به گزارش افکارنیوز، بر همین اساس دیروز(شنبه) به هر دری زدیم تا سرمربی پرسپولیس را پیدا کنیم. بحثاز فریادهای عجیب و غریب حمید درخشان در کنفرانس مطبوعاتی آن هم رو به خبرنگاران شروع و به جاهای جالبی کشیده شد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
آقای درخشان، ببخشید ولی نوع حرف زدن و فریادهای شما در کنفرانس مطبوعاتی و رو به خبرنگاران چندان جالب نبود. قبول دارید؟
(آرام و شمرده شمرده) خدا وکیلی اصلاً منظورم به خبرنگاران نبود. شما میدانید من در بدترین شرایط به اهالی رسانه احترام گذاشتم و بلند بلند صحبت کردنم به خاطر عصبانیت از دست بازیکنان بود. به هیچ عنوان قصد بیاحترامی به همکاران شما را نداشتم و خود بچههای خبرنگار حاضر در کنفرانس متوجه وضعیت من شدند. واقعاً مانده بودم که چطور آن همه موقعیت را بازیکن یکی پس از دیگری هدر میداد و…
منظورتان علی علیپور بود؟
بیچاره علی علیپور چه گناهی دارد؟ حالا یک بازی این جوان توپ خراب کرده است. بقیه بازیها چی؟ با نفر کاری ندارم، توپ ما باید توی گل برود ولی بچهها دقت نمیکنند. با بیتوجهی کامل ضربات خود را هدر میدهند و یک مرتبه نگاه میکنیم میبینیم بازی دارد به پایان میرسد. به خدا خسته شدم… به چه کسی باید بگویم؟
عذر میخواهیم این حرف را میزنیم؛ آیا به استعفا هم فکر کردید؟
بارها گفتم و بار دیگر تأکید میکنم ترسو نیستم که فرار کنم. میخواستم بروم، بعد از بازی با لخویا یا بنیادکار میرفتم یا قبل از آن که بحثمربیان خارجی مطرح بود…
ولی همین امروز شنیدیم دوباره مسئولان باشگاه پرسپولیس با گزینههای خارجی مد نظر خود از جمله برانکو شروع به مذاکره کردند. نظری ندارید؟
(با خندهای کوتاه) چه بگویم؟!
میخواستیم نظرتان را بدانیم. به هر حال قرار است یکی بیاید و جای شما را بگیرد!
هنوز که اتفاقی نیفتاده است. همین قدر بگویم تا روزی که به عنوان سرمربی روی نیمکت پرسپولیس هستم، با قدرت کارم را ادامه میدهم و به برانکو یا شایعات دیگر فکر نمیکنم.
بسیار خوب، با محسن بنگر که حرف میزدیم میگفت برخی بازیکنان پرسپولیس پس از تساوی با تیم ته جدولی راهآهن، موهایشان را ژل زدند و با خوشحالی رختکن را ترک کردند!
خیلی بد است. خیلی زشت است و باید بازیکن پرسپولیس باتعصبتر از این حرفها باشد. البته بازیکنان فعلی هم خیلی متعصب و باغیرت هستند و شاید یکی، دو نفر باشند که هنوز نمیدانند پیراهن چه تیم بزرگی را بر تن کردهاند.
ولی آقای درخشان، وقتی پرسپولیس ۱۱ نفره نمیتواند حریف تیم ته جدولی راهآهن آن هم ۱۰ نفره شود، قبول کنید کادرفنی هم مقصر است، قبول ندارید؟
در اینکه یک تیم نتیجه نگیرد همه مقصرند، شکی نیست اما من که نمیتوانم خودم لخت شوم، توی زمین بروم و گل بزنم. افسوس میخورم وقتی میبینم ما به خوبی خلق موقعیت میکنیم ولی با بیدقتی و از سر شکمسیری ضربه آخر را میزنیم و نتیجه نمیگیریم. شما بروید موقعیتهای ما مقابل راهآهن را بشمارید. باید با اختلاف چند گل راهآهن را میبردیم ولی… بگذریم!
ولی به لطف پنالتی دقایق آخر…
(کمی دلخور میشود) آخر این چه حرفی است؟ مگر آن صحنه پنالتی نبود؟ ۱۰ بار دیگر هم ببینید متوجه میشوید پنالتی بود.
راستی شنیدیم سوشا مکانی پشیمان شده و برای شما پیامک عذرخواهی ارسال کرده است. دیدید؟
سوشا مکانی دو هزار تا پیامک هم بفرستد دیگر فایدهای ندارد. آنچه نباید اتفاق میافتاد، افتاد و کسی روز مسابقه تیم مرا به هم ریخت که مثلاً بازیکن ملی است و من یکی خیلی پای او ایستادم.
