به گزارش افکارنیوز، شکست استقلال مقابل ذوبآهن و شروع یک قهر. بهرام افشارزاده در یک سو حضور دارد و سرمربی در سوی دیگر. مدیرعامل از عملکرد سرمربی انتقاد دارد و معتقد است، به حرفهای او اهمیتی نمیدهد.
این سومین باخت متوالی از شکستهای سهگانه استقلال است. آبیها در هفته هشتم به نفت میبازند؛ با دو گل. سپس یک بر صفر در آزادی مغلوب فولاد میشوند و در فولادشهر هم ۲ بر یک به ذوبآهن میبازند. باخت اصفهان، شروع دوران نسبتاً طولانی قهر مدیرعامل و سرمربی است. افشارزاده در آن مسابقه همراه تیم بود و در مسیر بازگشت، در هواپیما کنار مربی نشسته بود. آنها در طول مسیر، یک کلمه، حتی یک کلمه هم حرف نمیزنند. اطرافیان تصور میکنند این اتفاق ناخودآگاه رخ داده باشد و تنها یک ناراحتی گذرا باشد. اما، داستان سر درازی دارد.
بهرام افشارزاده موبایل خود را به روی خبرنگاران باز میگذارد و حرفهایش را میزند. اینکه استقلال بدنساز دارد و باید مشکل را حل کنند. سرمربی مدام میگوید مشکل، تیمملی و جامجهانی است. کروش بلایی سر بازیکنان ملیپوشش آورده که نمیتوانند بازی کنند. افشارزاده اما نمیپذیرد و مدام یک جمله را تکرار میکند: «تیم مشکل بدنسازی دارد.» پیغامهای افشارزاده از طریق رسانهها به گوش سرمربی میرسد، پیدرپی. استقلال هفته بعد ملوان را شکست میدهد و به تعطیلات میرود. قهر همچنان ادامه دارد. بازیها شروع میشود. استقلال سه هفته پیاپی مساوی میکند. سپس دربی را
میبازد و مدیرعامل بهتزده، دوباره از مشکلات میگوید. سرمربی همه چیز را به داور ربط میدهد اما افشارزاده مدام میگوید که نمیتوان از کنار مسائل فنی گذر کرد. استقلال در این اثنا جامحذفی را از دست میدهد و در دو هفته بعدی لیگ، یعنی قبل از تعطیلات یک برد و مساوی میگیرد. اوضاع برای سرمربی بحرانی است و مدیر که زیر پوستی، مدام انتقاد میکند. او در مصاحبهای معروف میگوید: «دو تیم در اختیار سرمربیام قرار دادهام…»
افشارزاده گلايه دارد كه با اين همه بازيكن، استقلال نبايد چنين نتايجي بگيرد. تعطيلات ميان فصل تمام ميشود و بازي سپاهان از راه ميرسد. سرمربي در سر يك ايده دارد؛ اينكه اگر استقلال برد، به مديرعامل هم بتازد كه كاري نميكند و در روزهاي سخت تيم، ميرود آمريكا. او اما ميبرد و اين حرف را نميزند؛ گويا هنوز اميدوار است. بازي با سايپا كه تمام ميشود و استقلال ميبرد، سرانجام اين قهر به پايان ميرسد. سرمربي خودش به دفتر مديرعامل ميرود و با او حرف ميزند. از روزهاي سخت ميگويد و از حمايتهايي كه نياز داشت. افشارزاده هم ميگويد كه هميشه حامياش بود و من گفته بودم تيم مشكل
بدنسازي دارد. شايد به دليل همين فشارها بود كه سرمربي، مربي بدنساز جذب كرد. حالا، موقتاً دو طرف به آشتي دوباره رسيدهاند. آيا اين آشتي پايدار خواهد بود؟
آشتی کنان در باشگاه استقلال
شکست استقلال مقابل ذوبآهن و شروع یک قهر. بهرام افشارزاده در یک سو حضور دارد و سرمربی در سوی دیگر. مدیرعامل از عملکرد سرمربی انتقاد دارد و معتقد است، به حرفهای او اهمیتی نمیدهد.