استقلال بانک مرکزی یکی از الزامات اقتصادی کشور است که تقریبا همه اقتصاددانان به آن معتقدند. موضوعی که به باور آنها میتواند در کنترل تورم، نقدینگی و ثبات نرخ ارز موثر باشد. منتقدان دولت پیشین مشکلات عدیدهای که از دی ماه سال ۹۰ برای بازار ارز و سیستم پولی و بانکی کشور رخ داد را یکی از آفات همین استقلال نداشتن بانک مرکزی میدانستند.
به گزارشافکارنیوز؛محمود بهمنی رئیس کل وقت بانک مرکزی متهم به این بود که خزانه کشور را دو دستی در اختیار دولتمردان میگذارد و طهماسب مظاهری که در دوره محمود احمدینژاد این مسئولیت را بر عهده داشت در جایی به کنایه گفته بود «افتخارم این است که در مقطع کوتاه ریاستم بر بانک مرکزی خزانه را سه قفله نمودم» ولی الله سیف رئیس فعلی بانک مرکزی پیش از آنکه به این سمت منصوب شود گفته بود عمیقا به استقلال بانک مرکزی معتقد است و حالا سوال اینجاست چرا تاکنون با فرارسیدن موعد صد روزهای که رئیس جمهور قول آن را داده بود هنوز این اتفاق رخ نداده است.
به طور دقیقتر منتقدان میگویند مثلا چرا هنوز در شورای پول و اعتبار که یکی از ارکان بانک مرکزی است اعضای دولت دست بالا را دارند و وزیر اقتصاد رئیس شوراست؟ یا چرا باید اصلا وزیر اقتصاد رییس کل بانک مرکزی را پیشنهاد دهد؟ در حالی که طبق ماده ۱۰ قانون پولی و بانکی، بانک مرکزی مسئول تنظیم و اجرای سیاستهای پولی و اعتباری بر اساس سیاست کلی اقتصادی کشور است و استقلال آن اهمیت بالایی دارد.
آیا دولت اولین گام را برداشته؟
«در دولت تدبیر و امید از متخصصان و صاحبنظران استفاده خواهد شد. شورای پول و اعتبار به قدرت خود برمی گردد. سازمان برنامه و بودجه برمیگردد. بانک مرکزی به استقلال خود میرسد.» این اظهارات حسن روحانی به تاریخ ۷ خرداد سال جاری در جریان برنامه تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است. اگر به سایت «روحانی سنج» مراجعه کنید که به طور دقیق وعدههای دولت حسن روحانی را رصد میکند، میبینید این وعده در دسته بندی «پیگیری نشدهها» قرار گرفته است. با این حال عدهای معتقدند دولت در این راه اولین گام را برداشته است. مثلا فرهاد نیلی رئیس پژوهشکده پولی و بانکی گفته اقدام
دولت برای اصلاح قانون بودجه گام اول برای استقلال بانک مرکزی است. اشاره او به اصلاحیهای است که حدود دو هفته پیش به مجلس رفت و تبصرههای الحاقی آن از جمله حذف برخی دهکهای پردرآمد از دریافت یارانه رای نیاورد.
نیت برخی نمایندگان کمیسیون اقتصادی و دولت این بود که با این تبصره به دولت در صرفه جویی هزینهها کمک کنند تا در تامین منابع لازم در بودجه ۲۱۰ هزار میلیارد تومانی با مشکل مواجه نشود. آقای نیلی شاید از همین زاویه میگوید تا زمانی که دولت با کسری بودجه مواجه باشد به ناچار در تصمیمات بانک مرکزی دخالت خواهد کرد.
پس با این حساب عملا گام اول برداشته نشده. اشخاص دیگری هم هستند مثل ابوالقاسم حکیمیپور، کارشناس اقتصادی که معتقد است با سپردن سازوکار تعیین نرخ سود اوراق مشارکت به رئیس کل بانک مرکزی گام اول در این راه خود به خود برداشته شده است. او میگوید «فعلا اهرمهای لازم برای کنترل نرخ تورم چندان در اختیار بانک مرکزی نیست و تنها ابزار دولت و سیاستگذار پولی کنترل حجم پول و نقدینگی است. بانک مرکزی میتواند به اثرگذاری ابزار کنترل نقدینگی از طریق اوراق مشارکت امیدوار باشد.»
