به گزارش افکارنیوز، در چهارمین سلسله سمینارهای اسلام شناسی معاصر در غرب، که به همت مرکز پژوهشی مطالعات تطبیقی اسلام معاصر وابسته به مجتمع آموزش عالی جامعه المصطفی(ص) العالمیه با همکاری «مرکز اسلام و علم» کانادا برگزار می شود، با عنوان «بررسی و نقد نگاه به قرآن در سنت دایره المعارفی غرب۱۹۱۳ تا ۲۰۱۳» عصر شنبه ۲۵ آبان با سخنرانی دکتر مظفر اقبال در مجتمع آموزش عالی تهران جامعة المصطفی العالیمه برگزار شد.

در این نشست جنبه های بنیادین رویکردهای سنت دایره المعارف نویسی به زبان انگلیسی به قرآن بررسی شد. در سرآغاز مدخل قرآن در اولین ویرایش دایره المعارف اسلامب بریل(۱۹۳۸-۱۹۱۳) چنین آمده است: " قرآن کتاب مقدس محمدانها(مسلمانان) دربردارنده الهامات و وحی هایی است که بر محمد(ص) نازل می آمد و در ساختاری که متعهد به کتابت بود، ثبت شده است. " تقریبا نیم قرن بعد، این تعریف پارادایم گونه در ویرایش دوم دایره المعارف اینگونه از نو طرح می شود: " متن مقدس مسلمانان دربردارنده الهامات و وحی هایی نازل شده بر محمد(ص) و ثبت شده به صورت نوشتاری است " هیچ مدخلی در باب قرآن در دایره المعارف قرآن(۲۰۰۶-۲۰۰۱) وجود ندارد بلکه چند مدخل دیگر در باب آن نوشته شده است.

دکتر مظفر اقبال رئیس و بنیانگذار مرکز علوم اسلامی کانادا در ابتدای این نشست به نقد دایرة المعارف قرآن بریل پرداخت و گفت: در شرایطی زندگی می کنیم که بسیاری تغییرات بنیادی در اطراف ما اتفاق می افتد و یکی از این تغییرات عمده در دنیای بحثهای عمیق نظری است. در باطن همه این مباحثمی توان وجود قرآن را یافت. وقتی به اسلام و یا شاید به عقاید و مکاتب دیگر می نگریم این احساس را پیدا می کنیم که ریشه همه این تأملات در قرآن هست.

وی تأکید کرد: امروز شاید نقطه محوری که تمام مجادلات و مباحثنظری روی آن نظر دارد حداقل در غرب، قرآن هست. به همین دلیل است که امروز روی دایرة المعارف قرآن متمرکز می شویم. درون سنتی که مورد بحثقرار می دهیم یعنی در غرب، تمرکز اصلی روی دایرةالمعارف قرآن بریل است. در عنوان فرعی این دانشنامه بیان شده که این مجموعه " لغت نامه ای است جغرافیایی و دانش قومی و زندگینامه افرادی است که به دین محمد معتقدند ". در این نامگذاری در سال ۱۹۱۳ به دین اسلام نمی گفتند اسلام بلکه می گفتند «محمدان» یعنی قومی که به محمد تعلق دارد. این دایرةالمعارف حدود ۵ هزار و ۴۲ صفحه است که عمدتا به علوم اسلامی اشاره دارد و ۶ سال روی آن کار شده است و ویراست دوم آن بعد از ۶۰ سال جایگزین ویراست اول شد و الان به صورت مجموعه ای منتشر شده است.

این اندیشمند پاکستانی تصریح کرد: این دایرةالمعارف در ابتدا در دایرةالمعارف اسلام بنا شد اما مدخل قرآن آن در جلد چهارم قرار گرفت. تعریفی که آنها از قرآن داشتند این بود که قرآن کتاب مقدس محمدی ها است و مجموعه ای از وحی هایی که بر محمد شده و از شکل گفتاری به نوشتاری تبدیل گردیده است. این تعریف در صفحه ۱۰۶۳ دایرة المعارف آمده است اما در صفحه بعد آن سؤال اصلی این است که «قرآن از کجا آمده است؟» آنها می گویند: قرآن تنها اشارات محدودی به پروسه ارتباطات وحیانی است. این سیستم وحی چیزی نامعلوم است که از برخی از احادیثمی توانیم شرایط اتفاق وحی را بفهمیم. آنها قرآن را حاصل شرایط وجدآمیز پیامبر می دانند و در یک حالت شطح‌گونه شبیه شاعران توصیف می کنند.

