از رژیم صهیونیستی ادامه می دهد اما نتانیاهو او را بر سر مسئله ایران به چالش کشیده است و به همین خاطر در مجمع عمومی سازمان ملل آن تصویر با خط قرمز برای برنامه هسته ای ایران را نشان داد. "


برداشت آخر؛ نخستین سفر اوباما در دوره دوم به تل‌آویو

حالا که یک سال از سفر نتانیاهو به آمریکا و علنی شدن اختلافات میان دو طرف گذشته است، آخرین خبرها حاکی از سفر متقابل اوباما به سرزمین های اشغالی پس از گذراندن مرحله انتخابات هر دو طرف است. نخست وزیر رژیم صهیونییستی البته مانند سال گذشته برای تظاهر بر هماهنگی دو طرف در جلسه کابینه این کشور گفته است «این دیدار بسیار مهمی است که بر اتحاد محکم میان اسرائیل و ایالات متحده آمریکا تأکید می کند.»

کاخ سفید هنوز تاریخ دقیق سفر اوباما به خاورمیانه را اعلام نکرده است. این اولین سفر باراک اوباما به اسرائیل از زمانی خواهد بود که رئیس جمهوری آمریکا شده است. منابع خبری صهیونیستی تاریخ این سفر را اما ۲۰ مارس اعلام کرده اند. این سفرپس از آن صورت می گیرد که در سپتامبر ۲۰۱۰ میلادی مذاکرات صلح میان فلسطینی ها و رژیم صهیونیستی در آمریکا شکست خورد.

با این اوصاف و گذراندن یک سال پرتنش در روابط آمريکا - اسرائيل به نظر می رسد، با نتیجه انتخابات که باز هم اوباما را در راس قدرت آمريکا قرار داد و نتانیاهو نیز با اختلاف ممیزی رای آورد، این اختلافات ادامه داشته باشد. چرا که شکل گیری اختلافات در روابط دو طرف با بر سر کار امدن باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو قوت گرفت و علنی شد و بسیاری از معادلات از پیش شکل گرفته در روابط طرفین را برهم زد. به هر شکل باید دید که اشتراک در منافع می تواند در دوره چهارساله بعدی سبب کاهش اختلافات شود یا نه.