پاسخ آیت‌الله خرم‌آبادی به شاه در کاخ

به گزارش افکارنیوز، آیت‌الله روح‌الله کمالوند خرم‌آبادی‌ در سال‌ ۱۳۱۹ق در خرم‌آباد زاده‌ شد.

وی‌ دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ را در خرم‌آباد سپری‌ کرد و خواندن‌ و نوشتن‌ و مقدمات‌ علوم‌ دینی‌ را نزد شیخ‌الاسلام‌(عمویش‌) و مرحوم‌ آیت‌ الله سید ابوتراب‌ جزایری‌ فراگرفت‌.

به‌ سال ۱۳۳۶ق / ۱۲۹۶ش‌ در ۱۷ سالگی‌ رهسپار بروجرد شد و به‌ جرگه‌ی‌ شاگردان‌ آیت‌الله حاج‌ آقا حسین‌ بروجردی‌ درآمد. دو سال‌ نزد ایشان‌ و دیگر علمای‌ بروجرد درس‌ خواند و سپس‌ در سال‌ ۱۳۳۸ق / ۱۲۹۸ ش‌ راهی‌ اراک‌ شد و به‌ حلقه‌ی‌ درس‌ آیت‌الله حاج‌ شیخ‌ عبدالکریم‌ حائری‌ پیوست‌.

در سال‌ ۱۳۴۰ق / ۱۳۰۰ش‌ که‌ حوزه‌‌ علمیه‌‌ اراک‌ به‌ قم‌ انتقال‌ یافت‌، به‌ همراه‌ دیگر شاگردان‌ آیت‌الله حائری‌ به‌ آن‌ شهر مهاجرت‌ کرد و در حوزه‌‌ علمیه‌‌ قم‌ تا سال‌ ۱۳۰۶ش‌ مشغول‌ تحصیل‌ بود.

در این‌ زمان‌ وی‌ یکی‌ از شاگردان‌ معروف‌ و خوش‌استعداد آیت‌الله حائری‌ بود و در فقه‌ و اصول‌ با آیت‌الله گلپایگانی‌ و در فلسفه‌ با حضرت‌ امام‌ هم‌ بحث‌ بود او از آیت‌الله حائری‌ اجازه‌ی‌ اجتهاد گرفت‌ و علوم‌ معقول‌ را نزد میرزا علی‌ اکبر یزدی‌ خواند.

از مرحوم‌ حاج‌ شیخ‌ عباس‌ قمی‌ اجازه‌ روایت‌ دریافت‌ کرد و دوستی‌ ناگسستنی‌ او با حضرت‌ امام‌ طی‌ این‌ دوره‌ پی‌ریزی‌ شد.



در سال‌ ۱۳۴۶ق / ۱۳۰۶ ش‌ به‌ خرم‌آباد بازگشت‌ و تا سال‌ ۱۳۶۴ق / ۱۳۲۴ ش‌ یعنی‌ سراسر حکومت‌ پهلوی‌ اول‌ را که‌ هم‌زمان‌ پرماجراترین‌ سال‌های‌ تاریخ‌ لرستان‌ بود. در این‌ شهر اقامت‌ داشت‌ و این‌ دوره‌ را به‌ ترویج‌ و تبلیغ‌ اسلام‌، تعلیم‌ و تربیت‌ علاقه‌مندان‌ و تدریس‌ در حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ بروجرد سپری‌ کرد.

در فضای‌ پس‌ از شهریور ۱۳۲۰ او و آیت‌الله سید عیسی‌ جزایری‌، با پشتیبانی‌ روحانیون‌ و مذهبیون‌ خرم‌آباد، نقش‌ فعالی‌ در برگزاری‌ انتخابات‌ دوره‌‌ چهاردهم‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ ایفا کردند.

با طرح‌ مرجعیت‌ عامه‌‌ آیت‌الله بروجردی‌ و در پی‌ عزیمت‌ وی‌ به‌ قم‌، آیت‌الله کمالوند نیز به‌ قم‌ آمد و دوره‌ نوینی‌ از فعالیت‌های‌ سیاسی‌ مذهبی‌ او آغاز گردید.

