به گزارش افکارنیوز، حسین عبده تبریزی در روزنامه شرق در این باره نوشت: دیروز، قیمت دلار در بازار آزاد به کریدور دو هزار و ۹۰۰تومان وارد شد و کف قیمتی دو هزار و ۹۱۰ تومان را تجربه کرد. سکه طلا نیز به کف قیمتی ۹۳۰‌ هزارتومان رسید. سوال بزرگ روز که عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان دلار پیش‌روی دارند طبعا چشم‌انداز قیمت در آینده است.

دلار به چه قیمتی خواهد رسید؟ آیا قیمت جاری تعادلی است یا قیمت به کانال قیمتی پایین‌ یا بالاتر منتقل خواهد شد؟ اقتصاددانان کاهش قیمت جاری را بر اساس نظریه انتظارات توضیح خواهند داد. در بیان مالی‌چی‌ها، بازار روانی است و صرفا منطقی نیست. فروشندگان از سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای هستند که برای حفظ ارزش دارایی‌های خود از ریال به دلار روی آورده‌اند و اکنون نیز که روند را کاهشی می‌بینند، به هول و هراس افتاده‌اند و مقابل صرافی‌های شهرهای بزرگ صف‌های فروش را تشکیل داده‌اند. در اواخر بهار سال ۱۳۹۲، چند روز پس از انتخابات ۲۶ خرداد، دلار از سه‌ هزار و ۴۰۰ تومان سقوط کرد و به مدت کوتاهی قیمت به زیر سه‌ هزار تومان هم رسید.

البته همه علاقه‌مندان به خرید نتوانستند دلار زیر سه‌ هزارتومان را پیدا کنند و قیمت به سرعت روند افزایشی در پیش گرفت. پس، قیمت‌های بازار آزاد در روز شنبه ۳۰ شهریور ماه، اولین بار طی مدت طولانی است که دلار را در کانال دو هزار و ۹۰۰‌ تومان حرکت داد. آیا قیمت‌ها پایین‌تر خواهد رفت؟ آیا این قیمت‌ها تعادلی است؟ واقعیت آن است که بعد از انتخابات دولت یازدهم، بازار ارز نقطه تعادلی جدید را دنبال می‌کند و عرضه و تقاضاکنندگان دریافته‌اند که به دلیل انتقال در مختصات اقتصاد - سیاست جمهوری اسلامی ایران، قیمت‌ها تغییر خواهد کرد. رویدادهای هفته گذشته ضرورت این انتقال را تشدید کرده ‌است. در واقع، در این روزهای پرخبر، بازار در منطقه انتقالی است؛ بازار در شرایط اغتشاش قبل از تعادل به سر می‌برد. بازار به‌دنبال نقطه تعادلی ارز در دولت تدبیر و امید است. سخنان رییس‌جمهور، وزیر امور خارجه و رییس سازمان انرژی اتمی نوید وضعیت جدیدی در تعاملات و مناسبات فرامرزی می‌دهد.

بازار سهام روند رشد قیمت‌ها را تجربه می‌کند. خبرها نیز پایه‌های روانی کاهش اخیر قیمت ارز را باعثشده است. بازار ارز به انتظار نشسته و گیج است. حرفه‌ای‌ها آرام کناری نشسته‌اند و غیرحرفه‌ای‌ها نگران از وضعیت مه‌آلود در حال فروش ارزهای خود هستند. خط حمایت تاریخی سه‌هزارتومان، در بیان تحلیلگران فنی شکسته شده است. با قیمت دلار دو هزار و ۹۲۰ تومان، قیمت ۹۱۷‌ هزارتومانی برای سکه، فقط قیمت طلای سکه است و صرف قیمت ندارد. دلار در روزهای اخیر نسبت به سکه مقاوم‌تر عمل کرده ‌است. حرفه‌ای‌ها به این بیان وارن بافت اعتقاد دارند که وقتی غیرحرفه‌ای‌ها وارد بازار می‌شوند، روندی در حال پایان‌یافتن است و روندی عکس آغاز خواهد شد. ورود غیرحرفه‌ای‌ها بیانگر پایان یک روند است. نمی‌توان گفت فردا یا این هفته قیمت دلار چه خواهد شد. شاید ملاقات چند دقیقه‌ای روحانی و اوباما در راهروهای سازمان ملل قیمت‌ها را باز هم تغییر دهد؛ اما، کاهش قیمت حتی یک یا دو ماهه هم تداوم نخواهد داشت.

در بلندمدت، دلار پایین‌تر نخواهد رفت. عرضه‌کننده اصلی یعنی دولت هم می‌داند که با دلار ارزان نمی‌توان اقتصاد را اداره کرد، نمی‌توان بودجه را متعادل کرد و طبعا دولت و بانک مرکزی الان نگران کاهش قیمت دلار است. حرفه‌ای‌ها این را به خوبی می‌دانند. با دلار دو هزار و ۹۰۰ تومانی تقاضای واردکنندگان بالا می‌رود. حتی اگر مناسبات بین‌المللی ایران بهبود جدی یابد، تقاضا برای ارز جهت واردات مواد اولیه، قطعات و ماشین‌آلات افزایش خواهد یافت. حفظ قیمت تعادلی دلار در سطح پایین بسیار بعید به نظر می‌رسد. قیمت دلار مبادله‌ای اکنون دو هزار و ۴۷۰ تومان است که با هزینه‌های مختلف و از جمله هزینه‌های تاخیر به رقم دو هزار و ۸۰۰ تومان نیز می‌رسد.

بنابراین برای بسیاری از متقاضیان دلار مبادله‌ای اکنون صرف می‌کند که دلار آزاد بخرند و این نیز بر تقاضا برای دلار می‌افزاید. برای دولتی که علاقه‌مند به تک‌نرخی‌کردن ارز و گریز از فساد ارز چندنرخی است، بهترین فرصت فراهم شده است تا با هدف‌گیری ارز سه‌ هزار و ۵۰۰ تومان، بازار ارز را به سمت قیمت واحد هدایت کند. مصرف‌کننده در این میان زیان نمی‌کند، چراکه همین امروز نیز کالاها را با دلار سه‌ هزار و ۵۰۰‌ تومان و چهار هزار تومان می‌خرد. هیچ کالای وابسته به ارزی در بازار وجود ندارد که قیمت آن با کاهش دلار به دو هزار و ۹۰۰ تومان کاهش یابد و با قیمت جدید ارز منطبق شود.

پدیده چسبندگی قیمت و صرف آسایش (Convenience Yield) اجازه نمیدهد که در بازارهای کالاهای فیزیکی آربیتراژ مکانیزم خود اصلاحی قویی برای بازار داشته باشد و قیمت کالاها برای مصرفکننده با کاهش دلار به سرعت اصلاح شود. اکنون با شرایط بازآرایی نیروهای عرضه و تقاضا در بازار ارز مواجهیم و موج عرضه غیرحرفهایها تداوم نخواهد داشت. حرفهایها اگر این روزها خریدار ارز هم نباشند، فروشنده هم نیستند و وارد بازار نیز نمیشوند. قیمت ارز زیر ارزش ذاتی آن است. بانک مرکزی هم برای ایجاد ثبات و کاهش فرصتهای رانتخواری علاقه و نقشی در کاهش قیمت دلار ندارد. دلار در بلندمدت (مثلا دوماه آینده) قیمت بالاتری خواهد داشت.