تا کی به خنده بازار بخندیم؟

به گزارش افکارنیوز، تبیان نوشت: مجموعه خنده بازار با تقلید طنزآمیز برنامه‌های صدا و سیما و با طعنه به برخی شخصیت‌های مشهور در جامعه ما، موفق شد تا تماشاگران بسیاری پیدا کند. این مسئله موجب شد تا این مجموعه طنز، برای چندمین بار، ساخته و از شبکه سوم سیما پخش شود. چنانچه در حال حاضر نیز، شاهد پخش این مجموعه هستیم.

هرچند، تقلید و بزرگنمایی درباره برخی از برنامه های تلویزیون و اتفاقاتی که در زندگی روزمره ما رخ می دهد، در ابتدا موضوعی جالب و خنده دار برای مخاطبان بود، اما به نظر می رسد که تکرار این موضوعات، موجب شده تا این مجموعه طنز، جذابیت گذشته را برای مخاطب نداشته باشد.

روند کسالت بار و تکراری این مجموعه، گه گاه این سوال را در ذهن ایجاد می کند که رسالت این نوع طنز چیست؟ قرار است در زندگی ما چه نقشی داشته باشد و از تماشای این برنامه قرار است چه چیزی برای مخاطب به دست بیاید؟

همانطور که می دانید، بارها و بارها به این موضوع اشاره شده که رسانه در جامعه امروز، رسانه، رسالت مهمی را عهده دار است و باید به دنبال این مسئله باشد که به طرق مختلف، به ارائه پیام ها و الگوهای اخلاقی و رفتاری درست و شایسته به افراد بپردازد. این مطلب در رابطه با برنامه های طنزآمیز، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در واقع طنز، زبانی گویا و جذاب است که اگر به درستی ساخته و پرداخته شود، اثر بخشی آن بسیار زیاد خواهد بود. چرا که وقتی مفاهیم به شکل طنزآمیز به مخاطبان ارائه می شوند، مجال مناسبی برای تشریح و تفهیم دارند و ابعاد متنوعی از یک موضوع را باز می کنند و در معرض دید مخاطب قرار می دهند. به طور کلی بهره گیری از زبان طنز، ابزار مهمی در جهت انتقال برخی از مفاهیم و پیام ها می باشد. به همین خاطر در همه جای دنیا با استفاده از برنامه ها و فیلم های طنز، به نشر و توسعه مفاهیم مورد نظر پرداخته می شود. اما نکته مهم این است که حد و مرز و چگونگی ساخت برنامه های طنز، در حیطه مشخصی قرار داشته باشد و با رعایت قوانین و اصول اخلاقی صورت گیرد.

اما به طور تدریجی این برنامه دچار افول در محتوا شد. همین امر موجب شد تا در این برنامه شاهد پخش آیتم های تکراری و بعضا سخیفی باشیم، که گه گاه به جای خنداندن مخاطب، نوعی احساس ناخوشایند ایجاد می کند

زبان طنز زبانی است که می خواهد موضوعات و معضلات تلخ یک جامعه را بیان کند. خنده بازار هم با همین خط مشی، شروع به کار کرد و دلیل شهرت اولیه این برنامه طنز، شاید به همین خاطر بود. مثلا تقلید از برنامه هایی همچون نود، پارک ملت، هفت، خونه به خونه و…

اینطور به نظر می رسد که تهیه کنندگان این مجموعه طنز، برنامه و روش خاصی در جهت تولید آن ندارند و صرفا با بهره گیری از چند بازیگر و با مسخره بازی و ادا و شکلک در آوردن، و کاریکاتورِ دیگران شدن، قصد دارند تا به خنداندن مردم در ساعاتی از شب بپردازند که اتفاقا ساعات پربیننده تلویزیون است. این آدم ها با افراد دیگری که پشت صحنه هستند، همه تلاش و همت خود را گذاشته اند و ساعت ها وقت هزینه کرده اند و از بهترین دکورها و دوربین ها و سایر امکانات… استفاده کرده اند، تا به تقلید از حرکات و سکنات معروفترین آدم های کشور را بپردازند تا مردم را بخندانند، و جای تاسف است که عنوان این کار را هنر و خلاقیت هنرمندان زحمتکش می گذارند و موجبات ناراحتی خاطر برخی از افراد را نیز فراهم می کنند. در حالیکه اخلاق اسلامی اینطور ایجاب می کند که برای خندیدن، مجاز به تمسخر افراد خاصی نیستیم.

حتی اگر ملزم به اخلاق و عقاید اسلامی هم نباشیم، به طور کلی لازمه اخلاق مداری این است که به تمسخر افراد نپردازیم یا اینکه لااقل با کسب رضایت آن افراد این اقدام صورت گیرد. نکته قابل توجه دیگری که لازم به ذکر است این است که می توان به روش های دیگری هم برای خنداندن مردم، اندیشید.

کم نیستند برنامه های طنزی که در تلویزیون های خارجی پخش می شوند و محتوایی بهتر از انچه ما در خنده بازار می بینیم، دارند. حتی در تلویزیون ملی هم بارها شاهد پخش مجموعه های طنزی بوده ایم که با برنامه ریزی و محتوایی نسبتا مناسب ساخته و پخش شده اند و با اقبال مخاطبان هم مواجه شدند. طنزهایی همچون شب های برره، باغ مظفر، و طنز اخیر ساختمان پزشکان، که از موضوعاتی جالب، متنوع و خنده دار و مفرح استفاده می کردند، ولی لزوما به تقلید از فرد خاصی نمی پرداختند و این داستان را دائما تکرار نمی کردند به حدی که مخاطب احساس کند که قرار است به هر قیمتی بخندند و برای خندیدن به خود فشار آورد.

اینکه بودجه رسانه ملی صرف ساخت برنامه هایی بی محتوا و تکراری شود، ناراحت کننده است. شایسته این است که این بودجه به دست افرادی سپرده شود که دغدغه فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. نه اینکه صرفا به پر کردن ساعتهایی برای وقت گذرانی مخاطب، فکر کنند.