تهرانامروز:تفاوت چابكسازي با كوچكسازي اين است كه حداقل در چابكسازي از ادغامهاي انقلابي و ايذايي خبري نيست و به جاي اعمال نگاه شكلي در تغيير ساختارها به ديدگاه ماهويي تحولات پرداخته ميشود.
چه ضرورتی دارد که وزارتخانهها از ۲۱ دستگاه به ۱۷ عدد برسد؟ طراحان برنامه پنجم توسعه که کاهش وزارتخانهها را مطرح و تصویب کردند و آن را در قالب ماده ۵۳ قانون برنامه گنجاندند، معتقدند این کار برای «کوچکسازی» دولت صورت میگیرد اما چرا دولت باید کوچک شود؟ این عده معتقدند دولت چه دهم باشد چه یازدهم باید به لحاظ ساختاری کوچک شود زیرا دولت در حال حاضر به جهت ساختار و تشکیلات «بزرگ» و «فربه» است و تحرک و پویایی لازم را ندارد، به همین دلیل بسیاری از کارها بر زمین میماند. پس ضروری است که از حجم دولت کاسته شود تا بتوان با صرف هزینه و زمان کمتر بهرهوری بیشتری داشت.
تا اینجا و از نقطه نظر تئوریک روند انجام این کار معقول و مطلوب نشان میدهد ولی مشکل از آنجا آغاز میشود که خود این اصلاح ساختار و تشکیلات به عوض آنکه در راستای افزایش توان و بهرهوری و تحرک دولت و دستگاههای دیگر باشد عملا در این مدت کوتاه به حرکتی بازدارنده، پرهزینه و ایستا تبدیل شده است. تفاوت تفسیر و برداشت از ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم توسعه تا بدانجا پیش رفت که باعثایجاد هزینههای نادرست و ناروا برای سیستم اجرایی کشور شد، در حالی که قرار بود با اجرای درست این ماده دولت پویاتر شود اما صرفنظر از این تفاوت تفسیر که مشکلات زیادی را به وجود آورد، سوال اصلی این
است که آیا برای پویاتر کردن یک سیستم فقط باید به «کوچکسازی» پرداخت؟ و آیا نمیشود با باز مهندسی سیستمها و بازتعریف حوزه وظایف و اختیارات همین دستگاههای موجود به افزایش توان و ارتقای کیفی و کمی دستگاهها همت گمارد؟
به نظر میرسد میشود بدون آنکه تعداد وزارتخانهها حتی در دولتهای بعدی کاهش یابد به بازسازی و بازیابی توان اجرایی کشور یاری رساند و اینهمه هزینههای مادی و معنوی نداد. هدف «کوچکسازی» به هر قیمتی نیست، بلکه اصل آن است که با کوچکسازی به «چابکسازی» سیستمها بپردازیم و بتوانیم با هزینه کمتر سود بیشتری نصیب کشور بکنیم. کوچکسازی زمانی مطلوب است که روند انجام بهینه یک کار به گونهای باشد که بتوان آن را با صرف هزینه کمتر انجام داد ولی حذف انتزاعی مراحل انجام یک امر و «مخلوط» کردن دو نهاد در هم، نه کوچک سازی است و نه مطلوب.
برای عبور از چنین معضلی بهتر آن است که همت نهادهای تصمیمگیر به جای آنکه صرف «کوچکسازی» شود، به «چابکسازی» معطوف گردد. تفاوت چابکسازی با کوچکسازی این است که حداقل در چابکسازی از ادغامهای «انقلابی» و «ایذایی» خبری نیست و به جای اعمال نگاه شکلی در تغییر ساختارها به دیدگاه ماهویی تحولات پرداخته میشود. مهم آن است که از دادههای کمتر، ستانده بیشتری به دست آید و این کار را میتوان با چابکسازی انجام داد و در عین حال عوارض جانبی اقداماتی مثل کوچکسازی را هم نپرداخت چون به هر حال هر نوع کوچکسازی قهرا با تعدیل نیروی انسانی هم همراه خواهد بود که
میتواند از عارضات آینده تلقی شود ولی در چابکسازی با استفاده از مدهای جدید آموزشی می توان با همان نیروها و حتی ساختارها به ارتقای کیفیت و افزایش بهرهوری دست یافت و در عین حال پیامدهای دیگری نیز نداشت.
اكنون كه نمايندگان مجلس به بازنگري ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم رسيدهاند، خوب است در روش دستيابي به هدف كه همانا پوياترسازي سيستمهاي دولتي است، تامل يا تجديدنظري داشته باشند.
شناسه خبر:
۳۴۳۵۹
کوچکسازی بهتر است یا چابکسازی؟
تفاوت چابکسازی با کوچکسازی این است که حداقل در چابکسازی از ادغامهای «انقلابی» و «ایذایی» خبری نیست و به جای اعمال نگاه شکلی در تغییر ساختارها به دیدگاه ماهویی تحولات پرداخته میشود.
۰