به گزارش کیهان، عبادي چندي پيش در مصاحبه با راديو زمانه در حالي كه سعي داشت خود را به حماقت بزند گفت قضاوت درباره عملكرد و گذشته سازمان مجاهدين خلق (منافقين) بر عهده من نيست! اما دولت عراق حق ندارد آنها را كشتار كند.

وی در ادامه مدعی شد دولت بغداد اجازه ورود ناظران و خبرنگاران خارجی به کمپ اشرف را نمی دهد و از رسیدن دارو و کمک های پزشکی نیز خودداری می کند.

در پی این ادعای مضحک عبادی، یک عضو جدا شده از مرکزیت منافقین در نامه ای خطاب به عبادی، از جنایت های فرقه رجوی و واقعیات این کمپ پرده برداشت.

«مسعود خدابنده» که اینک در موسسه استراتژی خاورمیانه در انگلیس مشغول به کار است، در این نامه ادعاهای عبادی در حمایت از این گروهک را زننده توصیف کرد.

خدابنده در مورد ادعای عبادی درباره اجازه ندادن دولت بغداد برای دسترسی به کمپ اشرف نوشته است:

مسائل دیگری هم مطرح فرموده اید مثلاً این که «عراق حق ندارد کسی را به ایران مسترد کند» که این مسئله نه در عراق مطرح بوده و نه مطرح است و یا این که باید خبرنگاران مستقل بتوانند وارد کمپ شوند که طبعاً موافقم ولی به نظرم شما به جای رجوی و گروه مجاهدین دولت عراق را احتمالاً مسئول می دانید که باید خدمتتان عرض کنم که چنین نیست.

البته این مطلب که عراق در صورتی اجازه ورود می دهد که بتواند نیروی انتظامی و غیره را هم همراه بفرستد درست است. احتمالاً اطلاع ندارید که وزیر حقوق بشر عراق را بارها از جلوی درب اسد قرارگاه رجوی برگردانده اند و حتی به پزشک نیز جهت مداوای مجروحین اجازه ورود نمی دهند و با سنگ و تیرکمان و با تهدید به خودسوزی با آنها به مقابله می پردازند.

این عضو بریده از منافقین در ادامه به جنایت های رجوی در کمپ اشرف علیه نیروهای خود اشاره کرده و ادامه می دهد: «آقای رجوی(که اکنون تقریباً مشخص است که هشت سال گذشته را با اطلاع سازمان سیا در داخل کمپ عراق جدید - سابقاً اشرف - بسر برده و با هلی کوپتر آمریکایی وارد و خارج می گردد) مشخصاً اجازه خروج هر بیمار را به اجازه تردد آزاد سه تن دیگر از دستیارانش در عراق، اردن و اروپا مرتبط ساخته است و نه تنها اجازه خروج نمی دهد که حتی اجازه ورود پزشک به همان بهداری من درآوردی خودشان را هم نمی دهد بطوری که هنوز پزشک قانونی کشور موفق به مختومه اعلام کردن انبوهی از مرگ های داخل قرارگاه نشده است. برخی از این پرونده ها فقط براساس قول رجوی تحت عنوان «خودزنی»، «خودکشی»، «حمله آمریکاییها»، «حادثه»، «ترور توسط عوامل رژیم ایران!!» و … اخیراً «حمله عراقی ها» باز شده اند. البته طبیعی است که دولت عراق درست به خاطر تضمین همین «حقوق بشر» ی که مرغ عزا و عروسی روزانه مجالس واشنگتن گردیده و درست به خاطر مسئولیتی که در قبال امنیت مردم کشورش دارد اجازه ورود و خروج سلاح، مهمات و وسائل جنگی و غیره را به رهبران فرقه رجوی با سابقه معلومشان نمی دهد و بنابراین محموله ها را قبل از ورود بازرسی می کند. این را هم نیازی نیست راه دور بروید. از همان دوستان آمریکایی خودتان سؤال بفرمایید توضیح خواهند داد. علتش را هم طبعاً در همین فیلم هایی که خدمتتان فرستاده اند می توانید ببینید. بنزین را به بمب و مفتول آهنی را به موشک کشنده تبدیل کرده اند. تفنگهایشان را گرفته اند، با تیرکمان به مادر و پدر هشتاد ساله حمله می کنند. خانواده هایشان آمده اند ببینندشان سرکرده مزدور مسعود رجوی با افاده فرقه ای و احمقانه اش نعره می زند که «ننگ ما، ننگ ما، فامیل الدنگ ما» و گروگانهایی که با صدای بلند تکرار نکنند بشدت کتک می خورند. خانم یک لحظه فکر کنید اگر دست این ها به باروت برسد چه می کنند؟(راستی خانم عبادی عکس های جنازه های جزغاله شده دوستان ما در عملیات من درآوردی رجوی در فروغ وغیره را برایتان نفرستاده اند؟ ژنرال های عراقی می گویند این طور به مسلخ فرستادن «مردم» بدون آموزش و غیره و با نقشه من درآوردی در عرف ارتش ها جنایت جنگی است و از جرائم علیه بشریت به حساب می آید!! البته ما وکیل نیستیم و درست از این چیزها سردرنمی آوریم.)

این عضو سابق سازمان منافقین در پایان می نویسد: «جهت اطلاع جنابعالی(البته در واشنگتن نمی دانم ولی در عراق چیز مخفی ای نیست) هلی کوپترهای آمریکایی اگر روزانه نباشد یک روز در میان به کمپ تردد دارند و محموله هایی را به طور خصوصی برای فرقه رجوی(که هنوز هم در لیست تروریستی کمدی شان است) داخل و خارج می سازند. البته تا جایی که به مردم عراق برمی گردد آنها هلی کوپترها را هلی کوپترهای سیا می نامند و نه هلی کوپترهای آمریکا…

خانم عبادی کمی دقت کند. شما چند سالتان است؟ یا فکر می کنید خوانندگان این وب سایت ها چند سالشان است؟ شما مدعی حقوق بشر در یک کشور هفتاد میلیون نفری شده اید. شما را آورده اند یک جایزه صلح نوبل خدمتتان تقدیم کرده اند. این چه وضع سخن گفتن است.»

خدابنده در نامه خود از عبادي خواست به جاي نشستن آن طرف دنيا و آسمان و ريسمان بافتن، بيايد تا با هم به كمپ اشرف بروند، البته اگر رجوي اجازه بدهد!