به گزارش افکارنیوز، زنان و مردان زیادی، به دلیل ترس از مشاجره و به وجود آمدن تنش در خانه، از بیان عقاید و دیدگاه های خود به همسرشان واهمه دارند. ترس از جدل، دلایل و ریشه های روانی متعددی دارد که نتیجه نوع زندگی گذشته فرد و تعاملات وی با دیگران در دوران کودکی و نوجوانی است. این گروه افراد جهت مصون ماندن از تنش درونی، آموخته اند که همیشه ساکت بمانند، در حالی که این امر منجر به احساس ناکامی های فراوان و سرخوردگی در آنان می شود. البته، گاهی علل ایجاد این نوع ترس ناشی از فقدان روابط موثر بین زوجین نیز هست.

افرادی که از جدل ترس دارند، هنگام رویارویی با مشکلات، به دلیل ترس از مشاجره دچار حالات روانی ناخوشایند و از سوی دیگر واکنش های فیزیکی همانند دل به هم خوردگی عصبی، تنگی نفس، شکم درد، لکنت زبان، یا حتی ریزش اشک به محض شروع به حرف زدن و… می شوند.

ترس از بیان مشکلات و نظرات، همیشه باز شدن گره مشکل و در واقع، سرپوش گذاشتن روی مسائل و در نهایت به فوران خشمی بزرگتر می شود. در حالی که مسائل کوچک را پیش از آن که تبدیل به کوهی از مشکلات شود، باید حل کرد. در برخورد با مسائل و مشکلات نگران کننده می توان واکنش های متفاوتی داشت به عنوان مثال:

یک طرفه به قاضی رفتن و با انتقاد و سرزنش، دیگری را محکوم کردن منجر به ایجاد شکافی عمیق در روابط زن و شوهر می شود.

اجتناب از بیان مسئله یا انکار کردن و کوچک شمردن مشکلی که وجود دارد، موجب می شود عصبانیت در درون زوجین باقی بماند که در این صورت روابط به مرور زمان متزلزل و حتی نابود می شود.

زمانی که یکی از زوجین آمادگی صحبت در مورد نگرانی ها و مشکلات را ندارد، بهتر است بیان موضوع به زمان دیگری موکول شود، چنانچه فردی احساس کند همسرش ترس از بیان خود دارد، یا برعکس خود وی دچار این مشکل است، باید هر چه سریع تر موضوع را با فرد بی طرف دیگری در میان گذاشته و جهت رفع آن اقدام کند.

چنانچه زن و مرد نتوانند گفتگویی موثر داشته باشند اختلاف سلیقه یا عقیده خود را بیان کنند قادر نخواهند بود روابط صمیمی و پایداری داشته باشند. بیان نکردن احساسات، موجب فرسودگی روانی زن و مرد می شود، در حالی که یکی از اهداف زندگی مشترک یافتن شریک و همراه برای بیان احساسات، نظرات، عقاید و حتی نگرانی ها است.

چنانچه زوجین احساس کنند نداشتن گفتگویی موثر، از نوع روابط شان سرچشمه می گیرد، بهتر است با قرار دادن قوانینی جهت ایجاد صمیمیت بیشتر و جلوگیری از ایجاد هر گونه تنش اقدام کنند. به عنوان مثال زوجینی که هنگام صحبت کردن به توافق نرسیده و به مجادله می پردازند، می توانند قانون بگذارند که در زمان عصبانیت به صورت موقت گفتگو را پایان داده و بعد از یک تنفس و ترک کردن محل گفتگو، بعد از رسیدن به آرامش گفتگو را ادامه دهند. آنچه اهمیت دارد پایداری دو طرف بر این قانون بوده و از طرفی احترام به حالات روحی و هیجانات طرف مقابل نیز حائز اهمیت است.

مجله خانواده/ شماره ۴۹۹/ نيمه اول دي ماه ۹۲/ صفحه ۱۴