چرا حضرت معصومه(س) ازدواج نکردند؟

به گزارش افکارنیوز، حضرت فاطمه معصومه(س) اول ذیقعده ۱۷۳ در مدینه منوره متولد شد. وی از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت و در علم و تقوا به درجات عالیه رسید.امام صادق(ع) در مقام ایشان می فرمایند: کسی که آن حضرت را زیارت کند در حالی که آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست.(بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۰۷)

در سال ۲۰۱ هجری شمسی، یک سال پس از هجرت امام رضا(ع) به مشهد، امام طی نامه ای، خواهر خود حضرت فاطمه معصومه را به مشهد فرا خواندند. ایشان نیز پس از دریافت نامه با جمعی از خانواده خود راهی مشهد شدند.

مطابق روایات در میانه راه و نزدیک ساوه، مخالفین خاندان اهل بیت برای ایشان و همراهان اذیت و آزار فراوان ایجاد کردند به گونه ای که حضرت از ادامه سفر به دلیل بیماری باز ماند و از ساوه به قم عزیمت کرده و پس از ۱۷ روز که در آنجا بستری بودند، دهم ربیع الثانی بدون آنکه برادر را ملاقات کنند چشم از جهان فرو بستند.

از جمله مهمترین سؤالات پیرامون شخصیت حضرت معصومه(س) مسئله ازدواج نکردن این بانوی گرامی است. سخنان و دلایل متفاوتی در این خصوص مطرح است:

۱.یکی از نظرات مطرح در این خصوص اشاره به وصیت نامه امام موسی کاظم(ع) است.

یعقوبی که از مورخین شیعه است می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند. به جز(ام سلمه) که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد.(تاریخ یعقوبی جلد ۳ صفحه ۱۵۱)

در پاسخ و بررسی این نظریه ابتدا باید به روایاتی درباره ازدواج اشاره کرد که به راحتی نمی توان از کنار آن گذاشت.پیامبر اکرم(ص) فرمود: اَلنِّکاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلیس مِنّی؛ ازدواج سنت من است؛ هر کس از سنت من رو بگرداند، از من نیست.(بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۰۳، ص ۲۲۰)

زنی به امام باقر(ع) عرض کرد: من زن تارک دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ عرض کرد: نمی خواهم هرگز ازدواج کنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم. حضرت فرمود: از این کار دوری کن. اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد.(بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۰۳، ص ۲۱۹)

آن حضرت در جای دیگر فرمود: ما بُنیَ فِی الاِسلامِ بِناءً اََحَبُّ الِی اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزویجِ؛ هیچ بنای در اسلام محبوب تر و عزیز تر از ازدواج در نزد خداوند نیست.

از طرف دیگر، عذب بودن و مجرد زندگی کردن به شدّت نکوهش شده است.پیامبر اکرم(ص) فرمود: شَرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَیْرٌ مِنْ سَبعینَ رکْعَةً مِنْ غیْرِ مُتَأهِّلٍ؛ بدترین شما، عذب ها(و بی همسران) هستند. دو رکعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد رکعت نماز غیر متأهل.

بر اساس این احادیثسخن یعقوبی متضاد با آموزه های اسلامی و بی پایه است زیرا امکان ندارد ائمه(ع) مخالف سیره جدشان رسول الله(ص) عمل نماید.

از سویی خود وصیت نامه امام موجود بوده و متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم(ع) در طول قرنها و سالها از حوادثباقی مانده و در کتب تاریخی موجود است.

مرحوم کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل می نماید که نوشته؛حضرت امام موسی کاظم(ع) در این وصیت نامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده: " وان اراد رجل منهم ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه / هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه‌ و فرمان امام رضا(ع) چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است ".

در جای دیگر از همین وصیتنامه می فرماید:

" ولا یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته، فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک ".

" هیچ یک از دخترانم را نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند. زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد "(کافی جلد ۱ صفحه ۳۱۷)

در واقع امام هفتم در این وصیت نامه به فرزندان خود اعلام می کنند که حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت اطاعت و اجازه بگیرند.

۲.دومین دلیل که برای این امر به آن اشاره شده، نبودن هم کفو بانو در زمان ایشان است که سبب تجرد حضرت می شود.

در خصوص این دلیل دو نگاه مطرح است. نگاه نخست معتقد است که این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند بلکه آنان هم در قول و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند.

