شوهرم در حالي که کنترلي بر رفتار و حرکات خود نداشت مرا با چاقو زخمي کرد و سپس از خانه بيرون رفت. من به حالت نيمه بيهوش روي زمين افتاده بودم و هنوز چند دقيقه نگذشته بود که پدر و مادرم سراسيمه و نگران سررسيدند و مرا به بيمارستان رساندند.

پدرم می گفت شوهرت به خانه ما زنگ زد و خبر داد که تو خودزنی کرده ای!خدا رحم کرد که پدر و مادرم زود رسیدند در غیر این صورت به دلیل خونریزی زیاد جان خود را از دست می دادم. زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری نواب مشهد افزود: حدود ۲ سال قبل، شوهرم به باوری غلط و به بهانه تقویت قوای جنسی به مصرف تریاک روی آورد.

او روزهای اول از شوهر عمه اش مواد می گرفت اما کم کم دوستانی پیدا کرد که برایش «گوهر سفید» می آوردند. زن جوان لبخند تلخی زد و ادامه داد: شوهرم به «کریستال» گوهر سفید می گفت. شوهرم در کمتر از چند ماه آن قدر آلوده این مواد مخدر شد که نای حرف زدن و راه رفتن هم برایش باقی نماند و متاسفانه کارش را از دست داد و از آن به بعد پدر و مادر بیچاره ام به دلیل حفظ آبروی خود، خرج زندگی ام را به سختی تامین
کرده اند.

شوهرم در این شرایط هیچ غم و غصه ای به جز تهیه مواد مخدر نداشت و همیشه پسر ۹ ساله ام را برای خرید مواد مخدر به سراغ یک خرده فروش مواد مخدر می فرستاد. زن جوان با چشمانی اشک بار گفت: روزی که پسرم برایم تعریف کرد که با اطلاع پدرش مورد سوءاستفاده و آزار و اذیت از سوی فردی که به شوهرم مواد می فروشد قرار گرفته است دنیا روی سرم خراب شد و قلبم داشت از کار می ایستاد.

من از این بابت خیلی ناراحت و خشمگین شدم و از شوهرم برای این همه بی غیرتی توضیح خواستم اما او که خمار مواد مخدر بود گفت: تو که این قدر احساس مسئولیت داری از فردا خودت برو و برایم مواد بخر. تازه اگر تو بروی شاید مواد چرب تر و بهتری گیر ما بیاید. با شنیدن این حرف از کوره در رفتم و ما با هم درگیر شدیم و شوهرم با چاقو مرا زخمی کرد و متواری شد.

منبع:روزنامه خراسان