وی‌ در این‌ زمان‌ همراه‌ امام‌ و دیگر آقایان‌ در سطوح‌ عالی‌ حوزه‌ تدریس‌ می‌کرد؛ مکاسب‌ و کفایه‌ درس‌ می‌داد و در سال‌های‌ آخر اقامتش‌ در قم‌، درس‌ خارج‌ را نیز آغاز نمود(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۳۰ و ۶۲و ۸۲).



او در کنار تدریس‌، به‌ مسائل‌ سیاسی‌ نیز توجه‌ داشت‌ و در ۲۲ جمادی‌الاخر ۱۳۶۶ق همراه‌ با حضرت‌ امام‌ و آقایان‌ گلپایگانی‌، مرتضی‌ حائری‌ و محمد یزدی‌ طی‌ نامه‌ای‌ به‌ آیت‌الله بروجردی‌ نگرانی‌ خود از شایعه‌‌ موافقت‌ ایشان‌ با تشکیل‌ مجلس‌ مؤسسان‌ برای‌ تغییر قانون‌ اساسی‌ را اعلام‌ کرد(کاظمی‌، ۱۵۴).



همچنین‌ در ۱۳۲۷ که‌ آیت‌الله کاشانی‌ در قلعه‌‌ فلک‌الافلاک‌ زندانی‌ بود، کمالوند از نفوذ سیاسی‌ مذهبی‌ خود در خرم‌آباد استفاده‌ کرد و به‌ دیدار او رفت‌(صحیفه‌ی‌ نور، ۱۳/۲۱۶ - ۲۱۷).



با اینکه‌ تعطیلات‌ تابستان‌ را در خرم‌ آباد به‌ سر می‌برد و همواره‌ ارتباط‌ و نفوذ سیاسی‌ مذهبی‌ خود در لرستان‌ را حفظ‌ کرده‌ بود، ولی‌ به‌ درخواست‌ و اصرار مردم‌ خرم‌ آباد، در ۱۳۶۹ق / ۱۳۲۹ ش‌ آیت‌الله بروجردی‌ وی‌ را مأمور اقامت‌ در این‌ شهر و ساختن‌ حوزه‌‌ کمالیه‌ نمود(طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۶۲-۶۳؛ کاظمی‌، ۱۴۷).

هزینه‌‌ تأسیس‌ حوزه‌ از موقوفات‌ تأمین‌ می‌شد، ولی‌ کسری‌ آن‌ را که‌ مبلغ‌ گزافی‌ نیز بود، آیت‌الله کمالوند می‌پرداخت‌(والیزاده‌ معجزی‌، ۲۵۵ و ۲۶۵). او علاوه‌ بر تدریس‌ درس‌ خارج‌، می‌کوشید تا اساتید حوزه‌های‌ بروجرد، اصفهان‌ و دیگر شهرها را با هزینه‌‌ شخصی‌ خود به‌ خرم‌ آباد دعوت‌ کند(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۶۳؛ والیزاده‌ معجزی‌، ۲۵۵).

در نتیجه‌ حوزه‌‌ علمیه‌ کمالیه‌ بنیادی‌ برای‌ ترویج‌ اسلام‌ و تربیت‌ نسل‌ نوینی‌ از علمای‌ لرستان‌ شد و آیت‌الله کمالوند ضمن‌ اداره‌ آن‌ به‌ رفع‌ مشکلات‌ مردم‌ و امور عام‌المنفعه‌ چون‌ ساخت‌ حمام‌، مسجد و… هم‌ می‌پرداخت‌(والیزاده‌ معجزی‌، ۲۵۵-۲۶۵).



*آیت‌الله خرم‌آبادی میزبان تبعیدی‌های فداییان اسلام بود


در پاییز ۱۳۳۰ که‌ هفت‌ تن‌ از فدائیان‌ اسلام‌ به‌ سرپرستی‌ شیخ‌ علی‌ اصغر مروارید به‌ خرم‌آباد تبعید شدند، آیت‌الله کمالوند از حامیان‌ و میزبانان‌ آنان‌ بود(کاظمی‌، ۱۶۹). مبارزه‌ی‌ شدید وی‌ با گسترش‌ نفوذ توده‌ای‌ها در لرستان‌، از جمله‌ دیگر اقدامات‌ او در این‌ زمان‌ است‌. همچنین‌ به‌ دنبال‌ حادثه‌ی‌ درگیری‌ طلاب‌ قم‌ با توده‌ای‌های‌ استقبال‌ کننده‌ از سید علی‌ اکبر برقعی‌ در دی‌ ماه‌ ۱۳۳۱، با برپایی‌ مجالسی‌ در حوزه‌ی‌ کمالیه‌ و ارسال‌ تلگراف‌هایی‌ شهر خرم‌آباد را به‌ تعطیلی‌ کشاند(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌خرم‌آبادی‌، ۶۵ و ۷۲-۷۴ و ۸۹).



