ماجرای عجیب نجات مرد اعدامی!

به گزارش افکارنیوز، در این هفته مرد تبهکار که برای سند سازی طلبکار خود را در تایلند و تهران به گروگان گرفته بود شناسایی و دستگیر شد.

رسیدگی به این پرونده همزمان با شکایت مردی در اداره یازدهم پلیس آگاهی در دستور کار پلیس قرار گرفت. شاکی به ماموران گفت: ۴ ماه پیش و از طریق آگهی روزنامه با فردی به نام " ابراهیم محمدی " که بعد متوجه شدم هویت واقعی اش " ابراهیم. د " است، آشنا شدم. وی به بهانه سرمایه گذاری در کشور تایلند، مبلغ ۱۸۵ میلیون تومان و طی چندین فقره چک از من پول دریافت کرد و پس از گرفتن وجوه مذکور متواری شد تا اینکه با تلاش فراوان توانستم آدرس جدید وی را در منطقه ستارخان – خیابان ارجمندی شناسایی کنم. قرار شد تا وی پول مرا بازپس دهد تا من نیز از شکایتم صرف نظر کنم اما زمانی که ساعت ۹ شب ۳۱ شهریور به محل سکونت جدیدش مراجعه کردم، وی پس از پائین آمدن درخواست کرد تا در داخل ماشین با هم صحبت کنیم. چند دقیقه ای از نشستن ما در داخل ماشین ابراهیم نگذشته بود که دو نفر سوار ماشین شده و چاقویی را زیر گلویم گذاشتند و مرا زیر صندلی قرار داده و به محل مخروبه ای که به نظر می رسید در اطراف تهران باشد، برده و در آنجا تهدید کردند که چنانچه پیگیر شکایتم باشم مرا خواهند کشت و در ادامه تعدادی رسید و برگه مبنی بر اینکه هیچگونه طلبی از ابراهمی محمدی(ابراهیم. د) ندارم، گرفته و رهایم کردند. ابراهیم همچنین مرا به تایلند برد و به مدت ۲۰ روز در یک ساختمان متروکه زندانی کرد. در آنجا از من درخواست می کرد که با ایران تماس گرفته و درخواست پول کنم. سرانجام پس از گذشت ۲۰ روز، وی اجازه داد تا من به ایران بازگردم که بعد از مراجعه به ایران متوجه شدم که طی این مدت آنها محل سکونت خودشان در تهران را تغییر داده اند.

با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره یازدهم به بررسی صحت اظهارات شاکی پرداخته و سرانجام اقدام به دستگیری ابراهیم کردند. متهم در اظهارات اولیه خود و در خصوص نحوه آشنایی خود با شاکی به کارآگاهان گفت: از طریق آگهی روزنامه، شاکی با من تماس گرفت و درخواست اخذ اقامت کشور تایلند و سرمایه گذاری در این کشور را کرد و به این طریق شد که با یکدیگر ارتباط و متعاقب آن ملاقات داشتیم. قرار شد که من برای شاکی در کشور تایلند سرمایه گذرای کرده اما چون مریض شدم!! نتوانستم به تعهدات خود عمل کنم.

لهجه ای که دردسرساز شد

خبر دیگر این هفته اختصاص به مردی اصفهانی دارد که به خاطر لهجه اش مجبور شد پسر جوانی را به قتل برساند. ساعت ۱۵ دقیقه بامداد ۱۱ مرداد امسال، مأموران کلانتری ۱۳۸ جنت آباد از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ در جریان یک فقره درگیری منجر به جرح در منطقه جنت آباد قرار گرفتند. ماموران با حضور در محل متوجه شدند پسر جوانی در مقابل خانه اشان از سوی سارق خودرو به قتل رسیده است. کارآگاهان با مراجعه به محل جنایت و انجام تحقیقات میدانی متوجه شدند که همزمان با وقوع جنایت، یک دستگاه خودرو سوزوکی ویتارا سفید رنگ به سرعت از محل متواری شده است. با توجه به شناسایی یک دستگاه خودرو سوزوکی ویتارا سفیدرنگ و احتمال ارتکاب جنایت از سوی راننده آن، کارآگاهان با مراجعه به تعدادی از مغازه ها و همچنین دو شعبه بانک نزدیک محل جنایت به بررسی تصاویر دوربین های مداربسته آنها پرداخته و سرانجام موفق به شناسایی خودروی مذکور به نام مهدی شدند.

" مهدی. ح " پس از انتقال به اداره دهم به ارتکاب جنایت اعتراف کرده اما منکر هرگونه قصد و نیت خود برای سرقت خودرو سمند متعلق به پدر مقتول شد. وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: برای انجام پاره ای از کارهایم از اصفهان به تهران آمده بودم. شب حادثه برای تفریح و گردش به برج میلاد رفتم اما به علت عدم آشنایی با خیابان های منطقه، به صورت ناخواسته سر از محله جنت آباد در آوردم. برای پرسیدن نشانی و خرید سیگار و آبمیوه، ماشین خود را در کنار خیابان پارک کردم که پس از خرید سیگار و آبمیوه، زمانی که با تلفن همراه در حال صحبت کردن بودم با مقتول درگیر شدم. درگیری از آنجا شروع شد که من در حال مکالمه با یکی از دوستانم به نام " صمد " بودم که او را با لهجه محلی " سمند " صدا می کردم. مقتول به تصور اینکه دارم در خصوص سرقت خودروی سمند آنها که در جلوی خانه شان پارک بود، صحبت می کنم با من درگیری لفظی پیدا کرد که این درگیری به درگیری فیزیکی کشیده شد. بعد از چند دقیقه درگیری، با چاقویی که در جیب داشتم، ضربه ای به مقتول زده و از محل متواری شدم.

