راز اصلاحات خونین خرازی

به گزارشافکارنیوز، «ندا باید تمام تلاش خود را بکند که انحراف از این کشور رخت بربندد و امروز این انحراف را در وجود احمد‌ی‌نژادیسم به عنوان یک فرهنگ می‌بیند؛ ما حاضریم خط شکن باشیم که ماجرای انحراف از ایران برود ولو خون بخواهد».

سخنان بالا از یک فرد رادیکال اصلاح‌طلب و یا یک فعال سیاسی حزب مشارکت یا سازمان مجاهدین انقلاب نیست، این جملات را یک عنصر از عناصر جنبش سبز که اصلاحات اجتماعی را در کف خیابان دنبال می‌کرد هم نیست؛ «سیدمحمد صادق خرازی» دیپلمات سابق و از معتدلین جریان اصلاح‌طلب گوینده این جملات است.

خرازی که این روزها علاوه بر یک چهره فعال در عرصه دیپلماسی به یک فعال حزبی هم تبدیل شده است، سال گذشته بانی تاسیس و تشکیل حزبی شد که محوریت آن را جوانانی تشکیل دادنند که روزی در شاخه جوانان حزب مشارکت فعالیت می‌کردند و امروز در نقد عملکرد نسل اول اصلاحات بطور مستقل وارد فعالیت‌های حزبی شدند.

شاید بشود عمده نقد فعالین جوان ندای ایرانیان به نسل اول اصلاحات را در تندروی و افراطی‌گری آنها در سال ۸۸ دانست که باعثایجاد سوتفاهم میان اصلاح‌طلبان و حاکمیت شد.

‫«خون» در ادبیات سیاسی چه مفهومی دارد؟


خرازی به عنوان رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان تاکنون در تمام سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود افرط‌گرایی و خشونت را برای اصلاح جامعه امری اشتباه معرفی کرده است تا جایی که در گفتگویی با روزنامه شرق می‌گوید: «اصلاح‌طلبی، هم پروسه و هم پروژه است و یک‌واقعیت جامعه ایران است، جامعه ایران هم خشونت‌طلب نیست». وی تصریح می‌کند: «من جنبش اجتماعی کف خیابان را قبول ندارم، جنبش اجتماعی فقط در کف خیابان تعریف نمی‌شود. اگر الان شما سراغ آقای‌ خاتمی بروید تصور من این است که ایشان مسیرش ادامه مسیر حیات و استمرار و ثبات جریان اصلاح‌طلبی است؛ حرکت ایشان، حرکت جنبش سبز نبوده است».

خرازی این سخنان را درحالی مطرح کرده بود که چهارشنبه گذشته در اولین همایش تشکیلاتی حزب ندای ایرانیان با بیان اینکه «ما نمی توانیم با مبانی تند غیرارزشی کسانی که مدعی اصولگرایی هستند و ۸ سال نتیجه کار آنها را دیدیم تفاهم کنیم» تاکید می‌کند: «ندا باید تمام تلاش خود را بکند که انحراف از این کشور رخت بربندد و امروز این انحراف را در وجود احمدی نژادیسم به عنوان یک فرهنگ می‌بینیم؛ ما حاضریم خط شکن باشیم که ماجرای انحراف از ایران برود ولو خون بخواهد».

به عقیده بسیاری از کارشناسان سیاسی واژه «خون» در چارچوب مفاهیم سیاسی معنایی مترادف اعتدال‌گرایی و مسالمت‌جویی که امروز خرازی داعیه آن را دارد نمی‌دهد بلکه شاید بتوان آن را همسان و هم ردیف «تروریسم» و اقدامات خشونت‌آمیز تروریستی تلقی کرد.

تا آنجا که برخی از ناظران سیاسی تکفیری‌های وهابی را اصلاح‌طلبان همراه با تفنگ و خون و خشونت می‌دانند، چراکه تکفیری‌ها کشتار شیعیان و اهل تسنن کشورهای عراق و سوریه را با این توجیه انجام می‌دهند که به قول آنها رافضی‌ها منحرفین در دین خدا هستند.

هدف این نوشتار تطهیر عناصر جریان انحرافی نیست و همچنین قصد ندارد سید محمدصادق خرازی را متهم به پیروی از مشی تروریسم در عرصه فعالیت‌های سیاسی کند اما زدودن انحراف و انجام اصلاحات در جامعه از زبان خرازی با بکار بردن عبارت «ولو خون بخواهد» این شائبه را در ذهن متبادر می‌سازد که حزب ندای ایرانیان ممکن است با داعیه اصلاح‌طلبی همان مشی افراطگونه احزابی چون حزب مشارکت را در پی‌گیرد و یا بالاتر از آن ممکن است در صورت عدم تحقق به اهدافش به روش‌های خشونت‌آمیز دست بزند.