وی به مقاله صفحه ۶۴۱ تا ۶۵۷ این دایرةالمعارف که در مورد خود حضرت محمد(ص) اشاره کرد و گفت: در این مقاله اینگونه بیان می شود که سؤال اصلی راجع به پیامبر اسلام محمد این است که «محمد این ایده ها را از کجا دریافت کرد؟» اما جوابشان این است که «قرآن یکسری اشارات مختصری درباره روش الهام بیان می کند». با توجه به اینکه اصطلاحاتی در قرآن با عنوان مجنون، ساحر و جادوگر راجع به شخصیت حضرت محمدص) است که دشمنان آن را القا می کردند این مقاله این را می خواهد بگوید که ایشان در هنگام وحی دچار وجد و حالات جنون می شدند. ما در آثار مؤلفان بیزانتی چنین مسئله ای را می بینیم که می گویند پیامبر اکرم(ص) نعوذ بالله دچار بیماری صرع بوده است یعنی کسی که ناگهان از خود بی خود می شود!

دکتر اقبال در ادامه گفت: آنها به بررسی صداهایی که حضرت محمد(ص) می شنید اشاره می کنند که این صداها شبیه صداهایی بود که از دیگران می شنید و حال از روان ناخودآگاه خود می شنوید. بنابراین تعریف یک دانشجو، محمد را به مثابه کسی که گول می زده و اغوا می کرده در نظر نمی گرفت بلکه کسی می یافت که از روی حقیقت سخن می گفته است و سخنانش برآمده از ناخودآگاهش بوده است و یا حاوی مطالبی بود که در وحی های قدیمی تر بوده است.

وی در ادامه به وضعیت جهان اسلام در سال ۱۹۱۳ سالی که دایرةالمعارف قرآن در حال تدوین است اشاره کرد و گفت: باید ببینیم در این زمان وضع جهان اسلام چگونه بوده است. در این دوره یک کشور اسلامی وجود نداشته که مستقیم یا غیرمستقیم تحت استعمار نباشد و دقیقا در آن زمان محققانی که در غرب به کار پژوهشی می پرداختند، مسلمانان را به عنوان پیروان محمد مورد بررسی قرار می دادند. به تعبیر آنها یعنی کسی که قرآن را مبتنی بر جنون و مبتنی بر متون قدیمی تر مثل انجیل و عهد عتیق ساخته است.

این اندیشمند مسلمان افزود: در واقع چیستی و تعریف آنها(غربیان) از قرآن در آن زمان اینگونه بوده است. اما سؤالی که می خواهم بپرسم این است که این اندیشه از کجا آمده است؟ چه عواملی موجب این سخنان شد و منابع چنین تحقیقاتی چه می تواند باشد؟ فضای عقلانی آن زمان چه بوده است که چنین چیزهایی تولید شده است؟ نسبت فضای سیاسی مسلمانان با این اندیشه ها در آن زمان چه بوده است؟ این سؤالاتی است که باید درباره این اثر(دایرةالمعارف قرآن) بپرسیم.

دکتر اقبال اعلام کرد: حدود ۴۰ سال بعد همین مدخل قرآن را که بدان اشاره کردم، در ویراست دوم مورد بررسی قرار دادیم که از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۵ این ویراست دوم دایرةالمعارف قرآن تدوین شد. در این ویراست زیرمدخلهای قرآن چنین عناوینی هستند: مسائل زبانی، علم اللغه، رابطه میان پیامبر قرآن، تاریخ قرآن، ساختار قرآن، عقبه تاریخی متن، شکل زبانی یا ادبی و موضوعات اصلی قرآن، قرآن در فکر و زندگی مسلمانان و ترجمه های قرآن. ببینید بعد از ۴۰ سال می بینیم که ناگهان فضا تغییر کرده است و یک ساحت دانشگاهی وارد این مدخل شده است. این حالت در ویراست نخست دایرةالمعارف قرآن وجود ندارد که باید این مسئله مورد توجه ما قرار گیرد.

وی ادامه داد: اما سؤال اصلی این است که آیا در ایده اصلی هم تغییری ایجاد شده است؟ جوابش را می توان در نقل قولی که در این دایرةالمعارف در بخشی از زیرمدخل «نسبت پیامبر و قرآن» آمده بفهمیم که می گوید: در نگاهی که متعلق به گروه راست کیشان و سخت دینان است قرآن کلامی الهی است و جبرئیل وصله نزول این کلام است و پیامبر کسی است که آن را دریافت کرد. خب این نگاهی است که مسلمانان به قرآن دارند. در حالی که در ویراست نخست آنها دیدگاه مسلمانان را درباره قرآن اصلا بیان نکردند. اما در اینجا با اینکه این مسئله(نگاه مسلمانان به قرآن) را ذکر کردند اما ابراز داشتند که این مسئله بر اساس شواهد داخلی صحت ندارد! پس می بینیم که ساختار ظاهری در ویراست دوم عوض شده اما تفکر اولیه تغییر نکرده است.

