خطر در کمین پرسپولیس

به گزارش افکارنیوز، حمید درخشان هم که سرمربی پرسپولیس شده بود، هنوز چیزی از تغییر و تحول در این تیم را رو نکرده بود. قرمزها با نگرانی برای دربی ۷۹ آماده شدند اما حاصل کار برخلاف تصور عموم مردم بود. پرسپولیس این بازی را برد و استقلال را شکست داد؛ استقلالی که به لحاظ نیروی انسانی به مراتب غنی‌تر از پرسپولیس بود. برد پرسپولیس، هم حمید درخشان را به عرش برد و هم از این تیم چهره‌ای جدید ساخت.

درخشان روی ابرها رژه می‌رفت و فردای دربی، به احترام همکاران ما به تحریریه خبرورزشی آمد. آن روز سرمربی پرسپولیس را کاملاً ورانداز کردیم اما نگاه او را به خود در جایگاه دانای کل دیدیم. حمید درخشان تا پیش از دربی، هیچ غروری نداشت اما وقتی او را در تحریریه خبرورزشی دیدیم، متوجه یک نگاه عاقل اندر سفیه شدیم. به نظر می‌رسید پرسپولیس با آن برد رؤیایی از بحران عبور کرده و تبدیل به همان تیمی شده که هوادارانش می‌خواستند اما چند بازی گذشت تا همه متوجه شدند دربی هم برای پرسپولیس سراب بود.

پرسپولیس باز هم در بحران خزید. تیمی که دست به طلا می‌زد، خاک می‌شد. گویی برکت از این تیم رخت بربسته بود. برای پرسپولیس هیچ نسخه شفابخشی وجود نداشت. جام‌ حذفی پر زده و رفته بود. لیگ برای پرسپولیس به ضیافت ناامیدانه‌ای تبدیل شده بود. همه چیز از دست رفته بود تا اینکه رسیدیم به لیگ قهرمانان آسیا.

این آخرین تیر ترکش بود؛ آخرین بزنگاهی که می‌شد حمید درخشان و تیمش را یک بار دیگر ورانداز کرد. غرور درخشان با رقیبانی مثل افشین قطبی و برانکو ایوانکوویچ شکسته شده بود. او قاعدتاً باید از سمت خود استعفا می‌داد اما تن به این کار نداد. درخشان باید می‌رفت اما ایستاد تا برکنارش کنند. او برای لیگ قهرمانان آسیا یک تک‌شانس ناقابل به خودش داد؛ شانسی که یا می‌گرفت یا نمی‌گرفت. بازی با لخویا را یک بار دیگر دیدیم. پرسپولیس فوق‌‌العاده بود و کاملاً معلوم بود تاسی که به هوا پرتاب شده، خوب چرخیده است.

پرسپوليس در اين بازي به تيمي غير قابل مهار تبديل شد؛ تيمي كه فراتر از سطح ليگ ايران بازي ميكرد. گلهاي پرسپوليس و پاسهايي كه رد و بدل شد و فوتبالي تكضرب كه از اين تيم ديديم، براي مدتي همه ما را گيج و مبهوت كرد. نتيجه بازي با لخويا و حاشيه امنيتي كه براي پرسپوليس به وجود آمده اما يك بار ديگر ما را در حال و هواي دربي ۷۹ برد ... آن نگاه عاقل اندر سفيه، آن ابروهايي كه بالا و پايين ميرفت و غروري كه به نظر ميرسيد كوه هم نميتوانست آن را منفجر كند. ما فقط نگران همين نكته هستيم، در غير اين صورت چه كسي از بازي خوب پرسپوليس مقابل لخويا لذت نبرد؟ فقط نگرانيم مبادا آن داستان تكرار شده و دوباره كار دست پرسپوليس بدهد.