وی‌ به‌ ضرورت‌ فضای‌ سیاسی‌ سال‌های‌ ۱۳۳۰-۱۳۳۲ کوشید تا افزون‌ بر نفوذ مذهبی‌، در ارکان‌ سیاسی‌ اداری‌ لرستان‌ نیز نفوذ یابد. از این‌رو در انتخابات‌ دوره‌‌ هفدهم‌ مجلس‌ حضور مؤثر داشت‌ و وکیل‌ دلخواه‌ خود را به‌ مجلس‌ فرستاد. همچنین‌ در درگیری‌ خونین‌ ۱۵ بهمن‌ ۱۳۳۰ میان‌ طرفداران‌ نامزدهای‌ حوزه‌‌ انتخابیه‌ی‌ خرم‌ آباد، آیت‌الله کاشانی‌ طی‌ اطلاعیه‌ای‌ او را به‌ حفظ‌ آرامش‌ و جلوگیری‌ از تأخیر در انتخابات‌ مکلف‌ کرد(قاسمی‌، ۱/۴۷ و ۵۱-۵۲ و ۶۲).



در رمضان‌ ۱۳۷۴ / اردیبهشت‌ ۱۳۳۴ که‌ مبارزه‌‌ آیت‌الله بروجردی‌ علیه‌ بهائیت‌ شدت‌ گرفت‌، آیت‌الله کمالوند نیز نقش‌ مؤثری‌ داشت‌. آیت‌الله بروجردی‌ و دیگر علما به‌ قم‌ آمدند و پس‌ از دیدار با علمای‌ قم‌ رهسپار تهران‌ شدند، ولی‌ اقدامات‌ وی‌ در متقاعد ساختن‌ شاه‌ و دولت‌ برای‌ مهار قدرت‌ بهائیان‌ به‌ جایی‌ نرسید؛ در نتیجه‌ آیت‌الله بروجردی‌ تصمیم‌ گرفت‌ ایران‌ را ترک‌ کند(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌آبادی‌، ۶۷-۶۸).



طی‌ این‌ سال‌ها میان‌ او و آیت‌الله کاشانی‌ ارتباط‌ نزدیکی‌ وجود داشت‌(آرشیو مؤسسه‌ی‌ مطالعات‌ تاریخ‌ معاصر، س٫‌ ش‌ ۹۴ – ۳۱۷ – ۵؛ ۵۶۴-۱۱۱۱ - ۵). افزون‌ بر این‌ یک‌ بار از طرف‌ محمد شاهرودی‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ سفر کرد(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌خرم‌آبادی‌، ۶۸). سیدمصطفی‌ وکیلی‌، فرماندار خرم‌آباد، در گزارش‌های‌ ارسالی‌ سال‌ ۱۳۳۷ ۱۳۳۸ بارها از نفوذ سیاسی‌ مذهبی‌ وی‌ در میان‌ مردم‌ و نیز ادارات‌ دولتی‌ خرم‌آباد ابراز نگرانی‌ کرده‌ است‌.

در همین‌ زمان‌ برخی‌ از مخالفان‌، ایشان‌ را به‌ همراهی‌ و حمایت‌ از توده‌ای‌ها و کشت‌ تریاک‌ متهم‌ ساختند، اما این‌ اتهامات‌ چنان‌ بی‌اساس‌ بود که‌ حتی‌ از سوی‌ سازمان‌ اطلاعات‌ و امنیت‌ کشور نیز تکذیب‌ شد(مرکز اسناد ریاست‌ جمهوری‌، اسناد نخست‌وزیری‌ ش‌. س‌ ۲ ۴۷۴۸۰؛ ۳۸۶۳۰).



