به گزارش افکارنیوز، استاد محمدعلی کشاورز و محمود پاک نیت هر دو از پیشکسوتان عرصه بازیگری اند که ریشه در تئاتر دارند و در چند کار با هم همبازی بوده اند. نظر به استقبال شما عزیزان از طرح و ابتکار روزهای زندگی در زمینه گفتگوی هنرمندان با یکدیگر، این بار استاد کشاورز و پاک نیت رو در روی هم نشسته اند و گفتگویی صمیمانه را هم انجام داده اند.

سوالات محمود پاک نیت از محمدعلی کشاورز



سلام استاد عزیز و مهربانم آقای محمدعلی کشاورز، بنده افتخار داشته ام در پنج کار؛ چهار سریال به نام های «پدر سالار»، «کهنه سوار»، «روشن تر از خاموشی»، «خانه ای در تاریکی» و فیلم سینمایی «غزال» جمعاً ۳۵ ماه در خدمت شما باشم. من در این مدت از شما درس های زیادی یاد گرفتم و لذت بردم از کار کردن با شما. شما برای من همیشه یک الگوی صداقت و درستی بوده اید.

خواهش می کنم، تو لطف داری محمود جان.

تاریخ تولد و شروع فعالیت هنری تان را بفرمایید؟

متولد ۱۳۰۹ در شهر زیبای اصفهان هستم و فعالیتم را از سال ۱۳۴۲ در هنرستان هنرپیشگی شروع کردم. بعد از سه سال که هنرستان هنرپیشگی را تمام کردم، برای اولین بار در نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ» به کارگردانی مرحوم اسکویی بازی کردم.

چند فرزند دارید؟

یک دختر بسیار نازنین دارم که در بلژیک زندگی می کند.

استاد شما به چه غذایی علاقه بیشتری دارید؟

به همان غذای بسیار لذیذ و خوبی که خودت می پختی یعنی املت، اما الان مدت مدیدی ست که به ما ندادی.(با خنده)

استاد اگر الان ۳۰ ساله بودید، دوست داشتید چه تئاتر یا فیلم و سریالی را بازی می کردید؟

اگر ۳۰ ساله بودم، اصلاً و مطلقاً دنبال کار هنر و هنرپیشگی و کارگردانی نمی رفتم.

چرا؟

خود شما بهتر می دانی، به دلیل بازی های عجیب و غریب تهیه کنندگان و اینکه همه برای یکدیگر می زنند و کرامت انسانی و شرافت انسانی دیگر کمرنگ شده است.

بهترین بازی تئاتری شما چه نمایشی بوده؟

تئاتر «استرینگ برگ» به کارگردانی مرحوم حمید سمندریان و «فرشته برف» به کارگردانی اسماعیل شنگله و «نیویورک نیویورک» و پیس «بختک».

کدام فیلم تان از نظر خودتان بهترین بوده؟

من نمی توانم روی فیلم هایم نظر بدهم که کدام بهتر است و کدام بدتر، این مردم هستند که باید روی فیلم ها و سریال ها نظر بدهند و نظر مردم برای من مهم است. مردم بهترین قاضی و داور هستند، اما اگر نظر خودم را بخواهید، فیلم «زیر درختان زیتون» عباس کیارستمی، «مادر» مرحوم علی حاتمی و کلاً تمام کارهایی را که با علی حاتمی انجام داده ام مثل «هزاردستان» جزو بهترین های من هستند.

استاد من چند کار با شما انجام داده ام، آیا به عنوان پارتنر و نقش مقابل از من راضی بوده اید؟

بسیار بسیار زیاد، چون شما یکی از شریف ترین و پر استعدادترین و نازنین ترین هنرمندانی هستید که الان دارد کار می کند، هم خودت و هم خانمت.

از میان این همه هنر مثل موسیقی، نقاشی، عکاسی و… چرا بازیگری را انتخاب کردید؟

کم عقلی بوده.(می خندد) ببینید تمام هنرها خوب هستند. من در یک خانواده بسیار با فرهنگ و با دانش بزرگ شدم، توصیه مرحوم پدرم این بود که اگر می خواهی کار هنری بکنی در رشته بازیگری و کارگردانی کار کن و یک چیز را فراموش نکن که در بازیگری و هنر باید فرهنگ هنر را بدانی چیست. آن چیزی که متاسفانه الان بعضی از هنرمندان ما نمی دانند چیست و فقط می گویند ما کار فرهنگی می کنیم، در صورتی که اصلاً فرهنگ را نمی شناسند چیست. بازیگر، باید فرهنگ بازیگری را بداند و فرهنگ مملکتش را بشناسد و بزرگان ادب و گذشته تاریخی کشورش را خوب بشناسد.

