سرمایه‌گذاران می‌آیند؟

به گزارش افکارنیوز، امیدواری به بهبود روابط اقتصادی بعد از مذاکرات «لوزان» از یکسو و حضور هیات‌های تجاری مختلف برای رایزنی با دولت و رصد بازار ایران از سوی دیگر باعثشد تا فرآیند ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران به یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان کسب‌‌و‌‌کار تبدیل شود. برخی فعالان اقتصادی حضور هیات‌های تجاری از کشورهای مختلف طی ماه‌های گذشته را بازاریابی برای کالاهای مصرفی ارزیابی می‌کنند و معتقدند آنها قصد سرمایه‌گذاری در ایران را ندارند. طی گفت‌وگویی مفصل با دکتر «محمدمهدی بهکیش» فرآیند جذب سرمایه‌های خارجی را بررسی کرده است. به اعتقاد وی، سرمایه‌گذاران خارجی به بازار ایران علاقه‌مندند، اما نمی‌توان توقع داشت که سرمایه‌های خود را بلافاصله به ایران بیاورند. در ابتدا باید بازار ایران را از نزدیک ببینند، سپس بررسی کنند که آیا می‌توانند در این بازار یا بازارهای همجوار کالای خود را بفروشند یا نه؟ اگر عبور از این دو مرحله موفقیت‌آمیز باشد، می‌توان به اقدام برای سرمایه‌گذاری تا دو سال آینده امیدوار بود. وی همچنین بر این نکته تاکید می‌کند که در مرحله اول باید برای بازگرداندن سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور تلاش کنیم که منجر به انعکاس تصویر مثبتی در فضای اقتصادی بین‌المللی از ایران خواهد شد.

در گفت‌وگو با دکتر بهکیش روند ورود سرمایه‌های خارجی بررسی شد


گروه بازرگانی - بمانجان ندیمی: مذاکرات لوزان و صدور بیانیه مشترک، فعالان اقتصادی را بیش از گذشته به بهبود روابط اقتصادی امیدوار کرده است. حضور هیات‌های تجاری مختلف به‌صورت رسمی و غیررسمی از اروپا، آسیا و حتی آمریکا به این امید، قوت بخشید.

اقتصاددانان معتقدند این رفت و آمدها شروع مهمی برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران است. اما در این میان گمانه‌زنی‌هایی نیز درخصوص هدف نهایی تجار خارجی از حضور در ایران وجود دارد. به گفته برخی از فعالان اقتصادی، هیات‌های تجاری خارجی برای بازاریابی کالاهای خود به ایران می‌آیند و قصد سرمایه‌گذاری ندارند. آنها معتقدند عرضه کالاهای مصرفی به ایران تنها واردات کشور را افزایش می‌دهد، در حالی که ایران به دنبال توسعه صادرات است.

در همین راستا این موضوع را در گفت‌وگویی با «دکتر محمد مهدی بهکیش» بررسی کرده است. به اعتقاد این اقتصاددانان برجسته کشور، نباید انتظار داشت به محض لغو تحریم‌ها، سرمایه‌گذاران خارجی وارد کشور شده و به شراکت با ایرانی‌ها بپردازند. بلکه برای جذب سرمایه خارجی ابتدا باید فضای امن کسب‌وکار برای آنها ایجاد کرد. سپس ثبات قوانین اقتصادی را در پیش گرفت. همچنین باید درخصوص روابط خوب بین‌المللی نیز تلاش کرد.

حتی لغو تحریم‌ها نیز به سرعت امکان‌پذیر نیست و فرآیندی زمان بر است. بنابراین نباید توقع داشت که به سرعت سرمایه‌های خارجی جذب بازار ایران شود. وی همچنین بر ارائه اطلاعات به زبان انگلیسی تاکید دارد و خواهان راه‌اندازی سایت‌های اطلاع‌رسانی انگلیسی توسط وزارتخانه‌ها و بنگاه‌ها شد. به گفته وی مهم‌ترین ابزار ارتباط با دنیا زبان انگلیسی است که متاسفانه در ایران اهمیتی به این موضوع داده نمی‌شود.