رئیس مرکز علوم اسلامی کانادا تصریح کرد: بعد از اینکه این مسئله را عنوان می کنند دوباره بیان می کنند که «سخت نیست که بفهمیم محمد داستانها و اطلاعاتی را از منابع اطلاعاتی دیگر مثل مسیحیان و یهودیان می گرفته و در حالتهای الهام آمیز به شکل قرآن جدید آن را بازسازی می کرده است». جمله آخر را توجه کنید… «گرچه این اعتقاد در دنیای امروز غیر راست‌کیشان است اما خیلی هم بی ربط نیست چون روایاتی در منابع حدیثی و دیگر منابع مسلمین پیدا شده است که این حرف را تأیید می کند» در حالی که هیچ منبع اسلامی وجود ندارد که چنین مطلبی گفته باشد.

وی افزود: در ویراست سوم دایرةالمعارف اسلام که از سال ۲۰۰۸ آغاز شده است هنوز به مدخل قرآن نرسیده اند اما مهمترین منبع دایرةالمعارفی قرآن اثری است با عنوان دایرةالمعارف قرآن که در سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ منتشر شده است که جلد نخست این دایرةالمعارف هم به زبان فارسی ترجمه شده است لذا باید بدانیم که ماهیت این اثر چیست. با نگاهی به مؤلفان اصلی این دایرةالمعارف می بینیم که سرویراستار آن «جین» و غیرمسلمان است و البته آثاری درباره مسلمانان منتشر کرده و دیدگاهش مشهور است. در گروه مؤلفان تنها یک مسلمان به نام «ولات کادی» وجود دارد و یک مشاور مسلمان دارند به نام «حامد ابوزید» که از دنیا رفته است.

دکتر اقبال یادآور شد: این دایرةالمعارف قرآن حاوی ۲۹۱۹ صفحه در ۵ مجلد است و ۲۷۸ مؤلف و ۶۳۸ مقاله دارد. این تحلیلی از مؤلفان این دایرةالمعارف قرآن است که شامل مسلمان و غرمسلمان می شود که ۸۲ درصد مؤلفان غیرمسلمان و ۱۸ درصد مسلمان هستند. از میان ۲۷۸ مؤلف، ۱۲۸ نفر فقط یک مقاله، ۶۱ نفر ۲ مقاله و ۳۷ نفر ۳ مقاله ارائه کرده اند و در نتیجه ۴۷درصد و نیم از مقالات نوشته ۵۳ مؤلف است که ۹۵ درصد آنها غیرمسلمان هستند. شاید بپرسید که این محاسبات برای چیست؟ دلیلش این است که سرویراستار در مقدمه چنین می گوید که " وقتی بحثبه تحقیق دانشگاهی می رسد تفاوت میان محقق اسلامی و غیراسلامی وجود ندارد و آنچه انجام شده اهمیت دارد " نکته اصلی این است که سرویراستار آنهایی که اعتقاد به وحی بودن قرآن دارند و آنهایی که معتقد نیستند را در یک طرف قرار داده است. مسئله این نیست که همه مسلمانان می توانند مقالات عالی ارائه دهند بلکه مسئله اینجاست که برآیند نتایج این دو گروه نمی تواند مشابه هم باشد و طبیعی است که با هم متفاوت باشند و این در حالی است که ۹۵ درصد مؤلفان غیرمسلمان و غیرمعتقد به وحیانی بودن قرآن هستند.

وی در ادامه با اشاره به عناوین مداخل این دایرةالمعارف گفت: هیچ مقاله ای درباره «توحید» در این دایرةالمعارف وجود ندارد. کلمه توحید در قرآن نیست اما اساس قرآن مسئله توحید است اما جالب است بدانید در این دایرةالمعارف که درباره توحید مطلبی ندارد اما درباره فرقه احمدیه، ادبیات آفریقایی(سامسونگها)، یا بهایی ها و غیره مقاله وجود دارد. مثلا درباره ملکه سبا مقاله هست اما درباره هدهد خیر. درباره برخی پیامبران و برخی صحابه مقاله هست و درباره برخی نیست. نکته مهم درباره منابع دایرةالمعارف قرآن است؛ گاهی به مطالب مهمی اشاره شده است اما آن را از منابع غیراسلامی و یا از منابع بسیار ضعیف گردآوری کردند نمونه آن مقاله ای است که درباره «وحی» وجود دارد. سؤالی که در این مقاله هست اینکه «وقتی وحی آغاز شد چه اتفاقی افتاد؟» در این مقاله می گوید که در این زمان، پیامبر با خدا مواجه شد و جبرئیل با خود پرده ای آورد که روی آن سوره علق نوشته شده بود. دقت کنید آنها این مسئله را اجماع مسلمانان می دانند در حالیکه اصلا چنین چیزی در اجماع مسلمانان نیست. البته یک حدیثمرسل وجود دارد که این داستان را بیان می کند اما از احادیثبسیار ضعیف است که آن را مستمسک این برداشت خود قرار داده اند.

