«م» های بی‌مشتری نمایشگاه کتاب

به گزارش افکار نیوز،مهناز سعیدحسینی: نمایشگاه کتاب تهران روز گذشته با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش تمام شد و مردم باید تا یک بهار کتاب‌خوانی دیگر منتظر بمانند تا نمایشگاه دیگری برگزار شود و مطالعه‌شان شکوفا شود!

نمایشگاه کتاب امسال با استقبال کمتر و فروش به تبع کمتر ناشران همراه بود، قدرت‌های خرید پایین آمده بود و با قیمت‌های بالاتر کتاب، مردم کمتر خریدند و ناشران اگر هم سودی داشتند، خیلی کمتر از سال‌های پیش بود.

اگر همه این مشکلات را کنار بگذاریم و قبول کنیم که اگر زیان است برای همه ناشران است و اگر گرانی هست، برای همه، آن چیزی که باعثمی‌شود تحمل مشکلات سخت‌تر شود، نابرابری است. ناشران هر سال از نحوه اختصاص غرفه‌ها گله دارند؛ اینکه آنهایی که پول بیشتری دارند یا نفوذ بیشتری، بالاخره فضای بهتر و بیشتری را به خود اختصاص می‌دهند؛ هرچند آثارشان قابل تامل و توجه نباشد و اصلا چیزی برای فروش و عرضه نداشته باشند.

ما در روز پایانی نمایشگاه که تقریبا جزء شلوغ‌ترین روزهای نمایشگاه کتاب بود، چرخی در نمایشگاه زدیم و سراغ غرفه‌هایی را گرفتیم که وابسته با سازمان یا نهادی بود، یا نفوذ بیشتری داشتند و فضایی را به خود اختصاص داده بودند که بی استفاده یا کم استفاده بود اما محض خالی نبودن عریضه، به نمایشگاه کتاب آمده بودند. انواع و اقسام «موسسه» ‌ها، «مرکز» ‌ها، «مجمع‌» ها از نمایشگاه کتاب سر درآورده بودند. بعضی‌ها هم مجمع و نهاد نبودند، کتاب هم برای فروش داشتند اما فضایی که به آنها اختصاص پیدا کرده بود، تناسبی با حجم کتاب‌ها و مخاطبان آنها نداشت.



آنچه در ادامه می‌آید تصاویری محدود از تعداد بسیار زیاد غرفه‌هایی بودند که به نحوه اختصاص جا به آنها ایرادهایی وجود دارد و احساس تبعیض و نابرابری را به دیگر ناشران منتقل می‌کند. اینکه ما تصویر تعدادی از این غرفه‌ها را گلچین کرده‌ایم به این معنی نیست که با نفس فعالیت این نهادها مشکل داریم یا کتاب‌هایشان را بی اهمیت می‌دانیم چه آنکه اگر انتقاد باشد، به نوعی این انتقاد به خودمان نیز وارد است، ابتدا یک جوالدوز به خودمان زده‌ایم و بعد با سوزن به جان بقیه افتاده‌ایم!

یکی از مهم‌ترین نمودهای بارز تبعیض در غرفه‌ها غرفه‌ای دو نبش در راهرو ۵ بود که همه مخاطبان نمایشگاه بالاخره از کنار آن عبور می‌کردند. این غرفه جزء یکی از خلوت‌ترین غرفه‌ها حتی در شلوغ‌ترین روزها بود. چون محصولاتش، تبلیغاتی یا مجموعه مقالات همایش‌های به شدت تخصصی بود. کتاب‌ها قیمت نداشتند و البته با کیفیت بسیار بالا و تصویری چاپ شده بودند. این غرفه برای سازمان زیباسازی شهر تهران بود و اسم غرفه کاملا بی ربط به جایش در نمایشگاه(«س» ‌ها ۱۵ راهرو آن طرف تر بودند).


یکی دیگر از فضای اشغال شده در نمایشگاه که اصلا ربطی به فروش کتاب نداشت و هر سال بلا تشبیه کعبه‌ای بزرگ می‌شود وسط نمایشگاه، غرفه سازمان و اسناد کتابخانه ملی است. اصلا کتابخانه ملی ما بسیار خوب. ما اینجا نقدی به فعالیت‌هایش نداریم اما وقتی نمایشگاهمان فروشگاهی برای کتاب‌ها است و مغتنم‌ترین فرصت برای فروش کتاب برای ناشران خصوصی، این فضا و این هزینه‌ها کاملا بی‌ربط و تبعیض آمیز به نظر می‌رسد.