پس از مذاکرات لوزان و صدور بیانیه مشترک، شاهد حضور هیات‌های تجاری اروپایی و آسیایی در ایران بودیم. حتی آمریکایی‌ها نیز به عناوین مختلف برای ارزیابی بازار کشور به ایران سفر کرده‌اند. هدف از حضور این هیات‌ها بررسی بازار ایران و مزیت‌های آن عنوان شده است. در این میان برخی از فعالان حوزه کسب‌وکار معتقدند ورود این هیات‌های تجاری به منظور بازاریابی برای کالاهایشان است و بعید به نظر می‌رسد هدف آنها سرمایه‌گذاری و مشارکت باشد. به نظر شما آیا می‌توان امیدوار بود که نتیجه رفت و آمد این هیات‌ها به سرمایه‌گذاری آنها در ایران ختم شود؟ چه اتفاقی باید بیفتد که بتوانیم از این موقعیت استفاده کنیم؟

پس از مذاکرات لوزان شاهد ایجاد جو مثبتی نسبت به ایران در دنیا بودیم. جوی که پس از ۳۵ سال به وجود آمد. تاثیر این مثبت‌نگری را نیز می‌توان در رفت و آمد تجار مختلف به کشور دید. باید به این نکته توجه داشت که در ۱۰ سال اخیر رفت و آمد جامعه کسب و کار اروپایی در ایران بسیار کمرنگ بوده و در چهار سال اخیر تقریبا قطع شده است. بعد از موضع‌گیری‌های دولت گذشته و قطعنامه‌های سازمان ملل، رفت و آمدهای تجار خارجی کم شد و ایران مجبور شد که از مسیرهای چندگانه فرعی نیازهای کشور را برطرف کند.

حتی صادرات ما به اروپا نیز با مشکل مواجه شد. در آن سال‌ها ایران کالاهای مختلف از جمله مواد غذایی به اروپا صادر می‌کرد. اما صادرکنندگان ایرانی مجبور شدند برچسب محصولات خود را عوض کرده و به نام کشور دیگری به مصرف‌کننده اروپایی عرضه کنند. این امر تنها به دلیل وجود ذهنیت منفی در اروپا علیه ایران بود که به واسطه سیاست‌های اشتباه در دولت گذشته ایجاد شد، تا جایی که مصرف‌کننده خارجی حتی کالای ایرانی را از قفسه‌ها بر نمی‌داشت. این بدترین نوع تحریم است به عبارتی کار به جایی رسید که مصرف‌کنندگان ما را تحریم کردند. در چنین شرایطی، ایران اخیرا توانسته از خود چهره‌ای مثبت در جوامع بین‌المللی به نمایش گذارد اما آیا با وجود این تبلیغات منفی می‌توان توقع داشت که به همین زودی ورود سرمایه‌گذاری خارجی به کشور آغاز شود؟ این توقع بسیار زیادی است. هیات‌های تجاری خارجی می‌خواهند اطلاعاتی از بازارهای ایران کسب کنند.

زیرا مدت‌ها است اطلاعات موثقی از داخل کشور به خارج از مرزها راه نیافته است و اگر هم اطلاعات درست بوده، نتوانستند به آن اطمینان کنند. در حال حاضر خارجی‌ها عموما به دولت جدید اعتماد دارند. ما اخیرا در اتاق بازرگانی بین‌المللی(ICC) سعی کردیم به همه کمیته‌های ملی ICC، برخی منابع اطلاعات اقتصادی کشور را معرفی کنیم. به تمام اعضای کمیته‌های ملی دنیا در ۹۰ کشور این اطلاعات را فرستادیم. متاسفانه منابع اطلاعاتی تهیه شده به زبان انگلیسی در ایران بسیار کم است. اولین گام برای معرفی ایران به دنیا و جذب طرف‌های تجاری و صنعتی، ارائه اطلاعات دقیق و قابل دسترس به زبان انگلیسی است.



این اطلاعات در حال حاضر در هیچ یک از بخش‌ها و وزارتخانه‌های ایران وجود ندارد؟

جز چند مرکز مثل بانک مرکزی که اطلاعات کلان اقتصاد کشور را به زبان انگلیسی دارند، اکثر بنگاه‌ها فاقد سایت انگلیسی هستند که اطلاعات را به زبان انگلیسی به مخاطب خارجی ارائه دهند. وزارت صنعت، معدن و تجارت، در بخش تجاری، سایت فعال دارد که قبلا در وزارت بازرگانی متمرکز بود ولی متاسفانه در بخش صنعتی اطلاعات به زبان انگیسی بسیار محدود و ضعیف است. بنابراین خارجی‌ها به جای اینکه به اطلاعات ناقص و محدودی که از ایران داده می‌شود اکتفا کنند، خود به ایران سفر کرده و سعی دارند آنچه را که باید در مورد ایران بدانند به‌صورت ملموس ببینند.