وی در پایان از گردآوری دایرةالمعارف جامع قرآن به همت جمعی از اندیشمندان مسلمان خبر داد و گفت: در سال ۲۰۰۷ کار دایرةالمعارف جامع قرآن آغاز شده است که ۷ مجلد شامل ۵۸۹ مقاله می شود که نخستین مجلد آن با ۴۷ مقاله منتشر شده است. مقالات در ابتدا بدون نام مؤلف مورد نقد و بررسی متخصصان قرار می گیرد و پس از بیان نقایص آن مجددا در اختیار مؤلف قرار می گیرد تا پس از رفع آن امکان انتشار در دایرةالمعارف جامع قرآن را پیدا کند و سایت دایرةالمعارف جامع قرآن به آدرس www. iequran. com است.

به گزارش خبرگزاری مهر، مظفر اقبال رئیس و بنیانگذار مرکز علوم اسلامی(کانادا) است. وی ویراستار مجله ی سالانه علوم اسلامی در باب وجه نظرهای اسلامی به علوم و تمدن است و سرویراستار جلد هفتم دایره المعارف تطبیقی قرآن به مثابه اولین منبع انگلیسی زبان در باب قرآن و مبتنی بر چهارده قرن تاملات و تحقیقات مسلمین است.

دکتر اقبال مدرک دکتری خود را در رشته شیمی در دانشگاه ساسکاتچوان کانادا و در سال ۱۹۸۳ اخذ کرده است. او سپس زمینه علوم تجربی را رها کرد تا کامل خود را وقف اسلام و سنت معنوی، عقلانی و علمی اش کند. او در لاهور پاکستان به دنیا آمد و از سال ۱۹۷۹ در کانادا زندگی می کند. او از سال ۱۹۷۹تا ۱۶۸۴ مناصب دانشگاهی و پژوهشی ای در دانشگاه ساسکاتچوان؛ در سال های ۱۹۸۴-۱۹۸۵در دانشگان ویسکانسین - مدیسون و در سال ۱۹۸۶ در دانشگاه مک گیل داشته است. در اثنای سال های ۱۹۹۰تا ۱۹۹۹تحقیقات و مطالعات خود در باب جنبه های متنوع اسلام در پاکستان را دنبال کرد؛ وی موسس کمیته سازمان کنفرانس اسلامی(OIC) درباب تفاهمات و همکاری های علمی و تحقیقاتی مابین سال های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ و برگزارکننده آکادمی علوم پاکستان در سال های ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ بود.

دکتر اقبال در اثنای سال های ۱۹۹۹تا ۲۰۰۱، برگزارکننده برنامه ای(برای جهان اسلام) برای دوره دین - علوم برای مرکز الهیات و علوم طبیعی(CTNS) در برکلی ایالات متحده بود. دکتر اقبال تالیف، ترجمه و یا ویرایش ۲۳ عنوان کتاب و چاپ نزدیک به ۱۰۰ مقاله در موضوعات مختلف اسلام، سنت معنوی و فکری آن و در باب ارتباط بین اسلام و علوم، اسلام و جهان غرب، شرایط معاصر مسلمین و تاریخ علوم اسلامی را در کارنامه خود دارد. از آثار منتشر شده او می توان به اسلام و علوم؛ خدا، حیات و کیهان: دیدگاه های مسیحی و اسلامی؛ علم و اسلام؛ اسلام، علم، مسلمانان و تکنولوژی: سید حسین نصر در گفتگو با مظفر اقبال؛ فجر در مدینه: گذرگاه یک زائر؛ شبنم روی رزهای آفتاب سوخته و نوشته های کوانتومی دیگر؛ مواجهات تعیین گر: اسلام، مسلمین و غرب؛ ساخت علم اسلامی اشاره کرد.

او همچنین ویراستار مجموعه اسلام و علم: دیدگاه های تاریخی و معاصر می باشد که این اثر چهار جلدی مهم ترین و تاثیربخش ترین مقالاتی که مربوط به جنبه های مختلف ارتباط بین اسلام و علوم هستند را گرد هم آورده است. او یکی از مترجمین جلد هفتم تفهیم القرآن است که تفسیر تاثیربخش قرن بیستمی قلمداد می شود. او شرکت کننده و مشاور حلقه متمرکز- تربیت هیبت و حیرت در اوان کودکی و یکی از بنیانگذاران بنیاد آموزش مسلمانان(کاناد) است. این سازمان غیرانتفاعی برآن است تا منابع و خدماتی را به منظور آموزشی و برپایه جهان بینی قرآنی برای محصلین و دانشجویان و خانواده ها فراهم آورد.