گلایه هاشمی رفسنجانی از ناطق نوری

به گزارشافکارنیوز،در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی از ۲۰ فروردین ۱۳۶۲ آمده است؛

والده هاشمی به زیارت امام رفت / گلایه هاشمی از ناطق نوری بخاطر چه بود؟

مقدار زیادی‌ از وقتم‌، صرف‌ مطالعه‌ بازجویی های‌ توده‌ای ها شد؛ اگر درست‌ گفته‌ باشند، توطئه‌ وسیعی‌ بوده‌ است‌. دکتر ولایتی‌ تلفن‌ کرد و درباره‌ برخورد با نماینده‌[یاسر] عرفات‌ مشورت‌ کرد. گفتم‌[برخورد] سرد نباشد. با اخوی‌ محمد[مدیر عامل‌ سازمان‌صداوسیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌] راجع‌ به‌ حفاظت‌ از صداوسیما صحبت‌ کردم‌ که‌ از اهداف‌ مهم‌ کودتاچی ها است‌. معلوم‌ شد به‌ خاطراختلاف‌ با کمیته‌[های‌] انقلاب‌[اسلامی‌] تقریبا بی‌ محافظ است‌. تعجب‌ کردم‌ و خشمگین‌ با آقای‌[علی‌ اکبر] ناطق‌ نوری‌ صحبت‌ کردم. قرار شد از امروز محافظت‌ شدید شود.

به‌ اخوی‌ محمد گفتم‌ با دکتر والده‌ صحبت‌ کنند و وقتی‌ برای‌ مراجعه‌ معین‌ نمایند. با حاجیه‌بی‌بی‌ و خانم‌ مرعشی‌ و محمد به‌ دست‌ بوسی‌ امام‌ رفتیم‌. معمولا بعضی‌ روزها افرادی‌ به‌ دست‌ بوسی‌ می‌آیند و زنها دست‌ امام‌ را از روی‌ عبا یا چیز دیگر می‌بوسند. ظهر احمد آقا آمد. اعترافات‌ توده‌ای ها را به‌ ایشان‌ دادم‌ که‌ بخوانند و به‌ اطلاع‌ امام‌ برسانند. قرار شد از طرف‌ امام‌ رسما به‌ صداوسیما ابلاغ‌ کنند که‌[شعار] مرگ‌ بر آمریکا و مرگ‌ بر شوروی‌ راکه‌ در شعارهای‌ مردم‌ می‌آید، حذف‌ کنند و دوستان‌ دیگر هم‌ موافق‌اند.
عصر خانم‌ دکتر معتمدی‌ از مشهد آمد و از مصادره‌ بیمارستانش‌ در گذشته‌ شکایت‌ داشت‌. گفت‌ شوهرش‌ با یکصدوبیست‌ نفر از پزشکان‌ از آمریکا برای‌ رفتن‌ به‌ جبهه‌ می‌آیند و نگران‌ بود که‌در فرودگاه‌ مزاحمش‌ شوند.

نگرانی منوچهر متکی از حضور هادی خامنه ای / تکذیب انتساب کاندیداهای انتخابات به هاشمی
در خاطرات وی از ۲۰ فروردین ۱۳۶۳ نیز روایت شده است؛

امروز، در منزل‌ بودم‌ و بیشتر به‌ مطالعه‌ پرداختم‌. دکتر[هادی‌] منافی‌[وزیر بهداری‌] آمد ودرباره‌ مشکل‌ جنین‌های‌ ناقصی‌ که‌ پزشکان‌ تشخیص‌ می‌دهند، به‌ محض‌ تولد می‌میرند و فقهاءاجازه‌ سقط آنها را نمی‌دهند و همچنین‌ مشکل‌ اجازه‌ تغییر جنسیت‌ مطلق‌ در افراد مایل‌ به‌ تغییر ومشکل‌ کثرت‌ تولد در کشور صحبت‌ کرد.

آقای‌[سیدهاشم‌] رسولی‌[محلاتی‌] از دفتر امام‌ آمد. درباره‌ آمادگی‌ فرزندش‌ و دوستان‌متخصص‌ او، در خصوص‌ کمک‌ به‌ صنایع‌ نظامی‌ صحبت‌ کرد. درباره‌ فیش های‌ «کلید قرآن‌» هم‌مذاکره‌ کردیم‌. عصر، از زاهدان‌ تلفن‌ کردند و گفتند چون‌ آقای‌ زابلی‌ نماینده‌ جامعه‌ سیستانی‌ها را رد صلاحیت‌ کرده‌اند، عده‌ای‌ در این‌ شهر اجتماع‌ نموده‌اند و احتمال‌ آشوب‌ است‌. آقای‌[منوچهر] متکی‌[نماینده‌ کردکوی‌] تلفن‌ کرد و گفت‌ که‌ قرار است‌ آقا سید هادی‌ خامنه‌ای‌ را به‌بندرگز ببرند تا به‌ نفع‌ رقیب‌ او تبلیغ‌ کنند؛ نگران‌ بود که‌ از عنوان‌ ریاست‌ جمهوری‌ سوء استفاده‌شود.