چرا ما در زمینه ارائه اطلاعات اینقدر ضعیف عمل کردیم با وجود اینکه تحریم‌ها مانع از این کار نمی‌شد؟

هنگامی که بنگاه‌های اقتصادی ایران رابطه‌ای با خارج از کشور ندارند، ضرورتی هم برای ارائه اطلاعات نمی‌بینند. به‌طور مثال اگر بخواهیم سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کنیم تمامی بانک‌ها و شرکت‌هایی که در بورس هستند، باید نسخه انگلیسی تمام اسناد و ترازنامه‌های خود را هم در سایت ارائه دهند. اما متاسفانه شاهد این موضوع نیستیم و تنها اطلاعات محدودی وجود دارد. بر این نکته تاکید می‌کنم که راه جذب سرمایه این است که جامعه اقتصادی کشور زبان انگلیسی را به‌عنوان زبان ارتباط با مشتریان در نظر گرفته و فنون ارتباط را خوب فراگیرد و اطلاعات لازم را در اختیار دنیا قرار دهد.


با توجه به آنچه در مورد کمبود اطلاعات از ایران در دنیا گفته شد، می‌شود امیدوار بود که همه هیات‌های تجاری خارجی به نیت سرمایه‌گذاری وارد کشور شده‌اند؟

خارجی‌ها به بازار ایران علاقه‌مندند؛ اما نمی‌توان توقع داشت که سرمایه‌های خود را بلافاصله به ایران بیاورند. در ابتدا باید ایران و بازار آن را از نزدیک دیده و بشناسند، سپس باید بررسی کنند که آیا می‌توانند در این بازار یا بازارهای همجوار کالای خود را بفروشند یا نه؟ اگر عبور از این دو مرحله موفقیت‌آمیز باشد، می‌توان به اقدام برای سرمایه‌گذاری تا دوسال آینده امیدوار بود. باید بر این مساله تاکید کنم که این فرآیند کند است و به سرعت این تغییر صورت نمی‌پذیرد. به نظر من تا دو یا سه سال آینده هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری خارجی به‌صورت کلان و قابل توجه در ایران در شکل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی(FDI) صورت نخواهد گرفت. شاید به‌صورت وام بیاید ولی نه FDI. بورس تنها مسیر ممکن است که می‌تواند سرمایه خارجی قابل ملاحظه، البته در حد چند ده میلیون دلار را به کشور وارد کند که خوشبختانه ایران در آن بخش مقررات لازم را دارد. ما نیز در ICC همچنان در تلاشیم که این مقررات را به کشورهای دیگر منعکس کنیم.

بورس، سهام دارایی شرکت‌هایی را معرفی می‌کند که در حال حاضر بسیار فعال هستند. به‌عنوان مثال پتروشیمی‌ها در بورس حضور دارند، صنعت پتروشیمی برای سرمایه‌گذاران خارجی بسیار جذاب است، اما اگر واقعا مانند هند، چین و حتی ترکیه در پی جذب سرمایه مستقیم خارجی هستیم، ابتدا باید اطلاعات راجع به اقتصاد به زبان انگلیسی را در سایت‌های فعال ایجاد کنیم تا فعالان اقتصادی سایر کشورها بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. دوم اینکه از انتشار هرگونه اخبار بد از ایران در فضای بین‌المللی ممانعت شود. نباید فراموش کرد که سرمایه بسیار فرار است و سرمایه‌گذاران نیز بسیار محافظه کار. البته این محافظه‌کاری را نمی‌توان بر خارجی‌ها خرده گرفت. آیا شما حاضرید سرمایه‌تان را به کشوری ببرید که هر روز اخباری از اتفاق‌های ناخوشایند آن در دنیا منتشر می‌شود؟ در حال حاضر ایرانی‌هایی که در خارج از کشور سرمایه‌گذاری کرده‌اند آیا حاضر به بازگشت سرمایه خود به کشور و سرمایه‌گذاری در ایران هستند؟ باید برای بازگرداندن این گروه از ایرانی‌ها نیز تلاش کنیم. مطمئن باشید اگر سرمایه‌های ایرانی خارج از کشور به ایران بازگردد، تصویر بسیار مثبتی در فضای اقتصادی بین‌المللی از ایران منعکس خواهد شد.

