خانواده ام را چهار ماه یک بار می دیدم!

به گزارش افکارنیوز، اگر سری به تمرینات نوجوانان می زدی و اندکی درنگ می کردی، خیلی راحت او را با این خصوصیات می توانستی توصیف کنی؛ جدی، تلاشگر، زحمتکش و فعال، او یک مشخصه دیگر هم داشت در پایان تمرینات اگر او را می دیدی احساس می کردی چند ثانیه بعد، از حال خواهد رفت. او تمام زمان تمرین را با جدیت پشت سر می گذاشت و هر چه در توان داشت، صرف می کرد تا به بهترین شرایط جسمی برسد. محمدرضا بازاج بازیکن مشهدی تیم نوجوانان روزهای خوبی را با این تیم تجربه کرده و حالا کوله برای از تجربه دارد. بازاج نگران آینده خود و هم تیمی هایش است. گپی خودمانی با نوجوان مشهدی نکته های خوبی داشت که خواندن دارد.

کمی از خودت بگو.

متولد ۱۳۷۵ و اهل مشهد هستم.

فوتبال را از کجا شروع کردی؟

از هشت سالگی با تیم آستان قدس رضوی. سه چهار سال در آن تیم بودم تا اینکه به عضویت سایپای مشهد در آمدم. بعد به تیم نونهالان رسیدم و با آن تیم قهرمان غرب آسیا شدیم. بعد از آن یاوری گفت به سپاهان بروم که این اتفاق بعد از برطرف شدن موانع انجام شد و به سپاهان رفتم و در رده پایه های سپاهان بازی کردم سپس بار دیگر با تیم نونهالان و با هدایت قنبرپور توانستم قهرمان غرب آسیا شویم. در سپاهان هم توانستیم قهرمانی لیک کشور را به دست بیاوریم. سه چهار سال پیش علی دوستی مهر بازی مرا دید و از آن موقع در خدمت نوجوانان هستم.

برای رسیدن به اینجا چقدر سختی کشیدی؟

من هنوز نتوانسته ام به آرزوهایم برسم، اما تا اینجای کار هم خیلی سخی کشیده ام. به عنوان مثال سال هایی که در سپاهان بودم سه سال دور از خانواده و در خوابگاه زندگی کردم. گاهی سه چهار ماه یک بار هم پدر و مادرم را نمی دیدم. گاهی اوقات در خلال اردوها واقعاً خانواده را به کل فراموش و فقط به فوتبال فکر می کردم.

خانواده ات مخالفتی نداشتند؟

اول مخالفت می کردند و درسم هم زیاد خوب نبود، اما چون تمام وقتم را برای فوتبال می گذاشتم پدر و مادرم گله داشتند، کم کم رضایت دادند و فهمیدند به فوتبال خیلی علاقه دارم و بعد از آن از حمایت همه جانبه آنها برخوردار بودم.

خانواده ورزشی داری؟

نه، فقط من به این سمت کشیده شدم.

درس را تا کجا ادامه دادی؟

الان دنبال این هستم که امتحانات سوم دبیرستان را بدهم و مسئولان آموزش و پرورش در مشهد برایم خیلی زحمت کشیدند و شرایطی را مهیا کردند تا بتوانم در کنار فوتبال ملی به درسم هم برسم.

اگر فوتبالیست نمی شدی؟

صددرصد درس را ادامه می دادم و مطمئن هستم در این راه هم موفق می شدم. چون همیشه متکی به خدا بوده و برای رسیدن به اهدافم تلاش کرده ام.

بهترین و بدترین بازی که تا حالا داشته ای؟

بهترین بازی ام مقابل اسلوونی در تورنمنت روسیه بود. آن رقابت ها در حقیقت یک جام جهانی کوچک است. در آن دیدار بهترین بازیکن شدم. ۱۲ کیلومتر دویده بودم و کمترین پاس اشتباه را داشتم. بدترین بازی ام مربوط به رویارویی با امارات در دبی بود که متاسفانه در دقیقه ۲۰ مصدوم شدم و بعد از آن خیلی سختی ها را تحمل کردم و از جمله فقط روزی سه بار فیزیوتراپی می شدم.

بهترین و بدترین خاطره ات از فوتبال؟

بهترین و بدترین خاطره من در بازی نوجوانان در رقابت های راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۳ مربوط می شود که در رویارویی با استرالیا ۵ بر یک پیروز شدیم و به جام جهانی صعود کردیم و من، هم گل زدم، هم پاس گل دادم و البته بدترین خاطره من هم مربوط به همان رقابت ها است. در دیدار با ازبکستان در حالی که می توانستیم آن تیم را شکست بدهیم بازی را واگذار کردیم و از قهرمانی آسیا باز ماندیم.