در ۱۰ فروردین‌ ۱۳۴۰ که‌ آیت‌الله بروجردی‌ رحلت‌ فرمود، آیت‌الله‌ کمالوند مردم‌ را متوجه‌ مرجعیت‌ آسیدعبدالهادی‌ شیرازی‌ در نجف‌ کرد، ولی‌ با رحلت‌ وی‌ در خرداد ۱۳۴۱، با همکاری‌ دیگر علمای‌ خرم‌آباد به‌ تبلیغ‌ مرجعیت‌ امام‌ پرداخت‌.



سپس‌ به‌ قم‌ آمد و دوره‌‌ نوینی‌ از فعالیت‌های‌ سیاسی‌ مذهبی‌ آغاز گردید. وی‌ در این‌ زمان‌ به‌ همراه‌ حضرت‌ امام‌ و دیگر آقایان‌ در سطوح‌ عالی‌ حوزه‌ تدریس‌ می‌کرد و مکاسب‌ و کفایه‌ درس‌ می‌داد و در سال‌های‌ آخر اقامتش‌ در قم‌، درس‌ خارج‌ را نیز آغاز نمود(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌آبادی‌، ۳۰ و ۶۲ و ۸۲).



سال‌های‌ ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ اوج‌ فعالیت‌های‌ سیاسی‌ آیت‌الله کمالوند در تاریخ‌ مبارزات‌ روحانیون‌ ایران‌ است‌. وی‌ در جریان‌ لغو تصویبنامه‌‌ انجمن‌های‌ ایالتی‌ و ولایتی‌ طی‌ ماه‌های‌ مهر تا آذر ۱۳۴۱، ارتباط‌ نزدیکی‌ با امام‌ داشت‌.

در بیشتر موارد رابط‌ او آیت‌الله طاهری‌ خرم‌ آبادی‌ بود که‌ به‌ گفته‌‌ وی‌، آیت‌الله کمالوند به‌ امام‌ می‌گفت‌ که‌ هر وقت‌ شما صلاح‌ بدانید من‌ به‌ تهران‌ بروم‌ و با سران‌ حکومت‌ صحبت‌ کنم‌ یا اگر دستور بدهید ما بازار را تعطیل‌ کنیم‌(طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۱۴۷).

وی‌ در تلگرافی‌ که‌ به‌ همراهی‌ آیت‌الله عیسی‌ جزایری‌ برای‌ امیراسدالله‌ علم‌ فرستاد: «نتیجه‌ بی‌اعتنایی‌ به‌ افکار مسلمین‌» را علت‌ بروز آشوب‌ در منطقه‌ ذکر کرد و خواستار لغو تصویبنامه‌ شد(اسناد انقلاب‌ اسلامی‌، ۲/۲۶؛ دوانی‌، ۳ و ۴/۱۲۳).



حتی‌ زمانی‌ که‌ پاسخ‌ دولت‌ به‌ درخواست‌ مراجع‌ کمی‌ به‌ طول‌ انجامید، قرار شد که‌ آیت‌الله کمالوند همراه‌ یکی‌ دیگر از علما نزد شاه‌ برود که‌ البته‌ به‌ دلایلی‌ این‌ طرح‌ عملی‌ نشد(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌آبادی‌، ۱۴۷).



* به نظر امام آیت‌الله خرم‌آبادی در صف اول مبارزه علیه رژیم شاه بود


تلاش‌ و نقش‌ مؤثر او در این‌ برهه‌، مورد توجه‌ بسیاری‌ از مراجع‌ آن‌ روز قرار گرفت‌. امام‌ طی‌ نامه‌ای‌ به‌ ایشان‌ نوشت‌: «گرچه‌ در مدتی‌ که‌ بر ما گذشت‌، بسیار تلخی‌ها دیدیم‌ و رنج‌ فراوان‌ بردیم‌ و حقیقت‌های‌ ناگوار روشن‌ شد که‌ کاش‌ نمی‌شد، لکن‌ تلخی‌ها را اعلام‌ لغو تصویبنامه‌ با همه‌‌ لجاجت‌ و سرسختی‌ دولت‌ و غیره‌ محو کرد و اینجانب‌ در خلال‌ این‌ مدت‌ که‌ به‌ مطالعهی‌ شخصیات‌ نیز مشغول‌ بودم‌، اعتراف‌ می‌کنم‌ که‌ جناب‌عالی‌ در صف‌ اول‌ واقع‌ بودید»(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، س‌. ش‌ ۱۷). افزون‌ بر این‌ آیات‌ عظام‌ گلپایگانی‌ و میلانی‌ نیز طی‌ نامه‌های‌ جداگانه‌ای‌ از تلاش‌ ایشان‌ قدردانی‌ کردند(همان‌، س‌. ش‌ ۲۰٫۱۹؛ کاظمی‌، ۱۸۴ و ۱۸۵).