در حال حاضر وضعیت ایران را می‌توان نسبت به سال‌های گذشته مثبت‌تر ارزیابی کرد. آیا این امر نمی‌تواند در جذب سرمایه‌گذاری موثر باشد؟

درست است که شرایط ایران رو به بهبود است؛ اما آیا می‌توان تضمین داد که طی چند ماه آینده شرایط مملکت به وضع عادی برمی‌گردد؟ چطور سرمایه‌های خارجی را جذب کنیم وقتی که نمی‌توانیم پیش‌بینی دقیقی از شرایط چند ماه آینده داشته باشیم. در شرایط خوش‌بینانه، چنانچه این توافق صورت گیرد، باید فرآیندی را تحت عنوان آماده‌سازی طی کنیم تا تحریم‌ها لغو شوند. تحریم‌ها به راحتی برداشته نمی‌شوند. برای این امر زمانی حداقل ۶ ماهه پس از امضای توافق مورد نیاز است. اگر این دوره‌ها به خوبی پیش رود، در آن شرایط می‌توانیم به‌عنوان کشوری با محدودیت‌های کمتر، حرفی برای گفتن داشته باشیم. البته باید به این مساله نیز توجه داشته باشیم که برخی از تحریم‌ها به بهانه حقوق بشر ممکن است به قوت خود باقی بماند؛ اما به هر حال ابزار انتقال پول و گشایش اعتبار اسنادی و… برقرار می‌شود. در این شرایط، از ابتدای سال ۱۳۹۵ می‌توان انتظار ورود جدی خارجی‌ها را به کشور داشت.

براساس گفته‌های شما یک پروسه طولانی را برای جذب سرمایه پیش‌رو داریم. دراین مدت مهم‌ترین اقداماتی که می‌توان برای جذب سرمایه صورت داد، چیست؟

این دوره، فرصتی بسیار خوب برای آماده‌سازی است. اولین قدم هم این است که اگر بنگاه‌ها قصد دارند در فضای بین‌المللی فعال شوند، سایت‌های انگلیسی در راستای فعالیت‌های خود ایجاد کنند و اطلاعات کاری را به زبان انگیسی روی سایت بگذارند. لازم است این سایت‌ها فعال بوده و به‌روزرسانی شوند. دومین اقدام مهم هم افزایش رفت و آمد به سایر کشورها است. حتی ضرورت دارد خارجی‌ها با خانواده‌های خود به ایران بیایند. من در اتاق بازرگانی سال‌ها شاهد این هستم که بازرگانان بزرگ دنیا وقتی به ایران می‌آمدند، اظهار می‌کردند که خانواده‌هایشان در لحظات آخر از آمدن به ایران پشیمان شده و ترسیده‌اند. البته این امر به دلیل تبلیغات منفی است که در جوامع بین‌المللی علیه ایران وجود دارد. به گونه‌ای که تصور می‌کنند در خیابان‌های ایران نیز نمی‌توانند راه بروند. تصویر ذهنی بیشتر این افراد با سفر به ایران تغییر می‌کند.

در حال حاضر تبلیغات منفی بسیار کاهش یافته است. باید در نظر داشت که تبلیغات منفی علیه ایران در دنیا پیشینه‌ای حدود ۳۰ سال دارد و برای آن نیز هزینه هنگفتی پرداخت شده است. متاسفانه ما در ایران در این زمینه هوشیار نبودیم وگرنه می‌توانستیم با پرداخت هزینه، این تبلیغات منفی را به سود خود تغییر دهیم. من این موضوع را به وزیر خارجه آن زمان گفتم، اما متاسفانه اقدامی صورت نگرفت. تصویری که در آینده و پس از مذاکرات هسته‌ای در صورت توافق نهایی به دست خواهیم آورد، یک تصویر سیاسی مثبت است ولی بقیه حوزه‌های ایران اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مردم جهان نمی‌شناسند و حتی در برخی حوزه‌ها اطلاعات غلط و منفی دارند؛ بنابراین ضروری است همه وزارتخانه‌ها در سطح بین‌الملل فعال شوند. به‌طور مثال وزارت صنعت، معدن و تجارت باید در معرفی پتانسیل‌های صنعتی ایران به دنیا فعال شود. در حال حاضر کشاورزی ما به دلیل کم آبی در سطح بین‌الملل بدنام شده است؛ اما وزارت جهاد کشاورزی باید در تعاملات بین‌المللی خود به معرفی پتانسیل‌هایی که در این بخش داریم، بپردازد. معادن ما نیز باید توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت فعال شود.