از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید(هر چند در حد دختر شما نباشد(شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود.(بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱۰۳، ص۲۳۷)

اما نگاه دوم معتقد است که: با استناد به کلام پیامبر(ص) یا ائمه هدی(ع) که درباره حضرت زهرا(س) فرمودند که اگر حضرت علی(ع) نبود فاطمه(س) با کسی ازدواج نمی‌کرد، پس می‌توان معنای جدی برای آن قضیه گرفت.

این نگاه به این مسئله می پردازد که وقتی زنی با مردی ازدواج می‌کند تبعیت‌هایی را باید از مرد داشته باشد. ریاستی را باید از مرد بپذیرد که اگر آن مرد شایستگی کامل را نداشته باشد، شایسته نیست چنین ریاستی را بپذیرد. بنابراین آن کسی که در بین زن و مرد باید برای پیدا کردن کفو دقت کند زن است نه مرد. امام حسن مجتبی(ع) بنابر برخی نقل‌ها با کسی ازدواج می‌کنند که قاتل او می‌شود، این کفو نبود که هیچ بلکه نقطه مقابل هم بودند. بنابر این مهمترین دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه(س) نبود هم کفو است.

با وجود اینکه دو دیدگاه فوق نسبتا متضاد هستند اما بررسی دوران زندگانی آن بانو نشان می دهد چه با بودن هم کفو ایشان و چه نبود آن دلیل مهمتری در این زمینه وجود دارد که مانع ازدواج آن بزرگوار می شده است و آن اختناق حاکم بر دوران امامت امام موسی کاظم و امام رضا(علیهما السلام) بوده است.

۳.مهمترین دلیل تجرد حضرت معصومه(س) و سایر خواهر های ایشان از دیگاه اکثر مورخین اختناق شدید حاکمیت عباسی بوده است.

دوران هارون الرشید دورانی است که امام هفتم با بدترین وضعیت در زندان عباسی به سر می بردند و خفقان و اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه‌ امام کاظم(ع) آمد و شد کند. این وضعیت در دوران مامون نیز ادامه داشت و با وجود انکه وی به بهانه ولایت عهدی امام رضا(ع) مدعی حمایت از شیعیان بود، اما با مخالفین حکومت خود بخصوص شیعیان مخالف به شدت برخورد می کرد و گماردگان وی در سراسر حکومت عباسی شیعیان را به شدت اذیت و آزار می کردند.

لذا با وجود تأکید فراوان ائمه بر مسئله ازدواج، وضعیت خاندان اهل بیت به گونه ای نبود که دختران امام کاظم(ع) بتوانند براحتی ازدواج کنند و در نتیجه دختران ایشان مجرد مانده اند.

اگرچه همیشه برای این سوال مثل متن بالا جواب هایی قابل توجه داده شده است اما نکته ای که کمتر به آن توجه شده است الگو پذیری است که ما باید درهمه مسایل از خاندان عصمت وطهارت داشته باشیم. دراین که دردین مبین اسلام به اهمیت ازدواج و ازجمله ازدواج به موقع بسیار تاکید شده است شکی نیست اما باید توجه داشتطبق آیه قران در سوره نسا که می فرماید: مجردهای خود را به ازدواج دربیاورید اما اگر شرایطش فراهم نشد عفاف پیشه کنند.

باید درنظر داشت که همیشه بخشی ازمومنین هستند که شرایط ازدواج برای انها فراهم نمی شود به نظر می رسد برای این افراد الگو پذیری از حضرت معصومه بهترین راه رسیدن به کمال وسعادت است.چنان که تجرد آن بانو از کمالات ایشان کم نکرده و در کامل الزیارة آمده است: «عن سعد عن الرضا علیه السلام قال: یا سعد من زارها فله الجنة»

امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که حضرت فاطمه معصومه را زیارت کند پاداش او بهشت است.

حضرت امام صادق(ع) فرمود: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ؛ به شفاعت فاطمه معصومه، همه شیعیانم به بهشت می روند.»

عده ای نیز هستند که بهانه ازدواج نکردن خود را اینگونه عنوان میکنند که حضرت معصومه هم به دلیل نبودن همسر ایده آل از ازدواج امتناع کردند. باید توجه داشت که مجرد بودن این بانوی والامقام درسن 28 سالگی(بنابربرخی روایات) نباید بهانه ای شود تا دختران با سخت گیری های غلط، خود شرایط ازدواج را برای خود فراهم نیاورند. بلکه باید درنظر بگیرند که این بانوی والامقام بی دلیل یا بادلایل ناصحیح مثل نبودن مردهای ایده ال ازازدواج کناره نگرفتند بلکه حقیقتا این شرایط برای خود وخواهرانشان فراهم نشد واین نیز قطعا از ازمایش های تعیین کننده الهی درسرنوشت این بانو بوده است.