به گزارش افکارنیوز، استاد دانشگاه دریک در ایالت آیووا آمریکا، با انتقاد شدید به توافقنامه ایران و ۱ + ۵ و دستاوردهای آن و با تشریح بایدها و نبایدهای توافقات اظهارداشت: توافقنامه هستهای ایران و گروه ۱ + ۵ از چند جهت پرسش برانگیز است. مخرب ترین تحریمهای نفتی و بانکی براساس آن به قوت خود باقی مانده اند. در عمل، تحریمهای بیشتر در پس مذاکرات هسته ای در کمین ایران هستند. اساساً مفاد توافق نامه چنان مبهم و متضاد هستند که گویا برای نقض شدن ایجاد شده اند.
اسماعیل حسین زاده استاد دانشگاه دریک در ایالت آیووا آمریکا است. آثار منتشر شده وی عبارت از دو کتاب و دهها مقاله مختلف در زمینه های گوناگون اقتصاد سیاسی است. یکی از دو کتاب وی که تحت عنوان «اقتصاد سیاسی نظامی گری آمریکا» به فارسی ترجمه شده، اخیرا توسط نشر نی در تهران به چاپ رسیده است. حسین زاده از کردهای شمال خراسان، متولد روستای بوانلو، از روستاهای شهرستان شیروان است. وی که پس از لیسانس برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۵۴ به آمریکا رفته بود، مدرک دکترای خود در رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه نیواسکول(New School) واقع در شهرنیو یورک آمریکا کسب کرد.
وی با تشریح بایدها و نبایدهای ایران درمذاکرات ژنومعتقد است که ایران نباید خود را در مذاکرات مشتاق نشان می داد و باید از موفقیت اخیر جغرافیایی – سیاسی خود در منطقه استفاده بیشتری می کرد. ایران نباید کم کردن غنی سازی ۲۰ درصد را می پذیرفت، چراکه اورانیوم ۲۰ درصد مجاز از نظر ان پی تی و مورد نیاز برای ایزوتوپهای پزشکی است. او همچنین باور دارد که دسترسی و نظارت بر کارگاههای تولید سانتریفیوژ و معادن و کارخانه های اورانیوم نباید پذیرفته می شد، چرا که دسترسی و نظارت بر چنین اماکن و منابعی تجاوز به حق حاکمیت ایران است.
استاد دانشگاه دریک در ایالت آیووا آمریکا معتقد است، ایران علیرغم فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، یک قدرت منطقهای رو به پیشرفت و نسبتاً ثابت باقی مانده است، و در حقیقت یک صاحب قدرت به شمار میآید. با توجه به این شرایط منطقه ای و نیز با توجه به بالا گرفتن تنشهای اخیر بین آمریکا و روسیه از یکطرف و بین آمریکا و چین از طرف دیگر، ایران می توانست از موضع قویتری با مذاکرات برخورد کند.
وی با انتقاد به پا گرفتن طبقه سرمایه دار غرب گرا در ایران و عدم تحمل اقتصاد مقاومتی توسط آنها، معتقد است که بسیاری از دستاوردهای اقتصادی ایران به واسطه همین اقتصاد مقاومتی به دست آمده است.
دیگر نظرات و تحلیلهای این اقتصاددان را در ادامه می خوانید.