یکی از اقدامات مهم و تاثیرگذار در این دوره، امضای معاهده کپی رایت است. به نظر من ایران هرچه زودتر باید این کار را جهت ایجاد اعتمادسازی انجام دهد. برای برگشتن به جامعه بین‌الملل، باید حقوق مردم را محترم بشماریم. بنابراین فقط به سرمایه‌گذاری خارجی فکر نکنیم و لازم است به دنبال ایجاد روابط بازسازی شده با جامعه بین‌الملل نیز باشیم. اگر فقط در اندیشه جذب سرمایه‌گذاری خارجی باشیم، تا چند سال دیگر هم به راحتی به آن دست نخواهیم یافت.

در ایران تجربه‌های تلخی از ورود خارجی‌ها به فضای اقتصادی وجود دارد که تنها برای کسب بازار کشور و نه برای سرمایه‌گذاری وارد ایران شده‌اند. به همین دلیل هم اکنون نگرانی‌هایی نیز وجود دارد. در واقع نمی‌خواهند تجربه گذشته تکرار شود. به نظر شما از چه نوع سرمایه‌گذاری باید استقبال کرد و چگونه این سرمایه‌ها را به کشور تزریق کرد؟

تعدادی از سرمایه‌گذاران خارجی، تنها برای استفاده از رانت‌ به کشور می‌آیند. مثلا خودروسازان خارجی که در ایران حضور دارند، از رانت‌های تعرفه‌ای بهره می‌برند و محصولات قدیمی خود را در ایران به فروش می‌رسانند. همان‌طور که در سال‌های گذشته این چنین بوده است. یا در بخش نفت پول زیادی وارد کشور می‌شود، اما سرمایه‌گذاری نیست. خارجی‌ها در این بخش تضمین‌های سنگینی می‌گیرند و به‌صورت وام به ایران پول وارد می‌کنند.

قطعا اگر رانتی به خارجی‌ها نشان دهیم، برای سرمایه‌گذاری به ایران می‌آیند. بازارهای انحصاری و تعرفه‌های بالای واردات همه رانت محسوب می‌شوند. سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی که ما برآن تاکید داریم تنها حضور خارجی‌ها در ایران نیست بلکه باید بتوانیم در یک محیط رقابتی با آنها شراکت کنیم. ما به سرمایه‌گذاری نیاز داریم که با ما در تولید و صادرات شریک شود نه اینکه فقط از رانت، انحصارات و قیمت ارزان انرژی ما استفاده کند. در این صورت قطعا با رانت‌هایی که در ایران وجود دارد شرایط برای سرمایه‌گذاران خارجی مطلوب خواهد بود و استقبال می‌کنند. اما ما نباید به دنبال این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها باشیم. بلکه باید سرمایه‌گذاری خارجی که بتواند منابعی از جمله تکنولوژی و مدیریت را به کشور بیاورد و کالای قابل رقابت، تولید و در دنیا عرضه کند را به ایران بیاوریم.

اگر بخواهیم محصولات‌مان در دنیا رقابتی باشد، باید ابتدا فضای رقابتی را در داخل کشور ایجاد کنیم، باید ساختارهایمان را تغییر دهیم. بنابراین اگر بخواهیم به سرمایه‌گذاری خارجی فکر کنیم، باید شرایط مملکت را مهیا سازیم. ابتدا باید روابط سیاسی را با سایر کشورها برقرار کنیم، پس از آن سایر روابط را بهبود ببخشیم. ارائه اطلاعات در جوامع بین‌الملل نیز از دیگر ضرورت‌ها است. افزایش تعاملات، رفت و آمدهای تجاری، ترمیم ساختارهای کشور و همچنین امضای معاهده کپی‌رایت از دیگر راهکارهای جذب سرمایه است. باید از این راه، اعتماد دنیا را جلب کنیم تا بتوانیم کالاهای خود را در بازارهای جهانی به فروش رسانیم. اگر معاهده کپی رایت را امضا نکنیم نمی توانیم حقوق مالکیت فکری شرکای خود را نیز در صحنه بین‌المللی حفظ کنیم و در نتیجه آنها به ایران نمی آیند.