هیچ فرد ایرانی نیست که به آستان علی بن موسی الرضا ارادت نداشته باشد و با دیدن فضای ملکوتی بارگاه هشتمین امامان دلش هوایی نشود، اما مسئولان برگزار کننده نمایشگاه و آستان قدس انصاف دهند اشغال فضایی به اندازه ۱۰ ناشر برای یادآوری فضای ملکوتی بارگاه امام رضا آن هم در جایی که فرصت اول و آخر بعضی از ناشران خصوص است، درست است؟ مطمئن باشید اگر همه ناشران فضایی اندازه شما داشتند، آنها هم سلیقه و هنرشان را به نمایش می‌گذاشتند و گنبد و بارگاه درست می‌کردند.


وقتی انتشارات دانشگاه تهران در سالن دانشگاهی، غرفه خوب و به قاعده‌ای دارد و خودتان هم نوشته‌اید که برای خرید کتاب و دیدن عنوان‌های اصلی به سالن دانشگاهی مراجعه کنید، برپایی این غرفه در شبستان چه معنی دارد؟



باور کنید ارادت ما به ساحت مقدس امام زمان(عج) و مسجد مقدس جمکران کمتر از شما نیست اما باز هم باور کنید تعداد عنوان کتاب‌های ارائه شده توسط انتشارات مسجد واقعا در حد و اندازه ۳ غرفه نیست. لطفا برای ابراز ارادت به امام زمان(عج) راه‌های بهتر و مناسبت‌تری پیدا کنید!



مرکز بررسی‌های اسناد تاریخی واقعا کتاب‌های ارزشمند و بی‌نظیری دارد و برای کسانی که به دنبال تحقیق و پژوهش در تاریخ معاصر ما هستند، نمونه کتاب‌های چاپی و دیجیتال این مرکز بی‌رقیب است، اما وقتی مرکز بررسی اسناد تاریخی به سمت سوی انتشار کتاب‌های دیجیتال رفته و مخاطبان این مجموعه کتاب‌ها هم، افرادی خاص هستند و قیمت و فروش هم چندان مهم نیست، تو خود بخوان حدیثمفصل از این مجمل و فضایی که واقعا ربطی ندارد به مخاطبان و کتاب‌ها…



در کنار این تعداد مرکزها و موسسه‌ها و سازمان‌هایی که تصاویرشان آمد می‌توانید نام غرفه‌هایی چون مجمع تشخیص مصلحت نظام، موسسه جغرافیایی، موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، مرکز بین المللی نشر و ترجمه المصطفی، مجمع جهانی اهل بیت، مرکز پژوهش‌های علمی و استراتژیک خاورمیانه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، سازمان نقشه برداری کشور و ده‌ها «م» و «س» دیگر را هم اضافه کنید که می‌توانستند در بخش شبستان نباشند، یا فضای کمتری به خود اختصاص دهند و در مجموع فضای عادلانه‌تری برای دیگر ناشران فراهم شود.

در مجموع انگار در موقعیتی که نمایشگاه ما، نمایشگاه نیست و فروشگاهی است برای خرید و فروش کتاب و یک متر فضای بیشتری برای ناشری که کتابهای زیادی در طول سال منتشر کرده، یعنی فضایی برای نمایش کتابهای بیشتر تا مخاطبان بتوانند همه عنوانها را ببینند، روا نیست کسانی که فروش برایشان مهم نیست، یا اصلا مخاطب چندانی ندارند، فضایی را اشغال کنند که یک سال ناشران دیگر منتظرش بودند. از سوی دیگر مسئولان نمایشگاه بالاخره باید برای نحوه اختصاص غرفهها فرمولی عادلانه و البته عاقلانه استخراج کنند که این فرمول ربط مستقیمی به تعداد کتابهای چاپ اولی، تجدید چاپی و شمارگان کتابها داشته باشد.