به گزارش افکارنیوز، شریف‌امامی گمان می‌کرد با اتکا به پیشینه خانوادگی روحانی خود می‌تواند از شدت انقلاب بکاهد و شعله‌های آن را فرونشاند. اما آن‌چنان که در اسناد وزارت خارجه بریتانیا آمده، «در این زمان دیگر آیت‌الله العظمی خمینی به صورت آشکار و انکار ناشدنی به رهبر بی چون و چرای انقلاب اسلامی تبدیل شده بود» و نخست‌وزیری که دولت خود را دولت آشتی ملی می‌خواند، گمان می‌کرد با بازگرداندن تاریخ هجری شمسی و برخی اقدامات ظاهری دیگر می‌تواند ترمز انقلاب را بکشد.



در بخش دیگری از اسناد وزارت خارجه بریتانیا در همین زمینه آمده است: «گمان شاه بر این بود که شریف‌امامی با استفاده از سابقه خانوادگی روحانی خود خواهد توانست به مصالحه با رهبری روحانی نهضت دست یابد.»

شتاب شاه برای مبارزه با مظاهر اسلام

آخرین شاه دودمان پهلوی که در آخرین نفس‌های حکومت خود به فکر آشتی مردم مسلمان و رهبران روحانی افتاده بود، کمتر از ۳ سال پیش در مراسم افتتاح دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی سخنانی بر زبان رانده بود که به وضوح حاکی از انگیزه او برای مبارزه با فرهنگ اسلامی و تاکید بر باستان‌گرایی و ملی‌گرایی بود.

شاه گفته بود: «باید تمام آثار انحطاط و ضعف و فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی بسپاریم و ارزش‌های مثبت و جاودانگی فرهنگ ایرانی را از همه آلودگی‌هایی که ممکن است به دست عوامل بیگانه در این فرهنگ راه یافته باشد، دور سازیم.» او اگرچه به‌صورت صریح به مبارزه با مظاهر اسلام اشاره نکرد، اما نگاهی به اقدامات بعدی او روشن می‌سازد که در همین مسیر گام برمی‌داشته است.

رژیم پهلوی که در دهه ۵۰ یکباره با درآمد خیره کننده نفتی مواجه شد، با تاسیس ساواک، تامین سلاح‌های روزآمد برای ارتش و همچنین اعلام عضویت اجباری همگان در حزب واحد رستاخیز، مخالفان و منتقدان را یا ساکت کرد و یا به زندان و تبعید فرستاد و زمینه را برای تغییرات عمیق فرهنگی و اجتماعی فراهم دید. محمدرضا شاه به چنان توهم قدرت و شوکتی دست یافته بود و آن‌چنان گرفتار مستی قدرت بود که گمان می‌کرد هیچ نیرویی نمی‌تواند با او مقابله کند.

تصویب قانون با چاشنی چاپلوسی

۲۴ اسفند ۱۳۵۴، لایحه تغییر تاریخ هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی، در مجلس سنا و شورای ملی تصویب شد. در این روز که با سالگرد تولد رضاخان همزمان بود، نمایندگان مجلس شورا و سنا به سخنان تملق‌آمیز و چاپلوسانه درباره رضاخان و پسرش محمدرضاشاه پرداختند.

جواد سعید نائب رییس مجلس، امیرعباس هویدا نخست‌وزیر و دبیرکل حزب رستاخیز، داریوش همایون و همچنین سناتور هایی از جمله عیسی صدیق، عماد تربتی و شوکت‌ملک جهانبانی از زمره کسانی بودند که تلاش کردند رضاخان و پسرش را ناجیان ایران از عقب‌افتادگی و «میراثغم‌انگیز گذشتگان» نشان دهند.

امیرعباس هویدا که به وضوح می‌خواست قدمت فرهنگ ایرانی بر فرهنگ اسلامی را به رخ بکشد گفت: «روزی که به دین اسلام مشرف شدیم، ۱۲ قرن از تاریخ ملت و تمدن و فرهنگ ما می‌گذشت.» هلاکو رامبد نماینده مجلس شورای ملی هم برای نشان دادن چهره‌ای منجی‌وار از رضاشاه گفت: «رضاشاه وارثمیراثی غم‌انگیز از گذشتگان بود.» رامبد ادامه داد: «افتخارات چند هزار ساله تاریخ ایران همچون بقایای یک بنای کهن در زیر آوار بدبختی‌ها و فلاکت‌ها مدفون شده بود.»