با تصور اینکه در بهترین شرایط قرار بگیریم، برای ورود خارجی‌ها به ایران باید یک سری قرارداد بین ایران و سایر کشور‌های خارجی منعقد شود. در این قراردادها باید به چه نکاتی توجه داشت تا بازارهای ایران را به راحتی به آنها واگذار نکنیم؟

به نظر من در یکی دو سال آینده اکثر خارجی‌هایی که به ایران سفر می کنند، تنها برای فروش کالا به ایران می‌آیند و قصد دارند از رانت‌های ما استفاده کنند. بعید می‌دانم سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به این سرعت در کشور صورت گیرد. همان‌گونه که در ۳۵ سال گذشته عملا سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی جدی نداشته‌ایم.

این موضوع را به دلیل همان نداشتن اطلاعات لازم از ایران بعید می‌دانید؟

بله. مجموعه عوامل در ایران در جهت بسته نگه داشتن بازارها است، در صورتی که اگر بخواهیم صادرات کشور با همکاری سرمایه‌گذار خارجی افزایش یابد، باید نگرش به مدیریت اقتصاد را تغییر دهیم.

این گفته شما به این معنی است که ابتدا باید خارجی‌ها وارد بازار ایران شوند و با فروش کالاهای خود، وضعیت بازار ایران را ارزیابی کنند، بیایند و ببینند که آیا می‌توانند این کار را انجام دهند یا خیر؟

قطعا همین‌طور است. از سوی دیگر باید اعتماد کنند. اگر سرمایه‌گذار خارجی وارد ایران شود و دستوری صادر شود که منافعش را به خطر اندازد آنگاه چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ به راحتی از کشور می‌رود.


اگر بخواهیم این مساله را در نظر بگیریم پس هیچ سرمایه‌گذار خارجی نمی‌تواند با اطمینان در ایران سرمایه‌گذاری کند. زیرا قوانین ایران بسیار متغیر است.

بله. همین‌طور است. پس ما چه توقعی داریم؟ مگر آنها آدم‌های بی‌تجربه ای هستند که در این شرایط به سرمایه‌گذاری مستقیم در ایران فکر کنند. قطعا باید مقدمات مورد نیاز برای تعامل با بازارهای بین‌المللی فراهم آید.

یعنی شرایط ایران برای واردات کالا مناسب‌تر است تا سرمایه‌گذاری؟

بله. اما حتی آن هم مشروط است. واردات کالاها هم به شرطی که بتوانیم پول آنها را پیش از وارد کردن کالا پرداخت کنیم برای آنها مزیت دارد. نباید توقع داشت که در کوتاه مدت، بابت سرمایه‌گذاری پولی وارد ایران شود. تنها دریچه ایران برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در حال حاضر بورس است. چون راهی امن است و این امکان را به سرمایه‌گذار خارجی می دهد تا سهام خود را هر وقت که اراده کرد، از بازار خارج سازد. آیا خود ایرانی‌های داخل کشور حاضرند در شرایط کنونی در ایران سرمایه‌گذاری جدید کنند؟ بالاخره خارجی‌ها برای سرمایه‌گذاری باید شرکای ایرانی داشته باشند. بنابراین جذب سریع سرمایه‌های خارجی یک زیاده‌خواهی از شرایط‌مان است. ایران تا زمانی که روابط عادی پیدا نکرده و اعتماد طرف خارجی را جلب نکند، سرمایه‌گذاری خارجی اتفاق نمی‌افتد. ما باید فضای امن ایجاد کنیم.

سوالی که مطرح می‌شود این است که ایران به نسبت کشورهای همسایه خود چه جذابیت‌هایی برای جذب سرمایه دارد؟ چرا یک سرمایه‌گذار خارجی باید ایران را انتخاب کند؟

پتانسیل زیادی در کشور داریم ولی باید به خاطر داشته باشیم که کشورهای دیگر هم پتانسیل‌هایی دارند. ما باید جذابیت بیش از سایر کشورها ارائه دهیم. به‌طور مثال سرمایه‌گذار خارجی اگر بخواهد بین ایران و ترکیه یکی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کند در این شرایط موجود ترکیه را انتخاب خواهد کرد. در حالی که معادن ایران از قبیل نفت و گاز، یکی از مهم‌ترین پتانسیل‌هایی است که می‌تواند ما را نسبت به کشورهای همسایه از جمله ترکیه ارجح‌ نشان دهد. با توجه به این موضوع که انرژی در ایران ارزان‌تر از ترکیه است. این یکی از پتانسیل‌هایی است که برای خارجی‌ها بسیار مهم و باارزش است و باعثکاهش قیمت تمام شده کالا می‌شود. مساله دوم، بازار بزرگ ایران است که می‌تواند برای خارجی‌ها وسوسه‌انگیز باشد. مساله سوم این است که کشورهای CIS در شمال کشور ما بازاری جذاب هستند که راه آبی ندارند و می‌توانند از ایران به‌عنوان ترانزیت استفاده کنند.


