شاید هنگامیکه سرمایه اولیه تاسیس بانک در کشور ابتدا از ۶۰ به ۳۵۰ میلیارد تومان رسید و پس از آن شورای پول و اعتبار به دلیل ایجاد انگیزه در بخش خصوصی آن را به ۲۰۰ میلیارد تومان کاهش داد، هیچ کس تصور نمی کرد روزی فرا برسد که تعداد تقاضا برای تاسیس بانک به مرز عدد ۱۰۰ برسد. بانک های دی، تات، گردشگری، ایران زمین، حکمت ایرانیان، مهر و انصار در کنار چند بانک دیگر طی دو سال اخیر مجوز فعالیت دریافت کردند تا حضور آنها در جمع ۲۶ بانک کشور نمایان باشد. در رابطه با پدیده بانکداری و تمایل به تاسیس بانک در ایران به سراغ سید بها الدین حسینی هاشمی، مدیر عامل سابق بانک تات رفتیم تا او در این رابطه توضیح دهد. حسینی هاشمی که به تازگی از مدیر عاملی بانک تات کنار کشیده است اعتقاد دارد هنگامیکه درآمد های نفتی یک کشور افزایش پیدا می کند تمایل برای تاسیس بانک نیز به دنبال آن ایجاد خواهد شد. متن کامل این گفت و گو را در ادامه خواهید خواند:



پدیده رشد بانک در ایران شاید اخیرا به چشم بیاید اما این موضوع سال ها پیش هم اتفاق افتاده است. به عنوان یک کارشناس اگر بخواهید زایش تاسیس بانک های خصوصی را توضیح دهید به چه شکلی آن را بیان می کنید؟

در سال های نخست دهه ۵۰ که نفت گران شد بسیاری از بانک ها رشد پیدا کردند. البته برخی از بانک ها پیش از آن هم وجود داشتند به طوریکه نخستین بانک در ایران یعنی بانک سپه در سال ۱۳۰۴ تاسیس شده بود یا اینکه بانک ملی سال ۱۳۰۹ کار خود را آغاز کرد. همچنین حدود سال ۱۳۲۹ بانک بازرگانی تاسیس شد که بعد ها در بانک تجارت ادغام شد و پس از آن هم مهم ترین بانک، بانک صادرات بود که در سال ۱۳۳۱ فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از آن و در بین سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶دیگر بانک های زیادی به شکل قارچ وار مانند اکنون تاسیس شدند.

یعنی درست در سال هایی که قیمت نفت افزایش چشم گیری داشت یکباره تعداد بانک های خصوصی به شدت افزایش پیدا کرد؟

دقیقا همینطور است. اصلا خوراک بانک گردش پول است. همین که ارز وجود داشته باشد و باید تبدیل شود، یک کاسبی برای بانک است یا اینکه بانک باید «ال. سی» باز کند.

عجیب بودن این پدیده بانک های خصوصی که در حال حاضر شکل می گیرد همین است. شما اشاره کردید در شرایطی که درآمد های نفتی افزایش پیدا می کند اما در حال حاضر و به اعتقاد برخی کارشناسان ما در دوره رکود تولید و انزوای بین المللی هستیم. بر همین اساس گفته می شود بانک های خصوصی که در حال حاضر شکل می گیرد اصلا محصول همین شرایط است. شما این تحلیل را قبول دارید؟

خیر. اگر از بعد حرفه ای پیش برویم باید گفت که علایم رکود مشخص است. یعنی با علائمی که وجود دارد می توانیم بگوییم در شرایط رکود قرار داریم یا خیر.

منظور رکود تولید است. یعنی ما در شرایط رکود تولید قرار نداریم؟

رکود تولید و غیر تولید نداریم آنچه مد نظر می باشد رکود اقتصادی است. وقتی از رکود حرف می زنیم یعنی در یک دوره مالی یکساله تداوم سقوط قیمت ها را داشته باشیم. ما در یک دوره مالی یکساله سقوط قیمت ها را داریم؟