جنایت تبهکار عاشق پیشه

مرد تبهکار که کلکسیونی از جرایم را در پرونده خود دارد، در آخرین اقدام مجرمانه خود بر سر دوستی با یک دختر معتاد مرد میانسالی را کشت. متهم ۱۰ تیر ماه امسال وقتی متوجه شد دختر مورد علاقه اش با پسر جوانی در حال مصرف موادمخدر است دست به این جنایت زد و گریخت. کارآگاهان پلیس آگاهی پس از تحقیقات گسترده مرد جنایتکار را در این هفته دستگیر کردند.

متهم در خصوص انگیزه جنایت به کارآگاهان گفت: شب درگیری، از طریق دوستانم اطلاع پیدا کردم که ندا - دختر مورد علاقه ام - به همراه پسر مقتول به نام رضا در حال مصرف مواد است. ساعت سه بامداد با خودرو ۲۰۶ یکی از دوستانم و به همراه سه نفر از آنها به پارک رفته و ندا را به همراه پسر مقتول، در حال مصرف مواد مشاهده کردم که ندا را برداشته و از آنجا رفتیم. نیم ساعت بعد، رضا با تلفن همراه من تماس گرفت و شروع به فحاشی کرد و من نیز به این بهانه به در منزل مقتول رفته و در ابتدای کوچه شروع به عربده کشی و قدرت نمایی کردم. در این زمان، رضا درحالی که چوب در دست داشت از خانه بیرون آمد و با من درگیر شد و پس از مدتی، برادر و پدرش نیز از خانه خارج شدند و وارد درگیری شدند. رضا و برادرش از محل فرار کردند اما پدرشان همچنان با من درگیر بود. من نیز با چاقویی که همراهم بود ضربه ای به شانه سمت راست او وارد کردم که به زمین افتاد و پس از آن با دوستانم از محل متواری شدیم.

انفجار زندان به خاطر اجرای قصاص

دوشنبه پس از اجرای حکم قصاص در زندان مرکزی ایلام اقوام قاتل اقدام به پرتاب یک نارنجک ساچمه‌ای به سمت در ورودی زندان کردند که باعثمجروح شدن چند تن از کارکنان انتظامی و مردم شدند. بلافاصله ماموران انتظامی مستقر در محل موفق شدند عاملان انفجار را شناسایی و در حالی که ضامن نارنجک را در دست داشتند دستگیر کنند. متهمان با هماهنگی مقامات قضایی برای انجام تحقیقات تحویل پلیس آگاهی استان شدند. در این رابطه رئیس سازمان زندان‌ها با اعلام اینکه حادثه انفجار در بیرون از زندان ایلام بوده و به ساختمان زندان و زندانی‌ها آسیبی نرسیده است گفت: آسیب دیدگان از ماموران نیروی انتظامی هستند. غلامحسین اسماعیلی افزود: هیچ کدام از زندانی‌ها آسیبی در این حادثه ندیده‌اند. وی تاکید کرد: ساختمان زندان هم سالم است و به آن آسیبی نرسیده است. رئیس سازمان زندان‌ها در مورد افراد مجروح شده در این حادثه گفت: افراد صدمه دیده از عزیزان ما در نیروی انتظامی هستند. وی ارائه اطلاعات بیشتر و تکمیلی را بر عهده نیروی انتظامی دانست. متهمان با هماهنگی مقامات قضایی برای انجام تحقیقات تحویل پلیس آگاهی استان شدند.

نجات از مرگ بعد از اعدام

اما جنجالی ترین خبر حوادث این هفته ماجرای نجات یک قاچاقچی پس از مرگ بود. قرار بود چهارشنبه هفته گذشته، آخرین روز به طلوع نرسیده از زندگی علیرضا- م قاچاقچی مواد مخدری باشد که ۳ سال پیش به اتهام حمل و نگهداری یک کیلو شیشه به مجازات اعدام محکوم شده بود اما بخت با او یار بود تا چند روز بیشتر زندگی کند و به همین علت گرچه در زندان بجنورد به دار آویخته شد و ۱۲ دقیقه بالای دار ماند، پزشک مستقر در محل مرگش را تایید کرد، قاضی و مسئولان زندان و پزشک، صورتجلسه مربوط به اعدامش را امضا کردند تا جسدش به خانواده اش تحویل داده شود، اما صبح روز بعد که جسدش به خانواده اش تحویل داده شد، بار دیگر در سردخانه نفس کشید و به دنیا برگشت.