حسرت بانوی ساکن خارج از کشور در حج

به گزارش افکارنیوز، ابراهیم زاهدی مطلق درباره تجربه نویسندگی خود از سفر حج و خاطرات این سفر اظهار داشت: سفر حج نه تنها برای یک نویسنده بلکه برای هر انسانی پر از اتفاقات تازه است.

وی در ادامه با بیان اینکه تجربه این سفر تکرار شدنی نیست، ابراز داشت: ممکن است سفرهایی چون اصفهان و شیراز تجربه مشابه حتی در خارج از کشور هم داشته باشند اما حج اینگونه نیست، سفری منحصر به فرد است.

به گفته وی، در این سفر برای انسان فضای نوشتن فراهم می‌شود و موارد و مسایلی را می‌آموزد. البته افرادی که در حج آغاز به نگارش می‌کنند همانند من، گاهی خاطراتشان را می‌نویسند و یا تحلیل این اتفاق را بیان می‌کنند که مهمترین اتفاقی است که انسان‌ها از سراسر دنیا در آن گرد هم می آیند.

زاهدی مطلق به یک دیدار با یکی از ایرانیان ساکن خارج از کشور اشاره و متذکر شد: در سفر حج که به عنوان خبرنگار از سوی بعثه اعزام شده بودم، بانوی ایرانی ۶۰ ساله‌ای را دیدم که ساکن در امریکا بود. از کودکی در امریکا زیسته و بزرگ شده بود، با او صحبت کردم، می‌گفت اولین بار است به مکه مشرف شده‌ام. از او پرسیدم مهمترین حسرتی که دارید چیست؟ می‌گفت: اینکه چرا دختر ۱۹ ساله خود را به همراه نیاورده‌ام.



این نویسنده در ادامه تصریح کرد: اینکه سفر حج چقدر باشکوه و منحصر به فرد است که یک ایرانی ساکن خارج از کشور حسرت می‌خورد که ای کاش دختر جوان خود را به همراه می آورد و یا اینکه می گوید در سفر آتی او را می آورم نشان از ویژه بودن آن دارد.

وی در ادامه با اشاره به اینکه حج اتفاق مهمی است که باعثمی‌شود مسلمانان از سراسر جهان گرد هم آیند، گفت: در این سفر با افرادی از کشورهای ترکیه، آفریقا سعی می‌کردیم با زبان انگلیسی و یا عربی ارتباط برقرار کنیم که آنهم یکی از دستاوردهای مهم حج محسوب می‌شود.

زاهدی مطلق به بخش‌هایی چون طواف، قربانی کردن و مواردی اینچنین هم اشاره و با تاکید بر اینکه کمک کردن یکی از لذت‌های سفر است، افزود: در این سفر فرصت خوبی است که به افراد ناتوان وضعیف کمک کنیم، این فرصت کمک بسیار جالب است، انسان فکر می‌کند این موضوع بخشی از اعمال هر فردی است. زیرا خدا فرصت کمک به سایرین را می‌دهد.

زاهدی با اشاره به حس خود و اینکه طی کمک هر فردی حس خوبی دارد، گفت: برای من هم این فرصتی زمانی که از مدینه به راه افتادیم پیش آمد و بارها از مکه، منی و عرفاتی فرصتی فراهم شد و به نظرم تحلیل این اتفاقات مهمترین کار نویسنده است تا از منظر خود به حج بنگرد.

این نویسنده با بیان اینکه من هم به عنوان خبرنگار به حج رفته بودم و بعثه همکاری خوبی با ما داشت اضافه کرد: با اولین پرواز وارد این سرزمین نورانی شدم و با آخرین پرواز برگشتم.

زاهدی از حضور در مکه و مدینه به گونه‌ای زیبا تعبیر کرد و ادامه داد: در مدت اقامت در مدینه هر فردی بشدت احساس می‌کند دلش می‌خواهد قرآن بخواند و در مکه اقامه نماز کند، این حس تنها در من نبود با چند نفر از خبرنگاران دیگر هم صحبت می‌کردم آنها هم اینگونه بودند.

وی در پاسخ به اینکه خاطرات مکتوب خود را از این سفر منحصر به فرد مکتوب کرده‌اید گفت: خاطرات را نوشته‌ام اما به دلیل وسواس هنوز منتشر نکردم. ولی تحلیل شخصی این سفر را مکتوب دارم.

زاهدی مطلق در خاتمه به موضوع قربانی کردن حجاج هم اشاره و ضمن بیان اینکه اغلب حاجی شخصا قربانی نمیکند و من این موضوع را نمیپسندم، ابراز داشت: نمیپسندم که حاجی قربانی کردن را نبیند، چرا که از طریق تلفن همراه از کشتارگاه به حاجی اعلام میشود که قربانی انجام شد. شاید جالب باشد که بگویم، مادرم از تهران به من زنگ زد و گفت گوسفندی خوب انتخاب کن، حتی پیشنهاد حنا گذاشتن هم کرد، اما این حس ها دیگر نیست چرا که حاجی قربانی خود را نمیبیند در صورتی که یکی از زیباترین اعمال قربانی کردن است.