وقتی با او صحبت میکردیم، اظهار ندامت میکرد. ظاهراً یک لحظه عصبی شده است. البته کار سوشا به هیچ عنوان قابل تأیید نیست ولی به شدت پشیمان است.
عصبی شده یعنی چه؟ واقعاً یک بازی نیمکتنشینی این قدر مشکل بود؟ او باید با خودش فکر میکرد این همه در طول فصل بازی کرده حالا چه اشکالی دارد یک بازی هم رفیقش درون دروازه بایستد؟ این یک جورهایی خودخواهی است.
شاید انتظار داشت به عنوان یک ملیپوش او را کنار میکشیدید و با مهربانی عنوان میکردید چنین قصدی دارید…
این حرف هم منطقی نیست. مگر زمانی که سوشا را توی دروازه میگذاشتم، میرفتم از مسعود همامی اجازه میگرفتم؟ باید همامی را کنار میکشیدم و میگفتم آقامسعود اجازه هست سوشا را توی گل بگذارم؟ نه، این بهانهها قابلقبول نیست و احتمال بخشش سوشا مکانی صفر است.
ظاهراً خیلی از دست مکانی دلخور هستید؟
چرا نباشم؟ من به خاطر سوشا مکانی آن همه حرف خوردم. گل بد خورد، دوباره او را توی گل گذاشتم. تمام انتقادات را به جان خریدم. شما میدانید پس از جدایی نیلسون چقدر به من حمله شد؟ آدم باید کمی مرام و معرفت داشته باشد آقای سوشا مکانی!
فراموش نکردیم همان روزها گفتید سوشا مکانی سرمایه ملی است و…
بله، گفتم نیلسون ۶ ماه دیگر از ایران میرود اما سوشا به درد تیم ملی ما میخورد. از هرکسی انتظار این رفتارها را داشتم غیر از سوشا مکانی. من خیلی پای این یکی ایستادم.
یعنی هیچ راهی وجود ندارد؟
خود سوشا مکانی تمام راهها را بست. شما نمیدانید چه المشنگهای در هتل المپیک راه انداخت! آخر ارزشش را داشت؟ یک فوتبالیست حرفهای اول باید فکر کند، بعد کاری را انجام دهد. پرسپولیس خونه خاله نیست که هر بازیکنی به هر دلیلی بخواهد آرامش تیم را به هم بریزد و بعد پشیمان شود و برگردد. من یکی سر حرفمم هستم و سوشا مکانی را برنمیگردانم چون نمک خورد و نمکدان شکست. باتوجه به کارهایی که من حمید درخشان برای او کردم، اگر تا آخر فصل روی نیمکت مینشست، نباید حرفی میزد.
باتوجه به بازی حساس و حیثیتی که پرسپولیس با النصر دارد، هواداران بابت درون دروازه تیم نگران هستند. حق ندارند؟
چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ من در دوران اوج احمدرضا عابدزاده، او را نیمکتنشین کردم و به نیما نکیسا بازی دادم. هیچ اتفاقی هم نیفتاد. بروید از خود نیما نکیسا بپرسید.
این حرف بدان معناست که مسعود همامی گلر پرسپولیس در بازی با النصر عربستان است؟
بله، این نظر من است و بر هم نمیگردد. قاطعانه میگویم سوشا مکانی را برنمیگردانم و هرکس دیگری هم جای من بود، بعد از اتفاقات هتل المپیک چنین تصمیمی میگرفت.
شنیدیم نظر نژادفلاح این است که سوشا برگردد. اگر دستاندرکاران وساطت کنند، چطور؟
احترام مسئولان پرسپولیس یا هر کس دیگری که قصد وساطت دارد واجب اما نظر من برنمیگردد.
امروز(شنبه) هم علی کریمی بار دیگر در تمرین پرسپولیس حاضر شد تا به تیم و بازیکنان در آستانه بازی با النصر روحیه بدهد. نظرتان چیست؟
علی کریمی نشان داده به پرسپولیس تعصب دارد و یک الگوی مناسب برای همه است. او لطف کرد و بار دیگر سر تمرین ما آمد و شور و شعف خاصی به بازیکنان بخشید. اینجا خانه پرسپولیسیهاست و علی کریمی نیازی به دعوت ندارد. خوشحال شدم وقتی بار دیگر او را دیدم.
خیلی ببخشید این حرف را میزنیم ولی اگر همین امروز حکم برکناری درخشان را دادند…
گفتم تا زماني كه باشم، با قدرت به كارم ادامه ميدهم و هنوز اتفاقي نيفتاده كه بخواهم حرفي بزنم.
شناسه خبر:
۴۰۴۵۲۶
درخشان: عابدزاده را در اوج کنار گذاشتم
هر چند حمید درخشان با حالتی عصبانی در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی با راهآهن حاضر شد و حرفهایش را زد اما به قول عادل فردوسیپور قانع نشدیم!
۰