• منطق اصلی مذاکرات هسته ای نامعقول است
• نقض کنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای ایران را به جرم تلاش برای دستیابی به تکنولوژی صلحآمیز هستهای محاکمه میکنند
سوال: ارزیابی شما به عنوان یک استاد دانشگاه و اقتصاددان ایرانی که در آمریکا مشغول تدریس و تحقیق است، در خصوص توافقنامه هستهای چیست؟
حسین زاده: به اعتقاد من، توافقنامه(موقتی) که در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ در ژنو بین ایران و گروه ۱ + ۵ امضا شد، به چند دلیل پرسش برانگیز است. منطق اصلی مذاکرات هستهای با ایران به طور کلی نامعقول بود(و هست). در یک طرف میز مذاکرات قدرتهای هستهای اصلی نشسته بودند که همگی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای(ان پی تی)، که طبق آن آنها باید سلاحهای هستهای خود را از بین برده و یا تا حد زیادی کاهش داده باشند، را نقض کردهاند. در طرف دیگر کشوری نشسته بود که این پیمان را رعایت کرده و نه سلاح هستهای دارد و نه در پی ساخت آن است — واقعیتی که دستگاهای جاسوسی آمریکا و
اسرائیل نیز به آن اذعان کرده اند. با این حال، به صورت وارونه و واقعاً مسخره ای متخلفین قراردادهای بین المللی نقش پلیس، دادستان و قاضی را ایفا کرده و با بیشرمی تمام کشوری بیگناه را به جرم تلاش برای دستیابی به تکنولوژی صلحآمیز هستهای محاکمه میکنند!
• نبایدهای توافق ژنو
سوال: از نگاه شما چقدر این مذاکرات به نفع ایران بود؟
حسین زاده: مذاکرهکنندگان ایرانی برای دستیابی به توافقنامه موقتی، نباید برخی موارد را می پذیرفتند مانند: کاهشغنیسازی اورانیوماز ۲۰ درصد کنونی به ۳ تا ۵ درصد که ذخیره موجود ۲۰ درصدی را غیرقابل استفاده میکند، عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته IR - M۲ برای غنیسازیهای آتی، عدم فعالسازی رآکتور آب سنگین در اراک و توافق با بازرسیهای وسیع ناگهانی.
• ناامیدی تعداد زیادی از پژوهشگران، مهندسان و متخصصان متعهد از نتایج مذاکرات و بی حاصلی تلاشهایشان
به عبارت دیگر، طبق این توافقنامه مذاکرهکنندگان ایرانی با چیزی بیش از تعلیق تکنولوژی هستهای موافقت کردهاند، شاید مهمتر از آن، به نوعی دستیابیهای چشمگیر علمی و پیشرفت تکنولوژی در سالهای اخیر را کاهش دادهاند. میتوان حس ناامیدی تعداد زیادی از پژوهشگران، مهندسان، متخصصان، تکنسین ها و کارگران متعهد را احساس کرد که برای دست یافتن به چنین پیشرفتهایی تلاش بسیار کردهاند.
• براساس توافقنامه ژنو مخرب ترین تحریمهای نفتی و بانکی به قوت خود باقی می مانند
در عوض چنین سازشهای مهمی، آمریکا و همپیمانان آن موافقت کردند که فقط حدود ۷ میلیارد دلار از ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی مسدود شده در بانکهای خارج از کشور آزاد شود و نیز تحریم تجارت فلزهای گرانبها، محصولات پتروشیمی، صنعت خودروسازی، خدمات بیمه و حمل و نقل برای فروش نفت ایران(که به میزان بیش از پنجاه درصد کاهش یافته است) مورد بررسی و کاهش قرار گیرد. طبق این توافقنامه مخربترین تحریمهای نفتی و بانکی بر جای خود باقی خواهند ماند.