آیا هنر نمایش می تواند در ارتقای فرهنگ جامعه موثر باشد؟

صددرصد. فقط از راه هنر است که جامعه ای پیشرفت می کند، هنر به خصوص هنر نمایش یعنی تئاتر. آن اثری که تئاتر دارد، هیچ گاه نه تلویزیونی داشته نه سینما، اما متاسفانه الان به تئاتر کشور نمی رسند.

چرا بعضی از بازیگران نمی توانند از نظر بازی تماشاگران را راضی نگه دارند؟

برای اینکه آنها فرهنگ تئاتر را نمی دانند و نمی شناسند و روی متن هایی که به آنها می دهند کار نمی کنند. متن را باید بشناسند و کار بکنند. یک هنر پیشه نباید صددرصد تابع کارگردان باشد، بلکه باید با او بحثکند و از کارگردان بپرسد و باید خودش زندگی آن نقشی را که می خواهد بازی کند، بنویسد و در مخیله خودش داشته باشد که آن نقش در چه سالی بوده و زندگی اش چطور بوده، باید از نظر فرهنگی و اجتماعی و مهمتر از همه از نظر روانشناسی به همه اینها اشراف کامل داشته باشد.

صداقت چقدر در ارائه یک کار خوب موثر است؟

صداقت حرف اول را می زند، یعنی اگر بازیگر صداقت نداشته باشد و بخواهد دروغ بازی کند، بلافاصله تماشاگر متوجه میشود از او فاصله می گیرد. یادم است که در دانشگاه استاد عزیز و گرانمایه ما استاد حسین تهرانی سر کلاس گفتند اول آدم باشید و بعد هنرمند. هنرمند باید اول انسان باشد، کرامت انسانی را بداند که چیست و شرافت انسانی را بداند که چیست و مردم مملکتش را دوست داشته باشد، آن وقت است که تماشاگر با کارش ارتباط برقرار می کند.

به نظر شما کارگردان چقدر می تواند در بازی بازیگر تاثیرگذار باشد؟

خیلی زیاد می تواند تاثیر بگذارد، البته کارگردان باید اول از همه سناریوی خودش را درست بفهمد و بعد آن را القاء کند به بازیگرش و بازیگر هم باید با کارگردان در مورد نقش بحثو جدل بکند، نه اینکه هر چه کارگردان گفت بگوید چشم.

دوست داشتید الان چند ساله بودید؟

دوست دارم الان در همین سنی که هستم باشم. در ضمن من در کار خدا که نمی توانم دخالت بکنم، یعنی هیچ کس نمی تواند در کار خدا دخالت بکند.

استاد فکر می کنید چقدر در کارهایتان موفق بوده اید؟

نمی دانم و من نمی توانم بگویم. مردم باید بگویند که من موفق بوده ام یا نه، بهترین نقادها و منتقدین من افراد عادی کوچه و خیابان هستند. مردم مشوقان من هستند و من اصلاً اعتقادی به اینکه جایزه بگیرم یا نگیرم، ندارم. نظر مردم برای من مهم است و اهمیت دارد.

شما کارهای مختلف تاریخی کرده اید. از نظر شما تاریخ چه تاثیری در زندگی مردم دارد؟

دانستن بسیار مهم است. تاریخ روی روش زندگی مردم اثر خواهد داشت. همه مردم باید تاریخ مملکت شان را بدانند و خیلی عادلانه قضاوت کنند. به نظر من خداوند سرزمینی مثل سرزمین ایران نیافریده. ایران یک سرزمین خدایی است و مردم خیلی خوبی دارد.

از کار کردن با کدام کارگردان راضی بودید؟

از کارگردان های سینمایی زنده یاد علی حاتمی که فوق العاده نجیب بودند و اصلاً فرقی بین هنرپیشه هایشان نمی گذاشتند بعد از علی حاتمی، اکبر خواجویی و عباس کیارستمی. کارگردان هایی هم که در تئاتر با آنها کار کرده ام، زنده یاد حمید سمندریان، علی نصیریان، عزت اله انتظامی، اسماعیل شنگله و زنده یاد اسکویی، من همیشه سعی کرده ام با کارگردان هایی کار بکنم که شرافت انسانی داشته باشند و اینهایی که نام بردم واقعاً همین گونه بودند.

و سوال آخر را به خودتان واگذار می کنم. خودتان طرح کنید و جوابش را بدهید.