روزنامه رستاخیز هم که در آن زمان ارگان این حزب واحد و اجباری بود، فردای آن روز در صفحه اول خود با اعلام خبر تصویب جایگزینی تقویم شاهنشاهی با تاریخ هجری شمسی نوشت: «در طول ۲۵۳۴ سال شاهنشاهی ایران، ۵۰ سال شاهنشاهی پهلوی از هر جهت برجسته و ممتاز است.»

مردان پشت‌پرده تغییر تاریخ شمسی به شاهنشاهی

بر اساس این لایحه که به تصویب مجلسین سنا و شورای ملی رسید، از ابتدای سال ۱۳۵۵ استفاده از تاریخ شاهنشاهی در همه ادارات اجباری شد. پیش از تصویب این لایحه، شجاع الدین شفا که معاون امور فرهنگی و مطبوعاتی وزارت دربار و همچنین مسئول پیگیری تغییر تاریخ بود، نشستی با حضور هادی هدایتی وزیر مشاور و معاون اجرایی نخست‌وزیر، خسرو بهروز معاون سازمان برنامه و بودجه و همچنین امیر متقی معاون دربار در ۲۷ آذر ۱۳۵۴ برگزار کرد.

در این نشست ۳ پیشنهاد برای مبدا تاریخ مجعول شاهنشاهی ارائه شد؛ اولین پیشنهاد را شفا مطرح کرد که به شدت چاپلوسانه بود. او فتح بابل و صدور منشور کوروش در سال ۵۳۹، که ۲۵۰۰ سال پیش از صدور منشور «آریامهر» درباره انقلاب سفید بود را بهترین مبدا تاریخ شاهنشاهی می‌دانست. پیشنهاد هادی هدایتی این بود که سال آغاز پادشاهی کوروش مقارن با ۵۵۹ پیش از میلاد به عنوان مبدا این تاریخ شناسایی شود چرا که بر اساس توجیه او، تاج‌گذاری محمدرضا پهلوی ۲۵۰۰ سال پس از آغاز پادشاهی کوروش بوده است.

سومین پیشنهاد را خسرو بهروز ارائه کرد و گفت مبدا تاریخ، سال تولد کوروش باشد که در این صورت ۲۵۰۰ سال پس از آن همزمان با کودتای رضاخان و آغاز دودمان پهلوی بود. اعضای این نشست نتوانستند به نتیجه مشترکی برسند و سرانجام این ۳ پیشنهاد به شاه ارائه شد و او آغاز پادشاهی کوروش را تایید کرد که ۲۵۰۰ سال پیش از آغاز سلطنت خودش بود.

آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی نخستین مرجع تقلیدی بود که به این اقدام شاه واکنش نشان داد و در نامه‌ای به جعفر شریف‌امامی که رییس مجلس سنا بود، تصویب این موضوع در مجلس سنا و شورای ملی را «توهین بزرگ به اسلام» دانست. امام خمینی رحمةالله‌علیه هم در پیام عید فطر، به کارگیری تاریخ شاهنشاهی را حرام اعلام کرده و نوشتند: «برای تضعیف اسلام و محو اسم آن، نغمه شوم تغییر مبدأ تاریخ را ساز کردند.»

طنز تاریخ آنجاست که جعفر شریفامامی که خود در سال ۱۳۵۴ رییس مجلس سنا بود و تاثیر مهمی در تصویب تاریخ شاهنشاهی داشت، در اولین روز نخستوزیریاش در ۵ شهریور ۱۳۵۷ لغو این قانون را اعلام کرد تا نگرانیهای روحانیون و مردم مسلمان را فرو نشاند و مانع انقلاب اسلامی شود، اما انقلاب چنان در ذهن و جان مردم لانه کرده بود که ظاهرسازیهایی از این دست نتوانست تغییری هر چند اندک در رویارویی مردم با رژیم پهلوی ایجاد کند.