به گزارش افکارنیوز، کارشناسان انتظار ندارند که برانکو تغییری در دیدگاه خود داده باشد، همین که در این سال ها تجربه او بالاتر رفته باشد هم کفایت می‌ کند!

سوشا به جای میرزاپور

برانکو به قالب تاکتیک‌های تیمی و فنی خود اعتقاد زیاد دارد، بازی او همانطور است که قبلا بود، سیستم ۱۳۲۴ او برای دروازه، اعتقادی به سیستم چرخشی یا حضور گلر برتر نداشته و همواره گلر اول خود را با تاکید بسیار معرفی می‌ دارد چنانچه قبلا با میرزاپور و حالا با سوشا مکانی چنین دیدگاهی دارد، اگر در زمان حضور او در تیم‌ملی، رودباریان، طالب‌لو و مهدی رحمتی و قبل از آنها برومند، فنایی و هادی طباطبایی امیدی به حضور در ترکیب تیم نداشتند حالا هم شرایط دقیقا بدین گونه است.

خط دفاع و راست و چپ

برانکو در قلب دفاع به طور معمول، اعتقادی به زوج سازی ندارد و فرمول سوئیپر، استاپر(پوششی یارکوب) را برنتابیده و تنها در سیستم دفاع خطی خود به حضور یک دفاع پرتجربه تر(گل‌محمدی تیم‌ملی و محسن بنگر پرسپولیس) و یک دفاع پرقدرت و پرتحرک(رحمان رضایی تیم‌ملی و ماریچ پرسپولیس) کار او را، راه می‌ اندازند.

برانکو در دفاع راست تیم‌ملی از یک دفاع راست بسیار پرتحرک و یک دفاع چپ ۲ حالته بهره می‌ برد. دفاع راست او در تیم‌ملی حسین کعبی و در پرسپولیس رامین رضائیان هستند. برای او زوج سازی در سمت راست، مشهود بود. کعبی و مهدوی‌کیا که دومی وینگر راست بود.

همچنین برانکو، به سمت چپ دفاع به گونه ای متفاوت نگرش داشته و برابر تیم های قوی، یک دفاع میانی مثل محمد نصرتی را به کار می گرفت، و با توجه به بضاعت فعلی پرسپولیس(همان مشکلی که پرسپولیس را هم رنج می دهد) هنوزاحتمال حضور یک دفاع میانی در این پست هست. اما پرسپولیس وحید حیدریه جوان و بابک حاتمی را هم دارد که می توانند ستار زارع یا نیکبخت پروفسور باشند.



کامیابی‌نیا - نوراللهی به جای آندو - نکو

برای تیم برانکو، هافبک دفاعی کاتالیزور تیم است. تیم ملی در دوره برانکو در برابر تیم های قدرتمند با ۲ هافبک دفاعی هم شکل، با قدرت جنگندگی بالا کار کرده(نکونام و آندو در جام‌جهانی ۲۰۰۶) اما برابر حریفان آسان تر یکی ازاین ۲ هافبک توان افزوده شدن به بار تهاجمی تیم و حتی بازی در کناره ها را دارد، چنانچه در مقدماتی ۲۰۰۶ این نقش را فریدون زندی بازی می‌ کرد، امروز در ترکیب پرسپولیس، در مقیاسی ظریف، کفشگری نقش آندو، نوراللهی وظیفه زندی و کامیابی‌نیا، موقعیت نکونام را تداعی خواهند داشت.

معادله خط جلو

برانکو، چون با یک مهاجم کار می‌ کند، مهاجمی را می‌ خواهد که در محوطه جریمه سنگینی کند. یک مهاجم قد بلند و سرزن و قلدر و باتجربه مثل علی دایی … به همین دلیل است که برانکوی امروز، کرستانویچ یا کالیجرویچ بلندقامت را به کریم انصاری فر ترجیح می‌ دهد.

برانکو در خط میانی(پشت مهاجم) تلفیق سرعت، تکنیک و تناسب را می پسندد. در تیم‌ملی، همه گاه او از یک هافبک سرعتی مثل مهدوی‌کیا، یک هافبک تکنیکی مثل کریمی و یک هافبک با قابلیت زوج سازی در خط حمله مثل وحید هاشمیان را داشت. البته انتظار برانکو و دیدگاهش از منطقه راست با چپ فرق می‌ کرد به همین دلیل در تیم‌ملی او به طور قاطع نمی‌ توانستیم مهدوی‌کیا را هافبک راست، کریمی را پشت مهاجم و هاشمیان را چپ بدانیم.

حالا امید عالیشاه ، مهدوی کیای برانکوست چنانچه مسلمان/ احمدزاده در موقعیت علی کریمی و طارمی در موقعیت هاشمیان قرار می گیرند،البته طارمی می تواند برای تیم برانکو، مهاجم هدف باشد هر چند بعید است چنین بازیکنی را در هجده قدم محبوس کرد. اگر برانکو بتواند مهاجم نوک مورد نظرش را پیدا کند مهدی طارمی در هافبک کنار جایگزین هادی نوروزی می شود و الا پست نوک بین او و علیپور تقسیم خواهد شد.