دوست دارم این سوال باشد که آیا من دلم می خواهد با محمود پاک نیست کار کنم؟ و من در جواب می گویم بله یکی از افتخاراتی که من داشتم این بود که با هنرمندی مثل محمود پاک نیت که از همه لحاظ هنرمند است، هم خودش و هم خانمش کار کنم. آقا محمود و خانواده اش دارای نجابت و شرافت و کرامت انسانی هستند. برایتان سلامتی و موفقیت آرزو دارم و در اینجا باید اضافه کنم که همسرتان خانم مهوش صبرکن در کارهایی که تو در آنها موفق بودی نقش بسیار اساسی دارد، قدر او را بدان که می دانم می دانی.



سوالات محمدعلی کشاورز از محمود پاک نیت



با سلام و درود فراوان به محمود پاک نیت عزیز که از هنرمندان بسیار، بسیار خوب این مملکت هستند و واقعاً فرهنگ مدارند. محمود جان، از اولین کاری که با هم کردیم، یعنی سریال «پدر سالار» راضی بودی؟

اولاً من هم سلام عرض می کنم خدمت شما بزرگوار و عزیز که هر چه دارم از شما اساتید دارم. من در «پدر سالار» که حدود هشت ماه طول کشید، خیلی از شما یاد گرفتم و لذت بردم. کار در کنار شما تجربه ای بود که شاید بعد از این دیگر به دست نیاورم.

خیلی از لطف و محبت تو ممنونم. محمود جان تو از کجا شروع کردی و اهل کجا هستی؟

من متولد کازرون هستم. از سه سالگی به همراه خانواده به شیراز رفتیم و در آنجا بزرگ شدم. در ۱۷ سالگی سراغ تئاتر رفتم و همزمان درسم را نیز می خواندم. تقریباً از سال ۴۸ تئاتر را شروع کردم. در سال ۵۰ اولین کار حرفه ای ام را با یک گروه حرفه ای که در شیراز بود، به نام گروه تئاتر «آریا» روی صحنه بردیم که موضوع نمایش به تخت نشستن داریوش بود. بعد از آن پشت سر هم حدود پنجاه تئاتر بازی کردم و مدت شش سال همزمان تئاتر عروسکی کار کردم و حدود ۸۷ سال با همسرم مهوش صبرکن در شیراز هم برای کودکان و نوجوانان بازی می کردیم و هم می نوشتیم. سپس در سال ۶۷ آقای احمدجو روی صحنه تئاتر مرا دید و انتخاب کرد برای فیلم «شاخه های بید»، دیگر همین طور ادامه دادم و در سال ۷۴ به تهران آمدیم و در اینجا ماندگار شدیم.

آیا کسانی که می خواهند وارد کار تصویر شوند از تئاتر شروع کنند بهتر است یا اگر تجربه کار در تئاتر هم نداشته باشند می توانند موفق شوند؟


به نظر من اگر ریشه ای برخورد بشود که همان ریشه در تئاتر است خیلی بیشتر باعثموفقیت می شود. هم شما و هم بنده می دانیم کسانی که همین طوری وارد شدند و کار کردند ماندگار نبودند و نماندند و از قدیم هم می گویند ریگ ته جوی، یعنی اینکه همان طور که می دانید آب همه چیز را می برد، ولی ریگ را نمی تواند تکان بدهد و ببرد. کسانی که تئاتر کار می کنند در واقع همان ریگ ته جوی یا ریشه درختی هستند که هیچ بادی نمی لرزاندشان و نمی اندازدشان و اینها هستند که ماندگار می شوند و می مانند، چون ریشه دارند. تئاتر واقعاً ریشه هنر تصویری و کار بازیگری ست و کسانی که از تئاتر آمده اند موفق بوده اند ولی کسانی که همین طوری وارد شده اند چندان موفقیت خاصی نداشتند و اگر هم بوده خیلی زودگذر بوده و تمام شده.

همسرت در موفقیت تو چقدر تاثیر و نقش داشته است؟


من هر چه دارم از همسرم دارم و این یک واقعیت است، چون اگر همسرم و تشویق های او نبود شاید الان من در این جایگاه نبودم. یادتان است که من برای سریال «پدر سالار» از شیراز به تهران آمدم. حدود هشت ماه درگیر این سریال بودم و از خانواده دور. یک سکانس من در آن سریال داشتم که شما مریض بودید انشاءالله که هیچ وقت مریض نشوید و من به بیمارستان آمدم، برای عذرخواهی از شما که پدرم بودید. در آن لحظه گریه ام گرفت، بعد گریه کردم و آمدم از اتاق بیرون، خدا رحمت کند خانم خیرآبادی را به من گفت که دلت برای بچه ها تنگ شده؟(می خندد) من گفتن نه بابا این در فیلمنامه است، ولی ایشان باور نکردند و گفتند نه، این گریه مال بچه ها بود، ولی تو ربطش دادی به این سریال، این را از ته دل می گویم که من مدیون همسرم و بچه هایم هستم، چون دوری مرا تحمل کردند و تشویقم کردند که من یک جا نمانم و مثل آب راکد نباشم.