از بعضی‌ حوزه‌های‌ انتخاباتی‌، گزارش‌ می‌رسد که‌ بعضی‌ از نامزدها، از روابطی‌ که‌ با من‌ داشته‌ و دارند، در تبلیغات‌ بهره‌ می‌گیرند. گفتم‌ در مواردی‌ که‌ به‌ حساب‌ حمایت‌ و دخالت‌ من‌ در انتخابات ‌می‌آید، تکذیب‌ شود. گزارشها را آوردند، خواندم‌. آقا شیخ‌ علی‌ تهرانی که‌ در مشهد تحت‌ نظر بوده‌ فرار کرده‌ و به‌عراق‌ پناهنده‌ شده‌ است‌. وی‌ از طریق‌ رادیو و تلویزیون‌ عراق‌، علیه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ صحبت‌ می‌کندو دشمنان‌ نیز قضیه‌ را بزرگ‌ می‌کنند؛ شاگرد امام‌ و شوهر خواهر رئیس‌ جمهور و… است‌.

طرح جدایی وزارت اطلاعات از دولت / مصاحبه هاشمی با تلویزیون ترکیه

آیت الله در بیان خاطراتش از ۲۰ فروردین ۱۳۶۷ نیز می گوید؛

هنگام صبحانه از مهدی درباره جبهه توضیحاتی گرفتم. دوسه بار تحت تاثیر شیمیایی قرار گرفته ولی شدید نبوده که از خط خارج شود. می گوید عراقی ها به طور خیلی وسیع و مخصوصاً در شب ها، شیمیایی به کار می برده اند. از تدارکات لشکرشان راضی نیست. از تدارکات لشکر در منطقه ما ؤوت بوده و نیروهای تکاور با عجله به منطقه مریوان آورده شده اند۱.

ساعت نه صبح به مجلس رفتم. گزارش های حادثه هواپیمای کویتی در رأس اخبار است. دیروز و امروز، عراق جنگ شهرها را متوقف کرده و ما هم گفته ایم از امروز نزنند. مصاحبه ای با[آقای شاهین بختیار] خبرنگار روزنامه آبزرور داشتم ۲. سئوالات ظریفی داشت، برای کشف موضع ما نسبت به آینده عراق و منطقه و با زرنگی سئوالات را از وضع حال یاسر که در عملیات مجروح شده است، شروع کرد۳.

آقای ری شهری آمد. درباره حل مشکلات و ابهامات وزارت اطلاعات مذاکره کرد. دنبال این است که به جای دولت به ولایت فقیه و رهبری وصل شود. گزارش های امنیتی آورده بود. آقای رحمانی مسئول شورای سرپرستی آوارگان عراقی آمد. گزارشی از وضع آوارگان حلبچه داد. مدعی است که تعداد کشته شدگان آنها در حمله شیمیایی عراق حدود دو هزار نفر است و حدود پنجاه هزار نفر آواره هستند. گفتم طرحی برای اداره و اسکان و…آنها بیاورد؛ برای تصویب بودجه.

آقای محتشمی[وزیر کشور] تلفنی گزارش انتخابات را داد. در شهرها عمدتاً تعداد شرکت کنندگان بیش از سابق بوده است.[آقای محمد باقر قالیباف] فرمانده لشکر نصر خراسان، برای گزارش کار و طرح نیازها آمد. پیشنهاد داشت سپاه با ارتش بیشتر همکاری کند و گفت عراقی‌ها پس از فتح گوجار، سلاح شیمیایی زیادی علیه آنها به کار برده اند.

عصر، مسئول حراست مجلس آمد. کمبودها و نواقص حراست را گفت و خواست که مستقیماً زیر نظر ریاست مجلس باشد. آقای ریاضی آمد و برای سفر به چین مشورت کرد؛ موافقت و راهنمایی کردم.مصاحبه ای با تلویزیون ترکیه داشتم. بیشتر روی اوضاع عراق پس از حذف صدام و پیروزی اسلام جستجو داشت ۴. شب در جلسه سران قوا شرکت کردم. درباره هواپیمای کویتی گفته شد، باز هم می خواهند به ایران بیایند. درباره نزاع امل و حزب الله در لبنان، قرار شد هیأتی برای آشتی دادن آنها اعزام کنیم. ساعت دوازده شب به خانه آمدم.