به گزارش افکارنیوز، روزنامه تاگس آنسایگر با انتشار این تحلیل به نقل از محافل آمریکایی به بررسی موقعیت لرزان قدرت اوباما پرداخته است. باراک اوباما در حالی سال ۲۰۱۳ میلادی را به سر برد که بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، این سال را دشوارترین سال زمامداری اوباما توصیف کردند.

تاگس آنسایگر می‌نویسد: اوباما نیروهای خود را از عراق خارج کرده و نیازمند ایران نشان می‌دهد. منتقدان بسیاری در آمریکا و خارج ضعف سیاسی او را مورد اعتراض و نگرانی قرار می‌دهند.

ایالات متحده آمریکا جاسوسی دنیا را می‌کند، در این ره‌گذر، آژانس امنیت ‌ملی این کشور همچون جارو برقی الکترونیکی غول‌آسایی می‌ماند که قدرت انحصاری آمریکا را القا می‌کند.

اما با این همه، قدرت‌جهانی آمریکا در حال عقب‌نشینی ژئواستراتژیک است. چه پایان دکترین مونرو که آمریکای لاتین را از سال ۱۸۲۳ به حیاط خلوت آمریکا تبدیل ساخته بود یا خارج شدن از عراق و افغانستان، چه عدم تمایل برای برداشتن حکومت اسد.

تغییر تفکر دولت اوباما در زمینه سیاست خارجی باعثدل‌نگرانی متحدان آمریکا مانند عربستان و اسرائیل شده و در خود آمریکا کسان بیشتری را به انتقاد از رئیس‌جمهور واداشته است.

روزنامه سوئیسی می‌نویسد: برای نمونه، دیوید ایگناتیوس مقاله‌نویس سیاست خارجی، مدتی پیش با نگرانی در «واشنگتن پست» نوشت آیا اوباما «نسخه‌ آمریکایی» میخاییل گورباچف و در نتیجه رهبری است «که اصلاحاتش افول قدرت جهانی کشورش را در پی داشت؟»

وزیر خارجه فرانسه لورانت فابیوس در یک کنفرانس امنیتی در آخر هفته در موناکو، مطلب مشابهی را بیان کرد. او گفت ایالات متحده اغلب مورد انتقاد قرار گرفته که «بیش از حد حضور» داشته و همه جا دخالت کرده است، «اکنون اما از این کشور انتقاد می‌شود که به اندازه کافی حضور ندارد.»

همچنین رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان، شاهزاده ترکی‌الفیصل در حاشیه کنفرانس امنیت موناکو توضیح داد که اوباما «چندین خط قرمز کشیده» است که «ابتدا صورتی و بعد سفید» شده‌اند؛ مانند سوریه که رئیس‌جمهور می‌خواست بعد از استفاده از سلاح‌های شیمیایی در حومه دمشق، حمله نظامی کند اما بعد نظرش را تغییر داد.

شاهزاده گفت آمریکا دیگر شریک مطمئنی نیست و در حالی که دشمنان آمریکا قدرت می‌یابند، سر خود را مانند کبک در برف فرو کرده است.

تاگس آنسایگر می‌افزاید: هیچ‌چیز این منتقدان را بیشتر از توجه دیپلماتیک به دشمن قسم خورده یعنی ایران به وحشت نیانداخته است. والتر راسل مید آمریکایی که عالم سرشناس جغرافیای سیاسی است، در مجله «نشنال اینترست» می‌نویسد که با این کار آمریکا، یک محور خطرناک «قدرت‌های کلیدی» - ایران و روسیه و چین - تقویت می‌شود.

در ادامه این تحلیل آمده است: پنج سال بعد از پیروزی باراک اوباما، تندروهای آمریکایی، از جمله نومحافظه‌کاران و همچنین «واقع‌بین‌هایی» مانند مید به ویژه نگران ضعف سیاست خارجی اوباما هستند؟

در افغانستان حامد کرزای، اوباما را دست به سر می‌کند، عراق بعد از جنگ پر هزینه یک بیلیون دلاری جورج بوش به نوچه تهران تبدیل شد، در آمریکای لاتین بسیاری از ضد آمریکایی‌ها علیه واشنگتن هر چه می‌خواهند می‌گویند.

مید حتی از این نیز پیشتر می‌رود. او می‌گوید بعد از «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما، که در سال ۱۹۹۲ بعد از فروپاشی اتحاد شوروی سابق با عجله اعلام شد، اکنون «پایان پایان تاریخ» رسیده است.

تاگس آنسایگر می‌نویسد: مید گله می‌کند؛ ایران در حال تبدیل شدن به قدرت برتر در خاور نزدیک است. مید می‌خواهد آمریکا به جای این که یک سیاست خارجی را دنبال کند که عمدتا به مسایل موردی می‌پردازد، مانند تروریسم و محیط زیست و تجارت، باید دوباره به یک راهبرد جهانی بازگردد.

اما گفتن این حرف ساده است؛ هرچه باشد اوباما به این دلیل نیز انتخاب شد که از سیاست مداخله‌جویانه سلف‌اش، جورج بوش به شدت انتقاد کرده و وعده داده بود آن را پایان دهد. دوازده سال جنگ بعد از یازده سپتامبر، آمریکایی‌ها را از جنگ خسته کرده است؛ به ویژه که وضع کشور و نهادهای آن، اصلاحات عمیق و پر خرج را مطالبه می‌کند.

از این گذشته کسری بودجه عظیم آمریکا مانع سیاست خارجی مداخله‌جویانه است، خیلی ساده، پول کم است تا با توجه به چالش‌های متعدد از برتری جهانی این کشور دفاع شود.

در پایان این تحلیل آمده است: درخصوص سعودی‌ها باید گفت آن‌ها در مقابل واشنگتن موضع بسیار ضعیفی دارند. هرچه در آمریکا با روش فراکینگ گاز و نفت بیشتری به دست آید و از واردات کاسته شود به همان میزان احتمالا آمریکایی‌ها علاقه کم‌تری به امور عربستان خواهند داشت. چه بسا «پایان پایان تاریخ» در عمل آغاز شود.