• تهدید حاکمیت ملی ایران ناشی از مفاد توافق نامه ایران و ۱ + ۵
• کانال مالی برای تسهیل تجارتهای «بشر دوستانه» خارج از مدیریت پولی ایران
سوال: مذاکره کنندگان با ایران، چه اهدافی را در قالب این توافقات پی می گیرند؟
حسین زاده: مطالعه دقیق توافقنامه موقت ژنو، نشانمیدهد که مذاکرهکنندگان ایرانی از چیزی بیش از کاهش تدریجی و توقف تکنولوژی و دانش هستهای کشور خود صرف نظر کردهاند. مهمتر از آن، این توافقنامه، در صورت اجرا، برنامه هستهای ایران را(از طریق IAEA) تحت کنترل کامل آمریکا و همپیمانان آن قرار میدهد. این گفته مبتنی بر حدس و گمان نیست. حتی با نگاهی مختصر به سرفصل «افزایش نظارت» توافقنامه به راحتی می توان متوجه این مسأله شد. براساس این بخش از توافقنامه، ایران موظف به ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات ایران درخصوص طرحهای ایران برای
تسهیلات هستهای، توصیف هر ساختمان در سایتهای هستهای، توصیف میزان عملیات در هر مکان دارای فعالیت هستهای مشخص، اطلاعات معادن و کارخانههای اورانیوم، و اطلاعات درباره مواد اولیه است که این اطلاعات باید در طول سه ماه پس از شروع اقدامات ارائه شوند. از دیگر بندهای توافقنامه، دسترسی روزانه بازرسان IAEA به فوردو و نطنز برای بررسی فیلمهای ضبط شده دوربینها هنگامی که بازرسان برای بازرسیهای تأیید اطلاعات طراحی، تأیید موجودی موقت، تایید موجودی فیزیکی و بازرسیهای سرزده حضور ندارند و نیز اجازه ورود بازرسان آژانس به کارگاههای مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاههای
تولید روتور سانتریفیوژ و تاسیسات نگهداری و معادن و کارخانههای اورانیوم، قابل اشاره هستند.
حتی واشنگتن پست بر این نکته تأیید کرد که شرایط قید شده در بخش «افزایش نظارت» توافقنامه حاکمیت ملی ایران را نادیده میگیرد. این روزنامه پر تیراژ و پر نفوذ یک روز پس از امضای توافقنامه گزارش کرد که با توجه به نظر مقامات غربی در ژنو، سازشهای ایران «نه تنها پیشرفت هستهای ایران را متوقف میکند» بلکه اعمال هرگونه تغییر در تکنولوژی هستهای «بدون شناسایی شدن را برای تهران غیرممکن میسازد.»
نشانه دیگر تهدید شدن حاکمیت ملی ایران، ایجاد یک «کانال مالی برای تسهیل تجارتهای بشردوستانه، برای تأمین نیازهای داخلی ایران …» است. این کانال، همچنین میتواند تراکنشهایی برای پرداخت معوقات ایران به سازمان ملل، پرداخت مستقیم شهریه دانشجویان ایرانی دانشگاهها و کالجهای خارح از کشور را ممکن سازد. اگرچه در این کانال مالی از پول ایران(که در حال حاضر در خارج از ایران مسدود شده است) استفاده خواهد شد، این پول توسط ایرانیها مدیریت و کنترل نخواهد شد و این مسأله، یادآور توافقنامه «نفت برای غذا» در عراق در رژیم صدام حسین است.
• تحریمهای بیشتر در پس مذاکرات هسته ای در کمین ایران هستند
• دو انتخاب پیش روی ایران: اقتصاد جنگی / مقاومتی یا اقتصاد نئولیبرال / ریاضتی و مصالحه کردن حقوق قانونی و منطقی ایران
سوال: به نظر شما آیا ایران برای چنین دستیابی اندکی باید به این میزان چشمپوشی میکرد؟
حسین زاده: اقتصاد و ملت ایران که از بیش از نیمی از درآمد / صادرات نفت خود محروم شده و تقریباً از سیستم تجارت / بانکداری بینالملل کنار گذاشتهاند، از اثرات مخرب تحریمهای اقتصادی رنج میبرند. تحریمهای بیشتر، که در پس مذاکرات هستهای از قبل آماده شده و(مثل شمشیر دمکلی) در کمین ایران هستند، اقتصاد ایران را دچار تنگنای باز هم بیشتری کرده و شرایط زندگی در این کشور را بیش از پیش دشوار خواهند کرد.
در این شرایط ایران اساساً دو انتخاب دارد: یکی از این گزینه ها اقتصاد جنگ یا مقاومت است. با توجه به اینکه آمریکا و هم پیمانانش سالهاست که جنگ اقتصادی بی امانی را علیه ملت ایران اعمال کرده اند، این گزینه کاملا منطقی بنظر میرسد؛ همان طور که در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله ایران چنین برنامه اقتصادی ای را اتخاذ کرد. گزینه دوم در مصالحه کردن حقوق قانونی و منطقی خود برای داشتن تکنولوژی صلحآمیز هستهای به منظور خرسند ساختن قلدر جهانی(آمریکا) و زیردستان او است به امید این که این کار از تنگتر شدن حلقه تحریمهای اقتصادی بر گردن مردم ایران جلوگیری کند.