جایگاه افراط و خشونت در مرامنامه حزب ندای ایرانیان


از سوی دیگر حزب ندای ایرانیان نیز که خرازی ریاست شورای مرکزی آن را برعهده دارد در بند ۱۳ مرامنامه خود با رد هرگونه افراطی‌گری در گفتار سیاسی تاکید می‌کند: «اعضای حزب ندای ایرانیان بر این باورند که افراط‌گرایی در گفتار و کردار و نگرش‌ها و نیز برداشت‌های خشن از مفاهیم مذهبی، سیاسی، عقیدتی و قومی و ترویج آن امری نابهنجار تلقی شده و در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی، خشونت و ستیز ایجاد می‌کند. افراطی‌گری احترام میان شهروندان را از بین می‌برد و موجب وهن مقدسات و تفرقه است. ازاین‌رو ما از رفتارهای افراط‌گرایانه دوری جسته، تنوع و تکثر را به رسمیت شناخته و بر تضارب آراء و جدال احسن تأکید می‌کنیم».

اگرچه انتظار این بود که سخنان رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در همایش یاران جوانش از روی سهو لسان مطرح شده باشد اما وی در واکنش به اظهارات یکی از عناصر جریان انحرافی که خرازی را به دلیل سخنان اخیرش علیه این جریان محکوم کرده بود، دوباره بر موضع خود پافشاری کرد و گفت: «برای افشای انحراف و مقابله با التقاط باید خون بدهیم تا پرده ها کنار زده شود و مدعیان بهره بردار از مقدسات مردم افشا شوند. به نام حمایت از روحانیت و اصول دین به قدرت رسیدند و پس از چند ایام کوتاه از روحانیت مرجعیت و رهبری می‌خواستند عبور کنند اینها با انحراف طریقتی در پی شریعت زدایی از دین هستند».

در این میان آنچه باید حائز توجه قرار گیرد پرهیز از هرنوع ادبیات افراطی و خشونت‌آمیز در بیان مباحثسیاسی است، لذا قطعا اگر یک فعال اصولگرا نیز در مقابل برخی منحرفین اصلاحات از جنس ادبیاتی که خرازی بکار برده است استفاده می‌کرد باز هم قابل نکوهش و نقد بود.

رهبر معظم انقلاب: دلواپس بودن جرم نیست‬


اما رئیس شورای مرکزی ندای ایرانیان در بخش دیگری از سخنان خود در اولین همایش تشکیلاتی حزب ندای ایرانیان می‌گوید: «قانون اساسی ولی امر و رهبر را مشخص کرده و هیچ جریان و حزبی نمی‌تواند پای خود را در کفش رهبری کند».

خرازی در ادامه تاکید می‌کند: «مردم می‌دانند امروز دلواپسان دلواپس چه چیزی هستند، جامعه ما درک می کند و می داند که دلواپسی دامی بیش برای فریب مردم ایران نیست. آنها در اشتباه هستند و نمی دانند که مردم در چشمه آگاهی و برنایی‌ هستند و هیچ جریان و حزبی نمی تواند با این مردم با عنوان ولی امر صحبت کند».

اظهارات خرازی در ارتیاط با دلواپسان هسته‌ای در حالی مطرح می‌شود که رهبر معظم انقلاب در جایگاه ولی امر در اول فرودین ماه سال جاری در حرم رضوی با تاکید بر اینکه دلواپس بودن جرم نیست، فرمودند: «اصرار می‌کنم که برخوردها نه از سوی مردم نسبت به مسئولین و نه از سوی مسئولین نسبت به منتقدین، تخریبی نباید باشد؛ نه تحقیر باشد، نه اهانت باشد. ممکن است در یک قضیّه‌ای، یک عدّه‌ای دغدغه داشته باشند؛ دغدغه داشتن جرم نیست؛ دلواپس بودن جرم نیست. میتوانند کسانی حقیقتاً نسبت به یک مسئله‌ی مهم و حسّاس کشور، احساس دلواپسی و دغدغه‌مندی کنند؛ هیچ مانعی ندارد؛ امّا این به‌معنای متّهم کردن نباشد، به‌معنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد. از آن طرف هم دولت و طرف‌داران دولت به کسانی که ابراز دغدغه و دلواپسی میکنند، بایستی اهانتی نکنند».

شاید مخالفت و مغایرت تفکر صادق خرازی با خط فکری محمود احمدینژاد و همچنین برخی طیفهای اصولگرایان که به دلواپسان هستهای شناخته می شوند، با هر دلیلی قابل درک باشد اما در این میان استفاده از واژه خون برای مقابله و افشای اهداف جریان انحرافی و از طرف دیگر بکار بردن عبارت فریب دادن مردم ایران در مورد منتقدین هستهای توسط خرازی که بیشتر به شخصیتی معقول و معتدل در میان فعالین اصلاح طلب شهره است، زیبنده نبود.