وزیر محترمه بهداشت، روز گذشته در سخنانی با اشاره با انتقادات موجود از وزارت متبوع خود، این انتقادها را هجمه دانسته و گفته که نمیداند دلیل این هجمهها چیست؟!

به نوشته عصر ایران، البته این که وزیری نداند چرا وزارتخانه اش مورد انتقادهای فزاینده است، خود محل انتقاد است و مایه ناامیدی؛ خانم دستجردی، خود پزشک است و خوب می‌داند که تا درد تشخیص داده نشود، درمانی متصور نیست و حالا ایشان به عنوان وزیر بهداشت، اقرار می‌کتد که درد وزارتش را نمی‌داند، چه آن که درد وزارت بهداشت، دلیل انتقادات فزاینده نسبت به آن است.

هر چند که دردهای پرشماری در مجموعه وزارت بهداشت وجود دارد، اما در این مقال کوتاه، فقط به یکی از این دردها می‌پردازیم که همین یک قلم، سالانه مرگ رقت انگیز هزاران ایرانی را رقم می‌زند.

البته انصاف این است که بگوییم این مشکلات در طول دوره‌های مختلف ایجاد و تلنبار شده است و همه تقصیرها متوجه یک وزیر خاص نیست اما به هر ترتیب، معضلاتی هستند که موجودند و مستقیم و غیر مستقیم با جان مردم سروکار دارند.

یکی از همین دردهایی که باعثانتقادات و «هجمه» ‌های متعدد علیه وزارت بهداشت شده، ضعف مفرط و جانفرسای سیستم اورژانس در امداد رسانی به مصدومان تصادفات رانندگی است.

همان طور که می‌دانید، سالانه حدود ۲۵ هزار ایرانی در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می‌دهند.

طبق آمارهای پلیس، از این تعداد ۵۱ درصد در صحنه تصادف کشته می‌شوند و ۴۹ درصد از آنها، در مسیر اورژانس یا در بیمارستان جان خود را از دست می‌دهند.

این، امری طبیعی است که در تصادفات شدید، برخی مصدومان به علت شدت جراحات وارده، بعد از سانحه فوت کنند اما رقم ۴۹ درصد، بسیار فاجعه بار است و اگر وزارت بهداشت، سیستم قابل قبولی در زمینه اورژانس داشته باشد، این آمار به شدت پایین می‌آید.

دیر رسیدن آمبولانس‌های امداد به سرصحنه تصادفات که گاه رهگذران را ناگزیر می‌کند مصدومان را حتی با وانت به درمانگاه‌ها ببرند و ضعف در پذیرش و درمان و کمک‌های اولیه حتی پس از انتقال مصدومان به مراکز درمانی، باعثمی‌شود تعداد قابل توجهی از مصدومانی که می‌توانستند زنده بمانند، به همین سادگی بمیرند و راهی گورستان شوند!

در حالی در ایران ۴۹ درصد کشته شدگان تصادفات را افرادی تشکیل می‌دهند که در مسیر اورژانس یا در مراکز درمانی فوت می‌کنند که این رقم در دنیا، به طور متوسط ۱۵ الی ۲۰ درصد است.

حال وزارت بهداشت ایران که به قول وزیرش در زمینه تولید داروهای گرانبها و حیاتی و تجهیزات مدرن پزشکی و خیلی چیزهای دیگر سرآمد است و چنان شاهکارهایی دارد که انگشت حیرت جهانیان به دهانشان رفته، اگر فقط بتواند یک سیستم متعارف و نه چندان پیچیده اورژانس را در کشور سازماندهی کند و مانند خیلی دیگر از جاهای دنیا، به موقع به داد مصدومان برسد و رقم ۴۹درصد کنونی را به ۱۵ درصد کاهش دهد، سالانه جان حدود ۸ هزار نفر نجات خواهد یافت.

دقت کنید که نه خرید آمبولانس برای وزرات بهداشت مشمول تحریم هاست که گناه این کم کاری را به گردن استکبار جهانی بیندازند و نه آموزش نیروهای امدادی و جذب آنها در سیستم درمانی و استقرارشان در جاده‌های کشور، کار شاقی است که نتوان انجام داد. فقط کافی است آمبولانس‌ها به موقع برسند و کادر درمانی به موقع دست به کار شوند تا این همه خانواده داغدار و این همه بچه یتیم نشوند.

اگر جان مردم برای مسوولان وزارت بهداشت، چه در دوره کنونی و چه در دولت‌های قبلی، یک اولویت غیرقابل معامله بود، حتماً مسوولان این مجموعه به جای خیلی از برنامه‌های پرهزینه و پرطمطراق دیگر، ابتدا مواردی مانند همین سیستم فشل و آدمکش اورژانس را سروسامان می‌دادند و بعد پروژه خودکفایی در ساخت فلان دارو را کلید می‌زدند که خود حکایت خاص خودش را دارد و اینجا واردش نمی‌شویم و فقط در همین حد می‌گوییم که اگر در ساخت دارویی فعلاً خودکفا نشویم، می‌توانیم آن را از خارج وارد نماییم ولی نمی‌توانیم در هنگام تصادفات مرگبار رانندگی، از خارجی‌ها نیروی امدادی و آمبولانس بطلبیم و نیز نمی‌توانیم جایگزین قربانیان را از خارج وارد کنیم.

همان گونه که ملاحظه کردید، فقط با درست شدن سیستم اورژانس در کشور، سالانه ۸ هزار نفر کمتر می‌میرند و اگر امروز ۲۵ هزار نفر در سال کشته می‌شوند، ۸ هزار نفرشان نه به دلیل تخلف رانندگی و ضعف ایمنی خودور و غیراستاندارد بدون جاده، که به دلیل کوتاهی وزارت بهداشت روانه قبرستان می‌شوند و اگر همین امروز، سیستم اوژانس و درمان اصلاح شود، ۸ هزار نفر از این آمار شرم آور و تکان دهنده کاسته می‌شود.

حال انصاف دهید اگر همه نواقص وزارت بهداشت را به کناری بنهیم و فقط همین یک مورد را مستند انتقاد از آن قرار دهیم، آیا ره به خطا برده ایم؟ راستی اگر کسی باعثمرگ یک نفر شود، قانون با او چه برخوردی می‌کند؟ اگر ۸ هزار نفر باشد چه؟!

امیدواریم خانم وزیر یکی از دلایل به قول خودشان هجمهها را متوجه شده باشند و برای رفع آن، تدبیری عاجل بیندیشند که حتی یک روز تأخیر هم مساوی است با کشته شدن انسانهای بیشتر ؛ انسانهایی که از ازل تا ابد یک بار شانس زندگی دارند.