با طرح‌ انقلاب‌ سفید و لوایح‌ ششگانه‌ در زمستان‌ ۱۳۴۱، علمای‌ خرم‌آباد نیز مبارزه‌‌ خود را آغاز کردند. آیت‌الله کمالوند ضمن‌ رهبری‌ نهضت‌ در لرستان‌، روزهای‌ پایانی‌ اسفند ۱۳۴۱ به‌ قم‌ عزیمت‌ کرد(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، س‌. ش‌ ۳۶ و ۳۷).



به‌ هنگام‌ وقوع‌ حادثه‌ی‌ دوم‌ فروردین‌ ۱۳۴۲ مدرسه‌ی‌ فیضیه‌، در قم‌ حضور داشت‌ و از جمله‌ کسانی‌ بود که‌ توسط‌ آیات‌ عظام‌ خویی‌ و حکیم‌، پشتیبانی‌ و برای‌ مهاجرت‌ به‌ نجف‌ دعوت‌ شد(اسناد انقلاب‌ اسلامی‌، ۱/۸۳ و ۸۶-۸۵). وی‌ تا ۱۱ فروردین‌ با همه‌ آیات‌ عظام‌ و نیز فرماندار قم‌ دیدار کرد، سپس‌ برای‌ ملاقات‌ شاه‌ و انتقال‌ صریح‌ خواسته‌های‌ روحانیون‌ به‌ تهران‌ رفت‌(طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۱۶۰-۱۶۱، س‌ ش‌ ۳۸).



در این‌ دیدار شاه‌ ضمن‌ مقایسه‌‌ عملکرد روحانیون‌ ایران‌ با علمای‌ اهل‌ سنت‌، از رفتار آنها انتقاد کرد. وی‌ هم‌ در پاسخ‌ گفت‌: «آنها مأمورین‌ رسمی‌ دولت‌هایشان‌ هستند و دعاکردنشان‌ به‌ پادشاه‌ روی‌ انجام‌ مأموریت‌ است‌؛ مانند استانداران‌ و فرمانداران‌ ایران‌ که‌ دعا و نیایش‌ آنان‌ برای‌ پادشاه‌ روی‌ مراسم‌ اداری‌ است‌؛ ولی‌ علمای‌ شیعه‌ در تاریخ‌ هزارساله‌ خود هیچ‌ گاه‌ مأمور حکومت‌ها نبوده‌ و نخواهند بود، باید حساب‌ها را از هم‌ جدا کرد»(دوانی‌، ۳و۴/۱۸۳). شاه‌ پاسخ‌ روشنی‌ به‌ آیت‌الله کمالوند نداد و وی‌ نیز نتیجه‌ را به‌ اطلاع‌ مراجع‌ قم‌ رساند(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۱۶۴-۱۶۵).



آیت‌الله‌ کمالوند تا آغازین‌ روزهای‌ نیمه‌ فروردین‌ ۱۳۴۲ در قم‌ اقامت‌ داشت‌؛ سپس‌ به‌ خرم‌آباد بازگشت‌، اما کمی‌ بعد دولت‌ از او خواست‌ تا میانجی‌ آشتی‌ میان‌ مراجع‌ و دولت‌ شود.