ممنونم از اینکه این قدر قدرشناس هستی. مردم باید بدانند که همسر خوب چقدر می تواند در پیشرفت و موفقیت آدم موثر باشد. به نظر تو آیا شکل و قیافه و ظاهر زیبا در بازیگری نقش موثری دارد؟


اصلاً این طور نیست، البته زیبایی یک چیز خدادادی است و خدا به یکی می دهد و به یکی هم نمی دهد، اما آن چیزی که بازیگر و هنرمند را به اوج می رساند و باعثپیشرفتش می شود ظاهر زیبا نیست، بلکه کار خوب اوست و این در هر رشته ای صدق می کند، یعنی نه تنها در بازیگری بلکه در هر رشته ای کاراست که دیگران را بر سر ذوق می آورد که بیایند سراغ آدم ها و گرنه زیبایی ظاهری چیزی نیست، چون آدم پیر می شود و آن زیبایی از بین خواهد رفت، ولی آن چیزی که می ماند هنر آن هنرمند است.

شهرت بهتر است یا محبوبیت؟


محبوبیت.

خب محمود، تو چرا در بین مردم ایران محبوبی؟


من کوچک همه مردم هستم. لرها ضرب المثلی دارند که می گویند هر کسی عملش پاپیچ خودش است. هر کسی هر عملی انجام بدهد همان به خودش بر می گردد. اگر نسبت به مردم تحمل و حوصله داشتی، درکشان کردی و حس شان کردی، آنها هم همان طور متقابلاً عمل خواهند کرد، ولی اگر به مردم اخم کردی و فخر فروختی و خودخواهی و غرورت غلبه پیدا کرد به انسانیت، مطمئناً آنها هم تو را تحویل نخواهند گرفت.

آیا کسانی که در کار بازیگری فعالیت می کنند باید تمام مملکت خودشان را بشناسند؟

صددرصد همین طور است، یعنی حتماً باید بروند و تمام نقاط کشور خود را بگردند و بشناسند، چون من وقتی خانه خودم را خوب بلد نباشم و نشناسم مطمئناً نمی توانم به خانه دیگران هم بروم و از زیبایی اش لذت ببرم. مملکت ما خانه ماست. شناخت خانه مان واجب است.

آیا کانال های ماهواره ای نگاه می کنی؟ اگر مردم نگاه بکنند غیر از اینکه مسائل فرهنگ غربی را تقلید بکنند، چیز دیگری هم هست؟


متاسفانه نمی دانم چرا در جامعه ما این جوری مد شده که از خودمان غافل و به دیگران وابسته شده ایم. هنرمندان خودمان را که دارند زحمت می کشند و کار فرهنگی و هنری می کنند کنار گذاشته ایم و ماهواره را ترجیح می دهیم و کارهای خارجی را نگاه می کنیم. بارها شده که کارم داشته پخش می شده و از عزیزان پرسیده ام که فلان کانال را دیدید داشت کار مرا نشان می داد و آنها گفتند که در آن لحظه داشتیم فلان کانال ماهواره ای را می دیدیم، من تاسف می خورم هم برای جامعه مان و هم برای هنر جامعه مان که چگونه دارد از بین می رود و بعضی ها چطوری روی می آورند به یک سری چیزهای مبتذل که از کشورهای دیگر پخش می شود و هدف شان خراب کردن فرهنگ و هنر جامعه ماست. من حتی کارها را دیدم و دیدم که چقدر کارهای ضعیف و چرت و بدی است طوری که بعضی وقت ها گریه ام گرفته.

آیا در کارهای هنری یعنی کار تصویر باید ضابطه وجود داشته باشد یا رابطه؟ البته به نظر من متاسفانه الان رابطه ها بر ضابطه ها غلبه پیدا کرده. تو با نظر من موافقی یا موافق نیستی؟

صددرصد موافقم، چون همین ضابطه ها از بین رفته که کیفیت کار هنری و فرهنگی مان به اینجا رسیده.

خب محمود جان امیدوارم همیشه زنده و موفق باشی همین طور همسرت و فرزندان و عروس هایت.

من هم امیدوارم همیشه برقرار و پایدار و ماندگار باشید و سایه تان بالای سر ما باشد و همیشه شاد و خندان باشید.


روزهاي زندگي/ شماره ۴۱۷/ نيمه دوم اسفند ۹۱/ به كوشش مريم احمدي/ صفحه ۳۰