زوایایی پنهان ماجرای کودکی که بخیه اش کشیده شد

حادثه بیمارستان خمینی شهر در نوع خودش عجیب ترین ماجرایی بوده است که تاکنون در حوزه سلامت رسانه ای شده است. کشیدن بخیه یک کودک، به قدری زننده و دلخراش است که تکرار آن فقط نمک زدن به زخم است!

اما واقعیت این است که در این حادثه، به نوعی شاهد جنجال های رسانه ای به خصوص در شبکه های مجازی بودیم. جایی که امروزه می توان بیشترین سوء استفاده را برد. متاسفانه در حادثه بیمارستان خمینی شهر، ماجرا آنگونه که ابتدا رسانه ای شد، نبود. چرا که کشیدن بخیه از صورت یک کودک ۴ ساله، چه منفعت و سودی دارد که شخصی بخواهد آن عمل را انجام دهد.

جامعه پزشکی و پرستاری کشور ما، همواره در بحرانی ترین و حساس ترین ایام مثل هشت سال دفاع مقدس، در کنار مردم بوده اند. این واقعیت را می توان با مرور روزهای سخت جنگ تحمیلی که اسناد و مدارک آن نیز موجود است، مرور کرد. چه پزشکان که حاضر شدند به جای فرار از کشورشان، در کنار مردم بمانند و در صحنه جنگ، مبارزه کنند. مبارزه این افراد از نوع خدمت به مجروحان در بیمارستان های صحرایی و اتاق های عمل بود.

پرستارانی که آوازه خدمت شان، هنوز که هنوز است در فیلم های مستند هشت سال دفاع مقدس و کتاب ها مرور می شود.

البته تخلف در هر صنف و رشته ای وجود دارد و نمی توان منکر آن شد. همانطور که اخیرا تصاویری از رفتار بد یک معلم با دانش آموزانش در فضای مجازی منتشر شد. بنابراین، تخلف تنها شامل حال پزشک و پرستار نیست. اما، یک تفاوت بین تخلف در حوزه سلامت و سایر حوزه ها و رشته ها و اصناف وجود دارد و آن این است که جامعه پزشکی و پرستاری کشور، در ارتباط مستقیم با جان مردم قرار دارد.

فرضیه اول حادثه بیمارستان خمینی شهر

حادثه بیمارستان خمینی شهر با تخلف پزشک و پرستار و در نهایت با برکناری مسئولین بیمارستان، تا حدود زیادی فروکش کرد. اما، این پایان ماجرایی نیست که می تواند دوباره تکرار شود. اگر نخواهیم، واقعیت ها را آنطور که بوده، روایت کنیم.

طرح تحول سلامت از ۱۵ اردیبهشت ۹۳ در سطح بیمارستان های دولتی کشور کلید خورد. این طرح به عنوان مهمترین برنامه ملی دولت یازدهم در حوزه سلامت، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.

ما نمی خواهیم اینجا از این طرح دفاع کنیم، زیرا خوب می دانیم که نقدهایی به شیوه اجرای آن مطرح است و البته می توان نقدهای منصفانه را دوباره نقد کرد. ما می خواهیم، ارتباط پنهان بین طرح تحول سلامت و آسیب هایی را که می خواهند به این طرح زده شود، بررسی کنیم.

قبل از اجرای این طرح، بیشترین دغدغه مردم در مراجعه به بیمارستان ها، هزینه درمان و بستری بود. مسئله ای که باعث می شد افراد محروم و کم درآمد جامعه، عطای درمان را به لقایش ببخشند!

طرح تحول سلامت با تمام کاستی ها و ضعف هایی که منتقدان به آن وارد می دانند، یک نکته مثبت در کنار سایر مزایای آن دارد و آن این است که هزینه های مردم کاهش یافته است. الان، یک بیمار بستری در آی سی یو بیمارستان دولتی، پولی را پرداخت می کند که با آن می شد فقط ویزیت شد. حالا برای انواع جراحی ها در بیمارستان های دولتی، بیماران به دنبال جور کردن خرج درمان نیستند.

بر اساس گفته های مسئولان ارشد وزارت بهداشت، هزینه بستری در بیمارستان های شهری کمتر از ۱۰ درصد است. البته به استناد گفته های همین مسئولان، این هزینه در حال حاضر به ۶ درصد رسیده است. یعنی، یک بیمار بستری در بیمارستان های شهری، تنها بین ۱۰ تا ۶ درصد هزینه ها را تقبل می کند و همین هزینه برای روستاییان ۳ درصد عنوان می شود. در حالی که قبلا برای این هزینه ها، سرسام آور و فاجعه بار بود برای آن دسته از بیمارانی که از درآمد مکفی برخوردار نبودند.