• ایران در طول هشت سال جنگ با عراق، اقتصاد جنگ را برگزید و به تحولات مهم اقتصادی رسید
در طول هشت سال جنگ تحمیلی با عراق در زمان صدام حسین، قدرتهای غربی و همپیمانان آنها در منطقه نه تنها از نظر نظامی دیکتاتور بغداد را حمایت کردند، بلکه تحریمهای شدید اقتصادی نیز بر ایران تحمیل کردند. ایران که در تنگنا قرار گرفته بود، مسیر انقلابی اقتصاد جنگ را انتخاب کرد و با موفقیت برنامه ها و نیروهایی مردمی را برای دفاع از یکپارچگی قلمرو خود، و همچنین برای فراهم کردن شرایط زندگی مناسب برای ملت خود، فراهم کرد. سیاستگذاران مملکت در آن زمان با به دست گرفتن اهرمهای کلیدی اقتصاد ملی از طریق بخش دولتی و استفاده مناسب از انرژی انقلابی و از خودگذشتگی مردم موفق به
دستیابی به تحولات اقتصادی مهمی شدند.
سوال: چه تحولاتی؟
حسین زاده: دستاوردهایی مانند برقرسانی به اقصی نقاط کشور، گسترش شبکههای حمل و نقل، ساخت هزاران مدرسه و کلینیک بهداشتی در سراسر کشور، تهیه مواد غذایی و دیگر کالاهای اساسی برای نیازمندان با قیمتهای مناسب و غیره از همین جمله اند.
• رد اقتصاد مقاومتی توسط برخی دست اندرکاران و سیاستگذاران ایران در عمل
• طیفهای مختلفی در داخل و خارج دولت، تحمل اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد جنگ را ندارند
سوال: به نظر شما آن روحیه و باورهایی که اشاره کردید، هنوز هم حفظ شده است؟
حسین زاده: برخی از دست اندرکاران و سیاستگذاران ایران کنونی این گزینه اقتصاد مقاومتی را علی رغم تجربه موفقیت آمیز آن رد می کنند. دلایل متعددی برای این بی رغبتی نسبت به گزینه اقتصاد جنگ وجود دارد. بحثتفصیلی درباره این دلایل از حوصله این مصاحبه خارج است. همین اندازه میگویم که برخی از کسانی که در زمان جنگ تحمیلی به این دیدگاه باور داشتند، به مرور زمان در مقام تجار و سرمایه دارانی موفق قرار گرفته اند که دیگر تمایلی به اقتصاد درونگرای مقاومتی ندارند. این افراد که عمدتاً در سایه بخش عمومی یا به تفضل جایگاه سیاسی / بوروکراتیک خود در بخشهای مختلف دولتی صاحب ثروت و
سرمایه شده اند، تمایلات و دیدگاهای اقتصادیشان حالا دیگر به سمت سرمایهگذاری و یا دادوستد با همتایان خود در غرب معطوف شده است.
در سپتامبر ۲۰۱۳ یک گروه از نمایندگان همین قشر، رئیس جمهور روحانی را در سفرش به سازمان ملل در نیویورک همراهی کردند تا(به صورت پشت پرده) درباره معاملات تجاری / سرمایهگذاری بالقوه بین دو کشور گفت و گو کنند. همین اتفاق در سفرهای ظریف وزیر امور خارجه ایران به اروپا رخ داد تا اهدافی مشابه را در جهت تجارت و سرمایه گزاری دنبال کنند.
بنابراین میتوان درک کرد که چرا طیفهای مختلفی در داخل و خارج دولت، تحمل اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد جنگ را ندارند و چرا در مسائل مربوط به برنامه هستهای به سازش و اقتصاد نئولیبرالی روی آوردند.
