به گزارش افکارنیوز، فرشاد مؤمنی در این باره نوشت: رقبای انتخاباتی این ادعا را مطرح می‌سازند که اگر ما انتخاب شویم، برای همه این نواقص، نارسایی‌ها و کاستی‌ها برنامه داریم بدون آنکه به مفهوم دقیق کارشناسی درک روشنی از ابعاد، لوازم و میزان آن ادعا وجود داشته باشد.

وی می‌افزاید: اما هنگامی که جابجایی قدرت صورت می‌گیرد و زمان پیشبرد اهداف و وعده‌های مطرح شده فرا می‌رسد، انبوهی از مشکلات، نارسایی‌ها و کاستی‌ها خود را به دولت تحمیل می‌کند و برآیند این تحمیل‌ها، انفعال و روزمرگی دولت است.

مؤمنی در اعتماد نوشت: این، آن چیزی است که کم و بیش برای همه دولت‌های قبلی هم موضوعیت داشته است اما به گمان اینجانب آن چیزی که می‌توان مشفقانه با دولت محترم در میان گذاشت، آن است که از تجربه یارانه ها و تجربه همین بسته اخیر با تمسک به دیدگاه‌های مشاوران و مشفقان واقعی و نه چابلوسان و متملقان، درس کافی بگیرند.

رئیس جمهور باید صادقانه با خود خلوت کند و سپس از خود و مدیران خود سؤال کنند که چگونه است از یک طرف بالغ بر ۹ ماه از زمان آغاز به کار دولت از جنبه اقتصادی روی این موضوع می‌چرخد که گویا کشور هیچ مشکل دیگری ندارد، الا مسأله اضطراری منابع مالی مورد نیاز برای پرداخت نقدی به مردم و بعد بدون اینکه کوچک‌ترین تغییری اتفاق افتاده باشد و کوچک‌ترین اصلاح و بهبودی مشاهده شود، همه آن تعهدات همچنان برعهده دولت باقی است و ناگهان مشاهده می‌شود که در بسته سیاستی کوچک‌ترین حرفی درباره اینکه اساساً مشکلی به نام تأمین مالی پرداخت نقدی یارانه وجود داشته باشد، درباره مسایل اقتصادی و جهت‌گیری‌های آتی بحثمی‌شود. بالاخره معلوم نیست آنچه در ۹ ماهه اول گفته می‌شود، درست بود یا این بی‌اعتنایی حیرت‌انگیز در بسته جدید درست است!

وی نوشت: از نظر اینجانب ریشه همه این آشفتگی‌ها و روزمرگی‌ها در آن است که رفتارهای یک ساله دولت در عمل نشان داده که آنها نتوانسته‌اند خود را از آفات مربوط به وابستگی به مسیر گذشته رها سازند، بنابراین کلیدی‌ترین تعهد و پیمان رئیس جمهور با مردم یعنی احیای سازمان برنامه‌ریزی و تعهد به اجرای برنامه‌های اندیشیده تحت الشعاع امور روزمره قرار گرفته است.

اگر ملاحظه میشود که دقیقاً در همان زمانی که فریاد دولت از کمبود منابع برای پرداخت نقدی به آسمان است، اما تعهدات جدیدی تحت عنوان بسته حمایتی به تعهدات پیشین اضافه میشود و اگر انبوهی از تعارض و تناقض در جهتگیریهای سیاستی دولت مشاهده میشود، همه اینها به برخورد سهلانگارانه در احیای سازمان برنامهریزی وتعهد به پیشبرد برنامه عبور باز میگردد.