وی‌ نیز این‌ خواسته‌ را توسط‌ آقا سید احمد طاهری‌ خرم‌آبادی‌ به‌ اطلاع‌ امام‌ و دیگر مراجع‌ قم‌ رساند که‌ به‌ صلاحدید ایشان‌ قرار شد بی‌آنکه‌ در قم‌ با علما دیداری‌ داشته‌ باشد، نخست‌ به‌ تهران‌ برود و سخن‌ مقامات‌ را بشنود. از این‌ رو عازم‌ تهران‌ شد و با تنی‌ چند از مقامات‌ دولتی‌ از جمله‌ پاکروان‌، رئیس‌ ساواک‌، دیدار کرد، ولی‌ نتیجه‌ روشنی‌ به‌ دست‌ نیامد؛ بنابراین‌ به‌ قم‌ بازگشت‌ و نتیجه‌ اقدامات‌ خود را به‌ استحضار امام‌ و دیگر مراجع‌ رساند. در آغاز اردیبهشت‌ که‌ از تهران‌ به‌ قم‌ وارد شد، حکومت‌، طرح‌ سربازی‌ طلاب‌ را مطرح‌ کرد؛ وی‌ هم‌ به‌ شدت‌ ناراحت‌ شد و پیام‌ تندی‌ به‌ مقامات‌ دولتی‌ داد.



در همین‌ زمان‌ یک‌ دوره‌ مهمانی‌ دسته‌ جمعی‌ میان‌ مراجع‌ قم‌ برای‌ چاره‌اندیشی‌ در برابر فشارهای‌ حکومت‌ برگزار شد که‌ آیت‌الله کمالوند نیز در آن‌ حضور داشت‌(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۱۸۶-۱۹۴).



وی‌ در جریان‌ قیام‌ پانزده‌ خرداد ۱۳۴۲، در اعتراض‌ به‌ دستگیری‌ امام‌، همراه‌ آیت‌الله سید عیسی‌ جزایری‌ به‌ تهران‌ مهاجرت‌ کرد(کوثر، ۱/۸۹) و در تاریخ‌ ۲۷/۴ / ۱۳۴۲ در کنار علمای‌ اعلام‌ حاضر در مرکز، تلگرافی‌ به‌ محضر امام‌ مبنی‌ بر اظهار همدردی‌ و پشتیبانی‌ از اهداف‌ روحانیت‌ و استخلاص‌ ایشان‌ مخابره‌ نمود(اسناد انقلاب‌ اسلامی‌، ۳/۸۷؛ ۴/۸۴). وی‌ تا دی‌ ۱۳۴۲ در تهران‌ بود، ولی‌ موفق‌ به‌ دیدار با امام‌ نشد و سرانجام‌ به‌ خرم‌ آباد بازگشت‌. طی‌ این‌ مدت‌ رابط‌ او با امام‌، حاج‌ سید صادق لواسانی‌ بود. همچنین‌ در اثر اقدامات‌ پردامنه‌ وی‌ آقای‌ حاج‌ وکیلی‌ یکی‌ از سخنرانان‌ ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از مجازات‌ اعدام‌ رهایی‌ یافت‌(خاطرات‌ آیت‌الله‌ طاهری‌ خرم‌ آبادی‌، ۲۶۰-۲۶۱).



آیت‌الله کمالوند در بهمن‌ ماه‌ ۱۳۴۲ در خرم‌آباد دچار سکته‌‌ قلبی‌ شد و برای‌ درمان‌ به‌ تهران‌ عزیمت‌ کرد، ولی‌ به‌ تاریخ‌ ۱۶/۲ / ۱۳۴۳ در منیریه‌‌ تهران‌ دیده‌ از جهان‌ فرو بست‌. پیکر او پس‌ از تشییع‌ در تهران‌، وارد قم‌ گردید و در ۱۷ اردیبهشت‌ ۱۳۴۳ در صحن‌ حضرت‌ معصومه‌(س‌) کنار قبر استادش‌ آیت‌الله حائری‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد(کمالوند، ۴۴۵). آیات‌ عظام‌ امام‌ خمینی‌، گلپایگانی‌، نجفی‌ و شریعتمداری‌ در مراسم‌ تشییع‌ جنازه‌‌ او حضور یافتند.



رحلت آیتالله کمالوند فرصتی برای آشنایی نزدیک مردم لرستان با حضرت امام بود؛ با این حال دولت تلاش کرد که حوزهی کمالیه به امام خمینی منتسب نشود، که موفق نشد (خاطرات آیتالله طاهری خرم آبادی، ۲۸۶ و ۲۹۱-۲۹۶).