بر اساس آمار عینی داریم؟

نه سقوط قیمت ها. تعریف بسیار ساده است. تورم در چه شرایطی است؟ اگر در یک دوره مالی یکساله تداوم افزایش قیمت ها داشته باشیم شرایطی تورمی به وجود خواهد آمد. اگر در یک دوره مالی یک ساله ثبات قیمت ها را با یک شیب ملایم داشته باشیم از آن به عنوان شرایط رونق نام برده می شود. ما در کدام شرایط هستیم؟ ما هم سقوط قیمت و هم افزایش قیمت داریم، سقوط تقاضا و افزایش قیمت را داریم. وقتی تقاضا پایین می آید طبیعی است که قیمت هم باید پایین بیاید. به طور مثال من میوه ای را با قیمت ۲۰۰۰ تومان می فروشم اما کسی آن را نمی خرد. باید آن را با قیمت ۱۰۰۰ تومان به فروش برسانم تا آن محصول از بین نرود چرا که در آن صورت دیگر کسی آن را اصلا نخواهد خرید. پس شرایط کنونی اقتصادی ما تورم رکودی است.

شما در حال حاضر به عنوان فردی که تجربه مدیریت یک بنگاه اقتصادی بزرگ را داشته است به آمار های عینی خود تان استناد می کنید یا اینکه آمار مرکز آمار را به عنوان نقشه راه قبول دارید؟

من آمار عملکرد بانک ها را در نظر می گیرم. شما اشاره کردید ما در شرایط توقف تولید هستیم و گفتیتد که آمار ها این را می گوید اما آمار ها این را نمی گویند.



بله. آمار رسمی این را نمی گوید اما آمار های عینی دقیقا بیانگر همین موضوع است. به طور مثال در شهرک صنعتی اشتهارد آمار عینی می گوید از ده کارخانه چهار عدد آنها متوقف شده است یا اینکه در خوزستان تعداد قابل توجه ای زمین های کشاورزی فعالیت های خودر ا متوقف کردند. تعارض های عجیبی وجود دارد به طور مثال مرکز آمار اعلام می کند تعداد اشتغال ایجاد شده ۱۸۰ هزار عدد است اما یک مقام رسمی این رقم را ۱ و نیم میلیون اعلام می کند. این تعارض ها سبب می شود ما سراغ آمار های عینی برویم. در چنین شرایطی شما به عنوان یک کارشناس بانکی به آمار های عینی بیشتر اعتقاد دارید یا آمار هایی که از سوی مراکز رسمی اعلام می شود؟

ما عملکرد واقعی بانک ها را می گوییم که توزیع اعتبار آنها در بخش های مختلف چه قدر است و نسبت به سال پیش از آن چه قدر رشد داشته است. ممکن است ده بنگاه از کار بیافتد اما این دلیل رکود نیست. به هر حال یک تقاضایی در کل کشور وجود دارد. مصرف کل کشور هم مشخص است. این مصرف کل کشور را چگونه محاسبه می کنند؟ حاصل تولید که از محل تولید داخل است به اضافه واردات که باید صادرات را از آن کم کرد تا مصرف داخل را به دست آورد.

این رقم اگر نسبت به سال قبل رشد داشته باشد پس رشد وجود دارد. در دنیای صنعتی هم همینطور است. شما در کشور های اروپایی و آمریکایی هم بروید روزانه تعداد قابل توجه ای از واحد های تولیدی آنان از کار می افتد و واحد های جدید ایجاد می شود. واحد های جدید با این ایده شکل می گیرند که صرفه تولید با سهم بازار است. در حال حاضر دیگر کارگاه شکل نمی گیرد. یعنی کسی نمی رود مجوز بگیرد تا کارگاه تاسیس کند بلکه یک کارخانه بزرگ ایجاد می شود تا سهم بازار را داشته باشد. به دنبال آن حجم محصول بیشتر خواهد شد و در چنین شرایطی قیمت تمام شده محصول پایین خواهد آمد. لذا وقتی یک کارخانه بزرگ تولید ماکارونی تاسیس می شود که به طور مثال در روز ۱۰۰ تا ۲۰۰ تن ظرفیت دارد سبب ورشکستگی ۵۰ کارخانه ای می شود که ظرفیت تولید آنها ۵۰۰ کیلوخواهد شد و به این ترتیب کارخانه های با ظرفیت کم تر از بین می روند.