نکته دیگر اینکه، نیروی انسانی نیز در ایران ارزان‌تر از ترکیه است. بنابراین کشور دارای مجموعه‌ای از مزیت‌ها نسبت به ترکیه است. اما در ازای آن فضای کسب‌وکار مناسب نداریم. ترکیه آغوش خود را برای سرمایه‌گذار خارجی باز کرده است. جامعه بازرگانی آن در کلیه مجامع بین‌المللی به‌شدت فعال هستند. به‌طور مثال مقامات ترکیه‌ای در جلسات ICC حضور فعال دارند و علاوه بر این، آنها به زبان انگلیسی کاملا مسلط هستند.


سرمایه‌گذاران خارجی بررسی می‌کنند که در هر کشور چه نوع سرمایه‌گذاری انجام دهند. مثلا ماشین‌آلات صنعت نساجی ما بسیار قدیمی است و اکثر افراد قصد دارند ماشین‌آلات خود را به‌روز کنند.


اینها حتی نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی هم ندارند چراکه می‌خواهند این ماشین‌آلات را بخرند بنابراین فروشندگان و تولیدکنندگان اینگونه ماشین‌آلات در ایران بازار خوبی دارند. با این کار چون چرخ‌های این صنعت نیز به حرکت درمی‌آید، هزینه تولید نیز کاهش می‌یابد، بعد از آن می‌توان از این تولیدکننده ماشین‌آلات در راستای صادرات نیز کمک گرفت و پس از آن به تدریج آنها را به سرمایه‌گذاری تشویق کرد. ولی مهم آن است که در ابتدا سرمایه‌گذار داخلی ایران را به فعالیت ترغیب کنیم چون بدون او هیچ سرمایه‌گذار خارجی به ایران نمی‌آید.

برخی از فعالان اقتصادی معتقدند باید برای شرکای خارجی قراردادهای سختگیرانه منعقد شود تا آنها نتوانند از بازار ایران به نفع خود استفاده کنند. آیا قراردادهای سختگیرانه می‌تواند مانع از فرار سرمایه از کشور شود؟

خیر. این کار هیچ فایده‌ای ندارد. اگر سرمایه‌گذار نخواهد در ایران بماند، هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع وی شود. در صورتی می‌توان به قراردادها اتکا کرد که مفاد قرارداد منطقی باشد؛ در این شرایط با استقبال طرف خارجی روبه‌رو خواهد بود.


چنانچه از سرمایه‌گذار بخواهیم مدتی در بازار ایران کالای خود را بفروشد، پس از آن به صادرات کشور کمک کند و در نهایت در ایران سرمایه‌گذاری کند مسلما مورد قبول واقع خواهد شد. نباید فراموش کرد که سرمایه‌گذاری خارجی‌ها در ایران تنها به نفع ما نیست، بلکه آنها نیز می‌توانند از جذابیت بازار ما استفاده کنند. برای جذب سرمایه باید بازار را جذاب نگه داریم، نه اینکه با قرارداد بخواهیم به این هدف دست یابیم. اگر رانت در بازار داشته باشیم، ‌ طبیعی است که خارجی‌ها هم به آن ‌بی‌علاقه خواهند شد. باید ابتدا رانت را از بین برد و فضای رقابتی ایجاد کرد تا حضور سرمایه‌گذار خارجی بتواند ارزش افزوده برای مملکت داشته باشد.