• ایران باید از موضع قدرت در مذاکرات برخورد می کرد
• ایران علیرغم فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، یک قدرت منطقهای رو به پیشرفت و نسبتا ثابت باقی مانده است
سوال: به نظر شما چرا؟
حسین زاده: به نظر من، دو دلیل در این میان موثر بود. اول این که، برخورد رئیس جمهور با مسأله هسته ای و ارتباط مذاکرهکنندگانش با گروه ۱ + ۵ به طور اصولی آغاز نشد؛ چرا که آنها زودتر از موعد اهداف خود را آشکار کرده و تمایل، حس نیاز به دستیابی به توافقنامه را به طور زودرس نمایان کردند. البته باید بگویم که رئیس جمهور روحانی حتی پیش از پیروزی در انتخابات، ایران را به توافقنامه نامعقول و کم ارزش محکوم کرده بود. به این ترتیب که در کمپین تبلیغاتی خود شانس پیروزیاش را با قول بهبود اقتصادی از طریق توافقنامه هستهای تثبیت کرد. این اشتباه بزرگی بود، چرا که موقعیت مذاکرهای
ایران را ضعیف کرده و به همین ترتیب موقعیت مذاکرهای آمریکا و همپیمانانش را تقویت کرد. او با اغراق و تکرار در مقصر نشان دادن رئیسجمهور سابق در تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران، دو اشتباه بزرگ مرتکب شد: اول(و به طور ضمنی) کماهمیت جلوه دادن نقش آمریکا و هم پیمانانش در اعمال و تحمیل تحریمهای ظالمانه، و دیگری(و به همان دلیل) قرار دادن بیشتر مسئولیت دستیابی به توافقنامه بر عهده ایران.
دوم این که، در حالی که آمریکا و همدستانش برای دستیابی به امتیازهای بیشتر دائماً «چوب» تحریمهای بیشتر را در پسزمینه مذاکرات ژنو به اهتزاز در میآوردند، به نظر میرسد مذاکره کنندگان ایرانی از موفقیتهای اخیر جغرافیایی - سیاسی کشور خود در منطقه برای مقاومت در مقابل سازشهای یکطرفه به خوبی استفاده نکرده باشند. در حالی که آمریکا و همپیمانانش در ماههای اخیر به دلیل بحران سوریه ضربه شدیدی خوردند، ایران و همپیمانان این کشور، بر همین اساس به موفقیت دست یافتند. با این که نتیجه ماجراجوییهای آمریکا در سالهای اخیر چیزی جز آشوب وبی ثباتی و جنگ داخلی در
کشورهایی چون افغانستان، لیبی، یمن، عراق و سوریه نبوده است، ایران علیرغم فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، یک قدرت منطقهای رو به پیشرفت و نسبتا ثابت باقی مانده است، و در حقیقت یک صاحب قدرت به شمار میآید. با توجه به این شرایط منطقه ای، و نیز با توجه به بالا گرفتن تنشهای اخیر بین آمریکا و روسیه از یکطرف و بین آمریکا و چین از طرف دیگر، ایران می توانست از موضع قویتری با مذاکرات برخورد کند.
