به گزارش افکارخبر، اشپیتیم آرفی، مهاجم گلزن پرسپولیسی ها که در لیگ های نهم و دهم در این تیم حضور داشت، اکنون برای حضور در بازی یادبود کاپیتان فقید سرخ پوشان به تهران آمده است. وی در رابطه با نوروزی، طلب هایش از تیم های ایرانی و دوستانش گفت:

بعد از رفتن از ایران، فقط یکبار به مشهد رفتم
بعد از خروج از فوتبال ایران فرصت نشد که به تهران بیایم، تنها یکبار به خاطر فوت یکی از دوستانم در مشهد، یک بار به ایران آمدم و به مشهد رفتم تا در مراسم ختم دوستم شرکت کنم. به غیر از آن با وجود تمام علاقه ای که به این کشور داشتم فرصت حضور در ایران و تهران و دیدار با هواداران بسیار خوب پرسپولیس را به دست نیاوردم.

در آلمان یک شرکت بیمه دارم
اکنون در آلمان زندگی می کنم و علی رغم تمام علاقه ای که به فوتبال داشتم اکنون به کاری مشغولم که در رابطه با فوتبال نیست، در حال حاضر در آلمان یک شرکت بیمه ای دارم و کارهایم در این زمینه است. بعد از رفتن از ایران، ترجیح دادم دیگر به فوتبال نپردازم.

بازی در ایران، من را از فوتبال زده کرد
دورانی که در ایرام بازی کردم از بهترین دوران زندگی من بود و از اینکه به آن فکر کنم همیشه لذت می برم، دورانی که با هواداران فوق العاده پرسپولیس داشتم همیشه در ذهن من ماند، اما تسویه حساب نکردن با من با وجود سختی هایی که برای من وجود داشت من را از فوتبال خسته کرد و به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر فوتبال بازی نکنم، من در ایران بود و خانواده را نمی توانستم ببینم چرا که آنها در آلمان زندگی می کردند، شرایط سختی داشتم اما به حقم نمی رسیدم، شما تصور کنید که من هم پولی نمی گرفتم و هم نمی توانستم دخترم را ببینم، از تیم های ایرانی طلب کارم و بابت این موضوع هم به کمیته انضباطی شکایت کردم، با اینکه خودم زیاد درگیر نیستم اما وکیلم مشغول پیگیری مطالباتم هست.

با سه نفر هر روز در ارتباطم
از زمان حضورم در پرسپولیس رفقای خوبی پیدا کردم، از بازیکنانی که در آن زمان با من هم بازی بودند با محسن خلیلی، مهدی شیری و ابراهیم شکوری دوستی نزدیک دارم و تقریبا هر روز با همدیگر در ارتباط هستیم و با یکدیگر تماس تلفنی داریم. محسن و مهدی و ابراهیم دوستان بسیار خوب هستند که از آن زمان با همدیگر دوست هستیم و بسیار خوشحالم از داشتن این دوستان.

دیدم سایت ها در یک ساعت ۱۰۰۰ تا عکس هادی را گذاشتند
اول نمی خواستم باور کنم که هادی از فوت کرده است، در راه بودم که دیدم حدود یک ساعت سایت های هواداری پرسپولیس دائم عکس هادی را می گذارند، فارسی هم نمی توانستم بخوانم، گیج شده بودم و نمی دانستم چه می گویند، هر از گاهی فکر می کردم نکند اتفاقی افتاده باشد اما نمی خواستم باور کنم اتفاق بدی افتاده است، زنگ زدم به مهدی شیری و به او گفتم چه اتفاقی افتاده که این خبر غم انگیز را به من داد.

هادی را بیشتر از خانواده ام می دیدم
چهارشنبه شب دوستان به من زنگ زدند و گفتند می خواهیم یک بازی یادبود برای هادی برگزار کنیم، تو می آیی؟ که من گفتم حتما این کار را می کنم، ما هم در تیم زندگی می کردیم، بیشتر از اینکه من خانواده را ببینم هادی و بقیه بازیکنان را می دیدیم بنابراین بین ما وابستگی به وجود می آید، وقتی گفتند برای این بازی می آیی تمام کارهایم را کنسل کردم تا به تهران بیایم و در این بازی حضور داشته باشم.

برای خانواده هادی از خداوند صبر می خواهم
از خداوند می خواهم به خانواده هادی صبر دهد، اکنون مخاطب من همسر اوست، می خواهم به او بگویم ما می دانیم که شما در این مدت سختی زیادی کشیدید و از این به بعد باید وظیفه بزرگ کردن دو فرزندتان را به تنهایی به دوش بکشید، از خداوند برای شما طلب صبر می کنم و امیدوارم خداوند هادی را بیامرزد و روح او را همیشه خوشحال نگه دارد.