چطور می‌توانیم بازارکشور را جذاب نگه داریم؟

ابتدا امنیت فضای کسب‌وکار و رقابتی بودن، سپس ثبات مقررات اقتصادی و در درجه سوم، ایجاد روابط بین‌المللی خوب، سه اصل مهم برای جذاب نگه داشتن بازار است. در این شرایط حتی آمریکایی‌ها نیز برای مشارکت به ایران خواهند آمد و به دلیل پتانسیل‌های ایران برای به‌دست آوردن بازار ما با هم رقابت خواهند کرد. اگر اصول ورود به بازار را تصحیح کنیم، ‌ سرمایه‌گذارها خود پتانسیل‌ها را کشف کرده و گاهی به طرف فعالیت‌های حتی دور از انتظار ما می‌روند.

سرمایه‌گذاران خارجی را باید به سوی چه صنایعی هدایت کرد؟

ضرورت دارد سرمایه‌گذار خارجی را به سوی فعالیت‌هایی مثل نفت، گاز، پتروشیمی، خودرو و حتی نساجی که جنبه صادراتی دارد، هدایت کنیم. برخی از صنایع خود بازار صادراتی دارند، اما برای برخی دیگر مثل نساجی می‌توان بازار صادراتی ایجاد کرد. در تولید نرم‌افزارهای کامپیوتری نیز به همین شکل می‌توان عمل کرد. ما در حال حاضر بیش از سایر کشورهای اطراف مهندس کامپیوتر داریم. اگر قانون کپی‌رایت را امضا کنیم این افراد می‌توانند سرمایه‌گذار خارجی را به کشور آورده و به تولید نرم‌افزار بپردازند. این موضوع به راحتی بعد از تحریم‌ها محقق می‌شود. در گردشگری نیز حرف برای گفتن بسیار داریم. نباید فراموش کرد که رقابت، اقتضای جامعه بین‌المللی امروز است. مرزها برداشته شده و دیگر ملت‌ها نیستند، بلکه این جوامع بازرگانی هستند که مطرح می‌شوند. از این‌رو هر فردی در هر مکانی می‌تواند حضور یابد و صنعت به‌وجود بیاورد. لازم است درهای کشور را باز کنیم و اگر می‌خواهیم در دنیا حضور داشته باشیم، باید این رابطه متقابل را درک کنیم.

آیا ضرورتی دارد که یکی ازتاکیدات ما بر روی آوردن دانش فنی سرمایه‌گذاران خارجی به ایران باشد؟

به نظر من ضرورتی ندارد. این تاکید ما را به جایی نمی‌رساند. آنچه که ما می‌توانیم به جای دانش فنی از سرمایه‌گذار خارجی بخواهیم، کسب یکی از بازارهای آنها است. هنگامی که این اتفاق افتاد، آن سرمایه‌گذار به دلیل حفظ بازار خود، مجبور خواهد بود که تکنولوژی خود را در اختیار ما گذارد. باید به این نکته توجه داشت که تکنولوژی پویا است و هر روز در حال تغییر است. بنابراین باید شریک آنها باشیم تا بتوانیم از تکنولوژی به‌روز شده آنها بهره‌مند شویم.

آیا این کار به راحتی امکان‌پذیر است؟

خیر؛ به اعتماد بسیاری نیاز دارد. آنها باید به طرف ایرانی خود اطمینان زیادی داشته باشند تا دانش فنی خود را در اختیار ما قرار دهند. آیا ما در مقابل حاضریم چنین سرمایه‌گذاری را انجام دهیم و بدون اطمینان کامل، تمامی دانش و امکانات خود را در اختیار آنها قرار دهیم؟

تاریخ نشان می‌دهد که پیش از انقلاب سرمایه‌های خارجی زیادی در ایران وجود داشت اما عملا این سرمایه‌ها در صنایع مولد تمرکز نیافته است. آیا تاکید بر سرمایه‌گذاری خارجی در صنایع مولد کار درستی است؟

پیش از انقلاب سرمایه‌گذار خارجی وارد ایران شد و به‌واقع در ایران تنها بازار کالاهای مصرفی خارجی برای عرضه رونق داشت. اما تاکید بر صنایع مولد را درست نمی‌دانم. خدمات هم همچون صنایع مولد، ارزش افزوده ایجاد می‌کند بنابراین اگر سرمایه‌گذاری حتی در حوزه بانکی وارد ایران شود، ارزش افزوده به‌وجود می‌آید. به نظر من با توجه به اینکه بیشترین مشکل اقتصاد کشور در حوزه بانک است، اولین سرمایه‌گذاران در ایران باید بانک‌ها باشند و تا زمانی که مشکلات بانک‌ها برطرف نشود، مشکلات اقتصادی نیز رفع نخواهد شد.