• بایدها و نبایدهای ایران در مذاکرات ژنو
• ایران نباید خود را در توافقات مشتاق نشان می داد
• ایران باید از موفقیت اخیر جغرافیایی – سیاسی خود در منطقه استفاده بیشتری می کرد
• ایران نباید کم کردن غنی سازی ۲۰ درصد را می پذیرفت؛ اورانیوم ۲۰ درصد مجاز از نظر ان پی تی و مورد نیاز برای ایزوتوپهای پزشکی
• باید در مقابل دسترسی و نظارت بر کارگاههای تولید سانتریفیوژ و معادن و کارخانه های اورانیوم مقاومت می شد
• مفاد توافق نامه چنان مبهم و بدون انسجام هستند که گویا برای نقض شدن ایجاد شده اند
سوال: به نظر شما ایران باید چگونه در مذاکرات ظاهر می شد تا به نتایج بهتری دست می یافت؟
حسین زاده: با توجه به آنچه تاکنون شرح دادم، به نظر میآید که اگر ایران با برخوردی مشتاقانه برای دستیابی به توافقنامه به ژنو نرفته بود و استفاده بیشتری از موفقیت اخیر جغرافیایی - سیاسی خود در منطقه کرده بود، به توافقنامه هستهای بهتری دست مییافت. برای مثال، با این که توافق بر تعلیق تکنولوژی هستهای(با توجه به شرایط حاکم) ناگزیر بود، ایران میتوانست قاطعانهتر برای عدم کمکردن غنیسازی ۲۰ درصدی به ۵ درصدی تلاش کند؛ اورانیوم ۲۰ درصدی هم از نظر NPT مجاز و قانونی است و هم برای رآکتور پژوهشی تهران برای تولید ایزوتوپهای پزشکی مورد نیاز است.
به همین صورت در حالی که(باز هم با توجه به شرایط موجود) گریزی از بازرسیهای سرزده از سایتهای هستهای وجود نداشت، مذاکرهکنندگان ایرانی میتوانستند بسیار منطقی در برابر ادعای دسترسی و نظارت بازرسان به کارگاههای تولید سانتریفیوژ و معادن و کارخانههای اورانیوم مقاومت کنند. علاوه بر آن تیم مذاکرهکننده ایران میتوانست، باز هم خیلی منطقی، درباره مواد یا نکات «توافقنامه نهایی»، که ظاهرا و بطور مبهم قرار است تمام تحریم هارا لغو بکند، شفافیت یا تفصیل لازم را تا حدی درخواست بکند که محلی برای «دبه درآوردن» و نقض شدن باقی نماند. متأسفانه، نکات «توافقنامه
نهایی» در حال حاضر چنان مبهم و متناقضند که گویی برای «دبه درآوردن» و نقض شدن سرهم بندی شده اند.
• تلاشهای شکستخورده برای تغییر رژیم ایران
سوال: به نظر شما غرب در قالب توافقات اخیر چه اهداف ناپیدایی را دنبال می کند؟
حسین زاده: آمریکا از زمان انقلاب ۱۹۷۹ در ایران که منجر به کاهش چشمگیر نفوذش در ایران و دیگر نواحی منطقه شد، دائم در تلاش برای تغییر رژیم دراین کشور بوده است. تلاشهای آمریکا برای دستیابی به این هدف شرورانه به خوبی شناخته شدهاند. این تلاشها از تشویق و حمایت از صدام حسین برای حمله به ایران گرفته تا آموزش و حمایت سازمانهای تروریست برای حمله به ایران، تهدیدهای جنگی و نظامی دایمی، تلاش برای تخریب انتخابات ۲۰۰۹ از طریق «جنبش سبز»، و افزایش سیستماتیک تحریمهای اقتصادی را شامل میشود.
این طرحهای استعمارگرایانه نه تنها به هدف «تغییر رژیم» درایران دست نیافتند، بلکه باعثتبدیل این کشور به قدرت عمدهای در منطقه شدهاند که برنامههای جغرافیایی - سیاسی آمریکا در ناحیه را با شکست بیشتری مواجه کرده است. در حالی که نیروهای مزدور با حمایت آمریکا در سوریه و علاوه بر آن همپیمانان این کشور در آنکارا، قاهره و ریاض در تلاش خود برای سرنگون کردن دولت سوریه با شکست مواجه شدهاند، اتحاد ایران و هم پیمانانش(به همین منوال) در ماههای اخیر قدرت و اعتبار کسب کرده اند.