چرا بانک مرکزی باید مستقل باشد؟
استقلال بانک مرکزی به معنای جدایی سیاستهای پولی از سیاستهای مالی در نظام اقتصادی کشور است که بانک مرکزی را از حوزه تسلط مطلق دولت رها میکند و در نتیجه، دولت نمیتواند به میل خود و به هر میزانی که تشخیص میدهد، به استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول برای تامین کسری بودجه روی آورد. در چنین نظامی، بانک مرکزی مسوول حفظ ارزش داخلی پول ملی از طریق مقابله با تورم تلقی میشود؛ در حالی که انتظار میرود تعیین ارزش خارجی پول، یعنی نرخ برابری آن در مقابل ارزهای خارجی، به عوامل بازار واگذار شود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه عامل اصلی تورم، فشار تقاضا و نقدینگی است،
این استقلال باعثخواهد شد که سیاستهای پولی بانک مرکزی عمدتا در جهت ایجاد ثبات اقتصادی و ثبات قیمتها باشد و تصمیمات اخذ شده بیشتر بر مبنای اقتصادی و نه سیاسی باشد.
**
ولی الله سیف کیست؟
سکان هدایت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم به مردی سپرده شده که متولد ۱۳۳۱ است و مدرک دکترای حسابداری و امور مالی خود را از دانشگاه علامه طباطبایی گرفته. ولی الله سیف در حالی به ساختمان شیشهای میرداماد کوچ کرد که در سوابق کاری پیشین او مدیریت مالی و عضویت در هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، معاونت اقتصادی و برنامه ریزی بنیاد مستضعفان و جانبازان و عضویت در هیات مدیره چند بانک از جمله سپه، ملت، ملی و صادرات دیده میشود. هم چنین او سابقه مدیر عاملی بانک صادرات، ملی، کارآفرین و فییچربانک بحرین را هم در کارنامه خود دارد. در بیست و سومین
همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی سیف به عنوان چهره ماندگار صنعت بانکداری ایران معرفی شد.
دیدگاه سیف چیست؟
سیف هم مثل سایر اقتصاددانان بر این باور است که سکاندار بانک مرکزی باید از استقلال لازم برخوردار باشد. او مهمترین مساله پیش روی بانک مرکزی برای هدایت نظام بانکی و سیاستهای پولی را عدم استقلال این بانک میداند. مسالهای که باعثشده بانک مرکزی به طور دستوری و نه کارشناسی نظام بانکی را هدایت کند و به جای نظارت بر امور بانکی بیشتر در امور اجرایی آنها دخالت کند.
سیف درباره استقلال بانک مرکزی و سیستم نظارتی بر نظام بانکی قبلا گفته بود «در کنار برخورداری از این دانش روز یک ضرورت و نیاز اولیه با اهمیت هم برای بانک مرکزی وجود دارد که آن هم استقلال مقام ناظر است. فکر میکنم این کار در بانک مرکزی از نظر تدوین مقررات داخلی شروع شده و در کنار آن هم یک بازنگری در قوانین و ابزارهای کار بانک مرکزی که کار نظارت متکی بر آنهاست باید صورت پذیرد تا در نهایت مجموعه عوامل برای انجام نظارت دقیق، علمی و مستقل فراهم باشد»
ولی الله سیف در مورد محدوده اختیارات بانک مرکزی در جایی گفته بود «رئیس دولت میتواند به بانک مرکزی دستور بدهد اما نوع نگاه به بانک مرکزی بسیار مهم است. اینکه به عنوان چه ابزاری از این نهاد استفاده میکنیم. آیا بانک مرکزی را یک ابزار مسئول برای رفع نیازهای کوتاه مدت و سریع خودمان میبینیم یا به این صورت که بانک مرکزی یک وظیفه بلندمدت دارد و میخواهد ثبات را در اقتصاد تزریق کند.
به نظر من بیشترین اثر را برداشت رئیس دولت و نگاه او به بانک مرکزی دارد. البته قوانین و مقررات میتواند این نگاه را تغییر دهد و هدایت کند بنابر اظهارات ولی الله سیف الگوی او در مدیریت بانک مرکزی مرحوم نوربخش است؛ خود او اینطور میگوید در مورد نقش رئیس کل بانک مرکزی به نظر من مرحوم نوربخش یک الگو بود و این توانایی را داشت که همه مقامات را هماهنگ کند چه رئیس جمهور، چه مجلس و چه دیگر مسئولان کشوری. دکتر نوربخش به طور نسبی موفقتر از بقیه روسایکل، بانک مرکزی را اداره کرده است
گزارش افکارنیوز از وعده های پیگیری نشده:
لحظه شماری برای استقلال بانک مرکزی
استقلال بانک مرکزی یکی از اصلیترین وعدههای انتخاباتی حسن روحانی بود که برخی معتقدند هنوز این اقدام چشمگیری در مورد آن انجام نشده