اگر به گذشته برگردی باز هم فوتبالیست می شوی؟

صددرصد. چون من این رشته از ورزش را با علاقه انتخاب کرده و در تمام مدت کوشیده ام بهترین عملکرد را داشته باشم.

الگوی خارجی و ایرانی؟

الگوی ایرانی من مهدوی کیا است که در پست او هم بازی می کنم و الگوی خارجی ام دیوید بکهام است. بازی او را خیلی دوست دارم.

خیلی ها فکر می کنند فوتبالیست شدن آسان است.

هر کاری سختی خاص خودش را دارد، اما من فکر می کنم فوتبال سخت ترین کار است. استرسی که فوتبال به بازیکن وارد می کند، در هیچ کاری وجود ندارد. وقتی آدم انتظارات هواداران را می بیند و باید جوابگو باشد، خیلی استرس و اضطراب پیدا می کند و این فشار در تمرینات و اردوها دیده می شود. نوسانی که در فوتبال هست، واقعاً آزاردهنده است. آدم وقتی در بالاست یک جور استرس دارد و وقتی هم پایین می آید طور دیگری استرس دارد. در کل فوتبال یعنی استرس.

چقدر انتقادپذیر هستی؟

تلاش می کنم انتقاد دیگران را بشنوم و درباره آنها فکر کنم. دوست دارد ایراداتم رک و راست گفته شود. درست است که سن زیادی ندارم، اما تجربه ام کم نیست.

کار کردن با علی دوستی مهر چطور است؟

عالی، واقعاً فدراسیون فوتبال و مردم باید قدر این جور مربیان را بدانند. او سال هاست بدون هیچ حاشیه ای مشغول پرورش و تربیت فوتبالیست های علاقمند و با استعداد است و خیلی در این عرصه زحمت کشیده.

قضیه حذف شش نفر از تیم نوجوانان برای رقابت های جام جهانی امارات چی بود؟

واقعاً شوک عجیبی بود. خیلی زحمت کشیده شده بود، اما به هر حال در آخرین روزها فیفا قوانینی را اعلام کرد که موجب شده ما شش یار خود را از دست بدهیم که خوشبختانه با وجود برنامه ریزی علی دوستی مهر به تیم صدمه ای نخورد.

دو تساوی مقابل آرژانتین و کانادا داشتید، در این باره هم حرف می زنی؟

فرصت های گلزنی زیادی داشتیم، اما موقعیت های گلزنی زیادی هم از دست دادیم. متاسفانه این همه موقعیت به دست می آوریم و گل نمی زنیم، اما یک تک مهاجم آنها در خط دفاع ما می آید و روی عدم هماهنگی، حریف مان به گل می رسد. به خاطر نداشتن تمرکز کافی در دفاع گل خوردیم. البته تمرکزمان در حرکت از جناحین و ارسال سانترها هم خوب نبود. با این حال، موقعیت های گلزنی زیادی به دست آمد. نمی دانم چرا با وجود این همه تلاش، نتیجه مساوی می شود. بازی های ما به ناحق مساوی شد. بازیکنان همه تلاش شان را کردند، اما یک اشتباه حریف مان را به گل رساند.

بازی با نیجریه چطور بود؟

از اول مشخص بود مقابل آن تیم شانس زیادی نداریم، چون آن تیم تجارب زیادی در رقابت ها داشت و همان طور که دیدید قهرمان هم شد، اما اگر همان طور که درخواست کادر فنی بود قبل از شروع رقابت ها با تیم های آفریقا بازی می کردیم، در مقابل نیجریه می توانستیم نتیجه خیلی بهتری کسب کنیم. ما نیمه اول خوب بودیم، اما چند دقیقه غفلت کردیم و دو گل خوردیم. در نیمه دوم خیلی بهتر بازی کردیم و حتی به گل هم رسیدیم، اما در نهایت به تجربه حریف باختیم.

حرفی نگفته مانده است؟

من از این فرصت استفاده می کنم و ضمن تشکر از شما به خاطر بها دادن به جوان ترها، از پدر و مادرم که خیلی برایم زحمت کشیده اند تشکر می کنم. یک خواهشی هم از فدراسیون فوتبال دارم و اینکه جوان ها و نوجوانان سرمایه های فوتبال هستند و نباید به حال خود رها شوند. برای تیم ما خیلی زحمت کشیده شده، بچه ها کلی عرق ریخته اند و فدراسیون مبالغی هزینه کرده، رها کردن این تیم یعنی هدر دادن همه اینها، از فدراسیون فوتبال می خواهم بچه ها را رها نکند و حمایت همه جانبه ای از آنها داشته باشد.

مجله خانواده/ شماره ۴۹۹/ نيمه اول دي ماه ۹۲/ گفتگو: حسين برزگرياري/ صفحه ۲۲