به گزارش افکارنیوز، او در بخشی از مطلب خود می نویسد: در ایران و در انقلاب ٥٧ از نظر نقش طبقات مختلف اجتماعی در آن، تفاوت هایی با سایر انقلاب ها وجود داشت. در کشور ایران نه یک نظام سرمایه داری به آن معنا وجود داشت که امواج انقلاب بتوانند از طریق طبقات کارگر شکل بگیرند، نه یک نظام روستایی یا فئودالی حاکم بود که روستاییان نیروی اصلی آن باشند. بلکه در واقع به اجماع تحلیلگران، بیشتر افرادی که در جریان انقلاب شرکت داشتند از طبقات متوسط شهری برخاسته بودند.

معیدفر می افزاید: در مقطع انقلاب، زمانی که طبقه متوسط فعال شد فعالیت های جدی‌تری نیز صورت گرفت که در نهایت انقلاب اسلامی را رقم زد.

این چهره اصلاح طلب در خاتمه یادداشت خود نیز می نویسد: همانگونه که طبقه متوسط جامعه ایران در انقلاب اسلامی ٥٧ فعالانه نقش پیشرو را بر عهده گرفته بود در دنیای معاصر نیز، تقریبا محور اصلی تغییر و تحولات جامعه به حساب می‌آید!


*تحلیل مذکور از زمینه های وقوع انقلاب اسلامی با واقعیت متناقض است.


چه اینکه همه‌ی ما به گواه تاریخ، اسناد، نشانه ها و حتی گفته های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می دانیم انقلاب اسلامی ایران، انقلاب مستضعفین و پابرهنگان بود نه صرفاً انقلاب کفشدارها و قشرهای متوسط.

انقلاب اسلامی ایران بر خلاف مفاهیم متون علمی غربی که معتقدند خیزش کنندگان انقلابی یا کمونیسم را می خواهند یا لیبرالیسم را(مفهوم کُمون‌ها و سرمایه‌دارها بوضوح در یادداشت معیدفر مورد اشاره قرار گرفته است!)؛ یک قیام خداخواهانه، اسلام مدار و حق‌طلبانه به رهبری چهره‌ای دینی بود و بر همین اساس اگرچه همه قشرها در آن نقش داشتند اما ایفای نقش و شاکله اصلی انقلاب بر دوش مستضعفین و پابرهنگان بود.

تعریف ناصحیح معیدفر از زمینه بروز انقلاب اسلامی را باید در کنار این محتوا قرار دارد که یک جریان سیاسی خاص، چند سالی است با اهدافی خاص، بر ترویج مفهوم «قشر متوسط» در ساحت افکار عمومی ایران تأکید دارد.

به تعریف این جریان، قشر متوسط، کسانی هستند که از سطح درآمد معمولی برخوردارند و دغدغه های کمترِ معیشتی سبب توجه بیشتر آنها به مقولاتی مثل اقتصاد، فرهنگ، هنر و البته سیاست شده است.

جریان سیاسی اشاره شده بر همین مبنا و با توجه به رشد سطح معیشت و رفاه اقتصادی عمومی مردم؛ تمام مطالبات خود را خواسته های قشر متوسط! بیان و ضمن منتقد معرفی کردن قشر متوسط نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران، تأکید می کند که دولت و نظام باید به مطالبات این قشر پاسخ بدهند!

نکته قابل تأمل آنجاست که همانطور که از یادداشت معیدفر نیز به روشنی قابل استنباط است؛ جریان سیاسی مذکور تلاش دارد با رویکرد «این‌همانی» و تأکید بر اینکه قشر متوسط بود که انقلاب کرد و همان قشر متوسط نیز هم‌اکنون منتقد است! مفاهیم خاص و البته خطرناکی را به ذهن جامعه القا کند.

این‌همانی سازی، در صحبت های کسانی مثل هادی خانیکی و رضا صالحی امیری نیز بروز یافته که توضیح و توشیح آنها در بسته های قبلی گزارش تحلیلی قابل خوانش است.

جریان سیاسی مذکور به نوعی در حال القای وجود خیزش خفته در ایران اسلامی است و این معنا را صریحاً نیز مورد اشاره قرار داده است.