بنابراین آمریکا(یا به طور دقیقتر، بخشی از قدرت حکومتی این کشور) که در تلاشهای خود برای «تغییر رژیم» از بیرون با شکست مواجه شده است، اکنون تمایل به تغییر(یا اصلاح) رژیم از درون کشور پیدا کرده است، یعنی از طریق ارتباط سیاسی و اقتصادی با ایران. حتی همپیمانان آمریکا مانند ترکیه، قطر، عربستان سعودی و اسرائیل که همیشه نگران نفوذ رادیکال ایران در منطقه بودند و در ابتدا با توافقنامه ایران و ۱ + ۵ قاطعانه مخالفت کردند، کمکم متوجه منافع «اعتدال گرایانه» یا «نرم کننده» مترتب بر موفقیت این تاکتیک جدید آمریکا میشوند.
• امیدواری رو به افزایش آمریکا و هم پیمانانش به جلب قشری از سرمایه داران غربگرای ایرانی
چیزی که این گزینه را(برای آمریکا و رژیمهای تحت الحمایه اش) امیدوارکنندهتر ساخته است، پیدایش و پا گرفتن قشر سرمایه داری در ایران است که توانایی تجارت با همتایان خود در غرب را در اولویت اصلی قرار میدهد. از نظر این قشر مسائلی مانند تکنولوژی هستهای و حق حاکمیت ایران در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
همچنین همانطور که پیش از این گفتم، هیاتهای اعزامی به آمریکا و اروپا به همراه رئیس جمهور روحانی و وزیر امور خارجه ظریف، به منظور تبادل نظر درباره معاملات تجاری / سرمایهگذاری با همتایان خود در غرب، در واقع نمایندگان این قشر بودند.
• بازگشت به خانه اول: ادامه سیاست دیرینه تغییر رژیم از خارج به موازات سیاست جدید تغییر رژیم از درون
جناحهای جنگجو و میهنپرستان افراطی در دوایر حکومتی آمریکا، به سرکردگی ذینفعان سودهای حاصل از جنگ و گروههای فشار اسرائیلی، همچنان به دخالت نظامی و یا اعمال فشار بیشتر اقتصادی بر ایران اصرار میورزند. ولی رهبران و یا ذینفعان صنایع غیرنظامی(مانند نفت، خودرو، خطوط هواپیمایی، کشاورزی و از این قبیل) نیروهای پشت جبهه دولت اوباما برای ایجاد ارتباط سیاسی و اقتصادی با ایران هستند.
این که کدام یک از این دو جناح حکومتی آمریکا(طرفداران تغییر رژیم از درون یا از بیرون) موفق خواهد شد، به میزان زیادی به فرآیند و نتیجه مذاکرات هسته ای بستگی دارد. به نظر میرسد جناح نظامیگرا با اینکه دائماً ایران را تهدید به تحریمهای بیشتر میکند، فعلاً به قول معروف «وسط ریسمان» را گرفته باشد: اگر ایران به توافقات یک طرفه ادامه دهد، آنها از موضع پرخاشگری خود عقبنشینی کرده و صدای تهدیدآمیز خود را کمتر خواهند کرد. از طرف دیگر، اگر ایران از حق قانونی و منطقی خود برای غنیسازی اورانیوم صرفنظر نکند، و اصرار داشته باشد که آمریکا و همپیمانانش با لغو
تحریمها سازشهای ایران را پاسخ دهند، آنها نیز موضع محکمتری اتخاذ کرده و تحریمهای بیشتر و یا دخالت نظامی را مطرح خواهند کرد. در صورت وقوع سناریوی دوم، طرفداران ارتباط دوستانه با ایران که در تاکتیک خود برای تغییر رژیم از درون شکست خورده خواهند بود، به احتمال زیاد به افراطیها میپیوندند و بار دیگر سیاست دیرینه تغییر رژیم از خارج از کشور را آغاز میکنند؛ در واقع به خانه اول بازمیگردند.