چرا که برای کارخانه با ظرفیت ۲۰ تن ماکارونی کیلویی ۱۲۰۰ تومان تولید می کند اما واحد های کوچک همان محصول را کیلویی ۲۰۰ تومان تولید می کنند. شرایط اقتصادی در دنیا همینطور است و می توان همین موضوع را در صنعت خودرو سازی هم مشاهده کرد. اینها طبیعت قضیه است اما آنچه در رابطه با تاسیس بانک های خصوصی وجود دارد که سبب تعجب شما شده این است که آیا واقعا توجیه اقتصادی دارد؟ طبیعتا در شرایط رونق اقتصادی که نیستیم چرا که در شرایط رونق اقتصادی همه عوامل تولید به کار گرفته می شود، نیرو انسانی بیکار وجود ندارد، ظرفیت تولید کامل وجود دارد، کالا هم مصرف می شود. یک همچین شرایطی در حال حاضر هست؟

اصلا اینطور نیست به طوریکه عدد مرکز پژوهش های مجلس ۲۲ درصد بیکاری است.

پس چرا تاسیس بانک های خصوصی توجیه اقتصادی دارد؟

سوال ما هم از شما همین است. در چنین شرایطی چه عاملی سبب می شود بانک های خصوصی روز به روز تعداد شان افزوده شود؟

خب در آمد کشور که وجود دارد. قیمت نفت در حال افزایش است. از سوی دیگر با توجه به زلزله اخیر در ژاپن مردم جهان از حرکت دولت ها به سمت انرژی هسته ای اظهار نارضایتی می کنند به طوریکه مردم آلمان به دولت شان وقت دادند تجهیزات هسته ای خود را جمع کنند. در چنین شرایطی بار دیگر گشور ها مجبورند به سمت انرژی های فسیلی حرکت کنند. در چنین شرایطی قیمت نفت افزایش پیدا می کند. وقتی قیمت نفت بالا می رود کشوری نفتی مانند ما در آمد های بیشتری کسب می کند.

بانک با چه کار می کند؟ با در آمد نقدی کار می کند و کاری به تولید ندارد. این حالت اگر در کشور افغانستان به وجود آید حق با شماست. موضوع در رابطه با تاسیس بانک های خصوصی در ایران به این گونه است که ثروت خدادای برای ما در حال تولید است و بانک ها خوراک دارند، حال این نکته وجود دارد که آیا ما در تاسیس بانک های خصوصی باید افراط کنیم؟



به موضوع خوبی اشاره کردید. در حال حاضر به طور مثال تفاوت بانک هایی که تاسیس می شود برای من مشتری در چیست؟

هر دو یک بانک هستند فقط در کیفیت خدمات شان ممکن است فرق داشته باشد. بانک ها مداوم جذابیت های بیشتری را قصد دارند به وجود آورند که یک بازار رقابتی شکل خواهد گرفت. در بازار رقابتی هم مصرف کننده نفع خواهد برد. از سوی دیگر بانک های خصوصی که همین طور در حال تاسیس است سبب یکسری نا هنجاری ها هم می شود. به طور مثال سبب بالا رفتن قیمت املاک خواهند شد چرا که همه می خواهند در جای خوب شعبه خریداری کنند. قیمت تجهیزات را بالا می برند. نیروی انسانی کافی تربیت شده وجود ندارد. در کسب و کار و برنامه بانک های قبلی تاثیر می گذارند. می توانند در بازار پولی یک مقدار واسطه ها بیشتر شوند.

در حال حاضر این اتفاق هم افتاده است. برای اخذ وام به دو بانک مراجعه کرده ام که تفاوت های زیادی با هم داشتند. یعنی دقیقا همین نا هنجاری که شما به آن اشاره کردید را مشاهده کردم.

این موضوع تابع عرضه و تقاضا است. شما از بانکی که بیشتر به سودتان باشد می توانید وام دریافت کنید. این تقاضا هست که نرخ را بالا می برد.

شما اگر مشاهده کنید رقابت صورت گرفته است در بانکی که اگر تحت نظارت شما باشد نرخ بهره را پایین می آورید؟

البته بسته بانک مرزی محدودیت هایی را ایجاد کرده اما نرخ بهره تابع تقاضا است. مگر شما می شود به هر رستورانی مراجعه کنید قیمت های آنها یکی باشد.

اما طی سال های اخیر نرخ بهره موضوع پر اهمیتی بوده به طوریکه تعیین نرخ بهره حتی شعار انتخاباتی بوده است؟

پایین آمدن نرخ بهره یک سری مولفه هایی دارد. نرخ بهره هنگامیکه پایین بیاید یعنی پول ملی تقویت شده است. نرخ بهره هر چه قدر بالا تر برود یعنی کاهش ارزش پول ملی.