حالا، طرح تحول سلامت در حدود ۲۰ ماه است که اجرا می شود و بالاترین مقام اجرایی کشور که رئیس دولت باشد، به شدت از این طرح حمایت می کند. این، حمایت به معنای آن است که نمی خواهند چنین حمایتی را از مردم کم کنند. البته در مقابل با کاستی ها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند که شاید تبعات آن، گریبانگیر مردم هم بشود. اما آنچه مسلم است، این طرح نمی خواهد زمین بخورد اما برخی می خواهند آن را «زمین بزنند»، حالا به هر دلیلی که برای خودشان عنوان می کنند.

حادثه بیمارستان خمینی شهر می تواند یکی از دو فرضیه در همین راستا باشد. اینکه می خواهند با ضعیف جلوه دادن طرح تحول سلامـت، بگویند که این طرح باید متوقف شود. بدون اینکه بیایند و رو در رو حرف بزنند و ضعف و کاستی های طرح را نقد کنند.

نکته ای که وزیر بهداشت بارها بر آن تاکید کرده و گفته است که نقدهای منصفانه را می شنویم و می پذیریم.

فرضیه دوم حادثه بیمارستان خمینی شهر

جامعه پرستاری کشور در خط مقدم یا صف اول خدمت به بیماران قرار دارد و این واقعیت را مردم و بیماران، همواره می بینند و لمس می کنند. بنابراین، نیاز به توضیح و شرح حال پرستاران نیست که چطور یک پرستار به تنهایی از شب تا صبح می بایست به ۱۵ بیمار بستری سرکشی کند. چگونه است که تنها ۴ پرستار برای ۱۶ بیمار آی سی یو، داریم که این تعداد در برخی مراکز درمانی هم می تواند کمتر باشد و این یک فاجعه است. بیمار بخش آی سی یو نیاز به مراقبت های ویژه دارد و از همین رو، استانداردهای روز دنیا برای هر بیمار آی سی یو، یک پرستار و بعضا دو پرستار در شبانه روز تعریف می کنند.

این شرایط نشان می دهد که پرستاران ما در بدترین شرایط شغلی و حرفه ای قرار دارند اما همچنان در خدمت مردم و بیماران هستند و اعتراضی هم نمی کنند. البته اعتراض نکردن به خدمت به مردم! زیرا، سال های سال است که حق واقعی آنها در نظام سلامت نادیده گرفته شده است و همواره مسئولان این حوزه بر طبل «شعارگویی» و «وعده گویی» کوبیده اند. نمونه بارز آن، قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری است که از سال ۸۶ به تصویب رسیده اما هنوز اجرایی نشده است.

مقصر نشان دادن پرستار در حادثه بیمارستان خمینی شهر، موضوعی است که دکتر ابوالفضل جاریانی معاون فنی سازمان نظام پرستاری، آن را به شدت رد می کند و می گوید: بخیه کودک ۴ ساله در بیمارستان خمینی شهر اصفهان توسط پرستار کشیده نشده است.

وی توضیح می دهد: طبق گزارشات تیم ارزیابی و فنی سازمان نظام پرستاری و کسب اطلاعات لازم هیچ بخیه ای از کودک ۴ سال کشیده نشده و اصلا اینگونه نبوده که بخیه زده و مجدد کشیده شود و تنها یک بخیه برای این کودک زده شد و با پانسمان از بیمارستان مرخص شده است.

این در حالی است که مدیرکل دفتر نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت نیز در برنامه زنده نبض جمعه شب ۲۷ آذر به صراحت اعلام کرد که بخیه ای باز نشده بود و متاسفانه افرادی با اظهار نظرهای منفی و مغرضانه و بعضا هدفمند، حرمت و اعتبار حرفه مقدس پرستاری در کشور را  خدشه دار کردند که این امر باید توسط مراجع قضائی پیگیری، بازخواست و شدیدا برخورد شود تا شاهد اینگونه هتک حرمت ها به حرفه پزشکی و پرستاری در کشور نباشیم.

معاون فنی سازمان نظام پرستاری ایران می گوید: برای جامعه پرستاری بسیار ناگوار و تأسف‌بار است که افرادی بخواهند حرمت و اعتبار این رشته را با اخبار نادرست و ناصواب خدشه دار نمایند. به هیج عنوان  قابل دفاع و پذیرفتنی نیست که در بیمارستان و در ارایه خدمات و تحت هر شرایطی حتی عدم آگاهی قصور و تخلفی صورت پذیرد که منجر به آسیب و ضرر به بیمار شود و قصور و حادثه اتفاق افتاده نیز از این قاعد مستثنی نیست.

آنچه مسلم است، اینکه خطا و قصور پزشکی و پرستاری بر کسی پوشیده نیست و نمی توان آن را کتمان کرد. اما، نکته ای که نباید فراموش کرد، این است که جامعه پزشکی و پرستاری کشور، برای خدمت بهتر به مردم و بیماران، نیازمند آرامش است. هر چقدر کادر درمانی درگیر این نوع استرس ها و دل مشغولی ها شوند، سطح کیفی خدمات به بیماران پایین می آید و این، دقیقا همان چیزی است که منفعت طلبان می خواهند آن را ببینند و از آن برای خود برداشت کنند.