• آینده پیچیده و نامشخص توافقنامه هستهای موقت
• احتیاج تیم مذاکره کننده ایران به وکیل یا وکلای مجربی در نوشتن قراردادهای بین المللی از نوع توافقنامه ژنو
• دورنما یا محصول نهایی توافقنامه موقت هسته ای چندان مایه امیدواری و خوشبینی نیست
سوال: این تحولات جدید از طرف ایران و آمریکا چگونه بر توافقنامه هستهای موقت به سوی «قدم نهایی همهجانبه» تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میپذیرند؟
حسین زاده: بخشهای مختلف توافقنامه موقت آنچنان مبهم و متناقض هستند که در معرض تفسیرهای متفاوت و لذا در خطر نقض شدن توافقنامه در آینده قرار دارند. دقیقاً به همین دلیل بود که بلافاصله پس از انعقاد توافقنامه، برداشتهای متناقضی از آن استنباط شد. در حالی که رئیس جمهور ایران و تیم مذاکرهکنندهاش بر به رسمیت شناخته شدن حقوق غنیسازی اورانیوم در ایران اشاره میکنند، اوباما و وزیر امور خارجهاش، جان کری، چنین برداشتی را اشتباه یا سوء تفاهم از جانب ایران می دانند.
به دلیل متناقض و تفسیر پذیر بودن قسمتهای مختلف توافقنامه ژنو، هر یک از طرفین بنا به اقتضای منافع خود، سعی می کند روی قسمتهای مطلوب یا مورد پسند خود تاکید کرده و قسمتهای دیگر را نادیده بگیرد. مثلا، طرف ایرانی عمدتا روی این جمله توافقنامه به عنوان ملاک یا نتیچه نهایی مذاکرات تأکید می کند که: «قدم نهایی تحریمهای چند جانبه، یکجانبه و همچنین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل را به کلی از میان خواهد برد.» طرف آمریکایی، بر عکس، بر این جمله مبهم و پر از قید و شرط تاکید میکند که: «قدم نهایی شامل برنامه هستهای با تعریف متقابل؛ پارامترهایی مورد توافق دو طرف و متناسب با
نیازهای واقعی؛ محدودیت مورد توافق برای حدود و درصد فعالیتهای غنیسازی؛ ظرفیت، محل اجرای این فعالیتها و ذخیره اورانیوم غنیشده برای مدت زمان مورد توافق است.» اصلا معلوم نیست معنی این جمله چیست. منظور از کلمات یا عباراتی مانند «برنامه هستهای با تعریف متقابل»، «پارامترهای مورد توافق دو طرف و متناسب با نیازهای واقعی»، «محدودیت مورد توافق برای حدود و درصد فعالیتهای غنیسازی»، و یا «ظرفیت، محل اجرای این فعالیتها و ذخیره اورانیوم غنیشده برای مدت زمان مورد توافق است» چیست. وجود چنین نواقص و ابهاماتی در توافقنامه ژنو همچنین نشانگر این است که، صرفنظر از
مشکلات و نارسایی های دیگر، تیم مذاکره کننده ایران شاید احتیاج به وکیل یا وکلای مجربی دارد که تخصصشان در نوشتن قراردادهای بین المللی از نوع توافقنامه ژنو است.
همانطور که گارت پورتر (Gareth Porter) و بسیاری دیگر از ناظران مذاکرات هسته ای اشاره کردهاند، متن مبهم، تفسیر پذیر و متناقض توافقنامه ژنو نشانه بارزی از تعهد متزلزل یا عدم پایبندی آمریکا به مرحله نهایی توافقنامه است. همین رویکرد مبهم، عاری از صداقت و تهی از تعهد آمریکا و همپیمانانش خیلی از ناظران توافقنامه ژنو، از جمله این ناظر، را به این نتیجه رسانده است که دورنما یا محصول نهایی توافقنامه موقت هسته ای چندان مایه امیدواری و خوشبینی نیست.
شناسه خبر:
۲۹۶۴۵۴
نبایدهای توافقنامه ژنو
استاد ایرانی اقتصاد در آمریکا معتقد است: مفاد توافقنامه ژنو چنان مبهم و متناقض هستند که گویا برای «دبه درآوردن» ایجاد شداند، مخرب ترین تحریمهای نفتی و بانکی به قوت خود باقی می مانند و تحریمهای بیشتر در پس مذاکرات در کمین ایران است.
۰